پرفسور كوییرل يكي از اعضاي موفق سايت جادوگران كه هم زياد فعاله و هم زياد آن لاين به همين خاطر تصميم گرفتم باهاش يه گفتگو انجام بدم كه در زير ميبينيد :

هری : يادت هست چطور شد هري پاترو خوندي؟ يعني چطوري باهاش آشنا شدي؟
پرفسور كوییرل: خب وقتي اولين بار تو تلويزيون گفت يه کتاب اومده که همه نوجونها رو کتاب خون کرده منم علاقمند شدم بخونم
پرفسور كوییرل: از يکي از دوستاي خواهر قرض گرفتم و خوندم
پرفسور كوییرل: بنظرم فوق العاده بود

هری: و سايت جادوگران؟
پرفسور كوییرل: قبلا ديده بودمش
پرفسور كوییرل: ولي بعد از عيد امسال از بيکاري موقع سرچ کردن ديدمش
پرفسور كوییرل: ثبت نام کردم
پرفسور كوییرل: و دو روز بعد نقش کوييرل رو گرفتم

هری: آها قبلا چه ديدي روي ايفاي نقش داشتي وقتي اومدي تو سايت چطور و حالا كه مدت هاست هستي چه نظري داري؟
پرفسور كوییرل: اولا اصلا نميدونستم چيه هي شما ميگفتين رول پلينگ من نميفهميدم يعني چي
پرفسور كوییرل: بعد
پرفسور كوییرل: وقتي فهميدم با اينکه ميترسيدم يه پست زدم
پرفسور كوییرل: اولا چند خطي بيشتر نبود
پرفسور كوییرل: ولي تقريبا بعد از گذشت سه ماه خيلي خوشم اومد
پرفسور كوییرل: الان بهتر مينوسيم
پرفسور كوییرل: و سعي ميکنم همه جا بنويسم

هری: معمولا توش دعوا و كل كل و ميپسندي يا چيز ديگه اي جدي يا طنز ساده يا پيچيده اصلا ميخوام تعريف خودتو بدونم
پرفسور كوییرل: يه نمايش نامه کوتاه که هم جدي باشه هم طنز ،زياد از کل کل کردن خوشم نماد
پرفسور كوییرل: رابطه ها خراب ميشه

هری: گفتي الان بهتر مينويسي چطور متوجه شدي نوشتنت بهتر شده؟
پرفسور كوییرل: قبلا بقول بچه ها خاله بازي بود اون ميگه من ميگم ولي الان تماما فضا سازيه
پرفسور كوییرل: اصلا ديالوگ توش نميبيني

هری: از اين قضيه بريم بيرون به نظرت نقاط ضعف سايت كجاهاست نقاط قوتش كجاست
پرفسور كوییرل: نقاط ضعفش بنظرم نداشتن هدفي براي نوشتن
پرفسور كوییرل: و اينکه
پرفسور كوییرل: متاسفانه بچه ها
پرفسور كوییرل: مثل زنجير بهم متصل شدن
پرفسور كوییرل: يکي بره اون يکي هم ميره
پرفسور كوییرل: ولي خوبيهاش
پرفسور كوییرل: ياد گيري
پرفسور كوییرل: من الان فهميدم که ميتونم بنويسم
پرفسور كوییرل: شعر بگم
پرفسور كوییرل: و با ديگران ارتباط برقرار کنم

هری: خب دوستي ها و دشمني ها تو فروم و رول به خاطر ارتباط نزديكيه كه همه با هم دارن به نظرت چطور ممكنه كاري كنيم اختلاف نظر منجر به به هم خوردن دوستي ها نشه؟
پرفسور كوییرل: فکر نکنم بشه کاري کرد اين به خود هر شخص بستگي داره اگه انتقاد پذير نباشه کارش تمومه
پرفسور كوییرل: همه چي از بين ميره
پرفسور كوییرل: حتي دوستيها

هری: يعني كاري از دست بقيه يعني ما برنمياد؟
پرفسور كوییرل: چرا ياد بديد

هری: چطوره همه بريم چند تا پست بزنيم با متن :" معذرت ميخوام "
پرفسور كوییرل: اشکالي داره؟

