هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: فیلم‌ها

مصاحبه ي خصوصيه مجله BRAVO با دنيل، اما و روپرت


اونا مشهورترين نوجوانان دنيا هستند. ميليونها سينمارو مشتاقانه ماجراهاي دنيل رادکليف(16 ساله) روپرت گرينت(17ساله) و اما واتسون(15 ساله) را دنبال ميکنند. اما اونا در اوقات فراغتشون چيکار ميکنند؟ مجله BRAVO طي يک ملاقات خصوصي در لندن سوالاتي از اين سه نوجوان پرسيده که با هم ميخونيم:

BRAVO : دنيل، در نقش هري پاتر براي اولين بار عاشق شدي... هنوزم وقت ملاقات با دخترها خجالت ميکشي و دستپاچه ميشي؟ (منظور به هريه خجالتيه توي فيلم و حال حاضره دنيل هستش)
دنيل: فراموش نکنين که دنيل در اون فيلم 14 ساله بود. من الآن 16 سالمه. در حال حاضر در مورد درست رفتار کردن با يه دختر به خودم مطمئن نيستم. ولي فکر کنم همه ي مردها يه همچين مسيري رو طي ميکنن. يه جور احساس خنده دار و مضحک...

BRAVO : ولي ديگه اين زمان تموم شده, يا...
دنيل: خوب، من يه کمي خونسردتر شدم. خودداري من از صحبت کردن و نزديک شدن به دخترها يه خرده کمتر شده. قبلاً (منظور به تازگي) از دو سه تا دختر پرسيدم که دلشون ميخواد با من به بيرون بيان يا نه.*

BRAVO :در مورد تو چي روپرت؟
روپرت: در حال حاضر مهمترين چيز واسه ي من گواهينامه ي رانندگيمه. من عاشق نشستن در Opel Corsa خودمم. پيشرفتم تا الآن تقريباً خوب بوده. البته دو سه بار توي چند موقعيت خطرناک قرار گرفتم. ديگه نمي تونم تا وقتي که قراره با يه ماشين آمريکايي توي لندن گشت بزنم صبر کنم. بعد از اين اتفاق ميتونيم با هم درباره ي دخترا حرف بزنيم.(خنده)

BRAVO : چه چيزي در يه دختر ميتونه برات جذاب باشه و تو رو علاقه مند کنه؟
روپرت: نميدونم. چيزهاي مثل خوش مشربي و شوخ بودن. طرف بايد خيلي بامزه باشه و بايد يه ... بزرگ داشته باشه(خنده)** منظورم اينه که اگه خوش هيکل باشه...

BRAVO : اما، تو تنها دختر در گروه سه نفره ي هري پاتر هستي. پسرها هنوزم مثل همون اولا با ادب هستن؟
اما: از يه نظر ديگه منظورتون اينه که روپرت مرتب چشمش به سينه هاي منه؟***(خنده) {روپرت سرخ ميشه و با خجالت به زمين نگاه ميکنه} روپرت، اين فقط يه شوخي بود. ما چندين ساله که مثل يه خانواده هستيم. ما بيشتر وقتها با هميم و صميمي ترين دوستاي همديگه به حساب ميايم. از طرف ديگه از فيلم اول تا الآن هيچ چيز تغيير نکرده بجز اينکه ما به چشم يه همراه به هم نگاه نميکنيم بيشتر به همکارهايي شبيه هستيم که دوستيه عميقي بينشون وجود داره.

BRAVO : تو هم وقتي ميخواي به پسرها نزديک بشي خجالت ميکشي و دستپاچه ميشي؟
اما: در سن و سال من، موقع ارتباط برقرار کردن با پسرها خجالت و دستپاچگي يه امر عاديه وخيلي پيش مياد. ودر اين جور رابطه ها... نميدونم چطور بگم... اينکه يه نفر آدم رو بازي بده خيلي زشت و غيرقابل فهمه. فکر کنم من خوش شانسم چون کسي هست که در اين مورد بهم کمک کنه.

BRAVO : اون مرد خوشبخت کيه؟
اما: از خوشبخت بودنش اطلاعي ندارم!(خنده) منظورم کارگردان قبليمون مايک نيوئل بود. اون همه ي بازگرا رو يه جا جمع کرد و در مورد فيلمبرداريه صحنه ي هاي رمانتيک و عشقي ازمون نظر خواست. خيلي ترسيده بودم. احساس ميکردم خيلي تحقير شدم ولي بعد ديدم که همه براي گرفتن اين صحنه ها مجبورن خودشونو گول بزنن. حالا من از گول زدن خودم ديگه متاسف نيستم و در اين مورد هم ترسم ريخته!!!

BRAVO : دنيل، راسته که تو با پرنس ويليامز گلف بازي ميکني؟
دنيل: باور کن زندگيه من خيلي عادي ميگذره. من مطالعه ميکنم، ياد ميگيرم، گيتار ميزنم، و به خانواده و دوستانم متکي هستم. به غير از بازي با روپرت من با هيچکس ديگه گلف بازي نکردم و هرگز هم پرنس ويليامز رو ملاقات نکردم. شايد تو، روپرت؟

روپرت: درسته که من گلف بازي ميکنم ولي تا به حال هيچوقت موقع بازي پرنس ويليامز رو نديدم.

