هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

[index]

Dudley

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

index | تغییرات اخیر | ویرایش این صفحه | تاریخچهٔ صفحه | تعویض به حالت مدیا ویکی

نسخهٔ قابل چاپ | تکذیب‌نامه‌ها | سیاست حفظ اسرار
رده‌های صفحه: Muggle people | D

فهرست مندرجات

دادلی دورسلی

در این میان دادلی که سرگرم شمردن هدیه هایش بود، ناگهان اخم هایش را در هم کشید و به پدر و مادرش نگاهی انداخت و گفت: «فقط سی و شش تا کادو؟ این که از پارسال هم دو تا کمتره.» دادلی دورسلی (س.ج.2)

«ای وروجک! خیلی سرش توی حساب و کتابه... درست مثل باباش.» ورنون دارسلی (س.ج.2)

«دوستای کوچولوی زیادی داره، خیلی محبوبه.» پتونیا دورسلی (م.ق.1)

تصویر:c02--the-vanishing-glass.jpg

شرح حال

دادلی دورسلی پسر خاله مشنگ هری است، و تنها پسر ورنون و پتونیا دورسلی، ساکن سوري، ليتل وينينگ،شماره چهار پريوت درايو. دادلی برخلاف هری، به شدت توسط پدر و مادرش لوس می شد؛ پتونیا او را نوازش می کرد و در آغوش می گرفت و چشم هایش را به روی زورگویی های او می بست. ورنون، از طرف دیگر، اعمال موذیانه، حریصانه و خشونت آمیز پسرش را مورد تشویق قرار می داد.

دادلی در 23 ژوئن 1980 به دنیا آمد.

در کودکی خپل بود و موهای مواج بور داشت. بخاطر شکلات جیغ می کشید، در مواقع اوقات تلخی غذایش را به در و دیوار می پاشید، به یک توپ ساحلی صورتی شباهت داشت که کلاه های رنگ و وارنگ روی سرش گذاشته بود، و در 1 نوامبر 1981 یاد گرفت که بگوید «نمی خوام!»

ده سال بعد، دادلی هنوز خپل بود و موهای مواج بور داشت. و اخلاقش هم زیاد تغییری نکرده بود. عکس هایی روی طاقچه بالای بخاری شماره چهار پريوت درايو وجود دارد که او را در حال راندن اولین دوچرخه اش، سوار بر چرخ و فلک، سرگرم بازی کامپیوتری با پدرش، و در آغوش مادرش نشان می دهد.

از هر نوع ورزشی بجز مشت زدن به دیگران متنفر است. «صورتش پهن و رنگ پوستش سرخ و سفید (است) با گردنی کوتاه، چشم های آبی براق و موهای پرپشت بور.» (س.ج.2) هر وقت چیزی می خواهد تظاهر به گریه کردن می کند. تاکتیکی که در مورد مادر او- که چشم و گوش بسته او را دوست دارد- به خوبی عمل می کند.

گروه دادلی

پیرس پالکیس (س.ج.2، س.ج.3، س.ج.1)

• دنیس (س.ج.3)

• مالکوم (س.ج.3)

• گوردون (س.ج.3)

دادلی سردسته گروهی از قلدرهای مدرسه ابتدایی بود. بهترین دوستش پیرس پالکیس است که پسر نحیف و لاغری است با صورتی مثل موش. پیرس دست بچه ها را از پشت می گیرد تا دادلی آنها را کتک بزند. هری در مدرسه دوستی نداشت چون بقیه بچه های مدرسه ابتدایی دوست نداشتند با گروه دادلی، که ورزش مورد علاقه شان «شکار هری» بود، در بیافتند.

