هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: تـئوری‌ها و استدلال حوادث

علت مرموز بودن اسنیپ و احترام دامبلدور به وی


سلام
امیدوارم که از این نظر من بدتون نیاد ولی خوب نتیجه ای که من بهش رسیدم که ممکنه اشتباه باشه بگذریم.

به نظر من علت احترام دامبلدور به اسنیپ فقط یه چیز میتونه باشه و اونم پیشگویی هستش چون اسنیپ کل پیشگویی رو شنیده و دامبلدور هم از این قضیه اطلاع داره برای همینه که همیشه به اسنیپ احترام میذاره حتی تا دم مرگ و اسنیپ هم کل پیشگویی رو به ولدمورت نگفته یعنی تا اون بخشی که فرزندی به دنیا میاد که روزی که ماه هفتم میمیره و از والدینی زاده شده که سه بار در برابر ولدمورت مقاومت کردن وعلت تمام مرموزی او به خاطر دونستن پیشگویی چیزی که دامبلدور همیشه سعی کرد از دست ولدمورت حفظش کنه ویک چیز دگه به نظر من اسنیپ از قضیه ی هورکرکس ها خبر داره چون دامبلدور اول سال اشاره به این کرد که به خاطر عمل به موقع اسنیپ که زنده است در صورتی که اسنیپ باید میفهمیده پادزهر اون چیه و سم از چی بهش منتقل شده و ضمنا اون با روش ها و افسون های ولدمورت آشنایی داره و با جادوی سیاه پس احتمالا باید از هورکراکس ها خبر داشته باشه چون دامبلدور در شب آخر باز هم گفت که فقط منو ببر پیش سوروس و یه چیز دیگه اسنیپ از قضیه رفتن اون شب دامبلدور با هری خبر داشته چون او میدونست که هری همیشه با دامبلدوره و شنل نامریی اش هم پیششه و همیشه به ذهن هری نفوظ می کرده و خشم هری رو احساس می کرده پس اونشب چطوری نفهمیده هری با دامبلدوره تازه دو تا جارو هم اونجا افتاده بوده و وقتی هم که فرار می کردن هیچ بلایی سر هری نیاورد در حالی که همیشه هری رو اذیت می کرده و فقط به به این دلیل که لرد سیاه گفته نمیزاره کسی دست به هری بزنه و از افسون کروشیو رهایی میدتش؟؟؟؟؟ و چرا میزاره یه سال کتاب معجون سازی قدیمیش دست هری باشه؟؟؟
و اما علت اینکه اسنیپ نویل رو همیشه مثل هری اذیت می کرده اینه که می دونسته پیشگویی در مورد اون صدق می کنه برای همین اینکارا رو سر اون درمیاورده!!!!!!!!!
ولی همیشه دورادور مواظب اون دو تا بوده حتی با اینکه بر خلاف میلش بوده چون (باز اینجا من عقیده دارم که) علت شکنجه کردن آلیس و فرانک لانگباتم این بوده که ولدمرت دستور اون کار داده چون فکر می کرده نویل هم واسه اون خطرناک بوده که به اون چندتا مرگخوار دستور میده که بفهمن نویل کجاس که منتها اونارو میگیرن وممکن بود که بخواهند هم نویل و هم هری رو بکشن و صد در صد دامبلدور واسه نویل نگهبان هایی رو هم گذاشته و گرنه دامبلدور بی دلیل به این نکته پیشگویی که شواهد در مورد نویل هم صدق می کنه اشاره نمی کرد
چون ولدمورت نکته ی اساسی رو نمیدونه که اون حریفش رو با یه نشون برابر خودش می کنه پس جون نویل هم همیشه در خطره........


