هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: تـئوری‌ها و استدلال حوادث

نقشه های ولدمورت


نقشه های ولدمورت

من وقتی که تاپیک مربوط به ر.ا.ب و همیتطور تاپیک های که در مورد مرگ دامبلدور واسنیپ بود رو میخوندم یه فکر جدید به نظرم رسید

این بود که ولدمورت خبر داشته که دوتا از هورکراکس هاش به دست دامبلدور و هری نابود شده و دامبلدور از موضوع هروکراکس ها خبر داره و دنبال نابودی اون ها هستش

در نتیجه نقشه میکشه که دامبلدور رو به قتل برسونه

و برای محافظت از هروکراکس ها هم شخصیت [1] رو خلق میکنه تا بتونه در پشت نقاب این شخص اولا از هروکراکس های خودش محافظت بیشتری بکنه

خوب حالا دلایل این تئوری رو برسی میکنیم

اولین بحث خبر داشتن ولدمورت از نابودی هروکراکس به دست هری و دامبلدور بوده

البته ما در اینجا فرض میکنیم که تکه های مختلف روح ولدمورت با هم در تماس نیستن(البته این موضوع توی کتاب هم گفته شده)

خوب در کتاب 2 هری هروکراکس رو نابود کرد که ولدمورت به دست لوسیوس مالفود داده بود و طبق گفته ی دامبلدور در کتاب 6 ولدمورت این حرف رو از زیر زبون مالفوی بیرون کشیده و یک جاسوس این موضوع رو به دامبلدور گفته که احتمالا اسنیپ بوده و البته ولدمورت میدونسته که دامبلدور از کار کرد و مشخصات هروکراکس خبر داره و احتمالا فحمیده که اون دفترچه هروکراکس بوده


در مورد انگشتر :خوب ولدمورت اون رو توی یک خونه ی قدیمی مخفی کرده و برعکس اون غار و جاهای دیگه ای که به احتمال زیاد بقیه هروکراکس ها رو مخفی کرده توان محافظت کمتری داشته و برای محافظت از اون انگشتر فقط تونسته از جادو های بسیار پیشرفته استفاده کنه که این جادو ها رو احتمالا غیر از خودش کسی بلد نبوده و باطل کردن اون ها هم اونقدر سخت بوده که به احتمال زیاد هیچ کس غیر از خودش و دامبلدور نمیتونستن اون ها رو باطل کنن
و البته دیدیم که دامبلدور بعد از برداشتن اون انگشتر یکی از دست هاش رو از دست داده خوب ما میدونیم که مرگخوار ها از این حادثه خبر داشتن پس میشه نتیجه گرفت که ولدمورت هم میدونسته که دست دامبلدور آسیب دیده و با توجه به این که خودش اون طلسم رو ایجاد کرده به خوبی از عملکردش با خبر بوده و چون اون طلسم رو برای محافظت از هروکراکس به کار برده فهمیده که دامبلدور با هروکراکس ها ور رفته

البته اگه ولدمورت یک بار به اون خونه سر زده باشه فهمیده که هروکراکس در اون خونه نیست

پس من فکر میکنم که بشه از این موضوع نتیجه گرفت که ولدمورت از نقشه ی دامبلدور برای نابودی هروکراکس ها خبر داشته

ولی نمیدونسته کهدامبلدور این موضوع رو به چند نفر گفته

خوب من احتمال میدم بر اساس این دانسته ها ولدمورت نقشه کشیده تا هم دامبلدور رو بکشه و هم بفحمه چه کسانی از وجود هروکراکس خبر دارن

البته بای در اینجا به خاطراتی که دامبلدور به دست آورده اشاره کرد

البته ولدمورت از تمام این دانسته ها خبر نداشته فقط در باره ی این موظوع خبر داشته که دامبلدور در مورد اون غار چیز های میدونه

حالا میرسیم به نقشه ی ولدمورت
در ابتدا ولدمورت اومده هروکراکس اصلی رو از اون غار خارج کرده چون میدونسته که دامبلدور به احتمال زیاد جای بعدی که سر خواهد زد اون غار بوده و اون غاری هم طوری طراحی شده بوده که یک نفر نمیتونسته از اون خارج بشه پس اگه دامبلدور زنده از اون غار خارج میشده (و ولدمورت هم اینطور احتمال میداده) امکان داشته که ولدمورت بفهمه چه کسان دیگه ای با خبرند در نتیجه اگه هروکراکس واقعی در اونجا بوده نابود میشده و اگه خالی بوده همه میفهمیدن که ولدمورت با خبر شده در نتیجه در غار هروکراکس تقلبی قرار داده و اون نامه رو نوشته وشخصیت (ر ا ب ) رو به وجود آورده

