هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: تـئوری‌ها و استدلال حوادث

اسرار مرگ آلبوس دامبلدور


چون مديران قسمت مرگ دامبلدور رو قفل كرده بودند من مطلبم را به صورت مقاله ارائه ميدهم.
با اين كه رولينگ در مصاحبه اي با سايتي به نام دامبلدور نمرده است اعلام كرده بود كه دامبلدور مرده اما اين سايت جوابيه اي براي رولينگ صادر كرد.من اول ترجمه شده ي آن را ميگذارم و بعد خودم هم يك سري دلايل مياورم.
ابتدا ترجمه ي جوابيه:
وقتي دامبلدور سعي دارد دراکو را از کشتن خود منصرف کند، دامبلدور راه جالبي را به او پيشنهاد مي دهد:

دامبلدور:" من مي تونم بهت کمک کنم دراکو." دراکو در حالي که چوبدستي اش به شکل واقعا بدي مي لرزيد گفت:" نه تو نمي توني. هيچ کس نمي تونه. اون بهم گفته که اين کار رو بکنم وگرنه اون من رو مي کشه. من چاره اي ندارم." "اگه تو قبلا مرده باشي اون نمي تونه تو رو بکشه. بيا به مسير درست دراکو، و ما مي تونيم اونقدر کامل تو رو پنهان کنيم که حتي تصورش رو هم نمي توني بکني." (صفحة 552)

سپس دامبلدور پيشنهاد مي کند تا از مادر او و حتي لوسيوس، زماني که از آزکابان بيرون مي آيد، مراقبت کند.


جالب است، نه؟ دراکو دامبلدور را ترغيب به اينکار نمي کند، اما دامبلدور مي گويد که او راههايي را دارد که مي تواند نشان دهد که دراکو مرده است، در حالي که دراکو واقعا نمرده است. اگر ما باور کنيم که دامبلدور در حال شبيه سازي مرگ خود است، آيا چيزي که او به دراکو پيشنهاد مي کند دقيقا همان چيزي نيست که ما حدس مي زنيم دامبلدور انجام آن را براي خودش در نظر دارد؟ يا حداقل، اگر دامبلدور نقشة مرگ خود را دارد، او به دراکو پيشنهاد مي کند تا نقشه اي مشابه، البته با اهميت کمتر، را دنبال کند، تا او هم ناپديد شود.


سر نخ موجود در کتاب پرنس دو رگه وقتي جالبتر مي شود که کنار بخش ديگري که مدتها پيش نوشته شده است قرار بگيرد. در مقدمة کوييديچ در گذر زمان، که بين کتاب جام آتش و محفل ققنوس وارد بازار شد، رولينگ از زبان دامبلدور مي نويسد:

او(مادام پينس) چند جايگزين را به من پيشنهادکرد، مثلا به افراد موسسة کميک ريليف بگويم که کتابخانه آتش گرفته است، و يا وانمود کنم که بدون اينکه هيچ نوشته اي از خود به جاي بگذارم، مرده ام.

نه تنها رولينگ در اينجا به آتش اشاره مي کند(مربوط به سرنخ شمارة 9) بلکه به وضوح توضيح مي دهد که دامبلدور مرگ خودش را به عنوان بخشي از نقشه پيشنهاد کرده است. باز هم دقيقا همان چيزي که ما فکر مي کنيم دامبلدور آن را در انتهاي کتاب پرنس دورگه انجام داده است.

فاش سازي بزرگ!

در نسخة چاپ شده در انگليس، در مقايسه با نسخة چاپ شده در آمريکا، برخي قسمتها حذف شده اند.

نسخة چاپ شده در آمريکا شامل نکاتي است که آنها در نسخة انگليسي به چاپ نرسيده اند، و اين نکات حذف شده،در رابطه با اين سرنخ بسيار مهم هستند.

