هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: تـئوری‌ها و استدلال حوادث

پيتر پتي گرو


دنياي بزرگ و پر رمز و راز هري پاتر بدون شك دنياي دغدغه ها و تمايلات خالق آن جي كي رولينگ است. دنيايي كه به قول مارك شيپرو (نويسنده جادوگري در پس چهره هري پاتر) دنيايي سرشار از عشق و خوشبختي آميخته بااندوه بوده و به رغم سختي ها و مشكلاتش, شجاعت, عزم راسخ و پيروزي بر زندگي اش حاكم است. با نگاه به مقاله ها و جستجو در سايت رولينگ هيچ نشاني از شخصي كه قطعاَ (البته به نظر من) يكي از تاثيرگذارترين شخصيتها در داستان و بويژه در كتاب هفتم مي باشد نشدم: «پيتر پتي گرو»
در نگاه اول چيزي كه به ذهن ميرسد نشان از مرگخوار بودن اوست (كه اينك همينطور است) اما در انتها !؟

حقيقتاَ هر چقدر سعي كردم به خود بقبولانم كه در نهايت عليرغم موارد زير او بين هري و ولدمورت, دومي را برميگزيند, نتوانستم.

أ‌- خيانت به جيمز و لي لي و افشاي مكان آنها به ولدمورت
ب‌- برگشتن نزد ولدمورت و كمك به او
ت‌- آوردن برتا جوركينز نزد ولدمورت
ث‌- قطع كردن دست چپش براي جسم دادن به لرد سياه

هر كدام از موارد بالا به تنهايي يك عامل مهم براي در نظر گرفتن مرگخوار بودن او كافيست اما آيا تمامي كارهاي انجام گرفته توسط پيتر علتي جز ترس بي حد از ولدمورت دارد؟

اما مواردي هر چند اندك اما مهم در كتاب و زندگي جي كي رولينگ وجود دارد كه مرا مجبور به انتخاب گزينه اول يعني بازگشت وي به سوي هري مي كند. با نگاهي به كتاب هاي هري پاتر به چند نقل قول مي پردازم:

دامبلدور در انتهاي كتاب سوم به هري مي گويد:

1- پتي گرو زندگيشو به تو مديونه, وقتي جادوگري زندگي جادوگر ديگري رو نجات ميده بين اونا پيوندي به وجود مياد. اين عميق ترين نوع سحر و افسونه كه براي همه قابل درك نيست ولي مطمئن باش زماني ميرسه كه از اين كه اونو نجات دادي خيلي خوشحال ميشي, به من اعتماد كن.
2- هري من پدرتو خيلي خوب مي شناختم هم در هاگوارتز و هم بعدها. اگه اونم بود پتي گرو رو نجات ميداد.

پتي گرو در خانه پدري ولدمورت در ابتداي كتاب چهارم در يك پيشنهاد به او مي گويد:

3- سرور من, مي تونيم نقشه رو بدون هري پاتر عملي كنيم!

ولدمورت در خانه پدري به او مي گويد:

4- به من دروغ نگو! دم باريك من مي دونم! تو از برگشتن پيش من پشيموني.
5- وفاداري تو فقط از روي بزدليه, اگه جاي ديگه اي رو داشتي اينجا نمي اومدي.
6- من كسي رو ميخوام كه مغزش خوب كار كنه, كسي كه وفاداريش به من ذره اي خدشه دار نشده باشه اما متاسفانه تو هيچ كدوم از اين خصوصياتو نداري.

و در جمع مرگخواران در پايان كتاب چهارم به وي مي گويد:

7- با وجود اينكه آدم بي ارزش و خيانتكاري هستي به من كمك كردي
8- تو به طرف من برگشتي, اما اين به خاطر فداكاري ات نبود, تو از ترس دوستاي قديمي ات سراغ من اومدي, تو مستحق اين عذابي, خودت هم ميدوني, درسته؟ و او در جواب مي گويد: بله, درسته

من فكر ميكنم چنانچه كمي به سوالات زير فكر كنيم بهتر ميتوانيم انتهاي كار پيتر پتي گرو را حدس بزنيم.

