هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کتاب‌ها :: کتاب 4

اشکالات


اشتباه های نویسنده در کتاب4
1- چرا كراچ و والدر مورت اينقدر خودشونو به دردسر انداختن و اول اسم هري رو از جام آتش دراوردن و بعدشم كاري كردن كه هري جام رو ببره فقط براي اينكه جام كه port key بوده هري رو پيش والدرمورت ببره و ... . خب كراچ ميتونست مثلا بالش هري يا يه همچين چيزي رو port key كنه و از اين همه كار راحت بشه. اين سوتي كل كتاب 4 رو زير سوال ميبره!!!

2- هری در پایان کتاب با وجودی که مرگ سدریک را دیده بود نتوانست تسترالها را ببیند. (رولینگ در یکی از مصاحبه هایش گفته برای دیدن تسترال ها باید مدتی از دیدن مرگ یک نفر گذشته باشد و همچنین شخص در سنی باشد که مرگ را درک کند)
اشكالات كتاب‌هاي هري پاتر » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
sorena
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۳ ۲۳:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۴/۲۳ ۲۳:۰۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۱
از: اتاق خون محفل
پیام: 3113
 خلاصه!؟
فکر کنم پاک شده متنش.
SHAGGY_MEISAM
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۱۵ ۲۲:۴۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۱۵ ۲۲:۴۷
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۰
از: bestwizards.com
پیام: 403
 صوتي
به نكته خوبي اشاره كردي من هم در هنگامه خواندن كتاب به اين مشكلات پي بردم
Comwow
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۳/۱۱ ۱۱:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۳/۱۱ ۱۱:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۲۰
از: برزخ
پیام: 375
 Re: نظر من
هوووووم رو این حساب باید یه تایپک زده بشه با عنوان سوتی های رولینگ فکر می کنم این جوری بهتر باشه
پاتر
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲۰ ۷:۴۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲۰ ۷:۴۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۱/۱۵
از: نورآباد
پیام: 1
 نظر من
چون اگه در جريان مسابقه هري كشته مي شد مرگ او اتفاقي به نظر مي رسيد و كسي متوجه نمي شد
هری_ پاتر
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۸/۲۴ ۹:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۸/۲۴ ۹:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۸/۲۳
از: باید بگم؟؟؟؟؟؟؟
پیام: 11
 Re: مشکل من
مقاله جالبي بود
من هم يه اشکال پیدا کردم
.در کتاب هری پاتر وجام آتش دامبلدور از کجا مودی قلابی را شناخت؟؟؟؟؟؟؟؟
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۱۴:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۱۴:۱۷
عضویت از:
از:
پیام:
 Re: مشکل من
رون از کرام متنفر نيست در سال 4 بخاطر هرمايوني تظاهر به نفرت ميکرد در سال 5 هم ادا دراورد و نشانه ي نفرتش نبود
Gary Shotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۱۴:۱۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۱۴:۱۶
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۳
از: ایالت گَریفورنیا
پیام: 84
 توهین
اصولا رولینگ مشکل داره
[شوخی کرتاهه]
shaghayegh potter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۹:۲۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۹:۲۴
عضویت از: ۱۳۸۳/۷/۲۲
از: اصلا هرجا، به شما چه؟؟؟
پیام: 34
 جیمز بالاخره ارشد بود یا نبود؟
یه جای دیگه هم اشکال داره حالا نمی دونم ولی فکر نمی کنم اشکال از ترجمه باشه. توی سنگ جادو یه جایی که هاگرید داره در مورد پدر و مادر هری براش توضیح میده، گفته که اونا هردوتاشون ارشد بودن در حالی که توی جشن کوچکی که مالی برای ارشدی رون و هرماینی گرفته بود گفتن جیمز هم ارشد نبوده و ریموس ارشد شده بود. این یه خورده ضد و نقیضه یه جا جیمز ارشد بود یه جا نبود؟؟؟!!!
shaghayegh potter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۹:۱۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۷/۳۰ ۹:۱۲
عضویت از: ۱۳۸۳/۷/۲۲
از: اصلا هرجا، به شما چه؟؟؟
پیام: 34
 Re: سوتی رولبنگ
آره این سوتیش واقعا خیلی تابلو بود. من اول که خوندمش یه خورده گیج شدم فکر کردم من اشتباه کردو ولی بعد دیدم نه اشتباه از جی کی بود نه مخ من!
Gary Shotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۳۱ ۱۳:۳۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۳۱ ۱۳:۳۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۳
از: ایالت گَریفورنیا
پیام: 84
 مشکل پلی استیشن
