هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

[index]

اخلاق و عادات لرد ولدمورت

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

index | تغییرات اخیر | ویرایش این صفحه | تاریخچهٔ صفحه | تعویض به حالت مدیا ویکی

نسخهٔ قابل چاپ | تکذیب‌نامه‌ها | سیاست حفظ اسرار

اخلاق و عادات لرد ولدمورت

تصویر:Lord_voldemort_emily.jpg

لرد ولدمورت به عنوان شیطانی ترین جادوگری که تا به حال دیده شده شناخته می شود.دامبلدور لرد سیاه را "شیطان کامل" می خواند.هاگرید می گوید زمانی که جادوگران سیاه به سوی بدی رفتند لرد سیاه به سوی بدترین بد ها رفت.

لرد سیاه فردی فوق العاده باهوش - به عنوان مثال او در تمام درس هایش در هاگوارتز حداکثر نمرات را بدست آورد- بود. اما او فقط به استفاده ی مفیدی که افراد،اشیاء برای اهدافش داشتند علاقه نشان می داد.یک نقص جدی رفتاری لرد سیاه عدم توانایش برای دیدن اهمیت صفات انسانی اشیائ و افراد می باشد. بعد از شکست اول او افرادی از جمله دامبلدور، هاگرید و مادر بزرگ نویل و تعدادی دیگر نظر داشتند که او به طور واقعی نمرده چون انسانیتی برای مردن در درونش نداشته و یک روز باز خواهد گشت. در دوران زندگیش از همان دوران کودکی لرد سیاه نشان داده که او خویی بی رحم و سادیستیک -یک تمایل خاص که باعث می شود فرد از زجر کشیدن دیگران خوشنود شود در مقابل این خصوصیت، خصوصیت مازخیسم به معنای لذت بردن از شکنجه شدن قرار دارد- او رحم خیلی کمی به دشمناش و حتی طرفدارانش نشان میداد.دامبلدور معتقد است لرد ولدمورت هیچ گونه احساس کشش یا نیاز برای همفکری یا دوستی را در خود ندارد.نزدیک ترین احساسی که لرد ولدمورت به همدردی از خود نشان داده در روابطش با حیوان خانگی اش ،نجینی دیده می شود. تمام فکر و ذهن لرد سیاه به قدرت منتهی می شود،او قدرت افراد و اشیائ ای که برایش اهمیت ندارند را نادیده می گیرد،مانند دست کم گرفتن قدرت جادویی جن های خانگی به دلیل طبقه اجتماعی آن ها . که همین اخلاق باعث نابودی یکی از جان پیچ هایش توسط ریگلوس بلک شد.

ولدمورت فردی بشدت مستقل بود و تا جایی که امکان داشت در تنهایی و اختفا کار می کرد.دامبلدور می گوید که حتی اگر ولدمورت به سنگ جادو دست می یافت به دلیلی وابستگی به آن دیوانه می شد و حس اعتماد به نفس خود را از دست می داد. به همین دلیل از اول او برای جاودان کردن خود به سوی هوراکس ها رفت و سنگ جادو را فقط برای برگرداندن جسمش می خواست نه بیش تر. لرد ولدمورت فردی بشدت خودشیفته بود. از هر نقطه نظری خودش را برتر از هر کس دیگری می دید.خودشیفتگی لرد سیاه به حدی بود که او خود را سوم شخص غایب خطاب می کرد و برای معرفی خودش خو را لرد ولدمورت می خواند و به جای ضمیر من از اسم لرد ولدمورت استفاده می کرد.اگر او در آینه نفاق نگاه می کرد تصویری از خودش را می دید قدرت مند و جاودان.