ببخشین اگه یه کم قاطی پاتی نوشتم ولی این نظر من بود امیدوارم خوشتون بیاد.اگه خوشتون اومد باقی نظرام رو هم میزارم.
قربونتون سینا:
siriusblack7@gmail.com
Bye
قبلی « هری پاتر و مار آتشین2 فصل 18-2 هری پاتر و انتقام نهایی فصل 31 » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
siriusblack
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۸/۶ ۱۱:۳۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۱/۳۰ ۱۳:۵۰
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۲۵
از: خانه شماره 12 میدان گریموالد
پیام: 70
 Re: سلام
سلا جی کی رولینگ جان
جدا مقاله ی من تو یه مجله چاپ شده؟ اگر می شود اسم مجله را بدهید و چنانچه در خارج از ایران است هم اسمشو بگید چون من خودم ایران نیستم با تشکر سیریوس
Bloom
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۱۶:۳۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۱۶:۳۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۵/۱۲
از: ادینبورگ اسکاتلند
پیام: 4
 Re: سلام
هی،می دونستی مقالت تو یه مجله چاپ شده؟
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۰ ۱۶:۳۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۰ ۱۶:۳۰
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 سلام
خوب بيد
siriusblack
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۱۱ ۱۸:۲۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۱ ۱۲:۲۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۲۵
از: خانه شماره 12 میدان گریموالد
پیام: 70
 Re: Noname
آره خب عجله که داشتم چون می خواستم زودتر رو سایت بزارم
tahere
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۹ ۰:۱۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۹ ۰:۱۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۷
از: سنـــــــت..مانگــــــــــو
پیام: 235
 اوووووووووووووووووووو
يه مقاله خفن بود
M_A
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۸ ۲۲:۳۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۸ ۲۲:۳۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۱
از: K-Pax
پیام: 17
 Noname
خوبه. ولي مثل اينكه موقع نوشتن عجله داشتي.
finrir_greyback
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۹ ۱۷:۴۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۹ ۱۷:۴۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۲۹
از:
پیام: 9
 بابا دسخوش!
واقعا جالب بود.و در این که اسنیپ از جاودانه ساز ها خبر داره شکی نیست!
penssy
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۸ ۲۳:۳۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۸ ۲۳:۳۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۱
از: هر جا مالفوی باشه
پیام: 92
 wow
چه جلب
zombi
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۷ ۵:۴۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۷ ۵:۴۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۷/۲۸
از: دنیای مردگان(اهواز)
پیام: 9
 بد نبود
سعی ات بد نبود.
ولی من موافق نیستم که اسنیپ قضیه ÷یشگویی را کامل شنیده باشه چون مسول بار مچشو میگیره و همان طور که دامبلدور گفته او همه پیشگویی رو نشنیده.
در مورد کتاب هم بهترین دلیل همونه که اگه کتاب از هری میگرفت و میگفت مال اونه بقیه رو نسبت به خودش حساس میکرد.
ولی این امکان رو میدم که از جاودانه سازها خبر داشته باشه چون مهرم اسرار ولدرموت بوده(دست راست) یا به قول تو دامبلدور بش گفته.
ولی در مورد باتم ، ولدرموت انتخابش هری بود چون مثل خودش دو رگه بود و مطمئن بود درسته که بعد از حمله هم مطمئنتر شد پس دلیلی نداشت برای باتم نگهبان بذاره و اگر میخواست به راحتی میتونست نویل رو بکشه مثل تالار گوی ها ولی هدف هری و باتم هیچ چیز نیست .
منتظر بقیه حرفات هستم.
تا بد بای
voltan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۶ ۱۲:۳۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۶ ۱۲:۳۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۷
از: 127.0.0.1
پیام: 1391
 دمت گرم
آقا دمت گرم که تاپیک رو ردیف کردی