در مورد ر ا ب دو نکته هست
1 استفاده ای که ولدمورت از این شخصیت میکنه

2 اثبات این موضوع که ر ا ب کسی غیر از خود ولدمورت نیست

مورد اول(استفاده ی ولدمورت از ر ا ب) :

1 خوب اول از همه هروکراکس رو سالم نگه میداشته

2 فکر افراد ی رو که دنبال هروکراکس بودن به این موضوع تغییرمیداده که کس دیگه ای هم دنبال هروکراکس هستش

3 این امکان وجود داشته که اون افراد فکر کنن یکی ازهروکراکس ها نابود شده در حالی که اون سالم بوده

4 این امکان وجود داشته که اون افراد به دنبال [2] بگردن و امکان شناختن اون ها و نابودیشون توسط ولدمورت زیاد تر میشده

مورد دوم(اثبات این موضوع که ر ا ب کسی غیر از خود ولدمورت نیست)

فرض میکنیم ر ا ب شخص دیگه ای باشه در اینجا چند مشکل پیش میاد

1 اون باید خیلی چیز ها در مورد گزشته ی ولدمورت میدونسته و چون نیروی جادوی اون فرد از دامبلدور ضعیف تر بوده بای اطلاعات بیشتری رو به دست میاورده که این موضوع هم عملا غیر ممکن بوده چون دامبلدور بیشتر اطلاعاتش رو از جاهای به دست آورده که احتمال حضور شخص دیگه ای در اون جا ها کمتر بوده
مثلا ملاقات با مسئول پرورشگاه که در مورد غار به دامبلدور گفته
یا رفتن به آزکابان و بازجویی وخوندن ذهن دایی دامبلدور و اون جن خونگی

2 با توجه به روشی که دامبلدور در ورود به اون غار به کار برده یعنی تشخیص محل جادوشده به وسیله ی نگاه کردن و لمس کردن پس ر ا ب باید یه جادوگر بسیار قوی بوده که در مورد یک همچین شخصی که به اندازه ی دامبلدور و ولدمورت قدرت داشته باشه در کتاب ها چیزی گفته نشده
در حالی که خود رولینگ چند بار در کتاب تاکید کرده که جادوگری با این شرایط دیده نشده

3 فرض کنیم که اون شخص به محل جزیره ی وسط غار رسیده و در اونجا با اون معجون رو به رو شده اگه اون شخص به تنهای به اون محل اومده بوده باید قبل از دست زدن به هروکراکس مرده باشه
و طبق عکس های که از حمله ی دوزخی ها در کلاس اسنیپ بوده بای در محل جزیره اثری از خون یا جسد مانده باشد
و همچنین باید اون قدح خالی باقی میماند
ودر آخرقایق باید در جزیره باقی میماند نه در ساحل

4 اگر راه دیگری غیر از خوردن معجون وجود داشت حتما دامبلدور از آن استفاده میکرد پس نمیشه گفت که ر ا ب به شکل دیگری معجون رو خالی کرده باشد

5 این تئوری که اون غار طوری جادو شده باشد که بعد از تغییر به شکل اول برگردد مردود است چون در این صورت اگر کسی وارد غار میشد و بعد از آن ولدمورت به غار میامد متوجه تغییرات نمیشد

از موارد بالا میشه نتیجه گرفت که هیچ احدی نمیتونه وارد غار بشه بدون اینکه در اونجا تغییری ایجاد کنه
و با توجه به این واقعیت که در اونجا هروکراکس تقلبی وجود داشت میشه نتیجه گرفت که هیچ کس غیر از خود ولدمورت هروکراکس تقلبی رو در اون جا قرار نداده


خوب اگه دقت کرده باشین ولدمورت برای قتل دامبلدور از دراکو مالفوی استفاده کرده که اگه خوب فکر کنیم به این نتیجه میرسیم کهاولا دراکو بیشتر دنبال راهی بوده که مرگخواران رو وارد مدرسه کنه
و خود ولدمورت هم اگه میخواسته دامبلدور رو فورا بکشه حتما از روش های دیگه ای استفاده میکرد

