هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: تـئوری‌ها و استدلال حوادث

بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر



سلام به همه رون ویزلی ها و هرمیون گرنجر های  عزیز
میخوام تمام نکات مبهم ( البته اونایی که برای من مبهمه و الان یادمه ) شش سال تحصیلی هری پاتر رو بگم و در مواردی جوابهایی که خودم تونستم پیدا کنم رو هم مطرح میکنم.از شما دوستان هم میخوام در جواب به سوالات ( چه با جواب و دلیل های خودم و چه بدون جواب) به من کمک کنید.
از همتون خواهش میکنم همه ی مطالب و سوالات رو بخونین بعد نظر یا جوابتونو بگین.چون موضوعات به طور پراکنده به هم مربوط میشن.پس یه قسمتو نخونین و بلافاصله جواب بدین ، همه سوالاتو بخونین.
_________________________________________________
------------------------------------------------------------------------------------
=================================================
1.بررسی دلیل اعتماد دامبلدور به اسنیپ:
چیزی که ذهن منو خیلی به خودش مشغول کرده ، اعتماد دامبلدور به اسنیپه.
از موقعی که فهمیدم اسنیپ پیشگویی رو به ولدمورت گفته
حتی از هری هم بیشتر ناراحت و عصبانی شدم.
رولینگ نشون داده که در مجذوب کردن خواننده بسیار بسیار توانا و استاده و در آخر هر کتاب به زیبایی برای هر نکته مبهمی از کتاب یک جواب یا دلیل قانع کننده و در عین حال شگفت انگیز آورده.
حالا من مشکلم با رولینگ اینه که با این سابقه درخشان ، چطور برای اعتماد دامبلدور به اسنیپ یک دلیل خیلی مسخره و احمقانه (البته از نظر من ) میاره.
دیگه دلیلی بهتر از پشیمونی اسنیپ از مردن جیمز و لی لی نبود.
از کتاب اول تا 6 رولینگ نفرت اسنیپ از جیمز پاتر رو فراوان نشون داده.
چطور ممکنه که اسنیپ وقتی که :
مرگخوار بوده
پیشگویی رو شنیده
کمک بزرگی به اربابش لرد سیاه کرده
باعث مرگ دو نفر که منفورترین آدما از نظر خودش بودن شده و...
حالا بیاد ابراز پشیمونی کنه و دامبلدور به راحتی اونو بپذیره و با چنتا
جاسوسی برای محفل به اسنیپ اعتماد کامل کنه.
و تا حدی به اسنیپ اعتماد میکنه که اونو در جریان فعالیت های محفل میزاره ، در هاگوارتز اونو ،هم استاد درس معجونها قرار میده و هم سرپرست گروه اسلیترین با این که از نفرت اسنیپ نسبت به جیمز و لی لی کاملا با خبر بوده ، و هیچ انتقادی رو از هری پاتر نسبت به اسنیپ نمی پذیره و حتی ذره ای هم به اسنیپ شک نمیکنه.
یعنی رولینگ تا این حد ناتوان شده که هیچ دلیل دیگه ای برای اعتماد دامبلدور به اسنیپ پیدا نکرده؟
شاید در جواب بگین که دامبلدور خیلی خوشبینه و به همه اعتماد میکنه.
ولی من میگم حتی با این خصوصیت اخلاقی هم دامبلدور نباید تا حد افراط به اسنیپ اعتماد کنه. همه میدونیم که دامبلدور سنجیده عمل میکنه ، ولی این اعتماد بیش از حد کاملا نسنجیده و از نظر من احمقانه است.
هر چی به این موضوع بیشتر فکر میکنم ، بیشتر عصبانی میشم.
_________________________________________________
2. ضد طلسم اکلومانسی ( چفت شدگی )
در دنیای جادوگران برای هر طلسم یا ورد یک ضد طلسم هم وجود داره غیر از طلسم مرگ یا همون آواداکداورا
پس برای اکلومانسی هم باید یه ضدی وجود داشته باشه و تنها جایی که ( فعلا همین یادم اومد) به ضد طلسم اکلومانسی اشاره شده ( هر چند کوتاه ) جلد 5 فصل 26، موقعی که اسنیپ به هری اکلومانسی درس میده هری برای چند لحظه به ذهن اسنیپ نفوذ میکنه.
(منظورم از ضد طلسم اکلومانسی فقط نفوذ به ذهن اسنیپه نه ورد پروتگو که هری گفت)
وقتی هری بتونه این کارو بکنه ،پس دامبلدور هم حتما میتونسته به ذهن اسنیپ نفوذ کنه.( اگه میخواست)
اعتماد بی مورد دامبلدور بر اساس دلیلی مسخره اونقدر محکم و استواره که حتی با اون همه انتقادی که هری از اسنیپ میکنه و در مواردی دلایل
قابل قبولی برای نشان دادن چهره زشت اسنیپ میاره ، دامبلدور حتی یه ذره شک هم نمیکنه تا به ذهن اسنیپ نفوذ کنه و ببینه آیا هری راست میگه یا نه؟!!!
------------------------------------------------------------------------------------
نتیجه این دو مطلب این میشه که یا یه چیز دیگه ای بین دامبلدور و اسنیپه که هنوز رولینگ نگفته و اون، دلیل اعتماد بیش از حد دامبلدور به اسنیپه که امیدوارم اینطور باشه و یا همین دلیل مسخره ای که توضیح دادم که امیدوارم این نباشه چون خیلی از رولینگ نا امید میشم.