دادلی در اسملتینگز

در سال 1991 دادلی به دبیرستان خصوصی اسملتینگز که پدرش هم در آنجا تحصیل کرده بود، رفت. «روپوش پسرانه مدرسه اسملتینگز یک کت فراک آلبالویی رنگ بود با یک شلوارک گشاد نارنجی و یک کلاه حصیری ظریف مخصوص قایقرانها. یک عصای کج و معوج هم داشتند که در پشت سر آموزگارها با آن همدیگر را کتک می زدند. این کار مثلاً تمرین خوبی برای آینده شان بود.» (س.ج.2)

والدین دادلی بر این عقیده بودند که معلم ها او را نمی فهمند زیرا مرتب رفتارهای زورگویانه دادلی را متذکر می شدند. بعد از سه سال تحصیل در اسملتینگز، پرستار مدرسه به دورسلی ها اطلاع داد که دادلی باید رژیم غذایی بگیرد، چون اونیفورم های مدرسه اسملتینگز اندازه اش نمی شود.

در سال تحصیلی 95-1994 دادلی قهرمان مسابقات بوکس مدارس جنوب شرق شد و از قبل هم قلدرتر شد. او و گروهش تعطیلات تابستان را صرف آزار و اذیت همسایگان می کردند. سیگار می کشیدند، وسایل پارک بازی را خراب می کردند، به طرف ماشین ها و بچه های کوچک سنگ می انداختند، و پسرهای کوچکتر از جمله [[evans mark|مارک اونز[[ که به گفته دادلی «زبان درازی» کرده بود را کتک می زدند. (م.ق.1)

دادلی و دیوانه ساز

در بعدازظهر روز 2 آگوست سال 1995، هری و دادلی در کوچه بین پیچ ماگنولیا و ویستریاواک- تقریبا دو خیابان دورتر از خانه شان- مورد حمله دو دیوانه ساز قرار گرفتند. تأثیر فوری دیوانه ساز بر روی دادلی کاملا مشخص بود. او استفراغ کرد و تا مغز استخوان یخ کرده بود (م.ق.1). تاثیر طولانی مدت این واقعه بر دادلی این بود که مزه اعمال شرورانه را چشید و شجاعت هری را به چشم دید.

وقتی دو سال بعد (احتمالا برای همیشه) از هم جدا شدند، دادلی با نشان دادن نگرانی اش در مورد سلامتی هری، او را شگفت زده کرد و بخاطر نجات جانش از او تشکر کرد. (ی.م.3)

معني اسم: 'دورسلی' نام یک شهر کوچک درمنطقه گلوکسترشایر انگلیس است. رولینگ این نام را به این دلیل انتخاب کرده است که تلفظ آن «بی حال و ناخوشایند» به گوش می رسد. (Star-Ledger)


نامهای دیگر

(و چه کسی او را به این نام می خواند)

• وروجک فسقلی – پدرش (س.ج.1)

• یک بچه فرشته – مادرش (س.ج.2)

• یک خوک با کلاه گیس – هری (س.ج.2)

• توپولی – مادرش (س.ج.2، م.ق.1، م.ق.2)

• عزیز دلم – مادرش (س.ج.2، ح.ا.1)

• دینکی دادیدامز – مادرش (س.ج.2، م.ق.1)

• دادی – مادرش (س.ج.2، ز.آ.2)

• تپل مپل کوچولو – مادرش (س.ج.3)

• سگ پشمالوی کوچولو – عمه مارج (ز.آ.2)

• دادرز – پدرش (ز.آ.2، م.ق.1) ، عمه مارج (ز.آ.2)

• دیدی – مادرش (ج.آ.3، م.ق.2)

• دی بزرگ – گروهش (و هری، برای دست انداختن او) (م.ق.1) ، هری (ی.م.3)

• داد – گروهش (م.ق.1)

سرگرمی های مورد علاقه

• «شکار هری» (قبل از رفتن هری به هاگوارتز) (س.ج.3)

• خوردن

• تماشای تلویزیون (از جمله هامبرتوی بزرگ س.ج.3)

• نابود کردن فضایی ها در کامپیوترش (س.ج.3)

• خوردن

• کوبیدن عصای اسملتینگز به اشیاء و اشخاص (س.ج.3)

