نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
دوباره سلام.
راستش مقاله ی قبلی در مورد راز زنده موندن هری خیلی پیچیده بود و در بعضی جاها نقص داشت. مثلا اینکه من شخصا نمی دونستم که جیمز کجا جون اسنیپ رو نجات داده و این موضوع مدتها فکرمو مشغول کرده بود. همچنین دلیل تنفر بیش از حد اسنیپ از هری هم مجهول بود.
دوستان من متوجه شدم که درصد زیادی از شما فکر می کنین اسنیپ خائنه. یا حداقل فکر می کنین که جاسوس دوطرفه ست. ولی من این طور تصور نمی کنم. می خوام دلایلم رو براتون ارائه بدم.
از رولینگ تشکر می کنم چون راه حل این معما رو اون به من داد. بوسیله ی خبری که همین چند روز روی سایت قرار گرفته.
خوب بریم سر اصل مطلب و اینکه شنل نامرئی که پیش دامبلدوره چه ربطی به اسنیپ و جیمز داره. دامبلدور احتیاجی به شنل نداره پس جیمز خودش اونو بهش نداده. واقعا عجیبه که جیمز بین این همه یادگاری که می تونسته برای هری باقی بذاره یه شنل نامرئی رو انتخاب کرده. تازه مشکل اینجاست که توی نامه نوشته شده پدرت اینو به من سپرد تا به تو بدم. یعنی جیمز می دونسته که خودش می میره و هری زنده می مونه؟
من از همون فرضیه ی مقاله ی قبل ( پاسخ به سئوال اساسی رولینگ. چرا هری زنده ماند؟) استفاده می کنم اما اینجا نقش اسنیپ رو بیشتر بررسی می کنیم.
اسنیپ پیشگویی رو می شنوه. تنها کسیه که غیر از دامبلدور پیشگویی رو شنیده. اون سریع می ره و والدمورت رو خبر می کنه که پسری با این مشخصات تو را از بین خواهد برد. در همین زمان والدمورت رگولوس رو از سر راه برداشته (نمی دونم که اونو کشته یا نه ) و دنبال هوکراکسش می گرده. قبل از ناپدید شدن رگولوس (که به سفیدها پیوسته بود ) او و اسنیپ همدیگر رو ملاقات میکنن و چون اسنیپ احتمالا دوست نزدیک اون بوده و برداشتن هورکراکس برای اون مشکلات زیادی به وجود آورده بوده سعی میکنه همکاری اسنیپ رو جلب کنه . اسنیپ حرفهای رگولوس رو باور نمی کنه ولی چون به رگولوس قول داده بود حاضر می شه هورکراکس روبه دامبلدور برسونه تا رگولوس مخفی بشه . پس از اینکه اسنیپ پیشگویی رو به والدمورت می گه مدتی بعد متوجه رفت و آمد پیتر به اونجا می شه . اون هرگز نام چهار نفری که همیشه در مدرسه دشمن شماره ی یک او بودند از یاد نمی بره. پس رفت و آمد پیتر اونو مشکوک می کنه . چون می ترسیده که پیتر برای گفتن اینکه اسنیپ هورکراکس رو به دامبلدور داده اونجا اومده باشه. فکر می کنه که پیتر به محفلی ها خیانت کرده و اومده تا جای هورکراکس رو لو بده. اسنیپ از حرفای اونا این طور برداشت می کنه که هورکراکس پیش لیلی و جیمزه. البته در واقع هم همین طور بوده. او سعی می کنه که زودتر از والدمورت به خونه پاترها برسه. در واقع برای نجات هورکراکس نه لیلی و جیمز. وقتی به اونجا می ره جیمز هورکراکس رو بهش نمی ده. فکر می کنم که حتی اسنیپ برای بدست آوردن هورکراکس با جیمز مبارزه می کنه. اما نمی گه که والدمورت در راهه . والدمورت سر می رسه و جیمز اسنیپ رو در جایش خشک می کنه و شنل نامرئی شو روش میندازه. همون کاری که دامبلدور در مورد هری کرد. والدمورت وارد می شه و جیمز رو می کشه و لیلی هورکراکس رو به بدن هری وارد می کنه در حالی که فقط اسنیپ شاهد این منظره بود. بعد چون لیلی اجازه نمی ده که والدمورت هری رو بکشه والدمورت لیلی رو هم می کشه. ولی وقتی می خواد هری رو هم به سرنوشت اونا دچار کنه تمام نیرو شو از دست می ده.