البته حالا که دامبلدور مرده و خود رولینگ هم به صراحت اینو بیان کرده ، فکر نکنم این مطلب ( اعتماد دامبلدور به اسنیپ) روشن بشه .
_________________________________________________
3. بررسی نکاتی در مورد اسنیپ
A: اگر اسنیپ مرگخوار هست :
1-A. چرا سال اول به جای اینکه به کوییرل کمک کنه تا هری رو بکشه و سنگ جادو رو به دست بیاره از هری دفاع میکنه؟
به نظر من این جواب که اسنیپ میخواسته کمک جیمز رو جبران کنه قابل قبول نیست ، چون یه مرگخوار وجودش پر از نفرت و پلیدیه ، و حتما دلیل دیگه ای وجود داشته که اسنیپ این کارو میکنه.
اینم بگم که من دلایلی که اسنیپ برای بلاتریکس درفصل 2 کتاب 6 میاره ، قبول ندارم ؛ چون اسنیپ در موقعیتی قرار داره کا باید دروغ بگه وگرنه ...
=====
2-A. آیا میتونیم بگیم که اسنیپ بازگشت ولدمورت رو پیش بینی میکرده و برای همین از هری دفاع میکرده تا برای زمان بازگشت لرد سیاه هری زنده بمونه؟
واضحه که این مطلب اشتباهه. چون غیر از چند نفر خاص مثل ولدمورت ، اسلاگهورن و دامبلدور از هورکراکسس ها و اینکه ولدمورت روحشو تقسیم کرده ،هیچ کسی خبر نداشته. حتی خود ولدمورت هم بازگشتشو پیش بینی نمیکرده ، چون سال اول و سال دوم تلاش میکنه که هری رو از بین ببره و بکشه .
=====
A-3. چرا سال سوم اسنیپ به لوپین کمک میکنه و معجون سالم به لوپین میده، در حالی که خیلی راحت میتونست اونو بکشه ؟
=====
4-A. اسنیپ از همه فعالیت های محفل در سال 5 خبر داشت. میتونست خیلی راحت مکان محفل رو به ولدمورت لو بده و اونارو از بین ببره.پس چرا این کارو نکرد؟
=====
5_A: چرا در سال پنجم محلول راستی واقعی رو به آمبریج خبیث نمیده تا هری توی دردسر بیفته؟
اسنیپ علاوه بر مرگخوار بودن از آزار و اذیت هری و حتی اخراج شدنش لذت میبرده.
=====
6-A. چرا در وزارتخانه اسنیپ به کمک لوسیس و بلاتریکس و بقیه مرگخوار ها نیومد؟
==========
B: اگر اسنیپ مرگخوار نیست :
1_B: چرا در سال چهارم وقتی ایگور کارکاروف هشدار میده که علامت روی دستش داره نشون میده لرد سیاه برمیگرده ، اسنیپ اصلا احساس نگرانی نمیکنه؟ اسنیپ هم مثل کارکاروف قبلا مرگخوار بوده و بعد به لرد سیاه خیانت میکنه پس باید از برگشت ولدمورت می ترسیده.
=====
2_B: اسنیپ به هر حال به ولدمورت خیانت کرده بوده ، پس مودی قلابی یا همون بارتی کرواچ پسر میتونست خیلی راحت اسنیپو بکشه.چرا اسنیپ کشته نشد؟
=====
3_B: چرا اسنیپ ولدمورت رو لرد سیاه خطاب میکنه ، در حالی که فقط مرگخوار ها به این لقب ولدمورت رو صدا میکنن؟
حد اقل وقتی با هری تنها بود میتونست یه چیز دیگه مثل اسمشو نبر یا همون ولدمورت صداش بزنه.هری که نمیتونست جاسوس یا هر چیز دیگه ای که اسنیپ فکر میکرد باشه!!!
=====
4_B: چرا در سال پنجم مخصوصا به سیریوس نیش و کنایه می زد تا سیریوس از کوره در بره و از خونه بیاد بیرون که در آخر موفق شد و باعث شد سیریوس بمیره؟!!!(البته جواب این سوال رو دامبلدور میگه ، به نظر من جواب کامل نیست)
=====
5_B: در سال پنجم وقتی هری در دفتر آمبریج به اسنیپ فهموند که سیریوس در خطره و اسنیپ هم رفت و مطمئن شد که هری اشتباه میکنه و حتی احتمال رفتن هری رو به وزارتخونه توی ذهنش آورد، چرا هیچ کاری برای جلوگیری از رفتن هری نکرد ، با اینکه میتونست در مدت زمانی که بچه ها در جنگل در مورد رفتن تصمیم میگرفتن خودشو به اونا برسونه و حقیقتو بگه؟!!!
=====
6_B: چرا در وزارتخونه اسنیپ به کمک سیریوس و محفلی ها نیومد ؟
=====
7_B: چرا در سال ششم که میتونست ( اگه میخواست) از نقشه ی مالفوی با خبر بشه و جلوشو بگیره ، قبل از اینکه مرگخوارا وارد بشن هیچ اقدامی نکرد و جلوی مالفوی رو نگرفت؟
=====
8_B: چطور ممکنه اسنیپ از طلسمی که مرگخوارها به کار برده بودن تا کسی بالای برج نیاد ، و حتی مک گنوگال و لوپین نمیتونستن از طلسم رد بشن ، فقط اسنیپ تونست رد بشه ؟
==========
البته میدونم که خیلی مثال های دیگه هم هست که میشه مطرح کرد ، ولی من همین چند تا یادمه و به نظرم کافیه.
اما نتایجی که از این مثالها میشه گرفت جالب و قابل توجه که:

