هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی :: داستان‌های غیر هری پاتری

پيش گفتار سيرك عجايب ،سرزمين اشباح


راصرف كندو كاو در الونك قديمي ته باغبان مي كردم و با زل زدن به تار عنكبوت ها در كمين يكي از اين غارتگران هشت پا مي نشستم . وقتي يكي از ان عنكبوت ها را پيدا مي كردم ان را به خانه مي اوردم و توي رخت خوابم ولش مي كردم.
مادرم از دست من ديوانه مي شد!
معمولا عنكبوت ها فقط يكي دو روز بيرون مي ايند و ديگر پيدايشان نميشود . ولي بعضي وقت ها انها كمي بيشتر بيرون مي مانند . يك بار يكي از انها بالاي تخت من يك تار درست كرد و يك ماه رويش نشست و نگهباني داد.ان روز ها ، هر بار كه مي رفتم بخوابم ،با خودم فكر مي كردم كه شايد عنكبوت پايين بيايد ،توي دهنم برود ، سر بخورد و از گلويم رد شود و در شكمم يك من هميشه از عنكبوت خوشم مي امد و وقتي بچه بودم انها را جمع مي كردم من ساعت هاي زيادي عالمه تخم بگذارد ، بعد هم بچه عنكبوت ها از تخم بيرون بيايند و مرا زنده زنده از درون بخورند.
وقتي بچه بودم خيلي خوشم مي امد كه از چيزي بترسم .
وقتي 9 ساله شدم ،مامان و بابا م يك رتيل كوچك به من دادند.
ان رتيل خيلي بزرگ نبود سمي خم نبود ولي بزرگترين هديه اي بود كه تا ان موقع گرفته بودم.هر روز صبح با ان رتيل بازي ميكردم و هر چيزيكه به ان ميدادم،ميخورد مگس ،سوسك،كرم هاي كوچك.ان رتيل همه چيز را خورد و خمير مي كرد و ميخورد .
اما يك روز من يك كار مسخره كردم.در يك كاريكاتور ديده بودم كه يك حشرهتوي جارو برقي رفته است،ولي جلوي كيسه گير كرده و هيچ چيزيش نشده.ان حشره،پر از گرد و غبار وخاك وكثيف شده بودو بسيار عصباني از جارو برقي بيرون امده بود.اين برايم بسيار جالب بود، ان قدر جالب بود كه هوس كردم خود ان را امتحان كنم.پس همين كار را با همان رتيل بيچاره كردم.خوب،معلوماست كه همه چيزمثل ان كاريكاتور پيش نرفت.رتيل من به محض اينكه به درون جارو برقي رسيد،تكه تكه شد.من خيلي گريه كردم.ولي براي گريهكردن دير بود.هم بازي عزيزم به خاطر اشتباه منمرده بود و ديگر كاري از دست من بر نميامد.
مامان بابام وقتي فهميدند كه من چه كار كرده ام ،كلي داد و بيداد راه انداختند اخر ان رتيل خيلي قيمتي بود.انها گفتند كه به خاطر اين بي مسئوليتي احمقانه ،ديگر اجازه ندارم حتي يكي از عنكبوت هاي باغبان را هم نگه دارم.