اين متن ذکر شده در نسخة انگليسي است:

مالفوي:" اون بهم گفته که اين کار رو بکنم وگرنه اون من رو مي کشه. من چاره اي ندارم." دامبلدور: " بيا به مسير درست دراکو، و ما مي تونيم اونقدر کامل تو رو پنهان کنيم که حتي تصورش رو هم نمي توني بکني. به علاوه، من مي تونم افراد محفل رو هم بفرستم پيش مادرت تا از اون هم مراقبت کنند. جاي پدرت الان توي آزکابان امنه..... وقتي وقتش برسه ما مي تونيم از اون هم مراقبت کنيم.... بيا به مسير درست دراکو ...... تو قاتل نيستي...." مالفوي به دامبلدور خيره شد. (صفحة 552 نسخة چاپ شده در انگليس)

حالا همين بخش از کتاب را در نسخة چاپ شده در آمريکا بخوانيد: ( زير بخشهايي که در نسخة چاپ شده در انگليس ذکر نشده اند، خط کشيده شده است.)

مالفوي:" اون بهم گفته که اين کار رو بکنم وگرنه اون من رو مي کشه. من چاره اي ندارم." دامبلدور: "اگه تو قبلا مرده باشي اون نمي تونه تو رو بکشه. بيا به مسير درست دراکو، و ما مي تونيم اونقدر کامل تو رو پنهان کنيم که حتي تصورش رو هم نمي توني بکني. . به علاوه، من مي تونم افراد محفل رو هم بفرستم پيش مادرت تا از اون هم مراقبت کنند. اگر اونها فکر کنن که تو مردي، هيچکس تعجب نمي کنه، چون تو وقتي مي خواستي من رو بکشي کشته شدي..... ببخشيد، ولي ولدمورت احتمالا انتظار اين موضوع رو داره. مرگ خوار ها هم تعجب نمي کنند اگه فکر کنند ما مادرت رو اسير کرديم و اون رو کشتيم...... به هر حال اين کاريه که خود اونها هم مي خوان انجام بدن. جاي پدرت الان توي آزکابان امنه..... وقتي وقتش برسه ما مي تونيم از اون هم مراقبت کنيم.... بيا به مسير درست دراکو ...... تو قاتل نيستي...." مالفوي به دامبلدور خيره شد. (صفحة 591 نسخة چاپ شده در آمريکا)

هر دو بخش حذف شده مستقيما به هم مربوط هستند، هر دو راجع به اين هستند که دراکو وانمود به مردن کند، بنابر اين اين بخش ها به طور عمد حذف شده اند.


آيا خود رولينگ اين ها را نوشته بوده، ولي بعد فکر کرده که بيش از حد سر نخ را آشکار کرده است؟ آيا اين احتمال وجود دارد که او مي خواسته آنها را حذف کند، اما تصادفا آنها در نسخة چاپ شده در آمريکا به چاپ رسيده اند؟

3- فاکس سعي نمي کند تا دامبلدور را نجات دهد.

ما ديده بوديم که فاکس در کتاب تالار اسرارف در آخرين لحظه جان هري را نجات داد:


هري لرزيد، او آماده بود تا اگر مار چرخيده باشد چشمانش را ببندد، او ديد که چه چيز مار را اذيت کرده است. فاکس داشت اطراف سر مار مي چرخيد، و باسيليسک با عصبانيت و با دندانهايي به تيزي و درازي شمشير، رو به فاکس دندانهايش را به هم مي زد..... فاکس شيرجه رفت. نوک طلايي دراز او از ميدان ديد هري خارج شد و ناگهان باراني از خون تيره روي زمين ريخت.

و او دامبلدور را هم در محفل ققنوس نجات داد:

يک نور سبز رنگ ديگر از چوبدستي ولدمورت خارج شد و مار مورد اصابت قرار گرفت.... فاکس جلوي دامبلدور ارتفاع خود را کم کرد، نوکش را کاملا باز کرد و نور سبز رنگ را کاملا قورت داد. او آتش گرفت و در حالي که چروکيده و کوچک شده بود و نمي توانست پرواز کند، روي زمين افتاد.

