F

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

جادوگرها، ساحره ها و موجودات: F

فانکورت، پرپتونا (Fancourt, Perpetua)

(1991-1900)

او ساحره ای بود که ماه نما را اختراع کرد (fw).

راهب چاق (Fat Friar, the)

قبلا یک هافلپافی بود، و حالا روح مقیم آنهاست. وی روح بذله گو و مهربانی است که با خوشرویی برای سال اولی ها روز خوبی آرزو می کند و امیدوار است که آنها به هافلپاف بروند (س.ج.7).

بانوی چاق (Fat Lady, the)

ساکن تابلویی است که ورودی برج گریفیندور را پوشانده و محافظت می کند. وی گاه و بیگاه اندکی کج خلق است. او از دوستان ویولت می باشد. سالهای بسیاری است که وی به ورودی برج گریفیندور آویزان شده است، حداقل تا زمانی که مالی و آرتور ویزلی در هاگوارتز بودند. (جزئیات بیشتر...)

خانواده فاوسیت (Fawcett Family)

خانواده ای که در نزدیکی اوتری سنت کچپُل زندگی می کنند (ج.آ.6). همچنین رجوع کنید به دوشیزه س. فاوسیت.

دوشیزه س. فاوسیت (Fawcett, Miss S.)

(متولد حوالی 1980)

ریونکلا، 1991- 1998 (ح.ا.11، ج.آ.16، ج.آ.23) به احتمال زیاد عضوی از خانواده فاوسیت از اوتری سنت کچپُل. در سال 1992 (ح.ا.11) در باشگاه دوئل و در سال 1994 (ج.آ.23) در جشن کریسمس حضور داشت. برای مدت کوتاهی وی ریش بلند سفیدی داشت که به واسطه تلاشش برای گذشتن از مرز سنی دامبلدور و وارد کردن نامش در جام آتش، با وجود زیر سن قانونی بودنش، بوجود آمده بود (ج.آ.16).

تاریخ های دوشیزه فاوسیت: در طول جلسه باشگاه دوئل، دوشیزه فاوسیت طوری نام برده شده که گویی در سال هری است. او نمی توانسته بدون شخص بزرگتری به جشن کریسمس وارد شود، مگر اینکه حداقل همسال هری باشد. مرز سنی دامبلدور نشان می دهد که وی نمی توانسته هاگوارتز را قبل از سال 1990 شروع کرده باشد. این نتیجه گیری معقولی به نظر می رسد که او همسال هری است. هنوز هم، این تنها یک نتیجه گیری است، نه چیزی که صریحا در کتاب بیان شده باشد.

خانه دوشیزه فاوسیت: در این مورد اختلافی بین نسخه های اولیه آمریکایی و انگلیسی وجود دارد. در اولین نسخه انگلیسی می خوانیم: «اسنیپ، در حالی که دختری از کنارش دوید غرید: «ده امتیاز از هافلپاف، فاوسیت!»» در جدیدترین نسخه آمریکایی، اسنیپ امتیاز وی را از ریونکلا کم می کند (ج.آ.23). (SVA) و (LWB)

فنویک، بنجی (Fenwick, Benjy)

عضو محفل ققنوس در دهه 1970، کشته شده توسط مرگخواران. فقط تکه هایی از او پیدا شد (م.ق.9).

فرگوس (Fergus)

پسرعموی مزاحم سیموس فینیگان (ش.د.17).

فیگ، آرابلا دورین (Figg, Arabella Doreen)

فشفشه ای که در نزدیکی ویستریا واک زندگی کرده و هری را با کمک گربه هایش، شامل آقای تیبلز، دیده بانی می کند. عضوی از محفل ققنوس. (جزئیات بیشتر...)

فیلچ، آرگوس (Filch, Argus)

سرایدار هاگوارتز در حوالی دهه 1990 فیلچ فشفشه ای است که طوری با دانش آموزان رفتار می کند که گویی آنها جانوران موذیی هستند که باید از قلعه ریشه کن بشوند. (جزئیات بیشتر...)

«آرگوس» = هیولایی در اساطیر یونان، نگهبانی با صدها جفت چشم(جمعا 200 تا)
«فیلچ» = در انگلیسی به معنای «دزدیدن»

فیلی باستر (Filibuster)

احتمالا مخترع وسایل آتش بازی افسانه ای و ضد آب و بدون گرمای فیلی باستر (ج.آ.11).