1. اسنیپ قدرت سوم یا همون قطب سوم داستانه. چرا؟
چون در هر زمان و مکان طوری عمل میکرده که به نفع خودشه ، و بهترین مثالی که میشه زد قسمت 6_A و 6_B هست که اصلا به نفعش نبود که در وزارتخونه حاضر بشه ، چون مجبور بود بالاخره به یک گروه کمک کنه ، یا دامبلدور و یا ولدمورت و در این صورت جبهه ی مقابل اونو از بین می برد.
2. اسنیپ طرف دامبلدوره و در موقع گفتن آوادا کداورا در ذهنش یه طلسم دیگرو گفته. ولی هر کسی از اون ارتفاع از بالای برج بیفته چه جادوگر باشه ، چه نباشه میمیره چه برسه به مرد کهنسالی مثل دامبلدور. اگه واقعا اسنیپ نمیخواسته دامبلدور بمیره میتونست یه طلسم دیگه ای رو در ذهنش بگه. در ضمن آواداکداورا که قربانی رو پرتاب نمیکنه ، بلکه خیلی آرام و بی سرو صدا میکشه.
این رو هم که در نظر نگیریم ، رولینگ به همون صراحتی که مرگ سیریوس رو میگه ، مرگ دامبلدور رو بیان میکنه.( آواداکداورا)
3. اسنیپ واقعا یه مرگخواره و طرف ولدمورت . اما این هم خالی از اشکال نیست. به همون دلایلی که از قسمت 1_A تا 6_A گفتم.
=====
پس نتیجه اول (اسنیپ قدرت سوم داستان)ازدو تای دیگه قابل قبولتره و طبق نتیجه اول اگه داستان پیش بره هیجان انگیز تر و بهتره.
( البته از نظر من)
_________________________________________________
4. نکته قابل توجهی در مورد کتاب چهارم و مودی قلابی ( کرواچ پسر):
همونطور که میدونیم معجون تغییر شکل فقط یک ساعت دوام میاره ، ولی کلاسها یک ساعت و نیم و یا حتی بیشتره.( سال دوم که هری و رون از معجون استفاده کردن)
چطوری مودی قلابی در کلاسها بدون هیچ مشکلی حضور داشته و حتی مدتی هم بعد کلاس با هری یا دیگران صحبت میکرده؟
_________________________________________________
5. نکته ای در مورد تام ریدل و ولدمورت:
1_5:تام همیشه توی مدرسه بوده و تعطیلات هم در پرورشگاه.
چطوری و از کجا میفهمه که هورکراکسس هم وجود داره که میشه روحو تقسیم کرد؟
موقعی از اسلاگهورن در مورد هورکراکسس ها سوال میکنه که یه ارشده ، و این یعنی تام یا سال ششم و یا هفتم بوده. پس جایی غیر از مدرسه و پرورشگاه نداشته.
اگه بگیم از کتابهای کتابخونه کمک گرفته،وقتی به اسلاگهورن میگه در حین مطالعه بهش بر خوردم ، اصلا درست نیست،چون غیر از کتابخونه جای دیگه ای نبوده که تام از اونجا استفاده کنه ، و اینکه همه میدونیم که کتابخونتر از هرمیون وجود نداره . پس حد اقل یک بار میتونسته هرمیون هم اون کتاب رو ببینه ( به طور اتفاقی یا از هر راه دیگه) ولی هرمیون هیچ اطلاعاتی درباره هوکراکسس ها نداره.
اگر هم بگیم کتاب رو بعد به قدرت رسیدن ولدمورت از کتابخونه بردن یا نابودش کردن باز هم اشتباهه ، چون هیچکس از حرفهایی که بین اسلاگهورن و تام رد و بدل شده بود خبر نداشت.حتی دامبلدور!!!
=====
2_5:سال پنجم که ولدمورت دنبال پیشگویی بود،چرا خودش این کارو نکرد؟ پیشگویی مربوط به ولدمورت و هری بود.پس باید یکی از این دو نفر پیشگویی رو بر میداشتن.خوب ولدمورت میتونست با آپارات (غیب وظاهر شدن) در اتاق پیشگویی ها ، به هدفش برسه. چون اونجا که محافظ یا کسی نبود که ولدمورت ازش بترسه. با فرض اینکه ولدمورت نمیتونسته به وزارتخونه بره ، پس چطوری مالفوی و بقیه ی مرگخوارها که تحت تعقیب بودن به وزارتخونه وارد شدن؟ در آخر هم که خود ولدمورت اومد و با دامبلدور جنگید. ؟؟؟!!!
_________________________________________________
6. مطالب جالب و قابل توجهی در مورد آلبوس دامبلدور :
1_6. چرا دامبلدور در زمانی که ولدمورت برای تدریس به هاگوارتز برمیگرده در حالی که :
روحشو تقسیم کرده بوده ;
گروه مرگخواران رو تشکیل داده بوده;
جنایت و قتل هم که انجام داده بوده ;
و در یک جمله قدرت طلبی و پلیدی و خباثت ولدمورت به همه ثابت شده بوده ، و در زمانی که ولدمورت به مراتب ضعیفتر از دامبلدور بوده ،
دامبلدور اونو مثل جادوگر گرینوالد از بین نمیبره ؟ ( نمیشه گفت از چهار تا مرگخواری که همراهیش کرده بودن میترسیده ، اونم دامبلدور)
این در حالیه که چند سال قبل از پیشگویی و تولد هری پاتر این اتفاق میفته.
پس نمیتونیم بگیم چون دامبلدور میدونسته که هری باید ولدمورتو از بین ببره ، بهترین فرصت برای کشتن ولدمورت رو از دست میده!!!
=====
2_6. وقتی دراکو چوب دستی دامبلدور رو میگیره ، دامبلدور خیلی راحت میتونست با جادوهای ذهنی چوب دستیشو پس بگیره و یا به دراکو صدمه ای وارد کنه.ولی هیچ کدوم از این کار ها رو نمیکنه. چرا؟
میتونیم بگیم چون ضعیف شده بوده به خاطر معجونی که خورده بوده، اگه این طور بود چطوری برای نگه داشتن هری نیرو داشت؟ یا نجات هری از دست اینفری ها؟!!!
خوب میتونیم بگیم که همه حواس و تمرکزش روی نگه داشتن هری بوده و چون ضعیف شده بوده نمیتونسته کار دیگه ای انجام بده ، ولی هری زیر شنل نامرئی بود و در ضمن چند لحظه تلاش برای ضربه زدن به دراکو به خاطر نجات جون خودش ، نه تنها به هیچکس حتی هری صدمه ای نمیزد ، بلکه میتونست مرگخوار ها رو هم از بین ببره.
اگر هم بگیم که با اسنیپ نقشه کشیده بوده و جزء برنامه بوده تا همه فکر کنن دامبلدور مرده که اشتباهه و دلایل رو در نکات قبلی گفتم.
_________________________________________________
اگه رولینگ توی کتاب 7 بخواد به این سوالا جواب بده فکر کنم از 1000 صفحه هم بیشتر شده باشه.

