نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
هري پاتر" يک پسر معمولي نيست. او حتي يک جادوگر معمولي هم نيست. "هري پاتر" محبوب ترين جادوگر دنياست. در حالي که تا چند سال پيش هيچ کس نام "هري پاتر" و خالق او "جي. کي. رولينگ" را نشنيده بود ؛ اکنون ميليونها نفر در سراسر جهان منتظر هستند تا قسمت پنجم ماجراهاي "هري پاتر" هر چه سريعتر منتشر شود ، چون چنين فيلم مشهوري قطعاً سوژه مناسبي براي سينما خواهد بود.
سال گذشته اولين قسمت از ماجراهاي "هري پاتر" به کارگرداني "کريس کلمبوس" بر پرده آمد و به يکي از پر فروش ترين فيلم هاي تاريخ سينما مبدل شد. با وجود اينکه بسياري از منتقدان اعتقاد داشتند که فيلم ضعف هايي هم دارد اما شهرت "هري" که با ادبيات به دست آمده بود ، سبب شد تا "کريس کلمبوس" و بازيگران اين فيلم موفقيت قابل توجهي را بدست آورند.
چندي پيش نيز اکران خصوصي دومين قسمت از ماجراهاي "هري پاتر" با استقبال منتقدان حاضر مواجه شد و انتظار مي رود اين فيلم نيز به يکي از پرفروش ترين هاي تاريخ سينما تبديل شود.
به همين مناسبت اين مطلب را که گفت و گويي با کارگردان و بازيگران اين فيلم است ترجمه کرده ايم که خواندن آن خالي از لطف نيست.
" دانيل راد کليف "
صحنه هاي اکشن فيلم جديد را چطور يافتي؟
بازي در صحنه هاي اکشن اين فيلم واقعاً برايم لذت بخش بود. در صحنه اي از فيلم که از پنجره ماشين معلق هستم واقعاً باور نمي کنم که خودم باشم اما اين من بودم که از ارتفاع 30 فوت در هوا معلق بودم ، واقعاً اين صحنه جالب و لذت بخش بود. سعي کردم بسياري از شيرين کاريها يا صحنه هاي اکشن را خودم انجام دهم اما مسلماً برخي از آنها از توان من خارج بود.
فيلمبرداري کدام صحنه هاي فيلم را بيشتر پسنديدي؟
فيلمبرداري صحنه دوئل فيلم را واقعاً دوست داشتم ؛ چون صحنه رويارويي دو شخصيت کاملاً متفاوت ، يعني "اسنيپ" و"لاکهارت" است و به نظر من واقعاً عالي و ماهرانه انجام شده بود. همين طور از صحنه هايي که در آن مردم تجمع مي کردند خوشم آمد و دليلش اين است که صحنه هاي شلوغ را دوست دارم.
بازي در کدام صحنه ها را دشوارتر يافتي ؟
در بعضي صحنه ها ، هري پاتر مجبور است با مارها به زبان خودشان حرف بزند که اين کار اول کمي سخت بود ولي بعد به آن عادت کردم.
بازي با کنت برانا را چطور يافتي ؟
وقتي قرار بود براي اولين بار با او برخورد کنم کمي هول شدم چون او يک بازيگر شکسپيري است اما بعداً فهميدم که او واقعاً يکي از بهترين افرادي است که تا به حال با او برخورد کرده ام و واقعاً بازي با او يک افتخار بزرگ است.
راست است که مي گويند به خاطر سنگيني جغدها مجبور بودي بيشتر ورزش کني و تمرين بدني بيشتري انجام بدهي ؟
بله، تا حدي. البته بيشتر به ورزش مي پرداختم ، اما نه فقط به خاطر جغدها. بايد مهارت فيزيکي بيشتري را در فيلم جديد براي صحنه هاي شمشير بازي ، پرش و... کسب مي کردم.
از جن خانگي اين فيلم يعني "دابي" برايمان بگو.
ابتدا تصور چهره او کمي سخت بود ، جلوه هاي کامپيوتري واقعاً به طراحي چهره او کمک کردند.