ملت بیاین اوجا بحث کنیم
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۶ ۷:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۶ ۷:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 اي بابا
بد نبود
goli
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۹:۰۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۹:۰۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۶
از: خيابون هاي لندن جا و مكان نداريم ما كارتون خواب ها
پیام: 48
 دستت درد نکنه
به نظر من اسنیپ آشغال و عوضی و خیانتکاره حالا همه میخوان اینو خوب کنن ولی مقاله جالبی بود من فکر کنم نویل دیگه تو کار نباشه ولدمورت اونو با نشون که انتخاب نکرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همه نظرای زابینی از مقاله هم طولانی تره
حامد پاتر
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۳:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۳:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۵
از:
پیام: 30
 احترام دامبلدور به اسنیپ
خوب بود
لرد مخوف
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۳:۳۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۳:۳۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۶
از: خانه رایدل
پیام: 125
 احترام دامبلدور به اسنیپ
قشنگ نوشتی خسته نباشی به نظرم ممکنه اینم باشه!
shyma
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۰:۵۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۱۰:۵۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵
از: TeHrAn / ShAhRaKe GhArB
پیام: 61
 تـئوری ها و استدلال حوادث: علت مرموز بودن اسنیپ و احترام دامبلدور به وی
خوب اينم نظر تو بود ولي من كه زياد موافق نيستم
در مورده پيشگويي بايد بگم كه فقط هري و دامبلدور اونو به طوره كامل شنيدن
چون دامبلدور خودش به هري گفت
وقتي كه تو انباره پناهگاه ئامبلدور با هري حرف ميزد به اون گفتش كه تنها كساني كه اون پيشگويي رو به طوره كامل شنيدن الان توي اين انبار هستن ، يعني هري و دامبلدور
پس اسنيپ نميدونسته
در مورده اينكه اسنيپ از جان پيچ ها خبر داره هم بايد بگم كه اينطور نيست چون همونطور كه دامبلدور به هري گفت ، ولدومورت در انجام كارهاش به هيچ كس احتياج نداشته و نداره و ممكنه در ظاهر بعضي از مرگ خوارهاشو به خودش نزديك كرده باشه ولي به اونا اعتماد نداره و اونا رو لايق اين نميدونه كه از يه همچين رازي با خبر كنه
اگه به اسنيپ در مورده جان پيچ هاش ميگفت ممكن بوده كه اسنيپ هم هوس كنه اونا رو از بين ببره
ولدومورت از مرگ خوارهاش فقط براي رسيدن به اهدافش كه مالكيت بر همه كس و همه چيز هست استفاده ميكنه
در هر حال توام نظره خودتو گفتي
موفق باشي دوستم
siriusblack
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۴ ۱۵:۰۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۵ ۲۳:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۲۵
از: خانه شماره 12 میدان گریموالد
پیام: 70
 درباره تاپیک
سلام بچه ها من یه تاپیک با موضوع مقاله درست کردم در تالار اسرار اگه خواستین بیاین اونجا تا با هم تبادل نظر کنیم
مرسی
harrypotter1449
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۴ ۱۱:۳۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۴ ۱۱:۳۳
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۱۰
از: کوهستان اشباح
پیام: 217
 Re:
کارت واقا" عالی بود.آفرین
miss granger
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۲۳:۲۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۲۳:۲۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۱۰
از: جایی برای زندگی...
پیام: 41
 چه جالب!
ای ول!!!من تا حالا به اون تیکه هاییش که درباره ی نویل بود فکر نکرده بودم.خیلی دقیق بود!
mamalipotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۲۲:۱۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۲۲:۱۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۰
از: اتاق شماره 8 (هاگزهد)
پیام: 5
 خب!!!!
اول تشکر از مقالت.زحمت کشیدی.اما،من فکر می کنم اسنیپ از وجود جاودانه سازها خبر داشته و ولدمورت بهش دستور داده تا از اون چندتایی که باقی مانده محافظت کنه.احتمال 90% میدم که اسنیپ کل پیشگویی رو شنیده باشه و فقط بخشی از اونو،به دامبلدور و ولدمورت گفته باشه.یعنی اون دنبال فرصتی می گرده که با علم به دونستن کل پیشگویی،جای ولدمورت رو بگیره.
eli_p
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۸:۱۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۸:۱۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۹
از: گودریک هالو
پیام: 73
 اسنیپ مرموز
بد نبود.با اینکه اسنیپ از وجود جاودانه سازها با اطلاع بوده موافقم. هومککک :hurry: :slap: :root2: :fan: :chomagh: :joke: :mama:
mohsenganj
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۴:۵۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۴:۵۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۵
از: جنگل ممنوعه
پیام: 174
 نکات مفیدی در این مقاله مطرح شده
به نظر من این نکته که دامبلدور آیا قیافه ولدمورت رو موقع شنیدن خبر نابودی دفتر خاطرات حدث زده یا دقیقا دیده، یه نکته خیلی مهمه. این ماجرا میتونه مشخص کنه که اسنیپ دقیقا برای کی جاسوسی میکرده. ولدمورت یا دامبلدور؟ مسئله این است.
koodak4
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۳:۵۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۳:۵۳
مرگخواران
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۵
از: یخچال خانه ریدل
پیام: 1708
 بووووووووووووووووووووهاهاهاهاهاهاهاهاها!!!!
خوب اشکال نداره . برو نظراتت رو توی یه تاپیک بگو که مربوط به همین موضوع به منم یه پی ام بزن تا بدونم . اونجا با هم بحث میکنیم .
Aripotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۲:۱۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۱۲:۱۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۱۶
از: ناکجا آباد
پیام: 400
 مرسی
خیلی خوب بود فقط یه چیزی:
این رو باید بگم که دامبلدور اشاره کرد که اسنیپ فقط بخشی از پیشگویی رو شنیده پس نمی تونه همه اش رو شنیده باشه و دامبلدور هم فقط برای اینکه اون رو خفه کنه بهش احترام بذاره.
2.خود ولدمورت گفته که هری رو زنده می خواد و گفته که خودش می خواد اون رو بکشه تازه اگه طبق پیشگویی هم که تو گفتی شنیده(که همه اش رو نشنیده) باید بدونه که فقط ولدمورت می تونه هری رو بکشه و اون هر کاری کنه نمی تونه
3.به نظر من هم اون نظریه ات در مورد مادروپدر نویل درست نیست.
مقاله ی خوبی بود
ممنون
فرد ویزلی
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۲:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۲:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۳
از: کوچه دیاگون - مغازه جیب بر های جادویی ویزلی
پیام: 185
 ممکنه
فکر نمیکنم ولدمورت موقع حمله به خونه لیلی و جیمز چند تا از مرگخوراشو هم فرستاده باشه دنبال خانواده لانگباتم . اگه دقت کرده باشین دامبلدور تو کتاب پنجم فصلهای آخر میگه :

