نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
این مقاله با ترجمه من و ویراستاری دوست عزیزم تانکس تهیه شده 
Picture taken from nasubionna.net
پروفسور کویرنیوس کوییرل Professor Quirinus Quirrell
او تا سال 1992 استاد دفاع در برابر جادوی سیاه بود. او یک سال تحصیلی تمام را مرخصی گرفت و به آلبانی رفت تا تجربه دست اول در مقابله با موجودات سیاه و جادوی سیاه کسب کند. کوییرل در آن جا با ولدمورت رو به رو شد و لرد مولدمورت نظر او را نسبت به جادوی سیاه تغییر داد. او برای مدت طولانی اسیر ولدمورت بود ولی به اعتراف خودش، او اغلب در جهت جلب رضایت اربابش شکست می خورد. احتمالا به خاطر همین شکست های پی در پی بود که بعد از بازگشت از آلبانی ، همیشه نگران و ترسو به نظر می رسید. به گفته هاگرید، کوییرل از همه حتی دانش آموزان هم ترس داشت.
ولی در واقع او فقط وانمود می کرد که لکنت زبان دارد. با این روش می توانست خود را بی خطر جلوه دهد تا هیچ کس به او برای پناه دادن به ولدمورت مظنون نشود. زمانی که دامبلدور در تالار، سنگ جادو را در آیینه آرزوها مخفی کرد، کوییرل به هری گفت: در کنار اسنیپ « کی به پ...پ...پروفسور کوییرل...م...م..مظلوم و ل...ل...لکنت زبون شک می کنه...» بعد از آن او لکنتش را به کل از دست داد!
بعد از اینکه کوییرل در دزدین سنگ جادو شکست خورد، لرد سیاه تصمیم گرفت که شخصا بدن او را تصرف کند تا به صورت خشن تر بتواند کار های وی را تحت نظر داشته باشد. او عمامه بنفش رنگی به سر می بست تا صورت ولدمورت را که در پشت سرش بود مخفی کند. بعد از شکست کوییرل، ولدمورت بدن او را ترک کرد و او بعد از مدت کوتاهی مرد.
کویرنیوس کوییرل
اسم: این اسم در کارت های مبادله ای آمده است، که بنا به گفته ویزارد آف کوست از رولینگ نقل قول شده است. اما این اسم به طور قطعی درست نیست.
مو: زیر عمامه اش پنهان شده؛ جایی که صورت ولدمورت است مویی ندارد.
چشم: یکی از چشم هایش انقباض ناگهانی دارد
صدا: مِن و مِن می کند. لکنت زبان دارد
ویژگی خاص: رنگ پریده و نگران، سریع الغش !!!، و خب یک سر دیگر پشت سرش دارد!
سن: جوان
تخصص: دفاع در برابر جادوی سیاه
علاقمندی ها: ؟
تصاویر غلط درباره کوییرل
بعضی از افراد تصور اشتباهی از شخصیت کوییرل دارند. این به خاطر عدم تطابق فیلم اول با کتاب است.
هری مرگ کوییرل را در کتاب ندید ولی در فیلم چنین چیزی را مشاهده کرد. اگر او مرگ کوییرل را دیده بود باید در کتاب سه تسترال ها را می دید ولی چنین چیزی بر خلاف کتاب هاست.
ولدمورت بدن کوییرل را بعد از آشنایی هری با کوییرل در پاتیل درز دار تصرف کرد بنابراین کوییرل با هری دست داد و دچار بیماری نشد. ولی در فیلم کوییرل قبل از آشنایی با هری عمامه به سر دارد و از دست دادن با هری خودداری می کند. این نیز اشتباه است.
سال تحصیلی که کوییرل مرخصی گرفت، سال قبل از ورود هری به مدرسه نبود. توضیحات بیشتر در مقاله زیر آمده است.
کوییرل در فیلم
ایان هارت نقش پروفسور کوییرل را در فیلم اول بازی کرد. پایان فیلم را برای جذابیت بیشتر تغییر داده اند. اما این تغییرات باعث شده که قوانین ساده رولینگ رعایت نشود. به طور مثال ما در فیلم می بینیم که کوییرل به طرف هری پرواز می کند!