 

قبلی « بررسی اشکالات و ابهامات کتاب چهار ( زیر ذربین ) بررسی اشکالات و ابهامات کتاب یک ( زیر ذربین ) » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
هری پاتر6
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۱۴:۲۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۱۴:۲۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۷/۹
از:
پیام: 1
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
مرسی مقاله ÷.
میرم سر اصل مطلب:
وقتی هری بتونه این کارو بکنه ،پس دامبلدور هم حتما میتونسته به ذهن اسنیپ نفوذ کنه.( اگه میخواست):
شاید از اول که با هم پیمان ناگسستنی بسنتند اسنیپ بخاطر دوران کودکی بدی که داشت به دامبلدور گفته بود که نمیزاره به ذهنش نفوذ کنه تازه اگر هم در اون موقع که داشتند حمله میکردن به ذهن اسنیپ نفوذ میکرد یا اسنیپ به ذهن دامبلدور که باید سر یک کدومشون گیج میرفت دامبلدور که خدایی مریض بود. اسنیپم که وقتی هری داشت ذهن خونیش میکرد روی زمین افتاده بوده و عکس العملی نمیتونست انجام بده تا اینکه گفت :" کافیه ".
در مورد نتیجه ای که از حرفهات گرفتی ... دامبلدور هیچ وقت به اسنیپ اونطور که میگی اعتماد نکرده. اونو مدام زیر نظر داشته.

4-A. اسنیپ از همه فعالیت های محفل در سال 5 خبر داشت. میتونست خیلی راحت مکان محفل رو به ولدمورت لو بده و اونارو از بین ببره.پس چرا این کارو نکرد؟ :
اگر منظورت از اونا سیریوس و .. هست باید بگم که ولدمورت برای رسیدن به گوی پیشگویی و تحقق نقشه اش به اونا نیاز داشت. تازه محفل همچینم بی در و پیکر نبوده که.

5_A: چرا در سال پنجم محلول راستی واقعی رو به آمبریج خبیث نمیده تا هری توی دردسر بیفته؟
اسنیپ علاوه بر مرگخوار بودن از آزار و اذیت هری و حتی اخراج شدنش لذت میبرده. :
نیاز ولدمورت به هری.(گوی)

6-A. چرا در وزارتخانه اسنیپ به کمک لوسیس و بلاتریکس و بقیه مرگخوار ها نیومد؟
زدی به هدف. اما فکر کنم دلیلش رو به دامبلدور گفته اونم ولدمورت بده. یا اینکه وزارت جادو رو با چند نفر دیگه ( کارآگاهان ) رو میخواسته خبر کنه.

1_B: چرا در سال چهارم وقتی ایگور کارکاروف هشدار میده که علامت روی دستش داره نشون میده لرد سیاه برمیگرده ، اسنیپ اصلا احساس نگرانی نمیکنه؟ اسنیپ هم مثل کارکاروف قبلا مرگخوار بوده و بعد به لرد سیاه خیانت میکنه پس باید از برگشت ولدمورت می ترسیده. :
اون ترساشو وقتی با ولدمورت پیمان بست کرده بود. ولی ممکنه پنهان کرده باشه یا از قبل فهمیده بوده ( قبل از بقیه اون علامت رو دیده بوده )
2_B: اسنیپ به هر حال به ولدمورت خیانت کرده بوده ، پس مودی قلابی یا همون بارتی کرواچ پسر میتونست خیلی راحت اسنیپو بکشه.چرا اسنیپ کشته نشد؟
اسنیپ باهوش تر از بود که کرواچ پسر بتونه اونو از پای در بیاره تازه مودی خودش بخاطر خوردن اون دارو مشکوک بوده.
3_B: چرا اسنیپ ولدمورت رو لرد سیاه خطاب میکنه ، در حالی که فقط مرگخوار ها به این لقب ولدمورت رو صدا میکنن؟
حد اقل وقتی با هری تنها بود میتونست یه چیز دیگه مثل اسمشو نبر یا همون ولدمورت صداش بزنه.هری که نمیتونست جاسوس یا هر چیز دیگه ای که اسنیپ فکر میکرد باشه!!!
اولا اون از کلمه ی " ولدمورت " عصبانی میشد. دوما اون هنوز یک مرگخوار بوده فقط از ولدمورت روی برگردونده بود. اما اینکه چرا از کلمه ی اسمشو نبر استفاده نمیکرده باید بگم میخواسته بگه از اون نمیترسم.
4_B: چرا در سال پنجم مخصوصا به سیریوس نیش و کنایه می زد تا سیریوس از کوره در بره و از خونه بیاد بیرون که در آخر موفق شد و باعث شد سیریوس بمیره؟!!!
دوران تحصیلی او جواب خوبیه. نفرت اون از سیریوس و جنز به اندازه ی کافی بود که اونا رو تاحد زیادی به تمسخر بگیره.
5_B: در سال پنجم وقتی هری در دفتر آمبریج به اسنیپ فهموند که سیریوس در خطره و اسنیپ هم رفت و مطمئن شد که هری اشتباه میکنه و حتی احتمال رفتن هری رو به وزارتخونه توی ذهنش آورد، چرا هیچ کاری برای جلوگیری از رفتن هری نکرد ، با اینکه میتونست در مدت زمانی که بچه ها در جنگل در مورد رفتن تصمیم میگرفتن خودشو به اونا برسونه و حقیقتو بگه؟!!!
اولا اسنیپ نرفت وزارت خونه. دوما آمبریج چطور میتونسته اونو ول کنه. سوما از کجا میفهمید که اونا تو جنگلند ؟
6_B: چرا در وزارتخونه اسنیپ به کمک سیریوس و محفلی ها نیومد ؟
گفتم که حقیقتا دامبلدور متوجه حضور نداشتن اون میشده . احتمالا با هم قراری بستند یکی بره وزارت خونه که دامبلدور بهتر بوده یکی بره ... که احتمالا انتخاب اسنیپ عاقلانه تر بوده.