پس میشه گفت ولدمورت میخواسته بیشتر نقشه ش رو انجام بده و قبل از اینکه دامبلدور رو بکشه بتونه بفهمه که دامبلدور در مورد هروکراکس با چه کسان دیگری صحبت کرده
یادداشت ها
  1. ر.ا.ب
  2. ر ا ب
قبلی « هری پاتر و انتقام نهایی - فصل 24 هری پاتر و طلسم تقدير » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
harry_blood
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۱۰ ۱۶:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۱۰ ۱۶:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۵/۲۲
از: قصر خانواده مالفوی
پیام: 807
 Re: ر.ا.ب یا ولدمورت؟ مسئله این اس...
خوب من هم با چو موافقم دلیل قانع کننده ای وجود نداره که لرد ر.ا.ب باشه نه نمیتونه باشه ولی مقاله خوب جمع بندی خیلی خوبی بود
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۱:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۱:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 عنوان
هوم جالب بود مرسي قابل اغماضه
gisgolab
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۱۸ ۰:۲۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۱۸ ۰:۲۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۳
از:
پیام: 55
 Re: خسته نباشید .
خيلي ممنون از مونتاگ
ولي اينجا يه مشكلي هست
اگر ولدمورت براي دامبلدور نقشه كشيده كه اونو بكشه چرا اينطوري براش پيغام گذاشته
دوما دامبلدور به خاطر برداشتنه قاب اويز نمرد
من فكر مي كنم نوشته كار خود دامبلدور بوده چون اگر هم مرده باشه خودش نقشه مرگشو كشيده
نظرتون چيه؟
ssgh181066
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۱۷ ۲۱:۰۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۱۷ ۲۱:۰۸
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۱۴
از:
پیام: 2
 سیاسی کاری
فکر نمی کنم ولدمرت خیلی اهل سیاسی بازی باشه وبخواد با خلق شخصیت راب ملتو فریب بده
torshi
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳۱ ۱۰:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳۱ ۱۰:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۲۲
از: خونمون
پیام: 360
 هان
دستت درد نكنه... اما ولدمرت كه بي كار نيس بياد جان پيچ ها رو برداره همش داره نقشه مي كشه يا حرص مي خوره يا دستور مي ده يا يه كسي رو مي كشه. تمام وقتش پره
professor_snape
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۹ ۱۱:۱۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۹ ۱۱:۱۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۲۱
از: خانه ی شماره ی12 گریمولد پلیس
پیام: 127
 Re: عالی
ولی من با همش موافق نیستم
professor_snape
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۹ ۱۱:۱۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۹ ۱۱:۱۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۲۱
از: خانه ی شماره ی12 گریمولد پلیس
پیام: 127
 عالی
خوب و عالی بود مرثی
princesoft
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۰ ۱۸:۱۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۰ ۱۸:۱۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۷
از: یه جای خوب توی هاگوارت
پیام: 95
 Re: خسته نباشید .
سلام مونتاگ جان !!!
تشکرات::::
خیلی خیلی زحمت کشیدین و این نظریه رو دادین !!!

چرت و پرت ها ::::
من باید بگم که با شما موافقم !!!
ما جایی نخوندیم که وقتی هری رفت بیرون از غار همه چیز سر جاش اومد ! تازه یکی از دلایل که خود لرد این کار رو کرده همینه !!!

اگه ر.ا.ب. هوروکس رو دزدیده ، از دامبلدور قوی تر نبوده و اون موقع چطوری یه نوشته برای لرد می ذاشته !؟! آخه اون موقع در حال مرگ بوده !!!
تازه چرا باید نوشته بذاره ؟!

اینجا یه مشکل وجود داره که :
می دونیم لرد به گردنبند سالازار علاقمند بوده ! پس اگه هورکرکس نیست چرا باید اون رو اونجا بذاره !!!
جواب:
خوب کی گفته خود گردنبند بوده ؟! می تونه یه چیزی شبیه اون باشه !!! یعنی خود لرد یکی عین اون رو بذاره !!! ( دیگه لرد می تونه یه گردنبند شبیه یکی دیگه درست کنه !!! )

به نظر شما چرا برای ورود به غار باید اون شخص خون خودش رو میریخت ؟!
جواب اینی نیست که : " شخص ضعیف بشه " چون به اندازه ی کافی با خوردن معجون به طرف مرگ می رفت !!!
جواب :
تا لرد بفهمه که چه کسانی اومدن اونجا !!! وقتی موگل ها می تونن جادوگر ها ( اونم ولدی خودمون ! ) نفهمه ؟!