غیبت کوییرل از هاگوارتز
نوشته Melissa Erin Friedline
دقیقا در چه سالی سفر به دور دنیای کوییرل به وقوع پیوست؟ اغلب طرفداران فکر می کنند که سال قبل از سال تحصیلی 92-1991 او به این سفر رفت. ولی به نظر من این اشتباه است.
هنگامی که هری با هاگرید به کوچه دیاگون رفتند تا وسائل مدرسه را خریداری کنند، با کوییرل ملاقات کردند و هری از هاگرید پرسید که آیا او همیشه اینقدر مضطرب به نظر می رسد و هاگرید جواب داد:
« اوه آره. طفلکی، خیلی با استعداده. تا وقتی که از کتابا درس می خوند و درس می داد حالش خوب بود ها ولی یه دفه تصمیم گرفت که به یه سفر دو دنیا بره تا تجربه دسته اول یاد بگیره...می گن که عده ای از خوناشام ها رو تو جنگل سیاه دیده... با یه عجوزه هم تو یه دردسر بدی افتاده... بعد از اون هیچ وقت مثل قبل نبود. از دانش آموزا می ترسه، حتی از کلاساش هم ترس داره... »
خب. حالا اگر من فقط بخوام از همین تکه کلام چیزی را استنباط کنم باید بگویم که سال تحصیلی 92-1991 حداقل چهارمین سال بعد از بازگشت کوییرل از سفرش بود. توضیحات را در زیر دادم:
1. تا زمانی که کوییرل از کتاب ها درس می داده حالش خوب بود. پس این میشه سال اول، البته ممکنه حالش بیشتر از یک سال " خوب " بوده باشه.
2. کوییرل این سال رو مرخصی می گیره. این همون زمانیه که با ولدمورت آشنا میشه و اونو با خودش می برد.
3. هاگرید میگه بعد از اون هیچ وقت مثل قبل نبود. از دانش آموزا می ترسه، حتی از کلاساش هم ترس داره، این سال سوم است یعنی سال قبل از ورود هری به هاگوارتز. البته باز هم ممکنه که این بیشتر از یک سال بوده.
4. سال تحصیلی سنگ جادو چهارمین سال کوییرل هست.
در کتاب نیز مدارکی هست که این گقته من رو تایید می کند. دامبلدور به کوییرل خوشآمد نمی گوید، چون اگه سال پیش غیبت کرده بود دامبلدور در سخنرانیش به این موضوع اشاره می کرد. همچنین پرسی به هری می گوید که اسنیپ دنبال " کلاس کوییرل " هست و نمی گوید که اسنیپ به دنبال " کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه " است، که به نظر من اگر کس دیگری سال پیش کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه را درس می داد، باید گفته دوم را بکار می برد.
در فصل 17 وقتی کوییرل از گذشته خود حرف می زند می گوید که:« وقتی که داشتم به دور دنیا سفر می کردم باهاش آشنا شدم. اون زمان من یه جوان نادان بودم. پر از افکار مسخره درباره خوبی و بدی...ولی لرد ولدمورت بهم نشون داد که من چقدر در اشتباه بودم...بعد از اون من به عنوان یه خدمتکار مخلص در خدمتش بودم اگرچه اغلب اوقات نا امیدش می کنم...»
در این سخن او اشاره به " سال گذشته " نمی کنه. براستی که این حرف او به نظر می رسد بیش از یک سال پیش اتفاق افتاده. « اون زمان من یه جوان نادانی بودم» نشان دهنده این است که او هنوز جوان است ولی مدت طولانی از این وقایع می گذرد.