اسنیپ با گفتن پیشگویی لیلی و جیمز رو به کشتن داد. از جیمز متنفر بوده اما حاضر نبوده که اون و لیلی رو به کشتن بده . ولی جیمز جونشو نجات داده. همینه که برای اسنیپ غیر قابل تحمله. جیمز می تونست خودش و یا خانواده شو با اون نجات بده.
از طرف دیگه چون اسنیپ با این اتفاق از والدمورت متنفر می شه در نتیجه از هری هم که قسمتی از والدمورت رو در وجودش داره متنفر می شه.
او از هری بدش نمیاد . از چیزی که به گمان خودش اون وتسخیر کرده متنفره. یه جیمز دیگه که والدمورتی رو در خودش داره. کسی که اسنیپ رو نجات داد و کسی که می خواست اونو نابود کنه.
وقتی که اسنیپ خبر این واقعه رو در حالی که با شنل نامرئی پیش دامبلدور رفته بوده به او می ده سیریوس و بقیه به خانه ی پاترها فرستاده می شن. اسنیپ شنل رو به دامبلدور می ده و دامبلدور هم چون از وفاداری او مطمئن بوده او رو در مدرسه نگه می داره.
بچه ها من خوشحال می شم که نظر بدید اما مطمئن نیستم که بتونم بخونمشون. از همه متشکرم.
راستش مقاله ی قبلی در مورد راز زنده موندن هری خیلی پیچیده بود و در بعضی جاها نقص داشت. مثلا اینکه من شخصا نمی دونستم که جیمز کجا جون اسنیپ رو نجات داده و این موضوع مدتها فکرمو مشغول کرده بود. همچنین دلیل تنفر بیش از حد اسنیپ از هری هم مجهول بود.
دوستان من متوجه شدم که درصد زیادی از شما فکر می کنین اسنیپ خائنه. یا حداقل فکر می کنین که جاسوس دوطرفه ست. ولی من این طور تصور نمی کنم. می خوام دلایلم رو براتون ارائه بدم.
از رولینگ تشکر می کنم چون راه حل این معما رو اون به من داد. بوسیله ی خبری که همین چند روز روی سایت قرار گرفته.
خوب بریم سر اصل مطلب و اینکه شنل نامرئی که پیش دامبلدوره چه ربطی به اسنیپ و جیمز داره. دامبلدور احتیاجی به شنل نداره پس جیمز خودش اونو بهش نداده. واقعا عجیبه که جیمز بین این همه یادگاری که می تونسته برای هری باقی بذاره یه شنل نامرئی رو انتخاب کرده. تازه مشکل اینجاست که توی نامه نوشته شده پدرت اینو به من سپرد تا به تو بدم. یعنی جیمز می دونسته که خودش می میره و هری زنده می مونه؟
من از همون فرضیه ی مقاله ی قبل ( پاسخ به سئوال اساسی رولینگ. چرا هری زنده ماند؟) استفاده می کنم اما اینجا نقش اسنیپ رو بیشتر بررسی می کنیم.