آيا پس از ديدن فيلم "اتاق اسرار" دچار کابوس شدي ؟
من واقعاً آن فيلم را دوست داشتم و به نظرم فضاي تاريک فيلم ، ظرافت ها جلوه آن را بيشتر کرد. اگر قرار بود فضاي تاريک فيلم از بين برود در آن صورت مسلماً اقتباسي وفادار به متن نويسنده، شکل نمي گرفت.
" کريس کلمبوس "
کارگرداني قسمت دوم راحت تر نبود؟
مسلماً راحت تر بود. در فيلم دوم همگي بيشتر لذت برديم. البته کار دشواريهايي هم داشت چون مي خواستم فيلمي بسازم که بهتر از فيلم اول از آب در بيايد. اعتماد به نفسم کمي بيشتر شده بود و همين طور بازي هنرپيشگان نوجوان فيلم هم نشان مي داد که اعتماد به نفس آنها افزايش يافته است. خيلي از صحنه ها را في البداهه فيلمبرداري مي کردم ، که در قسمت اول انجام اين کار امکان پذير نبود.
تفاوت هاي عمده قسمت دوم و قسمت اول را در چه مي بينيد؟
"اتاق اسرار" مي از لحاظ فرم با "سنگ جادوگر" فرق دارد. "حفره اسرار آميز" فيلمي است که صحنه هاي تاريک تر ، دلهره آورتر و پر ماجراتر دارد. فيلم اول داراي 45 دقيقه پيش درآمد است ولي فيلم دوم مستقيماً به اصل داستان مي پردازد.
چگونه موفق شديد رمان را به صورت يک فيلمنامه قوي روي کاغذ بياوريد؟
فکر مي کنم يکي از اصلي ترين قسمتهاي حذف شده کتاب در فيلم ، صحنه جشن ارواح است چون فکر مي کردم فيلم با وجود اين صحنه ، پويايي قوي خود را از دست مي داد. هميشه سر صحنه از بچه ها مي پرسيدم که کدام يک از کتابهاي هري پاتر را بيشتر دوست دارند و آنها در جواب به اتاق اسرار کمتر اشاره مي کنند. ولي اين کتاب اثر واقعاً درخشاني است چون يکي از قوي ترين و در عين حال ساده ترين داستانهايي را دارد که به راحتي مي توان آن را به فيلم برگرداند. مي توان به راحتي روي صحنه هاي مار با سيليسک يا صحنه هايي که در آن عنکبوتها وارد داستان مي شوند بيشتر کار کرد و آنها را به صورت صحنه اي کاملا ً اکشن در آورد که واقعاً برايم هيجان انگيز هستند. موقع کارگرداني اين فيلم درست مثل يک کودک 8 ساله نمي توانستم منتظر فيلمبرداري صحنه ها باشم.
آيا اکيپ بچه هاي بازيگر اين فيلم خواهند توانست در همه 7 قسمت فيلمهاي هري پاتر بازي کنند؟
از لحاظ منطقي فکر مي کنم براي ساخت فيلم سوم به زمان بيشتري نياز داشته باشيم. در کتابهاي هري پاتر ، او و دوستانش به تدريج بزرگ تر مي شوند بنابراين بچه ها طبيعتاً نمي توانند در هر هفت فيلم ايفاي نقش کنند. تصميم گيري در مورد اين مساله واقعاً به عهده خود آنهاست و آنها بايد ببينند چقدر انرژي ، هيجان و توان را براي بازي در قسمتهاي بعدي دارند.