2_5: بحث سره این نیست که اونا تحت تعقیب بودن بحث سر این بود که وزارت خونه ( کاراگاه ها ) نفهمند که ولدمورت زنده س . البته اینکه خودش پیشگویی رو نگرفت باید بگم که ریسک نکرد و کار به این راحتی ( گرفتن اون از هری ) رو به مرگخوارهاش واگذار کرد. اما در آخر هم مجبور شد خودش دستبکار بشه ( نزدیک محل خروج وزارت جادو نه داخل وزارت ) که با دامبلدور روبه رو شد.
2_6: هدف دامبلدور کمک به مالفوی بود. اون نمیخواست مالفوی رو بکشه یا مصدوم کنه. اون میخواست خود مالفوی تسلیم بشه . چرا که اگر میخواست تا حالا اونو گرفته بود. قبل از حمله ی مرگخوارها.چند لحظه تلاش برای ضربه زدن به دراکو به خاطر نجات جون خودش ، نه تنها به هیچکس حتی هری صدمه ای نمیزد ، بلکه میتونست مرگخوار ها رو هم از بین ببره اما اون ضعیف بود . اگر هم از مالفوی چوب دستیش رو میگرفت کی با مرگخوارها که صدای بالا اومدنشون می اومد میجنگید. اونم + نگه داشتن هری در اون حال. اینم بگم که من نظر خوبی در مورد اسنیپ ندارم.

