هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: تـئوری‌ها و استدلال حوادث

آيا مالفوي گرگ نما شده است؟!


طبق مقاله اي در ماگل نت كه به نظر جالب مي رسيد بنا به دلايل خوبي اين احتمال وجود داره كه دراكو گرگ نما شده باشه.
در سايت ماگل نت مقاله اي بااستدلال هاي جالبي هست كه اين احتمال رو پيش مياره مالفوي گرگ نما شده باشه... منم به اختصار اين دلايل و مطالب رو ترجمه كردم تا بقيه دوستان هم كه كتاب رو خوندن اون رو تجزيه تحليل كنن:

در طول داستان شواهدي وجود داره كه نشان هنده تغيير رفتار و ظاهر مالفوي هست. مثل اينكه سر بازي كيديچ مقابل گريفيندري كه هميشه ميخواهد اون و هري پاتر رو شكست بده حاضر نميشه يا اينكه هرمايني ميگه دو روزه پشت سر هم تكليف تغيير شكلش رو تحويل نداده. در جايي از داستان مشاهدات هري به صورت زيره :

مالفوي كمي مريض به نظر مي رسيد. بعد از مدت ها اولين بار بود كه هري صورتش رو از نزديك مي ديد و مي تونست زير چشماي اون گودي هاي تيره اي رو ببينه و پوستش هم سايه اي خاكستري رنگ داشت.

اين توصيف را با حالات لوپين در كتاب سه مقايسه كنين:

پروفسور لوپين سر كار برگشته بود. به نظر مي رسيد كه مريض بوده. رداي تيره اش را روي شونه اش انداخته بود و زير چشمانش گودي هاي تيره اي ديده مي شد.


اين توصيفات از دراكو بازهم تكرار ميشه... وقتي هري اون رو سر كلاس اسلاگورن ميبينه متوجه ميشه كه لاغرتر و رنگ پريده تر به نظر ميرسه و اون سايه تيره هم روي پوستش هنوز وجود داره كه هري تصور ميكنه علتش اينه كه عمليات خوب پيش نرفته ولي از كجا معلوم كه دراكو يك گرگ نما نشده باشه؟

ضمناً دراكو در ابتداي داستان آشنايي قبلي با فنرير گري بك داره. در معازه بورگين دراكو اشاره مي كنه كه : تو فنرير گري بك رو ميشناسي؟! اون از دوستان خانوادگيه ماست و هر از گاهي به تو سر ميزنه تا مطمئن بشه كه همه حواست رو به كاري كه قراره انجام بدي معطوف كردي.

خوب اين موجود يه گرگ نماي خيلي خطرناكه كه عشقش حمله به بچه هاي كوچيكه و دوستيش با مالفوي ها چندان عاقلانه به نظر نمي رسه... بعد از اين مكالمه دراكو چيزي رو روي بازويش به بورگين نشون ميده كه باعث وحشت اون ميشه و هري فكر مي كنه علامت مرگخوارانه...ولي ممكنه جاي گاز گري بك باشه!

در فصل بيست و هفت كتاب هم دراكو از ديدن گري بك وحشت زده به نظر مي رسه و وقتي دامبلدور از اينكه دراكو گري بك رو به هاگوارت ( جايي كه دوستان دراكو هستن ) دعوت كرده اظهار تعجب ميكنه، واكنش دراكو به اين صورته:

”من دعوتش نكردم.“ او به گري بك نگاه نمي كرد. حتي به نظر نمي رسيد بخواد يه لحظه به او چشم بياندازد. ” من نمي دونستم اونم قراره بياد.“

دامبلدور ظاهراً بيشتر نگران دوستان مالفويه... يعني دراكو به اندازه بقيه در خطر نيست؟! چون خودش يه گرگ نما شده؟

شايد علت غيبت مالفوي در كل سال تحصيلي همين باشه! شايد واسه همين پيش ميرتل نالان گريه مي كرده...شايد اشاره رولينگ به بعضي صحنه هاي فيلم زنداني آزكابان كه وقايع دو كتاب آخر رو پيش بيني كرده صحنه اي باشه كه دراكو سر كلاس اسنيپ تقليد صداي گرگ نما ها رو مي كنه!