آيا کار با اين همه جلوه تصويري توانايي شما را در کار با هنرپيشگان اين فيلم محدود نکرد؟
نه واقعاً. يکي از چيزهايي که در ساخت فيلم اول ياد گرفتم و تصميم گرفتم آن را در فيلم دوم به نحو احسن به کار بگيرم جلوه هاي تصويري بود. ما براي جلوه هاي تصويري فيلم اول سه ماه وقت گذاشتيم در صورتي که فيلمبرداري از جلوه هاي تصويري فيلم دوم 9 – 8 ماه وقت برد. فکر مي کنم جلوه هاي تصويري فيلم دوم بهتر باشد. پس از کارگرداني فيلم اول فهميدم که با تکنولوژي اين روزها مي توان تقريباً هر کاري را بر روي فيلم انجام داد و اين ، دست فيلم ساز را بازتر مي گذارد. مي توان در هر جاي فيلم شخصيتي را اضافه کرد و در نتيجه قدرت تخيل فيلمساز آزادتر خواهد بود. استفاده از همه اين جلوه هاي تصويري واقعاً لذت بخش بودند و بازيگران هم آنها را دوست دارند.
" اما واتسون "
آيا پس از بازي در فيلمهاي هري پاتر زندگي ات دستخوش تغييرات جديدي نشد؟
خانواده و دوستانم زياد دستخوش تغييرات نشدند. طبيعتاً در خيابان همه مرا مي شناسند. و من بيشتر مواقع دور از خانه هستم، اما با اين همه سعي ميکنم روال عادي زندگي را حفظ کنم.
اگر خودت يک جن خانگي داشتي، از او انتظار داشتي چه کارهايي انجام بدهد؟
من در هيچکدام از صحنه ها با "دابي" نبودم اما او واقعاً شيرين و دوست داشتني است ، اگر او را داشتم مطمئناً به خانه ام مي بردم و او را در کنار همه اسباب بازي هايم مي گذاشتم.
آيا بازي در فيلم، زندگي تحصيلي ات را مختل نکرد؟
وقتي سر صحنه بودم معلم خصوصي داشتيم تا از مدرسه و تکاليفمان عقب نمانيم. حداقل سه ساعت و حداکثر 5 ساعت را در روز با آنها سپري مي کرديم. بنابراين من دچار لطمه تحصيلي نشدم. اما امسال بايد امتحانات دشوارتري را پشت سر بگذارم و لازم است که حتماً در فواصل ميان فيلمبرداري صحنه هاي مختلف ، به مدرسه بروم.
آيا پس از ديدن فيلم، دچار کابوس هم مي شدي؟
نه، فکر مي کنم نکته جالب همين جاست. اگر چه فيلم صحنه هاي تاريکتر و پلان پيچيده تري دارد اما صحنه هاي روشن و اميدوار کننده اي هم هستند که درعين حال مي توانند خنده دار هم باشند.
آيا شخصيت "هرميون" به شخصيت واقعي ات شباهت دارد؟
فکر نمي کنم هرميون خيلي ارباب منش است از اين رو مجبورم به دانيل و دوپرت دائم در صحنه هاي مختلف فيلم امر و نهي کنم ، اما اميدوارم در زندگي واقعي اين اتفاقات روي ندهد. هرميون مصمم و وفادار است. من اينقدر مثل او درسخوان نيستم و وقت بيشتري را به ورزش و هنر اختصاص مي دهم ، خيلي هم ديوانه کتاب نيستم.
" روبرت گرينت "
زندگي ات پس از بازي در "هري پاتر" دچار تغييرات شد؟
همه مرا مي شناسند و اين براي من خيلي جالب است . بعضي اوقات سعي کردم قيافه ام را پنهان کنم اما اين شيوه به هيچ وجه موثر واقع نمي شود.
چقدر از صحنه هاي اکشن فيلم خوشت آمد؟
براي من اين صحنه ها يکي از محبوب ترين چيزهايي بود که در جريان آماده شدن فيلم بايد انجام مي داديم. صحنه ماشين سواري واقعاً عالي بود انگار به يک شهربازي خيالي مي رفتم.
فيلمبرداري کدام يک از صحنه ها را بيشتر دوست داشتي ؟
صحنه محبوب من آنجايي است که "رون" حلزون بالا مي آورد.
به نظرت دشوارترين و پر دردسر ترين صحنه کدام بود؟
صحنه حضور عنکبوتها چون در واقعيت هم ، از عنکبوت بدم مي آيد. حتي از نوع پلاستيکي اش هم وحشت مي کنم.
