فصل چهارم: در آسمانهری به دست خالی خود نگاهی انداخت. چون چوب نداشت، احساس انامنی می کرد، اما عادت کرده بود. مالفوی روی صندلی بغل دست آن دو، در هواپیما نشسته بود و بیرون را نگاه می کرد. هری هیچگاه سوار هواپیما نشده بود؛ اما با آسمان مانوس بود. با این حال، خیلی وقت بود که سوار جار...
سلام دوستان، اینم فصل سوم از کارآگاه پاتر:فصل سوم: صمیمی هری روی مبل وارفته بود ، مالفوی قدم می زد و رون دست به سینه کنار در ایستاده بود.بعد از یک ربع ساعت، مالفوی گفت:_من یک روز وقت ندارم پاتر. فقط به پیشنهاد وزیر من اومدم ببرمت میدون جنگ. اون خصومت قبلی هم به خاطر لطفهام به به م...
شما رو که نمیدونم، اما خودم به اینکه اسنیپ و دامبلدور با هم دستشون تو یه کاسه ست ایمان پیدا کردم. اما حالا میخوایم بدونیم که مالفوی نیز با انان همکار بوده است؟البته نه از اول کار.مسلما بله، اما میخوام چند تا دلیل مستحکم بیارم. 1- آنطور که در فصل دوم اومده، ولدمورت به علت اینکه ا...
اولین فصل از فن فیکشن خودم میذارم. امیدوارم نظرتون مثبت باشه.فصل اول: اپارتمان عجیبزمین که رویش را به طرف خورشید برگرداند، متوجه شد لطف بزرگی به جوان مو سیاهی کرده است که در یکی از آپارتمان های کوچک لندن، روی تختی دراز شده بود و معلوم بود کم تر از 2 ساعت خوابیده است. مسلما این آ...
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.