ما مي دانيم که هنگام مرگ دامبلدور فاکس در همان نزديکي بوده است چون پس از مرگ دامبلدور خود را نشان مي دهد. پس چرا فاکس اين بار نيامد تا دامبلدور را نجات دهد؟


من فکر مي کنم اين اتفاق مي تواند به ما نشان دهد که دامبلدور نمي خواسته کسي زندگي او را نجات بدهد، و اين موضوع از اين ايده که دامبلدور نقشة مرگ را کشيده بوده حمايت مي کند.
_________________

وحالا دلايل خودم:
آيا دامبلدور مرده است؟بسياري از طرفداران هري پاتر ميخواهند قبل از اينكه كتاب به پايان برسد جواب اين سوال را متوجه بشوند.زياد مهم نيست كه رولينگ چي گفته.چون در كتاب بارها نشان داده شده كه به رولينگ هم نبايد زياد اعتماد داشت. اين مهمه كه ما مسايلي رو كه ازديد دور مونده بررسي كنيم.
بعد از پيدا شدن علامت شوم دامبلدور و هري به برج رفتند.هري رفت تا اسنيپ را خبر كند تا به كمك دامبلدور بيايد.اما بعد از شنيدن صداي پا دامبلدور به او دستور بازگشت ميدهد و بعد او را بدون هيچ كلامي فلج ميكند و فرصت دفاع از خودش را ازدست ميدهد تا به چنگ دراكو مالفوي بيفتد. او نميخواسته هري هيچ كار احمقانه اي بكند تا تمام نقشه اش به هم بريزد.اما نقشه چه بود؟
به قسمت ديگري ميرويم.
ما ميدانيم كه در تمام دنيا ولدمورت فقط از يك جادوگر ميترسد و او فقط آلبوس پرسيوال والفريك برايان دامبلدور است.او قدرت بسيار زيادي براي پيگيري نقشه هايش دارد.وميدانيم كه او 6جان پيچ درست كرده بود كه دامبلدور متوجه شده بود.پس ما ميدانيم كه تا قسمتي كه دامبلدور كشته شد او به هيچ وجه احمق نبوده است.
او ميدانسته براي عوض شدن جريان جنگ چيزهايي بايد تغيير كند.مطمئنا تا وقتي كه دامبلدور حضور داشت ولدمورت هيچ وقت خودش را علني نميكرد.بنابراين او نقشه ي مرگ غير واقعي خودش را طراحي كرد تا بتواند ولدمورت را فريب دهد.اما او براي اجراي نقشه اش به يك نفر اجتياج داشته.او به هيچ وجه نميخواسته از هري استفاده كند.چون قرار نيست هري از همه چيز باخبر باشد
.پس چه كسي به او كمك كرد؟
من جواب اين سوال را پيدا كردم. سيوروس اسنيپ