يعني مي خواهي بگويي خودت و شخصيت سينمايي ات شبيه هم هستند؟
هر دو از عنکبوت مي ترسيم و هر دو خانواده هاي بزرگ و پر جمعيت داريم.
مزيت و معايب شهرت چيست ؟
هنوز معايبي را تجربه نکرده ام ولي مزايايش واقعاً عالي و لذت بخش است.
سال گذشته اولين قسمت از ماجراهاي "هري پاتر" به کارگرداني "کريس کلمبوس" بر پرده آمد و به يکي از پر فروش ترين فيلم هاي تاريخ سينما مبدل شد. با وجود اينکه بسياري از منتقدان اعتقاد داشتند که فيلم ضعف هايي هم دارد اما شهرت "هري" که با ادبيات به دست آمده بود ، سبب شد تا "کريس کلمبوس" و بازيگران اين فيلم موفقيت قابل توجهي را بدست آورند.
چندي پيش نيز اکران خصوصي دومين قسمت از ماجراهاي "هري پاتر" با استقبال منتقدان حاضر مواجه شد و انتظار مي رود اين فيلم نيز به يکي از پرفروش ترين هاي تاريخ سينما تبديل شود.
به همين مناسبت اين مطلب را که گفت و گويي با کارگردان و بازيگران اين فيلم است ترجمه کرده ايم که خواندن آن خالي از لطف نيست.
" دانيل راد کليف "
صحنه هاي اکشن فيلم جديد را چطور يافتي؟
بازي در صحنه هاي اکشن اين فيلم واقعاً برايم لذت بخش بود. در صحنه اي از فيلم که از پنجره ماشين معلق هستم واقعاً باور نمي کنم که خودم باشم اما اين من بودم که از ارتفاع 30 فوت در هوا معلق بودم ، واقعاً اين صحنه جالب و لذت بخش بود. سعي کردم بسياري از شيرين کاريها يا صحنه هاي اکشن را خودم انجام دهم اما مسلماً برخي از آنها از توان من خارج بود.
فيلمبرداري کدام صحنه هاي فيلم را بيشتر پسنديدي؟
فيلمبرداري صحنه دوئل فيلم را واقعاً دوست داشتم ؛ چون صحنه رويارويي دو شخصيت کاملاً متفاوت ، يعني "اسنيپ" و"لاکهارت" است و به نظر من واقعاً عالي و ماهرانه انجام شده بود. همين طور از صحنه هايي که در آن مردم تجمع مي کردند خوشم آمد و دليلش اين است که صحنه هاي شلوغ را دوست دارم.
بازي در کدام صحنه ها را دشوارتر يافتي ؟
در بعضي صحنه ها ، هري پاتر مجبور است با مارها به زبان خودشان حرف بزند که اين کار اول کمي سخت بود ولي بعد به آن عادت کردم.
بازي با کنت برانا را چطور يافتي ؟
وقتي قرار بود براي اولين بار با او برخورد کنم کمي هول شدم چون او يک بازيگر شکسپيري است اما بعداً فهميدم که او واقعاً يکي از بهترين افرادي است که تا به حال با او برخورد کرده ام و واقعاً بازي با او يک افتخار بزرگ است.
راست است که مي گويند به خاطر سنگيني جغدها مجبور بودي بيشتر ورزش کني و تمرين بدني بيشتري انجام بدهي ؟
بله، تا حدي. البته بيشتر به ورزش مي پرداختم ، اما نه فقط به خاطر جغدها. بايد مهارت فيزيکي بيشتري را در فيلم جديد براي صحنه هاي شمشير بازي ، پرش و... کسب مي کردم.
از جن خانگي اين فيلم يعني "دابي" برايمان بگو.
ابتدا تصور چهره او کمي سخت بود ، جلوه هاي کامپيوتري واقعاً به طراحي چهره او کمک کردند.
آيا پس از ديدن فيلم "اتاق اسرار" دچار کابوس شدي ؟
من واقعاً آن فيلم را دوست داشتم و به نظرم فضاي تاريک فيلم ، ظرافت ها جلوه آن را بيشتر کرد. اگر قرار بود فضاي تاريک فيلم از بين برود در آن صورت مسلماً اقتباسي وفادار به متن نويسنده، شکل نمي گرفت.