با این حال گفته هاگرید از همه با معنی تر است. هاگرید می گوید که او از دانش آموزان و درس خودش هم ترس دارد. اما اگر او سال قبل از ورود هری غیبت کرده بود پس تابستان آن سال بازگشته بود پس چگونه می توانست که با دانش آموزان ارتباط برقرار کند یا زمان داشته باشد که از درس خود بترسد؟
همچنین اگر کوییرل سال قبل از ورود هری بازگشته بود من از هاگرید توقع ندارم که وقتی درباره ترس کوییرل صحبت می کند این قدر بی خیال باشد. دوباره حرفش را بخوانید. او چیزی شبیه به این نمی گوید :« طفلکی، همین یه ماه پیش از سفر برگشته و الان لکنت زبون داره. امیدوارم که امسال حالش خوب بشه تا بتونه درس بده »
خیر، هاگرید لکنت زبان داشتن کوییرل را پذیرفته و آن را قسمتی از شخصیت کوییرل می داند و نه یک تغییر اخیر. وقتی هری از او می پرسد که آیا او همیشه این طوری رفتار می کند هاگرید بدون هیچ تاملی جواب می ده « اوه آره »
و بعد از این قضیه شایعات پیش می آید. « می گن که عده ای از خوناشام ها رو تو جنگل سیاه دیده ». منظور از « می گن » معمولا "همه می گن" است. معمولا این شایعات زمان طولانی می کشد تا برای همه جا بیافتد. پس اگه کوییرل تابستان همین سال برگشته چطوری این شایعات شهره عام و خاص شده؟ بنابراین این وضعیت او یک سال یا بیشتر ادامه داشته. همچنین اغلب دانش آموزان می گفتند که کلاس هایش بوی سیر می دهد بنابراین او کلاس هایی قبل از ورود هری در هاگوارتز داشته است.
خلاصه کلام اینکه سالی که کوییرل به سفر دور دنیایش رفت سال قبل از ورود هری به هاگوارتز نبود و این اتفاق چندین سال پیش رخ داده است.
پس از کجا مطمئن شویم که این اتفاق افتاد؟ فقط از یک جا و آن سخن ولدمورت در فصل 33 کتاب جام آتش است:
« سپس...چهار سال پیش...اتفاقی پیش اومد که فکر کردم برگشتنم قطعیه. »
منظور ولدمورت از این « اتفاق » چیه؟ او هم به کوییرل اشاره می کند و هم به سنگ جادو. آیا منظور او پیدا کردن کوییرل است یا سنگ جادو؟ در ادامه می گوید: « ولی نقشه ام نگرفت. من نتونستم سنگ جادو رو بدزدم و زندگی جادودانه بدست بیارم » پس بنا به این گفته منظور ولدمورت پیدا کردن سنگ جادو بوده و نه کوییرل. بنابراین حتی مدارک موجود در «جام آتش» نیز با «سنگ جادو» تناقضی ندارند و این دلیل اثبات گفته های من است.
Picture taken from nasubionna.net
پروفسور کویرنیوس کوییرل Professor Quirinus Quirrell
او تا سال 1992 استاد دفاع در برابر جادوی سیاه بود. او یک سال تحصیلی تمام را مرخصی گرفت و به آلبانی رفت تا تجربه دست اول در مقابله با موجودات سیاه و جادوی سیاه کسب کند. کوییرل در آن جا با ولدمورت رو به رو شد و لرد مولدمورت نظر او را نسبت به جادوی سیاه تغییر داد. او برای مدت طولانی اسیر ولدمورت بود ولی به اعتراف خودش، او اغلب در جهت جلب رضایت اربابش شکست می خورد. احتمالا به خاطر همین شکست های پی در پی بود که بعد از بازگشت از آلبانی ، همیشه نگران و ترسو به نظر می رسید. به گفته هاگرید، کوییرل از همه حتی دانش آموزان هم ترس داشت.
ولی در واقع او فقط وانمود می کرد که لکنت زبان دارد. با این روش می توانست خود را بی خطر جلوه دهد تا هیچ کس به او برای پناه دادن به ولدمورت مظنون نشود. زمانی که دامبلدور در تالار، سنگ جادو را در آیینه آرزوها مخفی کرد، کوییرل به هری گفت: در کنار اسنیپ « کی به پ...پ...پروفسور کوییرل...م...م..مظلوم و ل...ل...لکنت زبون شک می کنه...» بعد از آن او لکنتش را به کل از دست داد!
بعد از اینکه کوییرل در دزدین سنگ جادو شکست خورد، لرد سیاه تصمیم گرفت که شخصا بدن او را تصرف کند تا به صورت خشن تر بتواند کار های وی را تحت نظر داشته باشد. او عمامه بنفش رنگی به سر می بست تا صورت ولدمورت را که در پشت سرش بود مخفی کند. بعد از شکست کوییرل، ولدمورت بدن او را ترک کرد و او بعد از مدت کوتاهی مرد.