ولدمورت علاقه خیلی کمی به هرچیزی که شهرت و قدرتش را تقویت نمی کرد نشان می داد، او طرفدارانش را "دوستان خود" می خواند اما بیش تر از آلت انجام فرمان هایش به آن ها نگاه نمی کرد و تنها استعداد ها و فوایدشان را ارزشمند می شمارد.در حالی که او بشدت به خون اصیل ها باور داشت او به راحتی اگر مایل بود هرکدام از آن ها را می کشت. لرد ولدمورت کوچک ترین وفاداریی نداشت حتی به چوب دستی اش که برای 60 سال با وفاداری و قدرت کامل به او خدمت کرده بود،لرد سیاه به محض یافتن ابر چوب دستی از چوب دستی خودش دست کشید.تنها دلیلی که او به هوراکس هایش اهمیت میداد این بود که آن ها بخشی از خودش بودند اما نحوه انتخاب وسایلی که روحش را در آن ها قرار داد دوبار به شهرت و ارزش و قدرت آن ها باز می گردد.

لرد سیاه طرفدارانش را دوستان و مرگ خوارانش را حتی خانواده خود صدا می کند اما با هیچکدام مانند دوست یا خانواده رفتار نمی کند.او از طرفدارانش وفاداری و فرمانبرداری کامل را انتظار دارداما او با کینه تمام آن ها را به خاطر اشتباهاتشان یا حتی شانس بدشان شکنجه می کند به دنبال خانواده هایشان می رود و حتی آن ها را می کشد. قتل بی رحمانه مرگخوار کاملا وفادار و فوق العاده مفید اش- حداقل آن طور که او فکر می کرد - سوروس اسنیپ فقط جهت اطمینان کامل از این که او واقعا ارباب ابر چوب دستیست و دادن ماموریت غیر ممکن کشتن دامبلدور به دراکو برای تنبیه لوسیوس از این موارد است.

در دوران تحصیلش در هاگوارتز او به چشم فردی باهوش و مودب که به یادگیری علاقه نشان میداد شناخته می شد،او از جذابیت هایش استفاده می کرد تا افراد زیادی را به کاری که می خواهد وا دارد.او می گوید به دید دیگران او بچه ای فقیر اما، باهوش، یتیم اما بسیار شجاع بود شاگرد نمونه،مدل و الگو کل مدرسه که باعث کسب اعتماد و احترام بسیاری از استاد هایش به جز دامبلدور شده بود.البته همه این اخلاقیات نقش بازی کردن بود چون او فردی فوق العاده گمراه کننده است.دامبلدور میگوید که در طول تحصلیش اتفاقات بدی افتادند اما هیچ کس نمی توانست آن ها را به او ربط دهد.و در نهایت او قتل مارتل را به گردن هاگرید انداخت. لرد سیاه از ترس بیش از حد از مرگ رنج می برد به حدی که بوگارت او جسد خودش می باشد.مهم ترین تفاوت هری و ولدمورت این بود که هری فانی بودن را پذیرفته بود که او را از لرد سیاه مستحکم تر می ساخت.

ولدمورت وسواس عقیدتی داشت هر وقت هری وارد ذهن لرد سیاه می شد او را می دید که نمی تواند از فکر کردن به علایقش دست بردارد.لرد سیاه بشدت به عقیده های جاودانگی قدرت و خون خالص اعتقاد داشت. در جوانی لرد سیاه فردی بشدت جذاب و خوش چهره بود و از جذابیتش برای مجذوب کردن هیزپا اسمیت نهایت استفاده را کرد و در نهایت اورا به قتل رساند. در طی سال های جوانی او قدرت جمع کرد و قدرت جمع کرد و طی تعداد بسیاری طلسم تغییر شکل سیاه قیافه اش را تغییر داد.

گذشته از اخلاق خودشیفته او،ولدمورت توانایی اعتراف به اشتباهاتش را داشت مثلا او به این که برد های هری بیش تر اشتباه اوست تا موفقیت هری جلوی مرگ خوارانش اعتراف کرد،اما او از اشتباهاتش درس نمی گرفت و به طور مداوم آن ها را تکرار می کرد .لرد سیاه از حس شوخ طبعی آزار دهنده ای هم بر خوردار بود او معمولا ناتوانی ها و شکست های افراد را به تمسخر می گرفت قابل ذکر است این شوخ طبعی کاملا یک طرفه بوده و لرد سیاه کوچک ترین شوخی با خودش را تحمل نمی کرد.