هری : پس ممکنه نویل فرد مورد نظر ما باشه نه من !
دامبلدور : نه هری . اون (ولدی) تو رو انتخاب کرده نه نویل رو

بنا به پیشگویی که یه قسمتش میگه همتایی که ولدمورت واسه خودش انتخاب میکنه .
siriusblack
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۰:۱۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۳ ۰:۱۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۲۵
از: خانه شماره 12 میدان گریموالد
پیام: 70
 یک سوال
سلام بچه ها اگه میشه بگین تو کدوم بخش تالار اصلی و تالار اسلیترین بیام تا با هم تبادل نظر کنیم؟
tire_khalass
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۲۲:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۲۲:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۱۳
از: کویت
پیام: 77
 همینجوری
بلیز زابینی اگه یک تاپیک بود باهات بحث میکردم ولی اینجا فقط برای نطر در مورد مقاله است.
phoenix666
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۱۲:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۱۲:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۰/۱۹
از: otag khabe dambeldor
پیام: 59
 $$$$
bad nabood vali deggate tam kam bood
نگار اسدالهی
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۱۱:۳۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۱۱:۳۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۸
از:
پیام: 231
 اسنیپ
مقاله خوبیه
اسنیپ خیانتکار نیست!
koodak4
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۱۰:۲۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۱۰:۲۳
مرگخواران
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۵
از: یخچال خانه ریدل
پیام: 1708
 Re: اسنیپ..
نه اسنیپ از جریان جاودانه سازها خبر نداشته .