همونطور که میدونین تاریخ وقوع داستان کتاب چهارم(نه نوشتن وچاپ آن) مربوط به سال 94 است، و در یکی از نامه های هری به سیریوس، هری توضیح میده که دادلی به دلیل عصبانیت، پلی استیشنشو از پنجره پرت میکنه بیرون، ولی پلی استیشن سال 95 از شرکت سونی به بازار جهانی وارد شد!
برای اطمینان از حرف من، سری به آدرس زیر بزنین:
http://www.mugglenet.com/books/mistakes/gofmistakes.shtml ، مورد 14
Gary Shotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۳۱ ۱۳:۳۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۳۱ ۱۳:۳۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۳
از: ایالت گَریفورنیا
پیام: 84
 مشکل پلی استیشن
همونطور که میدونین تاریخ وقوع داستان کتاب چهارم(نه نوشتن وچاپ آن) مربوط به سال 94 است، و در یکی از نامه های هری به سیریوس، هری توضیح میده که دادلی به دلیل عصبانیت، پلی استیشنشو از پنجره پرت میکنه بیرون، ولی پلی استیشن سال 95 از شرکت سونی به بازار جهانی وارد شد!
برای اطمینان از حرف من، سری به آدرس زیر بزنین:
http://www.mugglenet.com/books/mistakes/gofmistakes.shtml ، مورد 14
Gary Shotter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۳۱ ۱۳:۲۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۳۱ ۱۳:۲۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۳
از: ایالت گَریفورنیا
پیام: 84
 مشکل پلی استیشن
همونطور که میدونین تاریخ کتاب چهارم مربوط به سال 94 است، و در اوّل داستان دادلی به دلیل عصبانیت، پلی استیشنشو از پنجره پرت میکنه بیرون، ولی پلی استیشن سال 95 اومد!
مک گونگال
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۱ ۸:۵۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۶/۱ ۸:۵۵
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۲/۲۳
از: هاگوارتز
پیام: 895
 Re: مشکل من
دوستان از دادن پیام های پی در پی خودداری کنن چون حذف میشه!
روکوود
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۲۵ ۲۲:۵۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۲۵ ۲۲:۵۴
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۲۳
از: آزکابان
پیام: 24
 مشکل من
چطور رون در آخر کتاب چهارم از کرام امضا می گیرد ولی در کتاب پنجم می بینیم که رون از وی متنفر است؟؟؟
سوزان لیمیک
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۲۲:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۲۲:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۲
از: با سارا در برج
پیام: 11
 Re: يه مشكل ديگه!!!
فهمیدنش کار سختی نیست
توی فصل اول نوشته بود که پسر میانسالشان تام ریدل ما دو تا تام ریدل داریم اگه فرض کنیم که تام مورد نظر ولدورمورته غلط از اب در میاد چون 50 سال پیش تام مورد نظر میانسال بوده پس با این حساب الان ولدمورت باید 100 سالی داشته باشه پس تامی که توی کتاب گفته شده بود ولدمورت نبود
توی کتاب 2 هم نوجوونی های ولدمورت رو یه پسر رنگ پریده ی مو مشکی توصیف کرده بود پس پسر رنگ پریده ای که فرانک دیده بود ولدمورت بوده که اومده بوده پدر و مادر بزرگ و پدر بزرگشو واسه انتقام بکشه
در ضمن من از وبلاگ تو نه خبر دارم نه ازش بازدید کردم
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۱۳:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۱۳:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 Re: يه مشكل ديگه!!!
اينو از كجا نوشتي؟؟؟؟؟؟؟؟
من اينو تو وبلاگمwww.jadoogara.persianblog.com)نوشته بودم.فقط براي تست اينجا نوشتم!!!!!!!!!!
سوزان لیمیک
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۱۲:۱۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۱۲:۱۸
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۲
از: با سارا در برج
پیام: 11
 Re: يه مشكل ديگه!!!
چو منظور از پسر میانسال ولدمورت نبود بلکه پدر ولدمورت بوده اون پسرک مو مشکی ولدمورت بوده
ولدمورت موقعی که نو جوان بوده پدرشو و مادر بزرگ و پدر بزرگشو میکشه
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۱۰:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۳ ۱۰:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 يه مشكل ديگه!!!
اينم هست من به اينش توجه نكرده بودم. ولي لونا به نظرم درست جواب داده من باهاش موافقم

من يه مشكل ديگه هم دارم اونم اينه:

تو فصل اول 4 نوشته كه هرسه عضو خانواده ريدل مردن و تنها كسي هم كه ديده شده يه نوجوان مومشكي بوده كه فقط فرانك برايس اونو ديده. يه جاي ديگه هم نوشته كه پسر ميانسالشان تام از پدر و مادرش هم بدتر بود