" کريس کلمبوس "
کارگرداني قسمت دوم راحت تر نبود؟
مسلماً راحت تر بود. در فيلم دوم همگي بيشتر لذت برديم. البته کار دشواريهايي هم داشت چون مي خواستم فيلمي بسازم که بهتر از فيلم اول از آب در بيايد. اعتماد به نفسم کمي بيشتر شده بود و همين طور بازي هنرپيشگان نوجوان فيلم هم نشان مي داد که اعتماد به نفس آنها افزايش يافته است. خيلي از صحنه ها را في البداهه فيلمبرداري مي کردم ، که در قسمت اول انجام اين کار امکان پذير نبود.
تفاوت هاي عمده قسمت دوم و قسمت اول را در چه مي بينيد؟
"اتاق اسرار" مي از لحاظ فرم با "سنگ جادوگر" فرق دارد. "حفره اسرار آميز" فيلمي است که صحنه هاي تاريک تر ، دلهره آورتر و پر ماجراتر دارد. فيلم اول داراي 45 دقيقه پيش درآمد است ولي فيلم دوم مستقيماً به اصل داستان مي پردازد.
چگونه موفق شديد رمان را به صورت يک فيلمنامه قوي روي کاغذ بياوريد؟
فکر مي کنم يکي از اصلي ترين قسمتهاي حذف شده کتاب در فيلم ، صحنه جشن ارواح است چون فکر مي کردم فيلم با وجود اين صحنه ، پويايي قوي خود را از دست مي داد. هميشه سر صحنه از بچه ها مي پرسيدم که کدام يک از کتابهاي هري پاتر را بيشتر دوست دارند و آنها در جواب به اتاق اسرار کمتر اشاره مي کنند. ولي اين کتاب اثر واقعاً درخشاني است چون يکي از قوي ترين و در عين حال ساده ترين داستانهايي را دارد که به راحتي مي توان آن را به فيلم برگرداند. مي توان به راحتي روي صحنه هاي مار با سيليسک يا صحنه هايي که در آن عنکبوتها وارد داستان مي شوند بيشتر کار کرد و آنها را به صورت صحنه اي کاملا ً اکشن در آورد که واقعاً برايم هيجان انگيز هستند. موقع کارگرداني اين فيلم درست مثل يک کودک 8 ساله نمي توانستم منتظر فيلمبرداري صحنه ها باشم.
آيا اکيپ بچه هاي بازيگر اين فيلم خواهند توانست در همه 7 قسمت فيلمهاي هري پاتر بازي کنند؟
از لحاظ منطقي فکر مي کنم براي ساخت فيلم سوم به زمان بيشتري نياز داشته باشيم. در کتابهاي هري پاتر ، او و دوستانش به تدريج بزرگ تر مي شوند بنابراين بچه ها طبيعتاً نمي توانند در هر هفت فيلم ايفاي نقش کنند. تصميم گيري در مورد اين مساله واقعاً به عهده خود آنهاست و آنها بايد ببينند چقدر انرژي ، هيجان و توان را براي بازي در قسمتهاي بعدي دارند.
آيا کار با اين همه جلوه تصويري توانايي شما را در کار با هنرپيشگان اين فيلم محدود نکرد؟
نه واقعاً. يکي از چيزهايي که در ساخت فيلم اول ياد گرفتم و تصميم گرفتم آن را در فيلم دوم به نحو احسن به کار بگيرم جلوه هاي تصويري بود. ما براي جلوه هاي تصويري فيلم اول سه ماه وقت گذاشتيم در صورتي که فيلمبرداري از جلوه هاي تصويري فيلم دوم 9 – 8 ماه وقت برد. فکر مي کنم جلوه هاي تصويري فيلم دوم بهتر باشد. پس از کارگرداني فيلم اول فهميدم که با تکنولوژي اين روزها مي توان تقريباً هر کاري را بر روي فيلم انجام داد و اين ، دست فيلم ساز را بازتر مي گذارد. مي توان در هر جاي فيلم شخصيتي را اضافه کرد و در نتيجه قدرت تخيل فيلمساز آزادتر خواهد بود. استفاده از همه اين جلوه هاي تصويري واقعاً لذت بخش بودند و بازيگران هم آنها را دوست دارند.
