هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی

دراکو و مالفوی و راز نهفته!(فصل اول)


دراکو مالفوی و دوستانش در هاگوارتز در تلاش هستند که راز هری پاتر و دوستانش را کشف کنند..در تهیه فصل اول،ایگور کارکاروف،آنتونین دالاهوف،لوسیوس مالفوی و سوروس اسنیپ شرکت کرده اند!
این داستان،فعالیت گروهی اعضای گروه اسلیترین است!

دراکو مثل همیشه در هاگوارتز به همراه دوستانش کراب و گویل قدم میزد...او به بهانه قدم زدم به بیرون تالار میامد و بعد شروع به دوئل با اعضای گریفیندور میکرد.حتی هافلپافی ها و راونکلاوی ها به شدت به مقابله با آنها میپرداختند و در واقع به گریفیندوری ها همدست شده بودند که اینبار اسلیترین را در جام مدرسه شکست دهند که البته این کار بسیار سختی به نظر می آمد.
دراکو اینبار تصمیم به دوئل با فرد ویزلی گرفته بود..میدانست کار سختی است ولی او نمیترسید!
چون در اسلیترین ترسیدن معنایی متفاوت داشت. کسی که می ترسید باید از گروه خداحافظی میکرد. چون اسلیترین یعنی قدرت و برای رسیدن به قدرت ترس جائی ندارد. اما سال های زیادی بود که این تعرفه از بین رفته بود و چیزی به نام حقه های کثیف جایش را گرفته بود. اما دراکو پس از مدت ها به این نتیجه رسید که برای مقابله با کسانی مثل هری پاتر باید چیزی مثل او داشته باشد و این را در خونش یافته بود. حدود دو ماهی میشد که دراکو به آن دست یافته بود و ان چیزی نبود جز شجاعت.
بالاخره فرد را یافت. طبق معمول برادر دوقلویش را به همراه داشت اما این عجیب بود که هری رون و هرمیون و برخی دیگر از اعضای الف دال همراهش بودند. گویی قرار نبود این دوئل را به تنهایی انجام دهند.

-هی تو فرد،نکنه ترسیدی و با خودت دوستان ترسوت رو آوردی.
کراب و گویل به همراه او خنده ای کردند و این خشم هری و دوستانش را بر انگیخت.هر لحظه ممکن بود منفجر شوند و بالاخره هری گفت:
-ما ترسیدیم بزدل ترسو؟
در همین هنگام بود که پروفوسور اسنیپ به بالای سر آنها رسید و با خونسری به هری خیره شد.هری از تمام وجود دوست داشت او را نابود کند ولی حیف که نمیتوانست!آخر او استاد و قابل اطمینان دامبلدور است.

استاد قابل اعتماد دامبلدور. چیزی که همه ی اعضای محفل ققنوس با آن مخالف بودند. میشد گفت این تنها مورد اختلاف اعضا با دامبلدور بود. آنها و مخصوصا کسانی که به نحوی ارتباط قلبی با پدر و مادر هری و سیریوس داشتند این اعتماد را نادرست می پنداشتند. اما دامبلدور همواره می گفت که دلایلی وجود دارد و مدارکی که نشان از خوب بودن این شخصیت است و ارتباط کنونی او با جبهه ی شر را به کلی نقض میکند.
اسنیپ کینه توزانه نگاهش را به هری دوخت و سپس در حالی که همان حالت نفرت انگیز و ترسناک در چشمانش دیده می شد، گفت: چی شده آقایون؟ میخواستین دانش آموزی را طلسم... .
هرمیون حرف او را قطع کرد و گفت: نه پرفسور... اونا میخواستن ما رو...
اینبار اسنیپ وارد حرف هرمیون شد و به آرامی گفت: 5 امتیاز از هرکدوم از شما کم میشه تا خانوم گرنجر یاد بگیرن که از این به بعد حرفای منو قطع نکنن و تا تصمیم خودم رو عوض نکردم و مجازات نشدین خیلی زود برین پی کارتون.وقتی آنها کاملا از دید آنها خارج شدند رو به دراکو کرد و گفت: یه بار دیگه ببینم میخوای از این کارای احمقانه بکنی مطمئن باش که دیگه طرفداریتو نمیکنم،به نظرم وظایف مهم تری رو به تو محول کردم دراکو!
دراکو هنوز چوب دستی خود را محکم توی دستش نگه داشته بود هنوز... خشمی به اسنیپ کرد...
دراکو:بچه ها بیاین بریم...
و به طرف درب اصلی قلعه به راه افتادن... پرفسور اسنیپ با چشمانش همان طور آنان را تعقیب میکرد تا از دیدش خارج شدن... و روی پاشنه پا چرخی زد ،شنل سیاهش در باد تاب و پیچ میخورد و از آن جا دور میشد...

ذهن دراکو پس از شنیدن عبارت"وظایف مهمتر" حساس شده بود...عذاب وجدان سراسر وجودش را فراگرفته بود... اسنیپ همیشه سعی داشت به اون ثابت کنه که هنوز بچس و قابلیت انجام کارهای مهم رو نداره!دوست نداشت این دفعه هم حق با اسنیپ باشه.
اسنیپ اونو مامور کرده بود که بفهمه هری و دوستانش در ساعات مشخصی از روز کجا غیبشون میزنه؟
سال پیش آنها در گروهی به نام الف دال گروهی را برای کمک به دامبلدور درست کرده بودند.آیا غیبت هری و دوستانش با اون گروه مرتبط هست یا نه؟
دراکو باید این را میفهمید و برایش به هرکاری دست میزد.اینبار نمیخواست از هری پاتر شکست بخورد!
قبلی « راب - فصل سه هری پاتر و زندانیان تالار ------ فصل دوم! » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

فرستنده شاخه
avisa
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۶/۴/۵ ۱۴:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۶/۴/۵ ۱۴:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۶/۲/۳۱
از: قبرستون!
پیام: 125
 Re: دراکو و مالفوی و راز نهفته!(فصل اول)
یه ایول درست و حسابی به تموم بر و بچس اسلایترینی که با همکاری این مقاله جالب رو تهیه کردن!در ضمن با ایگور هم کاملا موافقم!در اسلایترین اتحادی هست که در گروه های دیگر نیست!این را به یاد داشته باشید جامعه جادوگری!

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.