مرگخواری را در نظر بگیرید که به قدری حرص و طمع چشمش را گرفته است که حتی قصد دارد اربابش، لرد ولدمورت را به قتل برساند و خودش جایگاه او را تصاحب کند!
به نظرتان اولین راهی که برای شکست لرد به ذهن آنتونین دالاهوفِ مرگخوار رسیده است چیست؟
چوبدستی!
او معتقد است اگر بتواند چوبدستیای قویتر از چوبدستی لرد داشته باشد، آنگاه قادر به کشتن لرد سیاه خواهد بود. پس عجیب نیست اگر بفهمید که او گریک الیواندرِ چوبدستیساز را دزدیده است تا چنین چوبدستیای برایش بسازد.
اما الیواندر راهی پیش روی دالاهوف قرار داده است که چندان هم ساده به نظر نمیآید... ریسهی قلب اژدها، بعنوان هستهی چوبدستی!
حالا دالاهوف برای یافتن ریسهی قلب اژدها راهی اینجا و آنجا شده است بلکه بتواند آن را تهیه کند. در این راه با مردی مواجه میشود که از او میخواهد همراهش برای شکار اژدها برود تا بتواند ریسهی قلبش را به دالاهوف بدهد.
آیا آنها موفق به شکار اژدها میشوند و بالاخره دالاهوف هستهی چوبدستی ابرقدرتش را بدست میآورد؟
بیشک دیدگاه هر کس نشانهی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
|