سوال آخر بحث ( آخر فصل ) ::::
اگه دامبی جادوگر بزرگی بود ( که بود ) چطور نفهمید که لرد رنگش کرده و اون قاب آویز ( گردنبند سالازار ! ) هورکرکس نبوده ؟! اصلا" راهی برای فهمیدنش هست ؟!

دیگه سرتون رو درد نمی آرم !!!
baby
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۲۱ ۱۱:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۲۱ ۱۱:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۱۷
از: زندان آزكابان
پیام: 6
 نقشه های ولدمورت
آفرین مونتاگ اما به نظر من کشتن نقشه های ولدمورت تنها چگونه کشتن هری که در کتاب 4 به اون اشاره شده
33166655
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۱۴:۲۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۱۴:۲۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۷/۱۲
از: هرجايي كه ميشه زنده موند
پیام: 226
 درسته
به نظر من امكانش خيلي زياده اخه ولدمورت هم خيلي با هوشه و اين فكربكر ازش بعيد نيست
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۹ ۸:۲۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۹ ۸:۲۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 خوبه
مرسي
Jerry
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۸ ۲۰:۳۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۸ ۲۰:۳۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۱۸
از: اینجا تا شیراز راه درازیست!
پیام: 154
 Re: خسته نباشید .
من با نظر بليز موافقم و در مورد قايق هم ميگم كه ر.ا.ب جاودانه سازو برداشته و از غار رفته بيرون بس قايق اصلا نمي تونسته كنار جزيره باشه واگر هم همه چيز به حالت اوليه برنمي گشت ديگه اصلا نفر بعدي نمي تونست از درياچه رد بشه .
ولي در كل همه چيز امكان داره حتي اينكه ولدي هري روبه فرزندي قبول كنه!!!!!!!!!!!(چي گفتم)
از مقالت هم ممنون .مرسي .تشكر .بفرماييد . خواهش مي كنم.قابل نداره و...(عجب قاطي زدم من !!!!!!!)
jenny2006
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۸ ۱۵:۰۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۸ ۱۵:۰۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۱۶
از: sweden
پیام: 57
 خوب بيد!
خوب بود اما يه جيزايى هنوز برام مبهمه
واقعا نمياد كه ر. ا. ب ولدمورت باشه!
shyma
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۲۳:۳۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۲۳:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵
از: TeHrAn / ShAhRaKe GhArB
پیام: 61
 ba naboood
بد نيست اينايي كه نوشتي
ولي يكم مسخره مياد اگه خوده ولدومورت ر ا ب باشه
يعني هيجان كار مياد پايين
شايد اين جناب ر ا ب هم مثت دامبلدور يكي كه به سن قانوني نرسيده باشه ، مثل هري كه دامبلدور با خودش برد ، يكي ديگه رو برده باشه
نه؟
481
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۱۲:۵۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۱۲:۵۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۲/۲۳
از: شماره12 میدان گریموالد
پیام: 35
 نظر
خوب و متقاعد کننده بود
Arious
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۵:۰۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۵:۰۷
عضویت از: ۱۳۸۴/۷/۲۰
از: دفتر پيام امروز
پیام: 111
 نقشه ها
خوب بود. ولی یه چیزایی هم بود که یه کم تکراری شده
MIKE_L
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۱۷:۰۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۱۷:۰۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۱۳
از: هاگزمید
پیام: 545
 نقشه هاي ولدمورت
مقاله ي خوبي بود.....

اما....

كمي نكات تكراري داشت....
تا حدي هم بعضي از قسمت هايش چندان مورد قبول نبود....
shima_korn
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۱۴:۴۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۱۴:۴۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۲۹
از: جایی که در ذهن نمی گنجد!
پیام: 111
 نقشه های ولدمورت
جالب بود !
نظریه ی جالبی بود!
shadi.
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۱۱:۳۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۱۱:۳۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۱۰
از: بالای سر جسد ولدی!
پیام: 993
 بد نبود
خوب بود عزیز ولی فکر نمی کنی این موضوع ها کمی تکراری شده باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۰:۵۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۶ ۰:۵۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 ر.ا.ب یا ولدمورت؟ مسئله این است!
کل مطالب درست، مقاله خیلی خوبی هم بود اما در مورد اینکه ولدمورت و ر.ا.ب یکین...من مخالفم.