اسنیپ پیشگویی رو می شنوه. تنها کسیه که غیر از دامبلدور پیشگویی رو شنیده. اون سریع می ره و والدمورت رو خبر می کنه که پسری با این مشخصات تو را از بین خواهد برد. در همین زمان والدمورت رگولوس رو از سر راه برداشته (نمی دونم که اونو کشته یا نه ) و دنبال هوکراکسش می گرده. قبل از ناپدید شدن رگولوس (که به سفیدها پیوسته بود ) او و اسنیپ همدیگر رو ملاقات میکنن و چون اسنیپ احتمالا دوست نزدیک اون بوده و برداشتن هورکراکس برای اون مشکلات زیادی به وجود آورده بوده سعی میکنه همکاری اسنیپ رو جلب کنه . اسنیپ حرفهای رگولوس رو باور نمی کنه ولی چون به رگولوس قول داده بود حاضر می شه هورکراکس روبه دامبلدور برسونه تا رگولوس مخفی بشه . پس از اینکه اسنیپ پیشگویی رو به والدمورت می گه مدتی بعد متوجه رفت و آمد پیتر به اونجا می شه . اون هرگز نام چهار نفری که همیشه در مدرسه دشمن شماره ی یک او بودند از یاد نمی بره. پس رفت و آمد پیتر اونو مشکوک می کنه . چون می ترسیده که پیتر برای گفتن اینکه اسنیپ هورکراکس رو به دامبلدور داده اونجا اومده باشه. فکر می کنه که پیتر به محفلی ها خیانت کرده و اومده تا جای هورکراکس رو لو بده. اسنیپ از حرفای اونا این طور برداشت می کنه که هورکراکس پیش لیلی و جیمزه. البته در واقع هم همین طور بوده. او سعی می کنه که زودتر از والدمورت به خونه پاترها برسه. در واقع برای نجات هورکراکس نه لیلی و جیمز. وقتی به اونجا می ره جیمز هورکراکس رو بهش نمی ده. فکر می کنم که حتی اسنیپ برای بدست آوردن هورکراکس با جیمز مبارزه می کنه. اما نمی گه که والدمورت در راهه . والدمورت سر می رسه و جیمز اسنیپ رو در جایش خشک می کنه و شنل نامرئی شو روش میندازه. همون کاری که دامبلدور در مورد هری کرد. والدمورت وارد می شه و جیمز رو می کشه و لیلی هورکراکس رو به بدن هری وارد می کنه در حالی که فقط اسنیپ شاهد این منظره بود. بعد چون لیلی اجازه نمی ده که والدمورت هری رو بکشه والدمورت لیلی رو هم می کشه. ولی وقتی می خواد هری رو هم به سرنوشت اونا دچار کنه تمام نیرو شو از دست می ده.
اسنیپ با گفتن پیشگویی لیلی و جیمز رو به کشتن داد. از جیمز متنفر بوده اما حاضر نبوده که اون و لیلی رو به کشتن بده . ولی جیمز جونشو نجات داده. همینه که برای اسنیپ غیر قابل تحمله. جیمز می تونست خودش و یا خانواده شو با اون نجات بده.
از طرف دیگه چون اسنیپ با این اتفاق از والدمورت متنفر می شه در نتیجه از هری هم که قسمتی از والدمورت رو در وجودش داره متنفر می شه.
او از هری بدش نمیاد . از چیزی که به گمان خودش اون وتسخیر کرده متنفره. یه جیمز دیگه که والدمورتی رو در خودش داره. کسی که اسنیپ رو نجات داد و کسی که می خواست اونو نابود کنه.
وقتی که اسنیپ خبر این واقعه رو در حالی که با شنل نامرئی پیش دامبلدور رفته بوده به او می ده سیریوس و بقیه به خانه ی پاترها فرستاده می شن. اسنیپ شنل رو به دامبلدور می ده و دامبلدور هم چون از وفاداری او مطمئن بوده او رو در مدرسه نگه می داره.
بچه ها من خوشحال می شم که نظر بدید اما مطمئن نیستم که بتونم بخونمشون. از همه متشکرم.
شنل جیمز