بايد صبر كرد و ديد كتاب هفتم چه چيزايي رو به همراه داره! ولي اين دلايل با اينكه احتمال غلط بودنشون وجود داره ولي منطقي هم به نظر ميرسن. به هر حال رولينگ به غافلگير كردن ما عادت داره!
قبلی « شطرنج يا حقيقتى مبهم! اسنیپ...خوب؟...بد؟ » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
saman_shik_a
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۲۳:۳۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۲۳:۳۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۵
از:
پیام: 138
 ايول
چه جالب...
ولي كمي مشكوك هست...
نميشه روش حساب كرد..
درهر صورت ..ممنون
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۴ ۱۵:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۴ ۱۵:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 عنوان
خيلي خوب بود مرسي بابا
tahere
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۵/۱۶ ۹:۳۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۵/۱۶ ۹:۳۲
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۷
از: سنـــــــت..مانگــــــــــو
پیام: 235
 نه
يعني امكانش نيست...خدا كنه نشه!!!!!!
torshi
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳۱ ۹:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۳۱ ۹:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۲۲
از: خونمون
پیام: 360
 حالا خوب شد
رابستن ديگه به روني نگو زرافه... ولي حالا جنيفر بهتره يا رونالدو
professor_snape
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۸ ۱۸:۵۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۸ ۱۸:۵۳
عضویت از: ۱۳۸۵/۴/۲۱
از: خانه ی شماره ی12 گریمولد پلیس
پیام: 127
 مالفوی
جالبه.مرثی بابت مقاله ی زیبات
shadmehr
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۱ ۲۲:۵۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۱ ۲۲:۵۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۳
از: آمپول می ترسم !!
پیام: 646
 كريس رونلدو
نظريه ي جالبيه و جاي بحث داره
در ضمن ناتالي مك دونالد اگه اون زرافه رو از روي شكلكت برداري بهتر مي شه آخه قيافه كه نداره فقط مدل موش اونم بعضي موقع ها خوبه
torshi
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۱ ۲۲:۲۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۱ ۲۲:۳۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۲/۲۲
از: خونمون
پیام: 360
 هوهوچيچي اييييييييييييييييييييييييييي
خيلي جالبه.... از رولينگ اين كارها بعيد نيس.
samatnt
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۱۴ ۵:۵۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۱۴ ۵:۵۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱
از: از جهندم سياه همسادتونم نمي شناسي؟؟؟؟؟؟
پیام: 998
 نه باب
روز به روز مقاله ها عجيب غريب تر مي شه كار خدا رو من همچين فكري نيمي كنم
erica
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۲۸ ۱۸:۳۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۲۸ ۱۸:۳۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۸
از: يه جايي نزديك خدا
پیام: 570
 خيلي جالبه
نظريه جالبي هست . اما اين رو هم در نظر بگيرين كه مالفوي به خاطر ماموريت و وظيفه ش از طرف ولدمورت در مضيقه بوده .
SHAGGY_MEISAM
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۱۳ ۶:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۱۳ ۶:۰۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۰
از: bestwizards.com
پیام: 403
 ملفوي
نظريه جالبي بود ولي در طول سال سره ملفوي خيلي شلوغ بود در كل هم خوب ترجمه كرده بوديش هم مطلبه جالبي بود
shahram_lotto
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۱۶ ۱۷:۲۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۹/۱۶ ۱۷:۲۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۲۵
از: سنت مانگو
پیام: 305
 Re: جالبه....
thanks alot
ژان
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۷/۲۷ ۱۶:۳۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۷/۲۷ ۱۶:۳۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱۲
از:
پیام: 433
 جالبه....
خیلی جالب بود منطقی هم بود ولی امیدوارم این طور نباشه
namid2
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۱ ۱۸:۵۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۱ ۱۸:۵۶
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۲
از: جزیره های لانگرهانس
پیام: 125
 Re: مالفوی گرگینه
خيلي جالب بود دستت درد نكنه
horcruxes
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۱۹ ۱۶:۳۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۱۹ ۱۶:۳۲
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۱۶
از: سرزمین جاودانه
پیام: 103
 مالفوی گرگینه
به نظر عاقلانه میاد چون خیلی در اون اتاق میموند و درست کردن یک کمد اینقدر زمان نمیبره و امکان داره اون جا معجونهای اسنیپ رو میخورده.

دوما شاید لرد سیاه او رو به خاطر پدرش تنبیه کرده.

البته اگه مادرش چیزی میدونست،
ناموزونه که چیزی رو نزد اسنیپ مطرح نکنه،
چون ممکنه در اون حالت برای شبهای ماه کامل از او کمک بخواد یا حداقل در اون مورد صحبت کنه.
خب هم احتمالش هست هم نیست
D-Y-Z-2005
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۱۹ ۱۴:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۱۹ ۱۴:۰۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۱۵
از: مریخ
پیام: 241
 بماند
استدلال جالبی به نظر میرسه. اما باید اینو هم ذکر کرد که مالفوی تمام مدت سال رو به ساخت کابینتی مخصوص برای ورود مرگخواران به هاگوارتز بوده. با همه اینا...
ازت ممنونم.

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.