اول در مورد اون پیشگویی که گفتی بگم که اگر بری کتاب پنجم رو بخونی میبینی همون قسمت پیشگویی نوشته که اسنیپ وقتی اوایل پیشگویی رو شنیده از کافه پرت شده بیرون در صورتی که اینجا گویا وقتی پیشگویی تموم شده تازه وارد شده .

در هر حال در اینجا یه اختلاف زمانی وجود داره که دقیق نمیدونم چرا چنین اتفاقی افتاده ولی یه فرضیه دارم که بعدا میگم .

در مورد اون دفترچه خاطراتم درست استدلالت رو نفهمیدم ولی در هر حال اسنیپ نمیدونست اون چی بوده . اگر فرض رو بر این مبنا بزاریم که اسنیپ طرف دامبلدور بوده یا برعکس فرض رو بر این مبنا بزارییم که اسنیپ طرف ولدمورته باز هم نمیشه گفت که اون فهمیده دفترچه خاطرات چیه .

اگر یادت باشه دامبلدور گفت که اگر خود لوسیوس میدونست از چه چیزی داشته نگه داری میکرده هیچ وقت اونو به این راحتی ول نمیکرده .

همچنین دامبلدور در فصل هورکراکس ها گفتش که مرگخوارا نمیدونن منظور ولدمورت از جاودانگی چیه .

به همین دلیل نمیشه بگی چون که اسنیپ فهمیده ولدمورت بخاطر اون دفترچه خاطرات عصبانی شده پس اون یک هورکراکسه .

ضمنا اگر اینطوری بود که تو میگی احتمالا تا به حال تمام مرگخوارها فهمیده بودند .
2000
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۹:۵۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۹:۵۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۳۰
از: همان جا
پیام: 88
 اسنیپ..
به نظر من دامبلدور هیچ قصدی نداشته
mmhkky
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۹:۳۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۹:۳۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۳۱
از:
پیام: 28
 ممکنه....
اول از همه دستت درد نکنه
به نظر من اسنیپ از وجود جان پیچ ها خبری نداره.در واقع نه دمبلدور چیزی بهش گفته نه خودش چیزی فهمیده.اگه فهمیده بود ولدمورت با یک ذهن خوانی این مسئله رو می فهمید(فکر میکنم ولدمورت هر چند وقت یکبار مرگ خوارها رو ذهن خوانی میکنه)اسنیپ از طریق نابودی دفترچه هم چیزی نفهمید چون وقتی که ولدمورت فهمید دفتر چه نابود شده نرفت به لوسیوس بگه که تو یکی از جان پیچ هام رو نابود کردی پس اسنیپ از این راه هم چیزی نمی تونسته بفهمه.
tire_khalass
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۴:۵۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۲ ۵:۰۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۱۳
از: کویت
پیام: 77
 خوب بود
خوب بود تشکر از اینکه وقت گذاشتی و این رو برای ما نوشتی در مورد اینکه اسنیپ نصف پیشگویی رو شنیده سایبل در کتاب ششم میگه که اسنیپ وسط حرف من و دامبلدور وارد شد و با صاحب رستوران درگیر بوده است.
بلیز زابینی عزیز این نوشته ثابت میکنه که اسنیپ از وجود هورکراکسها با خبر بوده است.
هری: آیا ولدمورت وقتی یکی از هورکراکس ها از بین می ره متوجه می شه؟
دامبلدور:سوال خیلی جالبیه یری من مطمئنم که نه من مطمئن هستم که ولدمورت الان خیلی به شیطان غوطه ور شده. و این قسمت های خیلی وقت که از اون جدا شده و اون الان مثل ما احساس نمی کنه در زمان مرگ.اون احتمالآ از شکستش آگاه میشه.... اما خودش نه به طور مثال دفتر خاطرات ریدل از بین رفته بود ولدمورت تا زمانی که حقیقت رو از لوسیوس مالفوی بیرون نکشیده بود نمی دونست. وقتی ولدمورت فهمید که کلیه قدرت دفتر خاطرات از بین رفته دارم به تو می گم که عصبانیتش دیدنی بود.
(شاهزاده ی نیمه خالص فصل 23 هورکراکس ها)
نوشته دو حالت داره یا اسنیپ جاشو با دامبلدور عوض کرده یا اینکه این رو در قدح اندیشه به دامبلدور نشون داده
پس این نشون میده اسنیپ از ماجرای هورکراکسها با خبر بوده.
sourak
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۲۳:۳۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۲۳:۳۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۲۲
از: كوهستان اشباح
پیام: 565
 خوب بود
مقاله جالبي بود.
منم با نظر مونتاگ موافقم.
بايد در موردش بحث بشه.
اما من فعلا بايد برم. ديرم شد.بعدا نظرم و كامل ميگم
shadmehr
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۲۱:۵۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۲۱:۵۲
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۳
از: آمپول می ترسم !!
پیام: 646
 نت
مقاله ي خوب و جالبي بود ...هر چند هر كي نظر خودشو داره...