اسنيپ دقيقا كسي بوده كه دستورات دامبلدور را اجرا ميكرده.وقتي دامبلدور و هري به هاگوارتز برگشتند او از هري خواست تا برود و سيوروس را بيدار كند.چرا سيوروس در آن موقع بايد بيايد؟
در آن موقع تعدادي از اعضاي محفل ققنوس در آنجا بوده اند.تانكس و بيل ولوپين و مك گونگال يا هاگريد.چرا اسنيپ؟
چون او ميدانسته كه زمان اجراي نقشه فرا رسيده پس دنبال سيوروس فرستاد.
اما من مطمئنم كه شما از خودتان ميپرسيد با اين همه توضيحات دامبلدور چگونه زنده است؟او به قتل رسيد آن هم با طلسم آوداكداورا كه هيچ كسي از آن جان سالم به در نميبرد.اما بايد بعضي چيزها را به شما ياداوري بكنم.
مودي تقلبي در كلاس دفاع در برابر جادوي سياه در باره ي اين طلسم گفت كه:آوداكداورا افسوني است كه به پشتوانه ي جادويي زيادي نياز دارد.من شك دارم كه اگر همه ي شما چوبدستيهاي خود را به طرف من بگيريد و اين طلسم را برزبان بياوريد حتي خون از بيني من جاري شود.
همچنين بلاتريكس لسترنج در كتاب محفل ققنوس در وزارتخانه بعد از آنكه هري كروشيو را نتوانست به طور كامل روي او اجرا كند گفت:تا حالا از طلسم هاي نابخشودني استفاده كرده بودي پاتر؟بايد بخواي تا درد ايجاد بشه.بايد از شكنجه لذت ببري.خشم شرافتمندانه نميتونه مدت زيادي منو عذاب بده.بايد واقعا بخواي.
پس واقعا اگر اسنيپ طرف دامبلدور بوده او افسون را اجرا كرده ولي واقعا نميخواسته كه آسيبي به دامبلدور بزند.پس او دامبلدور را دقيقا نكشته.
اگر شما كتاب كوييديچ در گذر زمان را خوانده باشيد ميدانيد كه جادوگران نميتوانند به تنهايي پرواز كنندو به چيزي نياز دارند.حالا دامبلدور چگونه توانسته پس از سقوط از برج جان سالمم به دربرد؟
جواب سوال فاوكس است.
اوققنوس بسيار سريعي است.او دقيقا چيزهايي را داشته كه دامبلدور به آن نياز داشته.
توانايي حمل دامبلدور را داشته.ميتوانسته به سرعت آتش برود.ميتوانسته با اشك ريختن قسمت مجروح بدن او را درمان كند.ميتوانيم تصور كنيم كه او دامبلدور را گرفته و به پايين رسانده و اورا درمان كرده با استفاده از اشك شفا بخش معروفش.
حالا به چيزهاي ديگري ميرسيم.
ما ميدانيم دامبلدور قبل از اينكه مدير مدرسه بشود استاد درس تغيير شكل بوده است.ما ميدانيم كه مك گونگال در بخش جانورنمايي بسيار ماهر است.اما دامبلدور...
گريزلدا مارچ بنكس ممتحن وزارت سحروجادو در كتاب محفل ققنوس به آمبريج ميگويد:من ميدونم.اگر اون خودش نخواد نميتونيد پيداش كنيد.موقعي كه او امتحان دوره ي عالي جادوگريش رو ميداد من خودم در درسهاي تغيير شكل و وردهاي جادويي ازش امتحان گرفتم.باچوبدستيش كارهايي ميكرد كه تا حالا نديده بودم.
اگر دامبلدور در وقتي كه 17ساله بوده قادر به انجام اين كارها بوده در اين سن چه كارهايي كه نميتوانسته بكند.
مسلما ما ميتوانيم فرض كنيم كه او در اين سن وردهاي تغيير شكل ويژه را يادگرفته بوده.مثلا ميتوانسته كه يك تپه را به شكل چيز ديگري دربياورد.
اما دامبلدور كه بعد از افتادن به پايين چوبدستي نداشت.
جواب اين سوال مشخص است.
اسنيپ بعد از اينكه نقشه را اجرا كرد ميتواسنته خيلي راحت به طريقي چوبدستي دامبلدور را بردارد و در فاصله اي كه هري براي خروج از قلعه مشغول نبرد بوده چوبدستي را به او برساند.بدون اينكه هري متوجه شود.
آيا امكان پذير نبوده؟اسنيپ جادوگر بسيار توانايي بوده و فرستادن يك چوبدستي برايش مثل آب خوردن بوده.يادتان هست كه در كتاب سنگ جادو دوقلوهاي ويزلي گلوله هاي برف را طوري جادو كرده بودند كه هرجا كوييرل ميرود به دنبال او باشند.
خوب حالا ميرسيم به بخش جسد دامبلدور.
ما ميدانيم كه دردرگيريهاي هاگوارتز مرگخواري به نام گيبون كشته شد.او ميتوانسته جسد را جوري احضار كند و آن را به شكل خودش دربياورد و قاب آويز را درون جيبش بگذارد.براي اينكه همه چيز طبيعي باشديا اينكه خودش به طور موقت آنجا بخوابد تا جاروجنجال قطع شود.
اما اينجوري او به يك همكار ديگه احتياج داشته.
هاگريد اين شخص بوده.ما هيچ وقت متوجه نشديم كه چه بلايي بر سر جسد گيبون آمد ولي ميدانيم كه هاگريد به جسد ها دسترسي داشته.چون او خودش بدن دامبلدور را جابجا كرده بود.
او به مك گونگال دراين با ره ميگويد:تموم شد.انجامش دادم.من بردمش.
هاگريد ميتوانسته خيلي راحت جسد گيبون را نزد دامبلدور ببرد تا او از قدرتش براي تغيير شكل استفاده كندو جسد گيبون را به شكل خودش دربياورد.پس دست هاگريد هم به همراه دامبلدور و اسينپ در يك كاسه است.
حالا دوباره به برج برميگرديم.
نخست مالفوي رسيده دامبلدور هري را افسون كرده تا نتواند هيچ حركت احمقانه اي بكند.او ميدانسته كه به اندازه ي كافي وقت دارد تا مالفوي را سرگرم كند تا اسنيپ برسد.سپس گري بك و مرگخواران ديگر رسيدند و بعد اسنيپ.مالفوي درمانده شده بوده و قادر به كشتن دامبلدور نبوده و اين هدف دامبلدور و اسنيپ بوده.
بعد اسنيپ يك ورژن ضعيف از آوداكداورا را فرستاده تا همه بروند و ديگر هيگ كسي اهميت نميداده كه دراكو نتوانسته آن كار را انجام دهد چون مهم هدف يعني كشتن دامبلدور بوده كه انجام شده بود.
بعد همه رفتند و نقشه كاملا اجرا شد.در مورد تابلو هم مسلما براي جادوگري مثل او درست كردن يك تابلو براي اينكه بعد از مرگ تقلبي اش بالا بيايد كاري نداشته
بعد فاوكس وارد شده بوده و نقشش را به خوبي انجام داده بوده.همان طور كه در حفره ي اسرار آميز هري و در محفل ققنوس دامبلدور را نجات داده بود اين با ر هم كار خودش را كرد.
نقطه ي عالي اين نقشه فريب ولدمورت بوده.مطمئنا هري بدون كمك كسي به هيچ وجه قادر به پيدا كردن جان پيچ ها و بعد از بين بردن ولدمورت نيست.اسنيپ حالا وفادار ترين فرد به لرد سياه شده و او ميتواند موثرترين كمك به هري باشد.
اين نقشه ي دامبلدور بوده و بازيگرانش خودش و اسنيپ و هاگريد و فاوكس بوده اند.كتاب 7خيلي جالب ميشود.
البته از نام دونفر به هيچوجه نبايد گذشت.
ابرفورث برادر دامبلدور و ريگولس بلك.مطمئنا در كتاب 7براي آنها هم جا خواهد بود.حتي براي مرده ي ريگولس هم جا هست.