" اما واتسون "
آيا پس از بازي در فيلمهاي هري پاتر زندگي ات دستخوش تغييرات جديدي نشد؟
خانواده و دوستانم زياد دستخوش تغييرات نشدند. طبيعتاً در خيابان همه مرا مي شناسند. و من بيشتر مواقع دور از خانه هستم، اما با اين همه سعي ميکنم روال عادي زندگي را حفظ کنم.
اگر خودت يک جن خانگي داشتي، از او انتظار داشتي چه کارهايي انجام بدهد؟
من در هيچکدام از صحنه ها با "دابي" نبودم اما او واقعاً شيرين و دوست داشتني است ، اگر او را داشتم مطمئناً به خانه ام مي بردم و او را در کنار همه اسباب بازي هايم مي گذاشتم.
آيا بازي در فيلم، زندگي تحصيلي ات را مختل نکرد؟
وقتي سر صحنه بودم معلم خصوصي داشتيم تا از مدرسه و تکاليفمان عقب نمانيم. حداقل سه ساعت و حداکثر 5 ساعت را در روز با آنها سپري مي کرديم. بنابراين من دچار لطمه تحصيلي نشدم. اما امسال بايد امتحانات دشوارتري را پشت سر بگذارم و لازم است که حتماً در فواصل ميان فيلمبرداري صحنه هاي مختلف ، به مدرسه بروم.
آيا پس از ديدن فيلم، دچار کابوس هم مي شدي؟
نه، فکر مي کنم نکته جالب همين جاست. اگر چه فيلم صحنه هاي تاريکتر و پلان پيچيده تري دارد اما صحنه هاي روشن و اميدوار کننده اي هم هستند که درعين حال مي توانند خنده دار هم باشند.
آيا شخصيت "هرميون" به شخصيت واقعي ات شباهت دارد؟
فکر نمي کنم هرميون خيلي ارباب منش است از اين رو مجبورم به دانيل و دوپرت دائم در صحنه هاي مختلف فيلم امر و نهي کنم ، اما اميدوارم در زندگي واقعي اين اتفاقات روي ندهد. هرميون مصمم و وفادار است. من اينقدر مثل او درسخوان نيستم و وقت بيشتري را به ورزش و هنر اختصاص مي دهم ، خيلي هم ديوانه کتاب نيستم.
" روبرت گرينت "
زندگي ات پس از بازي در "هري پاتر" دچار تغييرات شد؟
همه مرا مي شناسند و اين براي من خيلي جالب است . بعضي اوقات سعي کردم قيافه ام را پنهان کنم اما اين شيوه به هيچ وجه موثر واقع نمي شود.
چقدر از صحنه هاي اکشن فيلم خوشت آمد؟
براي من اين صحنه ها يکي از محبوب ترين چيزهايي بود که در جريان آماده شدن فيلم بايد انجام مي داديم. صحنه ماشين سواري واقعاً عالي بود انگار به يک شهربازي خيالي مي رفتم.
فيلمبرداري کدام يک از صحنه ها را بيشتر دوست داشتي ؟
صحنه محبوب من آنجايي است که "رون" حلزون بالا مي آورد.
به نظرت دشوارترين و پر دردسر ترين صحنه کدام بود؟
صحنه حضور عنکبوتها چون در واقعيت هم ، از عنکبوت بدم مي آيد. حتي از نوع پلاستيکي اش هم وحشت مي کنم.
يعني مي خواهي بگويي خودت و شخصيت سينمايي ات شبيه هم هستند؟
هر دو از عنکبوت مي ترسيم و هر دو خانواده هاي بزرگ و پر جمعيت داريم.
مزيت و معايب شهرت چيست ؟
هنوز معايبي را تجربه نکرده ام ولي مزايايش واقعاً عالي و لذت بخش است.
آهوو