1. اسنیپ قدرت سوم یا همون قطب سوم داستانه. چرا؟
من . مطمئن نیستم.
. اسنیپ طرف دامبلدوره و در موقع گفتن آوادا کداورا در ذهنش یه طلسم دیگرو گفته. ولی هر کسی از اون ارتفاع از بالای برج بیفته چه جادوگر باشه ، چه نباشه میمیره چه برسه به مرد کهنسالی مثل دامبلدور. اگه واقعا اسنیپ نمیخواسته دامبلدور بمیره میتونست یه طلسم دیگه ای رو در ذهنش بگه. در ضمن آواداکداورا که قربانی رو پرتاب نمیکنه ، بلکه خیلی آرام و بی سرو صدا میکشه.
شرمنده. ولدمورت از این در وزارت خونه استفاده کرد که به مجسمه خورد و یک گوشش پرید. درضمن اگه اینطوری بوده که دامبلدور میتونسته به هری بگه که اینطوری هم میشه . میشه بدون اشتراک گفتار ذهنی با زبانی هم میشه اعمال جادو کرد. تازه بدون گفتن جادو که ولدمورت راحتتر میتونسته با دامبلدور مبارزه کنه چرا با صدای بلاند از جاده استفاده میکرده.
pendar mohajeri
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۱۳:۵۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۱۳:۵۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۱۴
از: دارقوز آباد !
پیام: 916
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
ايول . مقاله ي خوبي بود .
dadash farzin
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۱۳:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۱۳:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۱/۱۸
از: دره گودریک
پیام: 42
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
درسته که دامبلدور به هری گفته که به این دلیل به
اسنیپ اعتماد کردم که ابراز پشیمونی کرده ولی
حتما دلیل دیگه ای داشته که به هری نگفته و تو
کتاب بعد معلوم میشه و این ربطی به ناتوانی رولینگ
نداره
A_M_IT2005
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۳:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۳:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۰/۱۹
از: کافه هاگزهد
پیام: 514
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
با تشکر از همه دوستان
اول اینو بگم که من این مقاله رو توی تاپیک تالار اسرار زدم که اونجا بحث بشه. ولی قفل شد.
این مقاله رو به عنوان نظرات من نگاه نکنین ، بلکه اینا رو یه نوع سوال بدونین.
نظر چند نفر منو قانع کرد.
فقط یه سوال :
میشه بگین هاگرید توی کدوم فصل میگه که جر و بحث دامبی و اسنیپ رو شنیده ؟
من اصلا چنین چیزی یادم نمیاد.
کتابم که فرصت ندارم دوباره ....
salar
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۰:۱۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۳ ۰:۱۸
عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۵
از:
پیام: 5
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
سلام ابرفورث جان. من خیلی کمتر نظز میدم ولی حالا دوست دارم به بیشتر سوالات جواب بدم. فقط امیدوارم حوصله ات سر نره...
خوب همونجور که گفتی من هم به ترتیب و شماره سوالهات جوابتو میدم:
1. خوب تو که داداشتو بیشتر میشناسی اما باید بدونی به نظر من دامبلدور تو این داستان یک اسطوره است و مطمئن باش که برای اعتماد به اسنیپ دلیلی والاتر از اینها داره که خوب طبق قائده مونده برای کتاب هفتم... دلایلی که تو کتاب مطرح میشه بیشتر برای از سر باز کردن هریه...
2. چفت شدگی یک جادوی ذهنیه و خود رولینگ هم مکرر در جلسات تمرین هری از زبان اسنیپ به این اشاره میکنه که تنها راه جلوگیری از این طلسم قدرت ذهنیه که بتونه این طلسم رو پس بزنه. در ضمن در جاهای مختلف کتاب از جمله از زبان لوپین به این اشاره میشه که اسنیپ بعد دامبلدور بهترین چفت کننده است. درضمن اینم در نظر بگیر که دامبلدور در عین هوش و علم آدم با ادبیه و هیچوقت به خودش اجازه نمیده که به زور وارد ذهن کسی بشه. تازه یه این هم توجه کن که حتی لرد ولدمورت هم نتونسته به ذهن اسنیپ نفوذ کنه...
3.
A-1. اشتباه نکن اسنیپ به این خاطر با کوییریل مخالفت میکنه چون نمیدونسته که ولدمورت تو وجودشه و داشته با کسی مخالفت میکرده که از نظر اسنیپ لایق داشتن اون سنگ نبوده. درضمن اون موقع اسنیپ در خدمت دامبلدور بوده و کار دیگه ای نمیتونسته بکنه.
A-2. من در این قسمت باهات موافقم. اما مطمئن باش اگه اسنیپ اجازه داشت حتما واسه خودشیرینی هم که شده هری رو می کشت. ولی اون مطمئن نبود که ولدمورت برمیگرده.
A-3. در سال سوم اگه لوپین رو می کشت دیگه نه تنها تو هاگوارتز بلکه تو جامعه جادوگری هم دیگه جایی نداشت.
A-4. تو کتاب صراحتا گفته شده که فقط رازدار محفل که همون دامبلدوره میتونه جای اون رو لو بده. این یه جادوی قدیمیه.
A-5. اینم واضحه چون اسنیپ در سال پنجم یک جاسوس 2جانیه یه نظر میرسه. در صوذتی که من میگم که اون یکی از باوفاترین اعضای محفله (دلایلم رو بعدا میارم). و اون باید به محفل کمک کنه حتی اگر مجبور بشه به هری کمک کنه. چون مصالح محفل از تمایلات شخصی مهمتره.
A-6. چون به قول یکی از دوستان اونوقت یکی از جبهه ها رو برای همیشه از دست میداد.
B
B-1. چون همونطور که در ادامه دیدیم اون یکسری از پل های پشت سرش رو واسه برگشت گذاشته بود. حتی تا اونجایی که میتونست وقتی همه مرگخوارها احضار شده بودند تاخیر کنه و چند ساعت بعد بره پیش ولدمورت. تازه اون در هر حال تحت حمایت دامبلدور بود.
B-2. چون کراوچ تا زمانی که مطمئن نشده بود که ولدمورت برگشته نمیتونست چهره خودش رو نشوم بده چون اونوقت نقشه اربابش به هم میخورد.
B-3. به نظر من این به خاطر غرور خاص اسنیپ و احترام ناخودآگاهیه که در درونش برای قدرت ولدمورت قائله...
B-4. جواب دامبلدور رو یادم نیست اما به نظر من این برمیگرده به کینه شتری اسنیپ. اون مستقیم باعث مرگ سیریوس نشد اما به هدفش رسید.
B-5. اولا که وقتی میگه احتمال رفتن هری رو میده داره توجیه میکنه. بعدم از کجا میدونست که بچه ها تو جنگلن و دارن چیکار میکنن؟
B-6. برو به A-6.
B-7. اسنیپ اگه این کار رو میکرد دیگه نمیتونست به طرف ولدمورت برگرده. در ضمن به نظر من اصل قرار نبوده از ورود مرگخوارها جلوگیری بشه.
B-8. این جوابتو که البته توی کتاب هم هست لوپین عزیز داده. نظر منم همونه.
نتایج:
-1 در این مورد که اسنیپ قطب سومه کاملا موافقم اما این قطب سوم کاملا در کنار سپاه نیکی قرار داره.
2 - ببین با اینکه من اصرار دارم اسنیپ طرف محفله اما اصلا قرار نبوده که اون ورد دیگه ای جز آوداکداورا رو استفاده کنه. چون به نظر من قرار دامبلدور و اسنیپ همین بوده.
-3 و من با این نظرت شدیدا مخالفم. و توی قسمت دامبلدور برات توضیح میدم.
4 کراوچ پسر:
توی داستان هم اشاره میشه. مودی یه قوطی کتابی مشروب داره که همیشه از اون نوشیدنی میخوره. خوب مودی قلابی هم به جای نوشیدنی معجون مرکب پیچیده میخورده.
5
- 5.1این یکی از مبهمات داستانه اما همچین نکته ای نیست که بخواد نویسنده ای مثل ذولینگ رو گیر بندازه.
- 5.2جادوگرا هرجا که بخوان نمیتونن غیب و ظاهر بشن. اینو آقای ویزلی به هری میگه. تازه همونجور هم که اوایل داستان دادرسی هری تو سال پنجم اشاره میشه همه اول توی تالار اصلی وزارتخونه ظاهر میشن و به طور عادی به سر کار میرن. تازه جایی مهم و سری مثل اتاق پیشگویی به بهترین شکل در طول روز محافظت میشه. در ضمن این رو هم فراموش نکن: ولدمورت تا اونجایی که امکان داشت نمیخواست بازگشتشو علنی کنه. اما وقتی از مرگخوارهاش نا امید شد خودش اومد که کارشو انجام بده که با دامبلدور برخورد کرد.
6