کویرنیوس کوییرل
اسم: این اسم در کارت های مبادله ای آمده است، که بنا به گفته ویزارد آف کوست از رولینگ نقل قول شده است. اما این اسم به طور قطعی درست نیست.
مو: زیر عمامه اش پنهان شده؛ جایی که صورت ولدمورت است مویی ندارد.
چشم: یکی از چشم هایش انقباض ناگهانی دارد
صدا: مِن و مِن می کند. لکنت زبان دارد
ویژگی خاص: رنگ پریده و نگران، سریع الغش !!!، و خب یک سر دیگر پشت سرش دارد!
سن: جوان
تخصص: دفاع در برابر جادوی سیاه
علاقمندی ها: ؟
تصاویر غلط درباره کوییرل
بعضی از افراد تصور اشتباهی از شخصیت کوییرل دارند. این به خاطر عدم تطابق فیلم اول با کتاب است.
هری مرگ کوییرل را در کتاب ندید ولی در فیلم چنین چیزی را مشاهده کرد. اگر او مرگ کوییرل را دیده بود باید در کتاب سه تسترال ها را می دید ولی چنین چیزی بر خلاف کتاب هاست.
ولدمورت بدن کوییرل را بعد از آشنایی هری با کوییرل در پاتیل درز دار تصرف کرد بنابراین کوییرل با هری دست داد و دچار بیماری نشد. ولی در فیلم کوییرل قبل از آشنایی با هری عمامه به سر دارد و از دست دادن با هری خودداری می کند. این نیز اشتباه است.
سال تحصیلی که کوییرل مرخصی گرفت، سال قبل از ورود هری به مدرسه نبود. توضیحات بیشتر در مقاله زیر آمده است.
کوییرل در فیلم
ایان هارت نقش پروفسور کوییرل را در فیلم اول بازی کرد. پایان فیلم را برای جذابیت بیشتر تغییر داده اند. اما این تغییرات باعث شده که قوانین ساده رولینگ رعایت نشود. به طور مثال ما در فیلم می بینیم که کوییرل به طرف هری پرواز می کند!
غیبت کوییرل از هاگوارتز
نوشته Melissa Erin Friedline
دقیقا در چه سالی سفر به دور دنیای کوییرل به وقوع پیوست؟ اغلب طرفداران فکر می کنند که سال قبل از سال تحصیلی 92-1991 او به این سفر رفت. ولی به نظر من این اشتباه است.
هنگامی که هری با هاگرید به کوچه دیاگون رفتند تا وسائل مدرسه را خریداری کنند، با کوییرل ملاقات کردند و هری از هاگرید پرسید که آیا او همیشه اینقدر مضطرب به نظر می رسد و هاگرید جواب داد:
« اوه آره. طفلکی، خیلی با استعداده. تا وقتی که از کتابا درس می خوند و درس می داد حالش خوب بود ها ولی یه دفه تصمیم گرفت که به یه سفر دو دنیا بره تا تجربه دسته اول یاد بگیره...می گن که عده ای از خوناشام ها رو تو جنگل سیاه دیده... با یه عجوزه هم تو یه دردسر بدی افتاده... بعد از اون هیچ وقت مثل قبل نبود. از دانش آموزا می ترسه، حتی از کلاساش هم ترس داره... »
خب. حالا اگر من فقط بخوام از همین تکه کلام چیزی را استنباط کنم باید بگویم که سال تحصیلی 92-1991 حداقل چهارمین سال بعد از بازگشت کوییرل از سفرش بود. توضیحات را در زیر دادم:
1. تا زمانی که کوییرل از کتاب ها درس می داده حالش خوب بود. پس این میشه سال اول، البته ممکنه حالش بیشتر از یک سال " خوب " بوده باشه.
2. کوییرل این سال رو مرخصی می گیره. این همون زمانیه که با ولدمورت آشنا میشه و اونو با خودش می برد.
3. هاگرید میگه بعد از اون هیچ وقت مثل قبل نبود. از دانش آموزا می ترسه، حتی از کلاساش هم ترس داره، این سال سوم است یعنی سال قبل از ورود هری به هاگوارتز. البته باز هم ممکنه که این بیشتر از یک سال بوده.
4. سال تحصیلی سنگ جادو چهارمین سال کوییرل هست.