فینچ-فلچلی، جاستین (Finch-Fletchley, Justin)

(متولد حوالی 1980)

هافلپاف، 1991-1998 (س.ج.7)

عضو ارتش دامبلدور. این جادوگر ماگل زاده مو فرفری، در مدرسه خصوصی ماگلی اِتون نام نویسی شده بود، تا اینکه نامه هاگوارتز را دریافت کرد (بنابراین این طور به نظر می رسد که والدین وی بسیار ثروتمند هستند). جاستین در باشگاه دوئل توسط یک مار در معرض خطر قرار گرفته بود، تا اینکه هری، با آشکار کردن مارزبانی اش در ملاء عام، مار را منصرف کرد. جاستین در 18 دسامبر 1992 توسط باسیلیسک سنگ شده بود.

نام جاستین گاهی اوقات «فیچ-فلچلی» داده شده، ولی این اسم نادرست است.

فینگال بی باک (Fingal the Fearless)

جادوگر افسانه ای ایرلندی که گفته شده قهرمان بازی اینجین جاین بوده است (ک.ز.2).

فینکلی، بارناباس (Finkley, Barnabus)

جادوگری که جایزه بارناباس فینکلی هاگوارتز برای ابداع جادوهای استثنایی به نام او نامگذاری شده است (ی.م.18).

خانم فینیگان (Finnigan, Mrs.)

مادر سیموس. سیموس او را در جام جهانی کوییدیچ به هری، رون و هرمیون معرفی کرد (ج.آ.7). او ساحره است، ولی پدر سیموس ماگلی است که تا هنگام ازدواج از نیروهای جادویی همسرش خبر نداشت. مادر سیموس پیام امروز را خوانده بود و باور داشت که دامبلدور و هری دیوانه شده اند و درباره بازگشت ولدمورت دروغ می گویند. بنابراین، او با جدیت تصمیم گرفت که مانع از بازگشت سیموس به هاگوارتز در سپتامبر 1995 بشود (م.ق.11). هنگام مرگ دامبلدور، خانم سیموس بیهوده تلاش می کرد تا سیموس را قبل از مراسم تشییع جنازه دامبلدور به خانه بازگرداند (ش.د.30).

فینیگان، سیموس (Finnigan, Seamus)

(متولد حوالی 1980)

گریفیندور، 1991-1998 (س.ج.7)

دانش آموز هاگوارتزی که همسال هری بود. (جزئیات بیشتر...)

فیچ-فلچلی، جاستین (Fitch-Fletchley, Justin)

رجوع کنید به فینچ-فلچلی، جاستین.

فلامل، نیکلاس (Flamel, Nicolas)

(متولد حوالی 1326- مرگ در اواسط دهه 1990)

فلامل کیمیاگر نامداری است که شهرتش به خاطر درست کردن تنها سنگ جادوی موجود و شناخته شده است (ی.م.2). بنابراین، فلامل و همسرش پرنل (تولد در حوالی 1333) بیشتر از 600 سال زندگی کردند (س.ج.17، JKR). دامبلدور در دهه 1900 فعالیت های کیمیاگری با وی داشت (س.ج.17).

حرفهای رولینگ در مورد فلامل: نیکلاس فلامل یک شخصیت تاریخی است. فلامل در قرن چهاردهم در فرانسه می زیست و تصور می شود که به چگونگی ساختن سنگ جادو پی برده باشد. نشانه هایی از وی بر سر زبانهاست؛ زیرا تصور می شود که او ابدیت را بدست آورده باشد. هنوز هم خیابان هایی در پاریس وجود دارد که به نام فلامل و همسرش پرنل نام گذاری شده اند. (JKR)

لینکی در ارتباط با نیکلاس فلامل واقعی

یادداشت هایی در مورد استفاده از تاریخ تولد فلامل واقعی به عنوان پایه و اساس تاریخ های مجموعه هری پاتر

انشا: نیکلاس فلامل و سنگ جادو

«بر اساس تاریخ، فلامل در سال 1410، چند سال پس از همسرش پرنل، فوت کرد...» (صفحات 71-73)

فلامل، پرنل (Flamel, Perenelle)

(تولد حوالی 1333- مرگ بین 1991 و 1996 -- JKR)

همسر نیکلاس (س.ج.17)

«پرنل» بازی با کلمه «perennial» است به معنای ابدی و جاودانه.

فلیت وود (Fleetwood)

احتمالا مخترع روغن براق کننده اعلای فلیت وود (ز.آ.1)، قسمتی از ابزار تعمیر و تنظیم دسته جارو که هرمیون در تولد 13 سالگی هری، به او داده بود.

فلچر، ماندانگاس «دانگ» (Fletcher, Mundingus "Dung")

یکی از اعضای «گروه قدیمی» که در دهه 1970 با ولدمورت می جنگیدند. توصیف شده به شکل «مرد خپل، کوتاه، و پاچنبری با موهای بلند آشفته حنایی رنگ (ش.د.12).» (جزئیات بیشتر...)

طبق گفته های رولینگ، «ماندانگاس» نام نوعی تنباکوی بخصوص و بدبو است (RAH).