در زمان عصبانیت لرد سیاه توانایی این را داشت که آرام باشد، آرامشی که هری آن را ترسناک تر از قدرت مند ترین طلسم ها می دید مانند زمانی که نویل درخواست لرد سیاه برای مرگ خوار شدن را رد کرد. یا می توانست از عصیبانیت منفجر شود جیغ بکشد و فریاد بزند مانند زمان مرگ بلاتریکس لسترنج.

لرد سیاه انتظار احترام کامل از مرگ خوارانش را داشت اما در برگشت احترام آن ها هیچ اهمیتی به آن ها نمی داد. گرچه در سازمان اسرار او بلاتریکس را نجات داد و بعد از مرگش فریاد کشید بیش تر می شه گفت او از ، از دست دادن یک مرگ خوار با استعداد و وفادار عصبانی بود تا دلتنگی برای بلاتریکس. گرچه بلاتریکس عاشق اربابش بود اما به این عشق هیچ گاه از سوی لرد سیاه جوابی داده شنده ،این که لرد سیاه از این عشق آگاه بوده و به آن بی توجه بوده یا این که واقعا از عشق بلاتریکس به خودش آگاهی نداشته نامشخص است.استعداد لرد سیاه در ایجاد تفرقه و بی اعتمادی در دومین جنگ دنیای جادوگری به وضوح دیده شد.لرد ولدمورت همچنین فردی دروغ گو و دورو بود او فداکاری هری را فرار خواند با توجه به این که کاملا از فداکاریش آگاه بود و حتی در ابتدا به هری گفت پدر و مادرش در حال التماس مردند.او در جوانی به هوراس اسلاگهورن نیز درباره دلیل علاقه اش به هوراکس ها دروغ گفت.

لرد سیاه خود را لردی رحیم می دانست که به دشمنانش هم احترام می گذارد گرچه کوچک ترین رحمی به کسی نشان نمی داد و افراد کشته شده در جنگ را بی ارزش می خواند و می گفت "هرچه بیش تر بهتر".

یکی از عجیب ترین حرکات زندگی ولدمورت گذشتن از زندگی کودکی بود که در شب هالوین - شبی که لرد سیاه برای کشتن هری می رفت - از لباس او خوشش آمده بود.ولی با دیدن چهره اش ترسید و به سمت مادرش فرار کرد.همچنین دیده شده لرد سیاه شجاعت و استعداد افراد را تحسین می کند حتی اگر از طرف دشمنانش باشد این اتفاق در برخورد با نویل لانگ باتم دیده شد. لرد سیاه او را به گروهش دعوت کرد درخواستی که از طرف نویل رد شد.

لرد سیاه بشدت از ماگل ها و مشنگ زاده ها متنفر بود او مشنگ زاده ها را مشنگ هایی می خواند که جادوی جادوگران را دزدیده اند با این وجود او خودش خون نیمه اصیل داشت گرچه آن را انکار می کرد.

جی کی رولینگ در برابر گفته دونالد ترامپ می گوید

جی کی رولینگ می گوید لرد سیاه به بدی که فکر میکردم نبود جی کی رولینگ پس از پیشنهاد اخراج و اجاز ندادن ورود مسلمانان کشور های خاصی از جمله ایران به آمریکا توسط دونالد ترامپ در تویتر خود گفت  : چه کار وحشتناکی، اینطور که به نظر می رسه ولدمورت به اون بدی ها هم که فکر می کردم نبود.



منبع

منبع

برگرفته از «https://www.jadoogaran.org/modules/mediawiki/index.php/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82_%D9%88_%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA_%D9%84%D8%B1%D8%AF_%D9%88%D9%84%D8%AF%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AA»

این صفحه ۱٬۹۲۵ بار دیده شده است. این صفحه آخرین بار در ۰۵:۰۴, ۲۶ ژانویه ۲۰۱۶ تغییر کرده است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ جادوگران® در دسترس است.


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.