6.1- ببین مردم حتی اگه جادوگر باشن و حتی اگه کسی مثل دامبلدور باشن نمیتونن کسی رو بدون مدرک و محاکمه بکشن. حتی اگه اون شخص ولدمورت باشه. زمانی که ولدمورت میاد پیش دامبلدور، هنوز دامبلدور نمیدونسته که روحش رو تقسیم کرده. بعدم به صورت کلی از مرگخوارها خبر داشته اما خوب مدرکی از اونا نداشته. و نمیتونسته همینجوری ییهو ولدمورت رو وبکشه. تازه دامبلدور خودش هم میگه که همیشه به نبوغ و هوش تام احترام میذاشته و همواره امیدوار بوده که اون آدم بشه...!!
6.2 – دامبلدور نمیخواست به دراکو صدمه بزنه چون به هرحال اون یه بچه بود و همونطور که دیدید امکان نداشت بتونه کسی رو بکشه. اون میخواست دراکو رو به راه بیاره اما نشد. در ضمن با سابقه ای که دامبلدور از هری سراغ داشت اگه میذاشت که فعالیت بکنه حتما یه بلایی به سر خودش می آورد. ببین هری هرچقدر هم که توانا باشه اما بازهم بچه است و در مواجهه با چندتا مرگ خوار بی رحم نمیتونه از پس خودش بر بیاد. اگه دیدین توی اتاق پیشگویی هم تونست باهاشون مقابله کنه چون اونها دستور داشتن به اون آسیبی نرسونن و محدودیت داشتن.
اما در آخر باید بگم به نظر من مرگ دامبلدور به دست اسنیپ کاملا نقشه خود دامبلدور بوده. دامبلدور همه کارهاش رو از روی منطق و عقل انجام میده. این اواخر اون ضعیف شده بود. به نظر من جوانب رو بررسی کرده و دیده که مرگش برای محفل از زنده بودنش مفیدتره. پس میاد نقشه میکشه که اسنیپ اون رو بکشه تا بتونه به ولدمورت نزدیک تر بشه. اسنیپ هم قبول نمیکنه اما همونجور که هاگرید میگه کار به جایی میرسه که بینشون جروبحث میشه و دامبلدور اون رو مجبور میکنه که این کار رو بکنه. اگه توجه کرده باشین همونطور که بالا گفتم اسنیپ اونقدر خودخواه هست که اگه میتونست هری رو بکشه حتما این کار رو میکرد چون شاید اولش لرد سیاه کمی ناراحت بشه اما کم کم از نابودی دشمن بزرگش خوشحال میشه و پاداش بزرگی نصیب اسنیپ میشه. اما اگه توجه کرده باشیم اسنیپ تا آخرین لحظه برخوردش با هری و در حین مبارزه هم داره به اون چیزی رو آموزش میده و بهش یادآوری میکنه که باید دهن گندشو ببنده و با ذهنش طلسم ها رو اجرا کنه...
شایدم من اشتباه کنم اما به نظر من در آخر داستان با تمام تنفری که هممون از اسنیپ برای ظلم هایی که به هری و پدر مادرش کرده، باز هم کار به جایی میرسه که اون رو در دلمون تحسین کنیم. یه چهره منفور اما دوست داشتنی!!!
bnooshin_66
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۶:۵۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۶:۵۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۱۵
از:
پیام: 119
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
خوب بود به بعضي از سوالا جواب مي داد
shaparak
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۶:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۶:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۲
از: آنجا که شاپرکها هنوز پرواز می کنند
پیام: 14
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
به نظر من این اصلا دلیل مسخره ای نیست. در ضمن از کجا معلوم این فقط دلیلی باشه که دامبلدور به هری گفته که مجبور نشه حقیقتو بهش بگه. و شاید تو کتاب7 رولینگ مشخص کنه که دلیل اصلی اعتماد دامبلدور به اسنیپ چی بوده!!!!!!!!!!!
msalamih
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۵:۵۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۵:۵۳
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۱/۱۰
از:
پیام: 2
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
سلام و مرسی از مقالت...
در مورد اسنیپ یه مقاله من نوشتم اما متاسفانه نمی دونم چرا هیچوقت رو سایت نیومد منم دیگه حوصله نداشتم اون همه مطلب و دوباره تایپ کنم. بهرحال... به نظر من دلد اعتماد بیش از حد دامبلدور به اسنیپ به خاطر "پیوند ناگسستنی" بین اون و دامبلدور می تونه باشه. اما اینکه انگیزه این کار چی بوده خیلی مفصله که اگه خدا یاری کنه مقالشو دوباره می نویسم.
لرد البوس
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۵:۳۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۵:۳۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۲/۱
از:
پیام: 6
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
اول می خواهم از مقالت تشکر کنم چون جالب بود
بعد می خواستم بگم که منم مثل بقیه با بعضی از اونا مخالفم که جواب اش را توی نظر ها خوندم و دیگه لازم ندیدم که همون ها را تکرار کنم
یه چیز دیگر :رولینگ اگه بخواد به همه ی این سوالات جواب بده می تونه توی یک فصل 50 صفحه ای جواب بده که قطعآ جواب هم میده ولی به هر حال مقالهی جالبی بود و من ازت متشکرم
miss.zolo
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۳:۵۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۲ ۱۳:۵۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۱۰
از: گودریک هالو
پیام: 313
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
خیلی خوب بود ممنون از زحمتی که کشیدی
2007
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۲۱:۵۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۲۱:۵۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۷/۱۰
از: كنار بر بچ مرگ خوار
پیام: 789
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
خب حرفات اشکالات زیادی داره مثلا ممکنه که دامبلدور گفته اسنیپ با هری بد رفتار کنه تا ولدمورن شک نکنه و .....
role
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۸:۲۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۸:۲۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۱/۲۴
از:
پیام: 486
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
مطالبی که اماده کردی جالب بود. همش رو خوندم.در مورد بعضی ها باهات موافقم و در مود بعضی نه:
در مورد سوال A-4باید بگم تنها راز دار میتونه مکان محفل رو بروز بده که اون کسی نیست جز دامبلدور.وگرنه چه دلیلی داره که وقتی در کتاب 5 هری رو به قرار گاه میبرن باید نوشته دست خط دامبلدور باشه که مکان محفل رو گفته؟میتونست لوپین یا هر کس دیگه ای روی کاغذ محل محفل رو میگفت.یا در گوش هری میگفتن.یا در مورد مرگ پدر و مادر هری همه فکر میکردند که سیریوس راز داره برای همین همه فکر میکردن اون خیانت کرده و لو داده.تنها سیریوس میدونست که راز دار عوض شده و حالا پیتره .برای همین دنبال پیتر میگشت چون میدونست کار اونه نه کس دیگه.اگه هر کسی میتونست بگه سیریوس چرا به لوپین شک نکرد؟
در مورد سوالB-4 باید بگم من با دامبلدور موافقم.سیریوس اونقدر عاقل بود که این نیش و کنایه هایه خاله زنکی اراده اش رو ازش بگیره!
در مورد سوال 2-5 با هات موافقم.در مورد اینکه چه طور تو روز روشن این همه مرگ خوار رفتن سازمان اسرار و همه کارکنان غیب شده بودند؟ولدمرت هم همون طور میتونست بره.یا اصلا معجون مرکب مصرف میکرد!
در مورد سوال2-6 نمیدونم چی بگم.تو کتاب 5 دیدیم هری بدون اینکه چوب دستی دستش باشه تو فصل 1 لوموس رو اجرا کرد.ایا دامبلدور از هری کمتره که نتونسته این کار رو بکنه؟
amir_keivan2009
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۷:۴۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۷:۵۹
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۷
از: محفل ققنوس
پیام: 604
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
چطور ممکنه اسنیپ از طلسمی که مرگخوارها به کار برده بودن تا کسی بالای برج نیاد ، و حتی مک گنوگال و لوپین نمیتونستن از طلسم رد بشن ، فقط اسنیپ تونست رد بشه ؟