قبلی « معمای جاودانه سازهای لرد ولدمورت اتفاقاتی که ممکنه در کتاب هفت روی بده » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
shaghayeghsheedeh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۳ ۰:۱۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۳ ۰:۱۲
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۲/۵
از: دنیای دموناتا
پیام: 20
 Re: اسرار مرگ آلبوس دامبلدور
1.مقالت عالی بود افرین
2.خوب راستش من در مورد قضیه حذف کردن چیزی نمی دونستم و ولی چرا رولینگ یک همچین کاری کرده ؟یعنی میشه گفت یادش رفته ؟اخه از اون خیلی خیلی بعیده.
3.{ همچنين بلاتريكس لسترنج در كتاب محفل ققنوس در وزارتخانه بعد از آنكه هري كروشيو را نتوانست به طور كامل روي او اجرا كند گفت:تا حالا از طلسم هاي نابخشودني استفاده كرده بودي پاتر؟بايد بخواي تا درد ايجاد بشه.بايد از شكنجه لذت ببري.خشم شرافتمندانه نميتونه مدت زيادي منو عذاب بده.بايد واقعا بخواي.
پس واقعا اگر اسنيپ طرف دامبلدور بوده او افسون را اجرا كرده ولي واقعا نميخواسته كه آسيبي به دامبلدور بزند.پس او دامبلدور را دقيقا نكشته.}

من موافق نیستم اگه دامبلدور الکی مرده باشه پیمان ناگسستنی بین نارسیسا و اسنیپ چی میشه ؟نباید اسنیپ بمیره؟

4.{ اسنيپ بعد از اينكه نقشه را اجرا كرد ميتواسنته خيلي راحت به طريقي چوبدستي دامبلدور را بردارد و در فاصله اي كه هري براي خروج از قلعه مشغول نبرد بوده چوبدستي را به او برساند.بدون اينكه هري متوجه شود.}
مگه دراکو با اسنیپ نبوده؟پس تکلیفه اون چیه؟به اسنیپ مشکوک نمی شه؟