به نظر من افراد حتی تو مخفیانه ترین کاراشون هم نشانه ای از خودشون به جا میذارن...این یه اصل همه کتابهای فانتزیه و هری پاتر هم از این قاعده مستثنی نیست!

پس بنابراین با فرض اینکه فرضیه شما درست باشه، باید به این فکر کرد که ولدمورت با چه انگیزه ای این اسم رو گذاشته.
در حال حاضر هم تنها فردی که ر.ا.ب اول اسمشه برادر سیریوسه و ممکنه این دو تا رابطه ای داشته باشن که ولدمورت بیاد همچین اسمی بذاره.

و احتمالش هم خیلی کمه که شخصیت جدیدی باشه چون رولینگ میخواد ما خودمون کتابو کشف کنیم!
masoud_patronus37
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۲۲:۴۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۲۲:۴۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۲۲
از: دهکده ی هاگزمید
پیام: 418
 ممنون
دمت(damet) جیز مونتاگ جان.
والا از بس نظر مختلف دادم و شنیدم و گفتن, که مخم تا قبل از عید میترکه.
معلومه که وقت گذاشتی روی مقاله.
دست درست.
SHAGGY_MEISAM
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۱۹:۴۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۱۹:۴۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۰
از: bestwizards.com
پیام: 403
 نقشه هاي ولد مورت
جالب بود ولي يك مقدار هم كليشه اي و تكراري بود در ضمن من هم با بيلز زابيني موافقم در كل از مقالت و زحمتي كه براش كشيدي ممنون
koodak4
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۱۵:۳۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۱۵:۳۳
مرگخواران
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۵
از: یخچال خانه ریدل
پیام: 1708
 خسته نباشید .
مونتاگ عزیز مقاله خوبی بودش یعنی از بعضی از جهات متقاعد کننده بود . اما از بعضی از جهات اشکال داشت که من ترجیح میدم به اشکالات اشاره کنم

اول اینکه من فکر میکنم که هر کس وارد غار شه و اونجا هر اتفاقی که براش بیفته دوباره غار به شکل اولش برمیگرده .

دلیلمم اینه که خب درسته ولدمورت اگر بیاد داخل غار در صورتی که ببینه همه چیز به هم ریخته میفهمه که یه نفر وارد غار شده ولی اگرم که از اینجا نفهمه اون آخرش که بالاخره میفهمه .

اما این ایده شما یه اشکال داره و اونم اینه که اگر با ورود نفر اول در غار هیچ تغییری ایجاد نشه . مثلا قایق سر جاش بمونه یا معجونی جای معجون خالی رو پر نکنه . خود به خود کار نفر بعدی آسون تر میشه . یعنی شخص دوم که وارد غار میشه خیلی راحت میتونه راه درست رو پیدا کنه . چون همه نشانه ها بر جا موندن .
مثلا آقای X بعد از دامبلدور وارد غار شدن . خب اول از همه چیز چشمشون به قایق می افته پس میرن سوارش میشه و میره اونطرف . بعدش میرسه به محل جاودانه ساز با خیال راحت ته آن را نگاه میکنه و میبینه چیزی نیست . یا مثلا میبینه چیزی هست !

میبینین اینجوری خیلی کار نفر بعد آسون میشه پس من فکر نکنم این حرفتون درست باشه .

موضوع بعدی هم که به نظر من بزرگترین دشمن این نظریه هست اینه که واقعا رولینگ وقت نمیکنه این همه چیز رو توی یه کتاب جا بده ! اونم کتابی که حجمش از دو کتاب قبلی کمتره

خودتون فکرشو بکنین . اول چند فصل طول میکشه که هری به این موضوع پی ببره . بعد چند فصل طول میکشه که هری هر کدوم از جاودانه سازا رو پیدا کنه و نابود کنه . بعد چقدر طول میکشه که اونی که ولدمورت قایم کرده رو نابود کنه . و آخرسر مبارزه هری و ولدمورت چقدر طول میکشه ! تازه فصلهای دیگه رو هم در نظر بگیرید . البته آیکیوی هری رو هم در نظر بگیرید

من که خودم به شخصه این احتمال رو میدم که ر.آ.ب کسیه که خیلی از جاودانه ساز ها رو از قبل از بین برده و بعد خودشم به دست ولدمورت کشته شده .

البته دلایل شما هم همگی درسته . ولی خب اطلاعات ما هم در اون حد نیست که در این مورد نظر بدیم .

ولی میتونم در این مورد نظر بدم که مقالت خیلی خوب بود

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.