باخت ايران:



تسليت فراوان
morphus
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۲۰:۲۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۲۰:۲۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۱۱
از:
پیام: 42
 موافقم.......
ممنون از مقاله ایی که نوشتی.
من با قسمتهای زیادی از مقاله موافقم. اینو بگم که دامبلدور کسی نیست که اسنیپ بتونه اونو فریبش بده. پس یا دامبلدور اونو سرکار گذاشته یا نه هر دو تا همدستن
33166655
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۹:۲۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۹:۲۷
عضویت از: ۱۳۸۴/۷/۱۲
از: هرجايي كه ميشه زنده موند
پیام: 226
 Re: 19
ممنون ار مقالت اما من با بليز موافقم يني هرچي كه من ميخواستم بگم اون گفته بود
اما در كل مرسي
koodak4
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۸:۰۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۸:۱۵
مرگخواران
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۵
از: یخچال خانه ریدل
پیام: 1708
 Re: پیشنهاد
هوووم اول از همه بگم که دامبلدور به اسنیپ احترام نمیذاشت . اون با اسنیپ مثل بقیه رفتار میکرد . اینجور که میگی انگار دامبلدور میخواد با چاپلوسی جلوی حرف زدن اسنیپ رو بگیره .

در مورد حرفهایی هم که زدی چند موردشون که یادم مونده رو بگم .

اول در مورد اینکه ممکن بود اسنیپ پیشگویی رو لو بده بگم که اسنیپ همون لحظه که پیشگویی رو شنید رفت همه رو کامل برای ولدمورت تعریف کرد غیر از اون قسمتیش رو که نشنیده بود و اگر هری هم به این روز افتاده بخاطر همین اسنیپه که رفته و پیشگویی رو لو داده . شواهد نشون میده که دیگه اسنیپ چیز دیگه ای در مورد اعتراف کردن و این حرفا نداشته .

در مورد چوب جارو ها بگم که بر طبق کتاب اسنیپ وقتی که وارد شد به جارو ها نگاه نکرد و فقط رفت سمت دامبلدور پس در نتیجه اون جارو ها توجهشو جلب نکرده .

در مورد انگشتر ماروولو هم بگم که مطئنن اینکه دامبلدور به اسنیپ بگه این طلسم مال یک انگشتر بود چیز مهمی نیست چون این موضوع نمیتونه بهش کمک کنه . موضوع طلسمشه . دیگه به این ربطی نداره که این طلسم مال چی باشه . فقط ممکنه اسنیپ بگه دامبلدور طلسم شده که اونم به دلایلی که بعدا میگم . فکر میکنم هیچ وقت چنین کاری نمیکنه .

