سایر خبر ها |
---|
۱۳۹۳/۹/۱۹ ۱:۱۲:۳۱ - هدیه کریسمسی پاترمور |
۱۳۹۳/۶/۷ ۱۶:۵۷:۱۲ - عدم دسترسی ارسال |
۱۳۹۳/۵/۹ ۱۴:۵۰:۰۰ - آغاز به کار گاتیفا |
۱۳۹۳/۴/۲۰ ۱:۰۰:۰۰ - ترجمه فارسی داستانک جدید رولینگ درباره ارتش دامبلدور |
۱۳۹۳/۴/۱۸ ۲۳:۰۰:۰۰ - نوشته جدید رولینگ از هری پاتر و دوستانش در جام جهانی کوییدیچ |
فرستنده | شاخه |
---|---|
Sirius* | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۰:۱۰ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۰:۱۰ |
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۷ از: nowhereland پیام: 55 |
Re: هری پاتر و شاهزاده نیمه خالص -... سلام ! نه ! نه! اشتباه نکنین من نیومدم اینجا که بگم آره من چنینم و چنانم ولی یه سری اگه موضوعو کامل تر بدونن به نظرم بهتره
وقتی که گروه ترجمه تشکیل شد یه روز مرلین اومد و به من گفت ترجمت خوبه؟ منم گفتم ترجمه ی فرمال نه! اما خب حالا برای چی میخوای و اینا و اینجوری بود که من اومدم توگروه ترجمه در واقع فقط عضو شدم و سرعت ترجمهو اینا رو گفتم و بعد چون نه کسی بهم خبر داد که آیا منم تو ترجمه هستم یا نه یا اگه هستم چه فصلیو باید ترجمه کنم فکر کردم که سرعت ترجمه ام خوب نبوده و به کارشون نیومده تا اینکه یکی از دوستان (دقیقا یادم نیست مرلین بود یا یکی دیگه) کاملا اتفاقی بهم گفت که فصل 23 مال منه...خلاصه من که دیدم انقدر کارا بی برنامه ست که یه نفر باید کاملا اتفاقی بفهمه کدوم فصل مال اونه اصلا بی خیالش شدم تا اینکه یه روز هری اومد و باهام صحبت کرد که ترجمه ها چی شد؟ منم گفتم که فکر نکنم تو گروه باشم و روم حساب کرده باشن چون من اعلام امادگی هم نکردم هری هم گفت آره این بی مسئولیتی و اینا ...تا اینجاش هیچی ولی بعد یه حرف زد که روم خیلی تاثیر گذاشت ایشون جوری گفتن که ایرانی جماعت ی برنامه و بی مسئولیتن که انگار توی خون ایرانیا بی مسئولیتی میجوشه و همشون ...مهم نیست! در هر حال من گفتم باشه سعیمو میکنم و همون روز شروع کردم به ترجمه تا اینکه باز با مرلین که داشتم صحبت می کردم مرلین گفت فصل 23 رو خود هری برداشته و تا حالا احتمالا کلی از کارو انجام دادهمن گفتم ای بابا گفته بود خودت ترجمه کن که( نکته: در اون زمان من بیشتر از نصف کارو انجام داده بودم که یک سومش ویرایش هم شده بود تازه با فونت tahomaسایز 9 و رنگ سبز تایپ کرده بودم) خلاصه اینکه در حالی که واقعا از دست هری عصبی بودم که چرا رو من حساب نکرده و حرفشو عوض کرده و اینا به مرلین گفتم نمیخواد بهش بگی من ترجمه رو انجام دادم مرلینم چیزی نگفت حالا توی این گیرو دار خونواده ی من تصمیم گرفتن بریم مسافرت منم که تا اون روز به خاطر ترجمه بهونه ی کلاساما میاوردم و میگفتم من نمیام وقتی دیدم که کار ترجمه بدون من هم داره پیش میره و فکر میکردم که هری اصلا منو به حساب نیاورده و همچنان اعصابم از دستش خورد بود گفتم باشه من کاری ندارم ..... چند ساعت قبل از مسافرت در حالی که همه چیز آماده بود ( قرار بود بیان دنبالم کلاس و از همون جا بریم مسافرت) من از کافی نت با مرلین چت کردم ! ازش پرسیدم ترجمه ها در چه حاله گفت اینو شماها باید بگین گفتم وا مگه نگفتی ترجمه رو خود هری برداشته؟ گفتش که نه هری گفته که کارو سپردم دست خودش (توی این مدت هیچکی به من نگفته بود) منم که دیگه کاریش نمیتونستم بکنم به مرلین گفتم قضیه رو مرلینم گفت که یه کاریش میکنه ....خلاصه من رفتم و از مسافرت اومدم آخرشم معلوم شد یکی ترجمه ی ان فصلو انجام داده حالا اگه عدم هماهنگی بقیه ! اگه اینکه من باید از راه چت بفهمم کدوم فصلو باید ترجمه کنم! اگه وقتی کانفرنس دارن بچه های گروه و من توی کانفرنس ایی ندارم! اگه اینکه فقط ایمیل اخطار و تاخیر و اینا برام میومد در حالی که فکر کنم ایمیل اینکه بگن کدوم فصلو باید ترجمه کنم خیلی مهم تره!اگه همه ی اینا نشونه ی بی مسئولیتی من و همه ی ایرانیاس و اگه این نشون میده به قول هری ایرانی جماعت کار گروهی بلد نیستن! باشه قبول ! من بی مسئولیتم! آهان یه چیز دیگه من مدرکی نداره برای اثبات حرفام تنها مدرکم آرشیومه که چتهام توشه وگرنه ترجمه ی نصفه و نیممو که دیلیت کردم (ای عصبانیت) و کسی هم نیست شهادت بده که من چقدر سر این کلمه ی horcruxگیر کرده بودم که جاش چی بذارم که هم ابهتش حفظ شه و هم اینکه هم معنی باشه پس هر جور راحتین! در ضمن من نمیگم تقصیر کسی بوده بلکه میگم بی برنامگی و عدم هماهنگی باعث شده اینجوری شه!!! با احترامات استار سابق....بی مسئولیت فعلی |
پاسخها | فرستنده | فرستادهشده در تاریخ |
---|---|---|
Re: هری پاتر و شاهزاده نیمه خالص -... | beeegh | ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۰:۱۶ |
Re: هری پاتر و شاهزاده نیمه خالص -... | ولدمورت | ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۰:۳۸ |