هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی :: داستان‌های غیر هری پاتری :: جایی به نام هیچ جا

جایی به نام هیچ جا

این داستان توسط سام وایز نوشته شده است
مقالات بیشتر...
  1. جايي به نام هيچ جا - فصل 9
    جايي به نام هيچ جا_فصل نهمشايد چيزي فراتر از سكوت بود كه فضاي كلبه را پر كرده بود نوعي حالت خلسه به من دست داده بود با شنيدن اين حرف تمام خاطرات من مانند فيلم كوتاهي روبروي چشمانم به نمايش درآمده بود,صداي گريه ي پسرك برايم معني نداشت,بيشتر از يك عمر گذشت تا سرم را به سمت پسرك بر...
  2. جايي به نام هيچ جا - فصل 8
    جايي به نام هيچ جا(فصل هشتم)فكر فرار را به كلي از سرم بيرون كرده بودم,بعد از ديدن آن موجودات وحشتناك به تنها چيزي كه فكر نميكردم فرار بود.بعد از گفتگوي عجيبي كه بين من و جرج رخ داده بود اون روخيلي بييشتر از قبل ميديدم,انگار تمام اين اتفاقات نقشه اي بود تا من بدونم در صورت فرارم ...
  3. جايي به نام هيچ جا - فصل 7
    جايي به نام هيچ جا(فصل هفتم)گذر زمان در آنجا كاملا برايم غير قابل درك بود,گاهي اوقات روز بود و گاهي اوقات هم شب هيچ نظم و قاعده ي خاصي در گذر زمان وجود نداشت, بعد از آخرين صحبتم با جرج اون رو نديده بودم,حدس ميزدم سعي ميكنه تا خودشو از من مخفي كنه و اين برايم جاي تعجب داشت. وضعيت خ...
  4. جايي به نام هيچ جا - فصل 6
    (جايي به نام هيچ جا_فصل ششم)_به گذرگاه حمله كردنناخودآگاه نگاهم به سمت جولي برگشت,حال جولي هيچ بهتر از سپاستين نبود هردو طوري به يك ديگر خيره شده بودند گويي دنيا به آخر رسيده است.بعد از گذشت چند دقيقه جولي شروع به صحبت كرد:منظورت چيه يعني چي كه به گذرگاه حمله كردن؟مگه تو 1 ساعت ...
  5. جایی به نام هیچ جا - فصل 5
    (جایی به نام هیچ جا)قسمت پنجم_من گشنمه.سپاستین با صدایی خشم آلود پاسخ داد:دهنت رو ببند نارول آشغال.این چندمین بار بود كه سپاستین منو با این اسم خطاب میكرد.خیلی دوست داشتم معنی این اسم رو بدونم ولی میدونستم اگه بپرسم جوابم چیه...الان حدود 10 ساعت بود كه داشتیم یه ضرب راه میرفتیم...
  6. جایی به نام هیچ جا - فصل 4
    جایی به نام هیچ جا(قسمت چهارم)سعی كردم خودمو آروم نگه دارم.اما نمیشد.سپاستین شروع كرد به گشتن اتاق.خیلی آروم در اتاقم شروع به قدم زدن كرد.همه چیز خوب پیش میرفت اما همونطور كه حدس میزدم بالاخره چشمش به لباسای گری افتاد.مطمین بودم كه اون مشخصات لباسهای گری رو داره. به راحتی میت...
  7. جایی به نام هیچ جا - فصل 3
    جایی به نام هیچ جا(قسمت سوم)تو بد وضعیتی گیر افتاده بودم.نمیدونستم اون دو نفر كی هستند اما میدونستم تو بد وضعی گرفتار شدم.نمیتونستم حركت كنم.اما ایندفعه فقط به خاطر هیجانی كه داشتم.توی این وضیت بودم كه مادرم شروع به حرف زدن كرد:_بله.ببخشید میشه بگید كه شما كی هستید و با پسر م...
  8. جایی به نام هیچ جا - فصل 2
    جایی به نام هیچ جا(قسمت دوم)در اون وضیعت نمیدونستم چی كار كنم؟همه جا درون سكوت وحشتناكی فرو رفته بود و تنها صدایی كه ماند پتك در گوشم شنیده میشد صدای قلب خودم بود كه انگار تحمل اون وضیعت رو ند...
  9. جایی به نام هیچ جا - فصل 1
    (جایی به نام هیچ جا)بهش نزدیكتر میشدم.دست خودم نبود.انگار كسی كنترل منو به دست گرفته بود.پاهام دستام هیچ كدوم به فرمان من نبودد همین طور كه راه میرفتم به دورو برمم نگاه میكردم.همه چیز عجیب بود مناظر كه به طور خوفناكی تاریك و تیره بودند و صداهای عجیبی كه به گوش میرسید. از وزوز ...
API: RSS | RDF | ATOM | OPML

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.