در کتاب نیز مدارکی هست که این گقته من رو تایید می کند. دامبلدور به کوییرل خوشآمد نمی گوید، چون اگه سال پیش غیبت کرده بود دامبلدور در سخنرانیش به این موضوع اشاره می کرد. همچنین پرسی به هری می گوید که اسنیپ دنبال " کلاس کوییرل " هست و نمی گوید که اسنیپ به دنبال " کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه " است، که به نظر من اگر کس دیگری سال پیش کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه را درس می داد، باید گفته دوم را بکار می برد.
در فصل 17 وقتی کوییرل از گذشته خود حرف می زند می گوید که:« وقتی که داشتم به دور دنیا سفر می کردم باهاش آشنا شدم. اون زمان من یه جوان نادان بودم. پر از افکار مسخره درباره خوبی و بدی...ولی لرد ولدمورت بهم نشون داد که من چقدر در اشتباه بودم...بعد از اون من به عنوان یه خدمتکار مخلص در خدمتش بودم اگرچه اغلب اوقات نا امیدش می کنم...»
در این سخن او اشاره به " سال گذشته " نمی کنه. براستی که این حرف او به نظر می رسد بیش از یک سال پیش اتفاق افتاده. « اون زمان من یه جوان نادانی بودم» نشان دهنده این است که او هنوز جوان است ولی مدت طولانی از این وقایع می گذرد.
با این حال گفته هاگرید از همه با معنی تر است. هاگرید می گوید که او از دانش آموزان و درس خودش هم ترس دارد. اما اگر او سال قبل از ورود هری غیبت کرده بود پس تابستان آن سال بازگشته بود پس چگونه می توانست که با دانش آموزان ارتباط برقرار کند یا زمان داشته باشد که از درس خود بترسد؟
همچنین اگر کوییرل سال قبل از ورود هری بازگشته بود من از هاگرید توقع ندارم که وقتی درباره ترس کوییرل صحبت می کند این قدر بی خیال باشد. دوباره حرفش را بخوانید. او چیزی شبیه به این نمی گوید :« طفلکی، همین یه ماه پیش از سفر برگشته و الان لکنت زبون داره. امیدوارم که امسال حالش خوب بشه تا بتونه درس بده »
خیر، هاگرید لکنت زبان داشتن کوییرل را پذیرفته و آن را قسمتی از شخصیت کوییرل می داند و نه یک تغییر اخیر. وقتی هری از او می پرسد که آیا او همیشه این طوری رفتار می کند هاگرید بدون هیچ تاملی جواب می ده « اوه آره »
و بعد از این قضیه شایعات پیش می آید. « می گن که عده ای از خوناشام ها رو تو جنگل سیاه دیده ». منظور از « می گن » معمولا "همه می گن" است. معمولا این شایعات زمان طولانی می کشد تا برای همه جا بیافتد. پس اگه کوییرل تابستان همین سال برگشته چطوری این شایعات شهره عام و خاص شده؟ بنابراین این وضعیت او یک سال یا بیشتر ادامه داشته. همچنین اغلب دانش آموزان می گفتند که کلاس هایش بوی سیر می دهد بنابراین او کلاس هایی قبل از ورود هری در هاگوارتز داشته است.
خلاصه کلام اینکه سالی که کوییرل به سفر دور دنیایش رفت سال قبل از ورود هری به هاگوارتز نبود و این اتفاق چندین سال پیش رخ داده است.
پس از کجا مطمئن شویم که این اتفاق افتاد؟ فقط از یک جا و آن سخن ولدمورت در فصل 33 کتاب جام آتش است:
« سپس...چهار سال پیش...اتفاقی پیش اومد که فکر کردم برگشتنم قطعیه. »
منظور ولدمورت از این « اتفاق » چیه؟ او هم به کوییرل اشاره می کند و هم به سنگ جادو. آیا منظور او پیدا کردن کوییرل است یا سنگ جادو؟ در ادامه می گوید: « ولی نقشه ام نگرفت. من نتونستم سنگ جادو رو بدزدم و زندگی جادودانه بدست بیارم » پس بنا به این گفته منظور ولدمورت پیدا کردن سنگ جادو بوده و نه کوییرل. بنابراین حتی مدارک موجود در «جام آتش» نیز با «سنگ جادو» تناقضی ندارند و این دلیل اثبات گفته های من است.
چه قدر
خوبه