• خوردن

• تماشای مواخذه شدن هری توسط عمو ورنون (ز.آ.2)

• خوردن

• بازی پلی استیشن (ج.آ.2)

• مطالعه نکردن

• خوردن

• شکستن اسباب بازی هایش

• بیرون رفتن با اعضای گروهش، خراب کردن وسایل پارک، سیگار کشیدن، زدن بچه های کوچکتر (م.ق.1)

اسباب بازی ها و متعلقات

تفنگ بادی (س.ج.3، دادلی طوطی اش را با یک تفنگ بادی تعویض کرد ولی با نشستن روی آن، آن را خم کرد، به همین دلیل روی یکی از طبقه های اتاق خواب دومش افتاده بود.)

کتاب (استفاده نشده س.ج.3)

کامپیوتر (س.ج.3، هنگام فرار از نامه های مرموز سعی کرد آن را با خودش ببرد.)

تعداد زیادی بازی کامپیوتری (شامل Mega Multilation III ج.آ.2 و شانزده بازی جدید که والدینش در یازدهمین سالگرد تولدش به او هدیه دادند س.ج.2.)

پلی استیشن (وقتی والدینش تهدید کردند که اگر دست از دزدکی خوردن غذا برندارد پول توجیبی اش را قطع می کنند، دادلی پلی استیشن را از پنجره اتاقش بیرون انداخت. ج.آ.2)

دوچرخه کورسی (هدیه یازدهمین سالگرد تولد س.ج.2)

هواپیمای کنترل از راه دور (هدیه یازدهمین سالگرد تولد س.ج.2، در عرض یکماه شکسته شد.)

آدم آهنی کامپیوتری (هدیه مارجوری دورسلی در زمانی بین پنجمین و دهمین سالگرد تولد دادلی ز.آ.2)

دو دستگاه تلویزیون (وقتی برنامه مورد علاقه اش پخش نشد، دادلی با پایش صفحه اولین تلویزیونش را شکست. س.ج.3) (بعد از سال دوم دادلی بعنوان هدیه بازگشت به خانه یک تلویزیون دیگر هدیه گرفت چون شکایت داشت که نمی تواند راه طولانی بین تلویزیون و آشپزخانه را مرتب طی کند. ز.آ.2)

ساعت مچی طلا (هدیه یازدهمین سالگرد تولد س.ج.2)

دوربین فیلمبرداری (هدیه یازدهمین سالگرد تولد س.ج.2، در عرض یکماه شکسته شد.)

دستگاه ویدئو (هدیه یازدهمین سالگرد تولد س.ج.2)

تانک مدل (که با آن سگ همسایه بغلی را زیر گرفته بود س.ج.3)

قفس طوطی (دادلی طوطی را در مدرسه با یک تفنگ بادی تعویض کرده بود ولی قفس را در اتاق خواب دومش نگه می داشت. س.ج.3)

دوچرخه قرمز (هدیه گرفته شده در پنج سالگی هری. م.ق.24)

اتاق خواب اضافی برای نگهداری وسایلی که در اتاق خواب اصلی اش جا نمی شد – اشیاء شکسته و استفاده نشده (تا اینکه با رسیدن اولین نامه هاگوارتز، این اتاق به هری واگذار شد. س.ج.3)

ساک ورزشی (دادلی سعی کرد تلویزیون، ویدئو و کامپیوترش را در آن جا دهد. س.ج.3)

لاک پشت (وقتی اتاق خواب دومش به هری داده شده، دادلی آن را از سقف گل خانه به بیرون پرتاب کرد. س.ج.3)


منبع: Dudley

برگرفته از «https://www.jadoogaran.org/modules/mediawiki/index.php/Dudley»

این صفحه ۳٬۸۹۰ بار دیده شده است. این صفحه آخرین بار در ۱۳:۴۷, ۲ نوامبر ۲۰۰۷ تغییر کرده است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ جادوگران® در دسترس است.


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.