من قصه ام را با اين ماجرا شروع كردم تا بدانيد كه ان روز ها چه قدر عنكبوت ها را دوست داشتم و چرا براي به دست اوردن شان خودم را به اب و اتش ميزنم.
قصه من در واقع ، شرح يك كابوس است ، يك كابوس دنباله دار.
اما يك نكته ي مهم اسم من دارن شان نيست. اسم خواهرم، دوستانم و معلم هايم،همين طور اسم شهرم ،كشورم و بقيه نشانه هايي كه در اين داستان مي بينيد و مي خوانيد هم واقعي نيستند .
به هر حال ،معرفي و مقدمه چيني تا همين جا بست است .اگر حاضريد ،شروع كنيم . البته اگر اين داستان مثل همه ي قصه هاي تخيلي ديگر بود ،حتما در شبي طوفاني ،با هو هوي جغد ها و سرو صداي عجيب زير تخت شروع ميشد . اما چون قصه من با بقيه قصه ها فرق دارد ، از جاي ديگري شروع ميشود : از دستشويي مدرسه .
harrypoter 2
aragona _the renge lady
دختر سايه
قبلی « هری پاتر و شاهزاده دو رگه اگر هری پاتر جادوگر واقعی بود... » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
SHAGGY_MEISAM
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۸ ۱۶:۳۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۸ ۱۶:۳۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۰
از: bestwizards.com
پیام: 403
 پيش گفتار سيرك عجايب ،سرزمين اشباح
بدك نبود ولي خيلي خلاصه بود دستت درد نكنه خوندمش
samuel black
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۲۳:۵۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۲۳:۵۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۲
از: از اعماق سایه های شب
پیام: 98
 Re: با سلام
نه نه نه نه نه
بهیچ وجه یک داستان رو خلاصه نکن هیچ وقت حتی اگه گزاشتنش رو سایت 3 ساعت وقت بگیره یا کامل بفرست یا اصلا نفرست
البته من 9 جلدشو خوندم جلد 10 11 12 رو بفرست دانلود کنم
samuel black
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۲۳:۵۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۲۳:۵۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۲
از: از اعماق سایه های شب
پیام: 98
 Re: daren shan
هر 12 تاش امده
یه کتاب جدیدم داده به اسم مبارزه با شیطان که اسم جلد اولش لرد لاس هست میگن خیلی باهاله
samuel black
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۲۳:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۳ ۲۳:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۲
از: از اعماق سایه های شب
پیام: 98
 Re: نظر
بابا دمت گرم من هنوز 10 . 11 12 رو نخوندم ولی اسماشونو میدونستم فک میکردم پسران سزنوشت
دارن و استیو هستند الان که خوندم کف کردم
در زمن یکی کل داستانو بزاره دانلود کنیم لطفا
bradpitt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۴ ۱۴:۴۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۴ ۱۴:۴۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۲۵
از: هر جا فلور باشه!!!
پیام: 153
 daren shan
yani jeld akhar hanoz chap nashode age shode be man ba pm begin
Hamed743
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۲/۵ ۲۲:۳۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۲/۵ ۲۲:۳۴
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۰/۱۹
از:
پیام: 1
 Re: نظر
من کتابا رو همه شونو خوندم.خیلی غیر منتظره تموم میشه.در ضمن پسران دستینی همون فرزندان دسموندتینی هستش.من متن انگلیسی شو دارم.
Anduril
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۰ ۱۳:۴۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۰ ۱۳:۴۰
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۲/۱۱
از: کوهستان اشباح
پیام: 8
 نظر
سلام
شروع خوبی بود.
می خواستم بگم که منم قراره فصل13 تا23 رو تایپ کنم
در ضمن این هم اسم کتاب های 10 و 11 و12
جلد10:دریاچه ارواح(The lake of the souls)
جلد11:ارباب سایه ها(Lord of the shadows)
جلد12:پسران دستینی(Sons of Destiny)
التبه لازم به ذکره که هنوز چاپ نشدند...
به نظر من که اسم جلد12 خیلی مشکوکه...
harry poter 2
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ ۲۰:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ ۲۰:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۲۵
از: hogwarts
پیام: 227
 با سلام
اين هم قسمت ديگر سرزميت اشباح بود
ميشود بگوييد اين داستان را قسمت هاي اولش را خلاصه كنيم يا نه
الیور_وود
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ ۱۷:۲۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ ۱۷:۲۰
عضویت از: ۱۳۸۳/۹/۱
از:
پیام: 325
 salam
matne badi nabood
harry poter 2
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ ۱۵:۱۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۱۲ ۱۵:۱۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۲۵
از: hogwarts
پیام: 227
 سلام
سلام اين هم يكي ديگر از قسمتهاي سرزمين اشباح
لطفا نظرتان در باره ي اينكه جلد هاي اول را خلاصه كنيم يا نه بگوييد

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.