a. آيا سخنان دامبلدور بزرگ درباره مديون بودن پيتر به هري و پيوند بين آنها اشتباه بوده؟
b. ميشود به دامبلدور اعتماد كرد؟
c. آيا دامبلدور شناخت خوبي از پدر هري نداشته است؟
d. پيتر پتي گرو به خاطر خطرات احتمالي (البته آنطور كه خودش مي گويد) جادوگر ديگري غير از هري را پيشنهاد مي كند يا به خاطر مديون بودن به هري؟
e. با در نظر گرفتن غيبت 12 ساله پيتر براي بازگشت نزد لرد سياه به نظر شما كدام يك از مرگخواران بيشترين خدمات را به او كرده است و آيا خدماتي بالاتر از موارد الف تا ث را هيچ يك از خادمان ولدمورت براي او انجام داده البته بجز كروچ پسر كه آنهم يك مورد است. پس چرا در طول كتاب چهارم و در قسمتي از كتاب پنجم كه ولئمورت به درون ذهن هري نفوذ كرده بود هميشه همانطور كه در قسمتهاي 4 تا 8 به آنها اشاره شده او را بي ارزش, خيانتكار و بزدل معرفي كرده و علت بازگشتش را ترس از دوستان قديمي و نداشتن جايي ديگر براي زندگي عنوان مي كند؟
f. به نظر شما بهترين راه براي كسي كه مي دانيد ممكن است به سمت دوستانش برگردد عليرغم تمامي خدمات فراوان به شما چيست؟ در حاليكه مي دانيد پيتر نه به خاطر قدرتنمايي, لذت از آزار دادن ديگران و خون خالص بلكه به خاطر ترس از جانش به لرد سياه پيوست, آيا راهي بهتر از ترس, تهديد و نهايتا بي ارزش جلوه دادن او هست؟
g. چرا در كتاب چهارم پيتر هيچ عكس العمل منفي نسبت به هري نشان نمي دهد؟
h. نبودن پيتر در سازمان اسرار قطعا به دستور ولدمورت بوده است. آيا اين دستور به دليل نداشتن مهارت كافي پيتر بوده يا امكان كمك به هري؟
i. چرا عليرغم تمامي موارد گغته شده در مورد امكان خيانت پيتر به لرد سياه, مديون بودن پيتر به هري و پيوند بين آنهاهنوز پيتر نزد اوست؟

جواب سوالها با شما اما در خصوص سوال آخر اجازه بدهيد موارد زير را بيان كنم:

- نوعي طلسم (شايد) هنگام قطع دست پيتر و ايجاد يك دست نقره اي براي بوجود آمده كه ممكن است پيتر را به ولدمورت وابسته كرده باشد!!
- البته در هيچ جاي كتاب اشاره اي به اطلاع ولدمورت از پيوند بين پيتر و هري نشده اما همه ما از قدرتهاي لرد سياه آگاهيم.

اما قبل از گفتن مهمترين دليل كه هيچ ربطي به وقايع كتاب و مصاحبه هاي جي كي رولينگ نداشته و يك استدلال كاملاَ شخصي است, بگذاريد به دو نكته در مورد زندگي جوآن اشاره كنم:

- پدر و مادر جي كي رولينگ شيفته يكديگر بوده, نقطه سياهي در روابطشان با فرزندانشان ديده نميشده و از بدو كودكي او را تشويق به نوشتن ميكردند.
- روشن ترين خاطره از دوران كودكي جوآن طبق گفته خودش تصوير پدرش است كه بر روي صندلي نشسته و براي او كتاب ميخواند.

مهمترين دليل, پاسخ سوال زير است:

آيا ممكن است نام كسي كه بارها به هري و خانواده اش خيانت كرده و در پايان نيز با او همراه نميشود همنام پدر جي كي رولينگ «پيتر» باشد؟؟
قبلی « اسلاگهورن،مرموز و کشف نشده نارسیسا بلک » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
2007
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۹:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۹:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۷/۱۰
از: كنار بر بچ مرگ خوار
پیام: 789
 Re: پيتر پتي گرو
دستت درست دمت جیز .......... حال دادی
negin.sdh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۸:۰۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۸:۰۳
گریفیندور
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۲۵
از: عمارت پوگین
پیام: 467
 Re: پيتر پتي گرو
عالییییی بود
این مقاله واقعا ایول داشت
مرسی از تلاشی که برای تهیه این مقاله کردی
A_M_IT2005
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۵:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۵:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۰/۱۹
از: کافه هاگزهد
پیام: 514
 Re: پيتر پتي گرو
واقعا ایییول....
از این آخری ( پدر رولینگ ) خیلی کیف کردم.
تبریک میگم به خاطر این همه دقت.
موفق باشی.
بازم ممنون از مقاله
pendar mohajeri
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱:۴۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱:۴۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۱۴
از: دارقوز آباد !
پیام: 916
 Re: پيتر پتي گرو
خيلي خوب بود .
goraz_sh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱۹ ۲۱:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱۹ ۲۱:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۱/۲۰
از: قبرستون
پیام: 117
 Re: پيتر پتي گرو
واقعا چیز جالبی بود اطلا عات عمومیم زیاد شد

دستت طلا
manoocena
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱۹ ۲۰:۱۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱۹ ۲۰:۱۴
عضویت از: ۱۳۸۵/۹/۲۲
از: Izengard
پیام: 86
 Re: پيتر پتي گرو
maghaleye besyar khobi boud
va man kamelan movafehgam
albate toye ketab 6 ham faramoush nakonim tohin haye snape va hamin baes mishe ke befahmim naghash tain konandeye snape dar barabare vormtail
mamnoun
smith
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱۹ ۲۰:۱۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱۹ ۲۰:۱۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۵
از: کوچه
پیام: 352
 Re: پيتر پتي گرو
خیلی جالت بود!
آفرین!
نظر من رو جلب کرد و تا حدودی به حرفات معتقد شدم...مخصوصا اون قسمت آخرش در مورد پدر رولینگ!
واقعا استدلال عالیی داشتی

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.