BRAVO : اما، تو وقتهايي که بيکاري رو چطوري ميگذروني؟
اما: من عاشق موسيقي هستم. و در حال حاضر از Destiny's Child خيلي خوشم مياد. به غير از اون. من عاشق تنيس هستم. بعضي وقتها که مامانم اجازه بده پامو تو آشپزخونه بذارم غذاهاي ايتاليايي مي پزم. عاشق مطالعه هم هستم.

BRAVO : دنيل، شما معروفترين فرد 16 ساله ي دنيا هستي. مي توني آزادانه تو خيابون قدم بزني؟
دنيل: مشکلي نيست. منظورم اينه که من عينک معروف هري پاتر رو تو خيابون نمي زنم. جدا از اون من موهامو کوتاه کردم و راستش بخاطر اين کار يه خرده پشيمونم چون مرتباً گوشام يخ ميزنه!!

BRAVO : روپرت، هري پاتر تا چه اندازه زندگي تو رو تغيير داد؟
روپرت: من ميدونم تو زندگي ميخوام چکار کنم(هدفمو ميدونم). البته وقتي کوچيک بودم دلم ميخواست راننده ي کاميون بارهاي بستني بشم.(خنده) بديهيه که روي اين تصميم تجديدنظر کردم!

BRAVO : دنيل، بزودي 16 سالت تموم ميشه. متاسف نيستي که بزودي ديگه نميتوني ديوونه بازيهاي يک نووجون رو در بياري و شيطوني کني؟
دنيل: منظورت اينه که من دوست دارم خودمو سوراخ سوراخ کنم؟ (فکر کنم منظورش سواخ کردن صورت براي حلقه و نگين و اين چيزا باشه چون خودش واضحاً نگفته) نه، فکر کنم اين کارا ماله کسائيه که با شکم پر از آبجو موتورسواري ميکنند نه من! و يا تاتو و خالکوبي روي صورت؟ من واقعاً به اين کارا احتياجي ندارم. من عاشق موزيک هستم. اما هيچوت موزيکهاي سنگيني مثل Slipknot و Limp Bizkit مورد علاقه ي من نبودن. فکر نکنم هرگز در اين موارد غفلت کنم و خودمو فراموش کنم.

BRAVO : پس، در حال حاضر و با اين نوع زندگي احساس خوشبختي ميکني؟
دنيل: حقيقتاً آره. فقط بعضي وقتها، خيلي خوابهاي بد ميبينم. مثلاً خواب ميبينم که دارم ميميرم يا داره اتفاقات واقعاً بدي برام پيش مياد.... اما من به خودم ميگم که اين کابوسها فقط نشانه اي هستن بر اين که من قدر خوشبختيمو در زندگي واقعي بدونم.

توضيحات:
* در انگليسي جمله ي go out و يا همون Date رفتن به معني بيرون رفتن ساده نيست و معناش يه قرار ملاقات عاشقانه ست. يعني اگر يه زن و مرد فقط همکار باشن و برن بيرون از اين جمله استفاده نميشه و فقط کساني از اين کلمه استفاده ميکنن که منظورشون snoging که يه کلمه ي informal و عاميانه ست که به فارسي درست نميشه معنيش کرد و توي هيچ ديکشنري اي پيدا نميشه-يا لااقل من پيدا نکردم- ولي معني انگليسيش بوسيدن و نوازش کردن و در بغل گرفتن همديگه و بطور کلي معاشقه به مدت طولاني هستش که خانوم رولينگ به وفور از اين کلمه در کتابهاشون استفاده کردن مثلاً در روابط چو و هري، رون و لاوندر، هرميون و کرام، جيني و دين و... مثلاً در کتاب ششم وقتي رون و جيني دعواشون ميشه جيني اين کلمه رو در مورد کسايي که اسمشون وسط دعوا مياد ميگه و هري هم يکبار در مورد رون و لاوندر اين کلمه رو بکار مي بره.

** اين نقطه چين آخره جمله ي انگليسي ميوفته و منظور اينه که روپرت حرفشو کامل نزده و منم چون نميدونستم چي منظورش بوده جاشو نقطه چين گذاشتم، لطفاً بد برداشت نکنيد!!!

*** اينجا اما از کلمه ي chest استفاده کرده, البته مطمئناً همه منظورشو کاملاً مي فهمن!!!

ترجمه شده توسط دوشيزه اونيس مک برايد

* دوستاي عزيز اين مصاحبه بصورت دو تا اسکن مجله بود که متاسفانه من باقيه مصاحبه رو گم کردم و اون سايتي هم که اينو ازش گرفتم فعلاً تعطيله. لطفاً اگر کسي اون عکس رو داره برام بفرسته تا باقيشو ترجمه کنم. فکر کنم اصل متن به زبان آلماني يا فرانسه باشه که اگر اون هم باشه خوبه. متشکرم
قبلی « جادوگر یا خون آشام - فصل10 ايلين و توبياس اسنيپ » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

فرستنده شاخه
ghazalemma
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۹ ۲۳:۴۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۹ ۲۳:۴۹
عضویت از: ۱۳۸۴/۸/۱۶
از: پناهگاه
پیام: 12
 با حال
دستت درد نكنه خيلي باحال بود
:bigkiss:

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.