5.ودر مورد هاگرید :راستش در کتاب ها ما همیشه متوجه شدیم که اون در مورد حقایقی که نباید بگه خیلی بی احتیاته درسته؟دامبلدور هم این را می دونه به طور حتم (سر قضیه سگ سه سر در کتاب 1) بنا بر این به نظر شما درسته که دامبلدور نقششو با هاگرید در میان بذاره؟؟؟؟؟؟؟؟
6.{ ابرفورث برادر دامبلدور و ريگولس بلك.مطمئنا در كتاب 7براي آنها هم جا خواهد بود.حتي براي مرده ي ريگولس هم جا هست.}
من کاملا موافقم(استثنایا) البته فکر کنم بد نباشه که به چند نفر دیگه هم توجه کنیم مثله کارگر هاگزهد و اولیواندر(کسی که چوب جادو می فروشه)
dadash farzin
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۱/۲۰ ۲۲:۵۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۱/۲۰ ۲۲:۵۲
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۱/۱۸
از: دره گودریک
پیام: 42
 Re: اسرار مرگ آلبوس دامبلدور
مقالت جالب بود با این حال نقطه ضعف هایی هم داشت

اگه توجه کرده باشین امسال دامبلدور همه اطلاعاتی که داشت به هری داد و راهش را بهش نشان داد و در ضمن وقتی به خانه خالش رفت به انها گفت بزارن هری سال دیگه بیاد اینجا در حالی که میتونست خودش سال بعد هری را به انجا ببرد
در ضمن وقتی هاگرید دامبلدور و اسنیپ را در جنگل دید گفت که اسنیپ گفته نمیتونه این کار را بکنه
تو فکر میکنی این کتاب به این معروفی با این وضع در امریکا و انگلیس چاپ میشه و رولینگ همچین اشتباهی میکنه؟
رولینگ وقتی اینقدر صریح گفته که دامبلدور مرده نمیتونه بعدا زیر حرفش بزنه.
اسنیپ هم جادوگر ضعیفی نیست .در جایی که گیبون مرد افراد دیگه ای هم حضور داشتند و دامبلدور نمیتونسته به راحتی از اون استفاده کنه و هاگرید کی وقت داشت که خودشو به دامبلدور برسونه؟اون که بیرون قلعه بود و هری هم که به سرعت داشت از قلعه خارج میشد اونو ندید که وارد شه
gognus
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۰/۱۷ ۱۹:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۰/۱۷ ۱۹:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۲۷
از: در صحرا و بیابان:جای دور از دست رس
پیام: 40
 شاید....
سلام
مقاله ی خیلی جالبی بود.منو سر دو راهی گذاشت. تمام دلیلات با مدرک بودن.
اما باید بدونیم که رولینگ نمی تونه دروغ به این بزرگی رو اونم باصراحت بگه:دامبلدور مرده!
بازم منتظر کتاب 7 باشین.
سانی بودلر
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۹ ۱۵:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۹ ۱۵:۰۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۵/۲۸
از: V.F.D
پیام: 125
 اینو خوب اومدی !!!!
خیلی خوب بود . همه چیز با دلیل و مدرک بود . به نظر من اگه دامبلدور واقعا مرده بود و دوباره یه جوری وارد داستان می شد خیلی مسخره می شد ولی این جوری اگه دامبلدور واقعا نمرده باشه وبه کمک اسنیپ و هاگرید دوباره برگرده .خیلی خوب می شه .
ولی این رولینگی که من می شناسم ملتو با این سر نخ های الکی می ذاره سر کار .
باید منتظر کتاب هفت بود.
role
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۸ ۹:۱۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۸ ۹:۱۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۴
از:
پیام: 486
 دامبلدور
دامبلدور زنده است. رولينگ هم همه را سر كار گذاشته.اگه راستش را ميگفت ملت كتاب 7 رو حدس ميزدن و از هيجان مي افتاد!!!!!!!!1
erica
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۲۳:۱۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۲۳:۱۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۸
از: يه جايي نزديك خدا
پیام: 570
 با دليل و مدرك بود .
مقاله ي جالبي بود . خيلي خوب روش كار شده بود و همه چيز با دليل و مدرك همراه بود . ولي من هنزو هم مي گم كه دامبلدور مرده . خود رولينگ هم كه ديگه به صراحت به اين موضوع اشاره كرده . بيمار نيست كه الكي يه عالم آدم رو سركار بذاره براي جذاب كردن داستانش.
pendar mohajeri
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۹:۳۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۹:۳۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۱۴
از: دارقوز آباد !
پیام: 916
 خيلي جالب بود !
عالي بود من تا قبل فكر مي كردم دامبلدور مرده ولي حالا نظرم عوض شد .
sadegh16
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۲:۰۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۱۲:۰۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۹
از: Everland
پیام: 17
 اسرار مرگ آلبوس دامبلدور
جالب بود ............
از رولینگ همه چیز بر میاد ........
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۸:۵۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۷ ۸:۵۰
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 اينم عنوان
ريشه اي بود ولي بعضي هاش شاخ ادم رو در مياورد ها
kakal
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۲۱:۵۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۲۱:۵۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۱۸
از:
پیام: 102
 من هنوز شك دارم.
من هنوز به اين قضيه شك دارم.
نميتونم باور كنم كه دامبلدور مرده.
چون شخصيت اصلي داستان براي من دامبلدور بود.
خيلي سخته
voltan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۲۱:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۲۱:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۷
از: 127.0.0.1
پیام: 1391
 نظر
دلایلت قابل قبوله
ولی من با نظرت مخالفم