در مورد ذهن خوانی بگم که خود اسنیپ گفتش که در ذهن خوانی نگاه کردن شرط اوله . ضمنا هیچ کس موقع راه رفتن ذهن خوانی نمیکنه . نمونشم همین ولدمورته که در مواقع عادی هری به ذهنش نفوذ میکرد و این نشان از آنه که حتی ولدمورتم در مواقع عادی ذهن خوانی نمیکنه یا ذهنشو نمیبنده . پس نمیشه انتظار داشت که اسنیپ این کار رو بکنه اونم وقتی که کسی رو در مقابل خودش نمیبینه .

ضمنا اگر این کار انقدر موثر بوده . اسنیپ قبلا میتونست سر جریان تخم طلا وقتی که هری زیر شنل نامرئی بود همون اول وجودش رو حس کنه . یا زمانی که هری سال اول بود .

در مورد اون حرفای اسنیپ که به هری زد هم بگم که خودش گفت لردسیاه میخواد هری رو بکشه . با این حال من در این مورد یه نظر دیگه دارم که میخوام بعدا به طور کاملا در تالار اصلی و اسرار عنوان کنم برای همین دیگه زیاد وارد این موضوع نمیشم

در مورد کتاب معجون سازی بگم که اسنیپ اون اولش نمیدونست که این کتاب دست هریه و وقتی متوجه این موضوع شد که هری به دراکو حمله کرده بود و اونم دید که طلسمش طلسم اختراعیه خودشه و به هری مشکوک شد و با ذهن خوانی فهمید که کتاب دستشه . بعدشم که ازش خواست کتاب رو بهش بده که هری رفت قایم کردش دیگه نمیتونست که به زور ازش بگیره . مثلا اونجا مدرست دیگه !

در مورد نویل هم بگم که اگر یادتون باشه ولدمورت اول قدرت خودش رو از دست داد . بعد یه مدتم اونا تحت محافظت بودن . بعد دیگه کاراگاه ها فکر کردن که خطری مادر پدر نویل رو تهدید نمیکنه برای همین دیگه مواظبشون نبودند تا اینکه مرگخوارها گرفتندشون و به این دلیل اونا رو شکنجه دادن چون که فکر میکردن اونا میدونن محل اقامت ولدمورت کجاست . اگر دقت کنین توی دادگاه ها جرمشون این بود که دونبال اربابشون بودند نه اینکه دونبال نویل باشن . وگرنه حتما بهش اشاره میشد . ضمنا فکر نکنم ولدمورت بره به مرگخواراش بگه که یکی پیدا شده که قدرتش از من بیشتره .

کلا با مونتاگ موافقم نظراتت رو توی انجمن ها عنوان کن اونجا بحث کردن بیشتر حال میده .
موفق باشی
MerryPotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۶:۰۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۶:۰۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۱۳
از: سوری، لیتل ونیگینگ،ویستریاواک،شماره 12
پیام: 283
 19
خوب بود...
خسته نباشی و جالب نوشتی..
ما به نظر من شکنجه کردن مادر و پدر نویل ربطی به این موضوع نداهر..
چون اونها که تاثیری در هوش نویل ندارن....
یعنی در آینده...
من فکر می کنم ولدمورت اصلا از وجود نویلی خبر نداشته.....
چون دم باریک(ورمتیل) که با اونها دوست نبوده که بهش خبر بده..
البته من زیاد مطمئن نیستم!!
voltan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۴:۵۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۴:۵۶
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۷
از: 127.0.0.1
پیام: 1391
 پیشنهاد
مقاله ی جالبی بود
بهت پیشنهاد میکنم بیای توی تالار اصلی و تالار اسرار نظرات رو مطرح کنی تا در بارش بحث کنیم
حرف های جدیدی توش بود

الگه تاپنجشمبه نیومدی من با اجازت این کا رو میکنم
harrypotter1449
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۴:۳۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۳/۲۱ ۱۴:۳۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۱۰
از: کوهستان اشباح
پیام: 217
 بسیار خوب
کارت خوب بود

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.