هری: از نظر من نه ولي به نظر ميرسه خيليا هستن كه خودشون رو كامل و مبري از اشتباه ميدونن
پرفسور كوییرل: بله متاسفانه
پرفسور كوییرل: يادم مياد
پرفسور كوییرل: دو هفته پيش
پرفسور كوییرل: زماني که لرد ميخواست بره ولي برگشت همه بهشون برخورد
پرفسور كوییرل: دراکو متن صحبتشو با ريموس گذاشت تو سايت
پرفسور كوییرل: که خيلي اشتباه بود
پرفسور كوییرل: ريموسم از ايفاي نقش انداختش بيرون
پرفسور كوییرل: کار هردوشون اشتباه بود
پرفسور كوییرل: من از ماني خواهش کردم که دراکو رو برگردونه
پرفسور كوییرل: قبول کرد
پرفسور كوییرل: ولي دراکو حاضر نشد از ريموس عذرخواهي کنه
پرفسور كوییرل: از ارتشم اومد بيرون
پرفسور كوییرل: لارا هم بخاطر دراکو اومد بيرون
پرفسور كوییرل: و يه عده ديگه
پرفسور كوییرل: وقتي ميگم زنجيريم براي همين ميگم

هری: ببين يكي الان ناراحته و ميره احساس بدي داره بعدا دوباره برميگرده همه ميگن بازي در مياره يعني ما امضا داديم كه عين كرگدن از دست هيچ كس و هيچ چيز ناراحت نشيم؟
هری: به نظرت بچه ها ميتونن بين نقششون با خود واقعيشو.ن تمايز قايل بشن؟
هری: مثلا ا
هری: اگه من برم چار تا ليچار بار همين دراكو كنم متوجه ميشه اين هري پاتره كه داره اينا رو ميگه؟
هری: در يه كلام چقدر جنبه تو بچه ها هست؟
پرفسور كوییرل: هيچي
پرفسور كوییرل: من فکر ميکنم همين نداشتن جنبه هم چيزو خراب ميکنه

هری: بيام سر وقت خودمون يعني مديران به نظرت ما ديكتاتوريم يا دموكرات يا چي؟
پرفسور كوییرل: پويان که فکر ميکنم آخر ديکتاروره
پرفسور كوییرل: تو هم همينطور البته من نديدم بچه ها ميگن
پرفسور كوییرل: ولي بقيه تقريبا خوبن
پرفسور كوییرل: با هم مشورت ميکنيم
پرفسور كوییرل: ماني و مازيار واقعا عالين

هری: خوبه اي ديت يادم باشه به حسابش برسم
هری: در مورد ارتباط سايت با نشر زهره نظري چيزي؟
پرفسور كوییرل: نه من اصلا برام مهم نيست
پرفسور كوییرل: من فقط کتاب رو ميخونم به انتشاراتش کاري ندارم
پرفسور كوییرل: حالا زهره يا تنديس مگه فرقي ميکنه
پرفسور كوییرل: هدف يه چيزه

هری: ممنون و حرف آخر؟
پرفسور كوییرل: حرف آخر اگه ميخواين سايتون بهتر بشه فقط بايد همراه باشين

هری: يعني چطوري؟ من نميخوام بهانه وقت بيارم چون فكر ميكنم وقتي يگي وقت ندارم يعني نميخواي اون كارو انجام بدي ولي راجع به اين توضيح بده
پرفسور كوییرل: متوجه نشدم
پرفسور كوییرل: يعني چي؟

هری: اين همراه باشين رو ميگم
پرفسور كوییرل: موضوع اصلا وقت نيست يکي روزي يه ساعت وقت ميذاره يکي ماهي يه ساعت فرقي نميکنه زمانش ولي اينکه پشت هم باشين زيرآب هم رو نزنين بي احترامي نکنين اينا خيلي ارزش داره اينطوري حداقل همه هستن
پرفسور كوییرل: نه اينکه يه روز کالين ميره يه روز فرهاد يه روز مملي يه روز محمد پيام و خيليهايه ديگه

هری: ممنون تموم شد ديگه
پرفسور كوییرل:منم ممنون