من ميخوام بدونم اون نوجوان مومشكي كي بوده و چه كسي خانواده ريدلو به قتل رسونده؟؟تازه اگه ولدمورت مرده بود پس چطور زنده شد؟؟؟؟
lona lovegood
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۱ ۲۲:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۱ ۲۲:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۷
از: قطار سریع السیر هاگوارتز
پیام: 100
 Re: توجه كن عزيزم!
جواب چو چانگ:هیچ کس نمی تونه توی قلعه غیب یا ظاهر بشه ولی رمزتاز غیب شدن حساب نمیشه چون توی کتاب 5 , توی کریسمس هری اینا همین جوری رفتن دیدن آقای ویزلی...
lona lovegood
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۱ ۲۲:۱۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۱۱ ۲۲:۱۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۷
از: قطار سریع السیر هاگوارتز
پیام: 100
 Re: مشكل من
درمورد اینکه چرا کراوچ و ولدمورت به خودشون زحمت دادن و بالش هری رو رمزتاز نکردن, باید بگم که اونا می خواستن بازگشت ولدمورت علنی نشه و هری وقتی توی مسابقه به گورستان بره کشته بشه و همه فکر کنن توی مسابقه مرده اما اگه بالش اونو رمزتاز می کردن که غیر طبیعی میشد که هری یهو سر جاش نباشه!
lona lovegood
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۹ ۱۴:۱۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۹ ۱۴:۱۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۷
از: قطار سریع السیر هاگوارتز
پیام: 100
 Re: مشكل من
البته من ترجمه ی ویدا اسلامیه رو خونده م و چنین چیزی ندید ه ام!
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۸ ۱۵:۱۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۸ ۱۵:۱۹
عضویت از:
از:
پیام:
 Re: مشكل من
آخراي كتاب 4 وقتي كه دارن باهم خداحافظي ميكنن فلور ميگه كه خيلي به من خوش گذشت و...


... هري باديدن فلور كه موهاي نقره ايش در باد تكان ميخورد حش كرد به زودي دلش براي او تنگ خواهد شد...


تو ترجمه طوبي يكتايي يه همچين چيزي نوشته
الق
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۸ ۲:۱۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۵/۸ ۲:۱۲
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۹
از: كافه سه دسته جارو-هاگزميد
پیام: 37
 Re: مشكل من
ببخشيد ولي كجاي كتابش نوشته هري دلش براي فلور تنگ مي شه؟؟؟؟؟
irmtfan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۹:۳۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۹:۳۷
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۰/۱۳
از: پریوت درایو - شماره 4
پیام: 3125
 Re: سوتی رولبنگ
اولا مشکل اول بیرون اومدن پدر هری و بعدش مادرش در چاپ های بعدی کتاب تصحیح شده ولی خب در ایران که نه

دوما در مورد احتمالات ضعیف مثل ف6لور در انجمن باید روش بحث بشه
آموس ديگوري
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۸:۵۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۸:۵۲
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۳
از:
پیام: 85
 Re: سوتی رولبنگ
با عرض معذرت بايد بگوييم اين مشكل از مترجم كتاب هست نه از نويسنده!!!
(البته من اين را در وبلاگي خواندم ! اگر اشتباه بود تقصير من نيست )
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۲:۵۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۲:۵۰
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 مشكل من
مشكل دومت رو متاسفانه نميتونم جواب بدم
الان كه كتاب 4 رو دوباره نگاه كردم يه چيزي بود كه مشكوك ميزد :هري احساس كرد دلش به زودي براي فلور تنگ خواهد شد به نظر شما يه نموره مشكوك نيست؟
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۲:۴۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۲:۴۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 Re: سوتی رولبنگ
اين مشكل منم هست! ولي به هركي ميگم مسخره ميكنه يا هم ميگه بيشين بينيم با حال نداريم!!!!!!!
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۲:۴۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۴/۱۵ ۱۲:۴۴
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 توجه كن عزيزم!
عزيز من طبق كتاب تاريخچه هاگوارتز كسي نميتونه تو قلعه غيب يا ظاهر بشه
pouyankrum
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۳/۱۱ ۱۱:۲۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۳/۱۱ ۱۱:۲۲
عضویت از: ۱۳۸۳/۳/۱۱
از: هاگوارتز..تالار اسلیترین
پیام: 901
 سوتی رولبنگ
ما می دانیم که لرد سیاه اول جیمز را کشت و بعد لیلی را
هنگامی که هری و لرد با هم می جنگیدند(کتاب 4) باید
اول لیلی پاتر از چوبذستی در می آمد بعد جیمز!!!!

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.