هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: داستان‌های تکمیل‌شده :: هری پاتر و انتقام نهایی

هری پاتر و انتقام نهایی - فصل 8


فصل بعد جمعه یا پنجشنبه.
فصل هشتم
اولین کلاس

بعد از مراسم رون،هرمیون و جینی پیش هری آمدند.رون گفت:خب رفیق حالا ببینم چیکار میکنی.
هری ادای مکگوناگال را در آورد و گفت:آقای ویزلی من پرفسور پاتر هستم نه رفیق.
هر سه خندیدند.هری گفت:خب با شما پنجشنبه ها کلاس دارم با جینی هم چهار شنبه ها چطوره؟خوبه؟
جینی گفت:آره از این بهتر نمیشه. چهارشنبه ها بهترین روزه برای ما، اول با هاگرید بعد با مکگوناگال بعد هم با تو. دیگه از این بهتر نمیشه.
هرمیون گفت:برای ما هم همینطوره.صبح با اسلاگهورن بعد با هری... وای خدای من بعدش با دامبلدوره. عجب روزیه.
هری گفت:خوب خوش بحالتون منم دوست داشتم برم سر کلاسش.
رون گفت:راستی هری مامان همه چیز رو راجع به اون شب برای ما تعریف کرد ولی انگار نمی دونست سر تو و دامبلدور چی اومده.
هری که کمی تعجب کرده بود گفت: جدا، خب آبرفوث اومد و با ولدمورت جنگید واقعا کارش عالی بود به نظر من تنها کسیه که به پای دامبلدور میرسه.
هرمیون گفت:اوه این واقعا عالیه اون میتونه چیزای زیادی به ما یاد بده.
هری گفت:آره ولی سعی کنید زیاد مورد توجه قرار نگیره شاید یک موقع کلاسو ترک کرد.
جینی گفت:عجب آدم عجیبی.
همین موقع مکگوناگال سر رسید و گفت:خب دیگه حالا برید.بعد صدایش را پایین آورد و ادامه داد:در ضمن پرفسور پاتر، آلبوس میخواد امسال بازم با شما کلاس داشته باشه.
هری گفت:یعنی من باید برم گریمولد پلیس؟
مکگوناگال به اطراف نگاهی کرد و گفت:اولا آرومتر دوما بله شما باید برید اونجا فکر نکنم زحمتی برات داشته باشه.
هری گفت:چشم پرفسور.
روز اول کلاسی برگزار نمی شد آن روز به خوبی گذشت البته در کتابخانه، چون هری مجبور بود اطلاعات بیشتری برای درس دادن به دانش آموزان داشته باشد.
روز بعد اولین کلاسش با سال سوم روانکلاو بود.آن زنگ هری راحت بود و فقط طلسم ضد بوگارت را به بچه ها یاد داد و از آنها خواست که مقاله ای درباره پاترونوس ها و روش ظاهر کردن آنها بنویسند.کلاس هافلپاف و گریفیندور هم به همین منوال گذشتف البته آنها هم در مقابل بوگارتها هنوز خیلی ضعف داشتند.اما کلاس با اسلیترین بدترین کلاس بود.مثل اینکه آنها هنوز معلم شدن هری را به رسمیت نمیشناختند.هری گاهی میشنید که صدای پچ پچ از پشت سرش میاید.با این حال هیچ عکس العملی نشان نمیداد.ولی وقتی بجای بوگارت یکی از دانش آموزان دامبلدور ظاهر شد هری مجبور شد که موضوع را با اسلاگهورن که مسئول اسلیترینها بود در جریان بگذارد.
در کل آن روز هری فقط بر سر میز شام دوستانش را دید. شب هم به مطالعه کتابی که از کتابخانه گرفته بود و راجع به جادوهای سیاه بود، گذشت.ولی هری به هیچ وجه نمیخواست جلوی ولدمورت هم از طلسم های سیاه استفاده کند.باید راه دیگری می یافت،او از طلسم های سیاه متنفر بود.
شب حدود ساعت نه بود که خانم ویزلی سرش را از آتش بخاری وارد اتاق کرد:هری اوه تو هنوز بیداری؟کسی تو اتاقت نیست؟
هری گفت:نه.
خانم ویزلی گفت:خب هری دامبلدور میخواد شنبه تو رو ببینه. میدونی که در مورد کلاسته فکر کنم اولین جلسه است.
هری گفت:خیلی خوب.چه زود شروع کرد حتما موضوع مهمیه.خداحافظ خانم ویزلی.
_:خداحافظ هری. زود بخواب!
قبلی « Anagram های(جا به جایی حروف) قابل کشف، اسم شخصیت های هری پاتر هری پاتر و مار آتشین 2 - فصل 13 » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
arsam
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۲۲:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۲۲:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۶
از: اینجا انجا همه جا
پیام: 28
 خوبه
این اسلایترینی ها رو باید با یه ورد ادم کرد
MEHRDOCHT
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۳۰ ۱۶:۰۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۳۰ ۱۶:۰۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۲۹
از: بن بست اسپینر
پیام: 6
 Re: فرستادم
من تازه عضو شدم
فصلهای1و 2و...را ندارم میشه یکی برام بفرسته!؟
mehrdocht@yahoo.com
راستی خیلی باحال بود!
(البته من فقط فصل 2 را خوندم!
harry topoloo
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۶ ۲۲:۲۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۶ ۲۲:۲۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۱
از: تپلستان
پیام: 203
 فرستادم
فصل بعدی رو هم امشب مطابق با 26/8/1384
فرستادم.
MIKE_L
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۶ ۱۶:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۶ ۱۶:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۱۳
از: هاگزمید
پیام: 545
 من خوشم اومد...
من که خیلی خیلی خوشم اومد.... ببخشید اگه فصل بعدی هم داره بذاری ممنون میشم. مرسی.
spidmanbat
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۶ ۱۵:۵۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۶ ۱۵:۵۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۵/۱۸
از: تالار اسرار
پیام: 26
 آفرين
عاليه فصل بعدي رو زود تر بذار
harry topoloo
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۵ ۱۵:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۵ ۱۵:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۱
از: تپلستان
پیام: 203
 ببخشید
دوستان عزیز اگر بدتان آمد یا کوتاه بود ببخشید.در عوض فصلهای بیشتری خواهد داشت.
D-Y-Z-2005
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۵ ۱۴:۰۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۵ ۱۴:۰۸
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۱۵
از: مریخ
پیام: 241
 بماند
من همیشه گفتم بازم میگم.
کیفیت بهتر از کمیت.
bigsaleh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۵ ۸:۴۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۸/۲۵ ۸:۴۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۱/۳۱
از:
پیام: 33
 کم
باز هم کم بود ولی خوب بود
مرسی

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.