این جواب سؤالت:
اون یک متانه بوده که تنها کسانی که علامت شوم بر روی دستشان داغ زده شده میتونن ازش رد بشن مگه اسنیپ قبلا مرگخوار نبوده پس این علامتو داشته و مانعم طوری نبوده که بگه این واقعا مرگخواره یا نه. پس اسنی تونسته رد بشه اما مک گونگال و لوپین چون علامت شومو نداشتن رو دستشون نمیتونن ازش رد بشن.
حالا دلیل این پاسخ: دلیل این پاسخ این هست که چون یک مرگخوار این مانعو به وجود آورده 100% میدونسته مرگخوارا به غیر از علامت شوم برتری دیگه ای ندارن. پس مطمئنا این دلیل درسته

و اما این نظریه:
اگر هم بگیم که با اسنیپ نقشه کشیده بوده و جزء برنامه بوده تا همه فکر کنن دامبلدور مرده که اشتباهه و دلایل رو در نکات قبلی گفتم:
خب من دلیلی دارم که میگه اسنیپ و دامبلدور واقعا نقشه کشیدن:
در کتاب 6 هاگرید میگه شنیده که دامبلدور و اسنیپ داشتن با هم جر و بحث میکردن من حدس میزنم این جر و بحث سر همین قضیه بوده باشه یعنی اسنیپ نمیخواسته اینکارو بکنه ولی دامبلدور مجبورش کرده تا بتونه از این راه اسنیپو به مرگخوارا نزدیک تر کنه. پس میشه گفت جزء برنامه هایی بوده که از قبل پیش بینی شده بوده چون همونطور که گفتی دامبلدور میتونست دراکو رو بلافاصله بیهوش کنه و نیروش اونقدر کم نشده بود که نتونه پس منتظر اسنیپ شده بود.
در ضمن یه دلیل دیگه که نشون میده این حدس درسته:
چرا دامبلدور نمیزاره هری از معجون بخوره؟؟ معلومه که میدونسته اون معجون تضعیف کننده است ولی به خاطر نقشه از اون خورده شایدم میدونسته اون قاب آویز تقلبیه ولی باز هم اینکارو کرده
یه فکر دیگه هم دارم راجع به اون معجون:
شاید راه دیگه اینکه اون معجونو نخوریم داغ زدن علامت شوم بر روی سطح معجون بوده لرد مطمئنا نمیخواسته هر دفعه انقدر ضعیف بشه برای استفاده از جان پیچ پس شاید این باشه. و شاید ر.ا.ب(ریگولوس آلفردو بلک) این قضیه رو فهمیده و به همین دلیل از مرگخواری کناره گیری کرده و شاید به همین دلیل کشته شده. و به همین دلیل تونسته اون قاب آویزو بدزده چون مطمئنا ریگولوس بلد بوده چگونه علامت شومو داغ بزنه
البته اینم یه نظریه است که ثابت نشده و منتظرم تا توی کتاب 7 ثابت یا رد بشه
فاطمه خانوم
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۶:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۶:۰۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۷/۲۵
از: ناکجا اباد
پیام: 173
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
خیلی جالب بود به خصوص در باره ی اسنیپ!!!!!!!
azarakhsh
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۵:۴۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۵:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۵/۳/۲۷
از: جايي كه عشق , غم رو در اعماق زمين دفن مي كند
پیام: 27
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
سلام بعد از مدت ها اومدم
خوب مقاله ی جالبی بود دست نویسنده درد نکنه
imani
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۳:۳۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۳:۴۲
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۱/۲۸
از:
پیام: 1
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
در مورد 4 مودی همیشه معجون تغییره شکل همراهش بود و هر وقت احساس میکرد در حاله تغییره از اون میخورد.تو فیلمش هم این موضوع معلومه
A_M_IT2005
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۴:۰۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۴:۰۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۱۰/۱۹
از: کافه هاگزهد
پیام: 514
 Re: بررسی نکات مبهم شش سال تحصیلی هری پاتر
بازم میگم لطفا همه مقاله رو بخونین ، بعد نظر بدین.
اینم ذکر کنین که به کدوم قسمت مقاله جواب میدین.
مثلا دلیل اعتماد دامبلدور به اسنیپ

با تشکر
ابرفورث

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.