خوب در مورد کتاب چاب شده توی امریکا من نمیتون چیزی بگم چون اطلاعی ندارم

ولی دو تا نکته رو میدونم

1 رولینگ هیچ وقت نمیاد دروغ بگه چون دو حالت داریم یا دامبلدور مرده یا زندست . رولینگ به صراحت گفته مرده . اگه دامبلدور توی کتاب 7 زنده بشه رولینگ دروغ گفته و شما مطمئن باش پوستش رو میکنن و خودش هم اینو خوب میدونه

2 روی داستان هری پاتر حدود 15 سال کار شده شما اینو مطمئن باش که تمام اتفاقات مهمش از اول مشخصه
مثلا قبل از نوشتن کتاب5 رولینگ میدونسته سیریوس میریمه و طبق گفته ی خودش زمان زیادی رو صرف کرده تا راهی برای زنده نگه داشته سیریوس پیدا کنه که دیده با مدارک در نظر گرفته شده برای کتاب جور در نمیاد
shadmehr
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۲۰:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۲۰:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۳
از: آمپول می ترسم !!
پیام: 646
 .
ول كن اين موضوعو
keira
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۹:۲۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۹:۲۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۵
از: تالار هافلپاف
پیام: 457
 ول کنين بابا!
معلوم نيست چندتا مقاله ی ديگه در اين باره ميخوان بنويسن...عزيزان توجه کنين:
دامـــــبـــــلـــــدور مـــــــرده
تموم شد و رفت...مقاله های مفيدتری بنويسين
torshi
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۷:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۷:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۲۲
از: خونمون
پیام: 360
 اي بابا
اي بابا چندبار بگم دامبلدور مرده ولي اسنيپ خيانتكار نيست.
Jerry
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۷:۱۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۷:۱۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۱۸
از: اینجا تا شیراز راه درازیست!
پیام: 154
 جالب بود
خوشمان آمد
دستت درد نكنه
خيلي خوب بود
تا حدودي باهات موافقم
harry_blood
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۶:۱۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۶ ۱۶:۱۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۵/۲۲
از: قصر خانواده مالفوی
پیام: 807
 اسرار مرگ دامبلدور!
فقط میتونم بگم که یک جمع بندی خوب و مرجع مناسب هست! مرسی متشکریم ازت!

ولی خوب من کمی به شک افتادم چون یه جوری نوستی که فکر کنم واقعلا داملدور خودش رو کشت تا اسنیپ بره پیش لرد و به هری کمک کنه!
الان همه میدونن که دامبلدور کاملا مرده...

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.