«فلچر» = در انگلیسی به معنای کسی که تیر می سازد (پرهای تیر به «fletching» مربوط می شوند.)

فلیت ووک، لارنتیا (Fletwock, Laurentia)

(متولد 1947)

طبق وب سایت رولینگ، فلیت ووک «پرورش دهنده و مسابقه گذار شناخته شده اسب های بالدار است» که «برای بیشتر کردن محدودیت های استفاده از جارو مبارزه می کرد.» جادوگر ماه رولینگ در دسامبر 2006.

نام «لارنتیا» (همچنین لاورنس و لورا) به احتمال زیاد مربوط است به گیاهی که با آن برندگان رویدادهای ورزشی در یونان باستان را تاج گذاری می کردند؛ همچنین نام زمین شناسی است برای مرکز آمریکای شمالی و اوراسیا (آسیا و اروپا).

به نظر می رسد که فلیت ووک از نظر آوایی به کلمه «fetlock» شبیه باشد(نه کاملا مشابه)، که به معنای مفصل قوزک پای اسب است. آیا این یکی از نام هایی بوده که رولینگ به هنگام انتخاب نام پروفسور فلیت ویک با آن روبرو شده است؟

فلینت، مارکوس (Flint, Marcus)

اسلیترین، 1986-1994 (یک سال را دوبار خوانده). جستجوگر و کاپیتان کوییدیچ. در نظر هری او طوری به نظر می رسید که انگار خون غول ها را دارد. او هرگز از تقلب کردن برای بردن یک بازی غافل نبود (س.ج.11، ح.ا.7 و 10، ز.آ.13).

سوال: در کتاب اول شما گفتید که کاپیتان کوییدیچ اسلیترین، مارکوس فلینت سال ششمی هست. اگه فقط هفت سال در هاگوارتز هست، چرا اون در کتاب سوم هم هست؟ جواب: اون باید یه سالو دوباره می خوند! :-) (SCH1)

«فلینت» نوعی کانی است که به دلیل سختیش معروف است. نوک تیر ها از فلینت ساخته می شدند.

فلینت، اورسولا (Flint, Ursula)

اورسولا فلینت همسر فینیاس نایجلوس بلک، مدیر هاگوارتز، بود که در سالهای 1847-1925 می زیست. (BFT) آنها حداقل سه فرزند داشتند: یک، همسر ناشناخته ویولتا بالسترود، بلوینا و آرکتوروس. (BFT)

فلیت ویک، فیلیوس (Flitwick, Filius)

(متولد 17 اکتبر، سال نامشخص)

استاد طلسم ها و رئیس خانه ریونکلا، از کارکنان هاگوارتز. (جزئیات بیشتر...)

فلورنس (Florence)

به احتمال زیاد دانش آموز هاگوارتز، هم دوره برتا جورکینز، که جاسوسی او را می کرد و وی را در حال بوسیدن پسری ناشناخته دید. برتا به خاطر جادو شدن در نتیجه کار، به دامبلدور، مدیر مدرسه، شکایت کرد:

«اون منو جادو کرد، پرفسور دامبلدور، و من فقط داشتم دستش مینداختم، قربان! من فقط گفتم که سه شنبه هفته پیش اونو دیدم که پشت گلخونه ها فلورنس رو می بوسید...» (ج.آ.30).

فلوم، امبروسیوس (Flume, Ambrosius)

مالک فروشگاه دوک های عسلی در هاگزمید به همراه همسرش (ش.د.4). دوک های عسلی نه تنها انواع بسیار گوناگونی از شیرینی ها را می فروشد، بلکه قالب های شیرینی شکلاتی عظیم خودش را هم درست می کند.

امبروسیا (Ambrosia) = همراه نکتار (شراب خدایان)، غذا و نوشیدنی خدایان یونان و روم؛ جاودانگی آنها را به طور مداوم تقویت می کند (Ency.Myth.).

فلوم = دره تنگی که معمولا نهری از میان آن عبور می کند ( Dict.).

خانم فلوم (Flume, Mrs.)

مالک فروشگاه دوک های عسلی در هاگزمید، با همراهی همسرش.

فورتسکیو، دکستر (Fortescue, Dexter)

جادوگر فربهی با بینی سرخ. فورتسکیو زمانی مدیر هاگوارتز بود. تابلوی وی در دفتر مدیر آویخته شده است (م.ق.27).

فورتسکیو، فلورین (Fortescue, Florean)

(مرگ در 1996)

صاحب یک بستی فروشی در کوچه دیاگون بود. فلورین اندکی در مورد جادوگری قرون وسطی می داند؛ هنگامی که هری به مدت دو هفته در پاتیل درزدار زندگی می کرد، قسمتی از روزش را به انجام دادن تکالیفش در مغازه فلورین می پرداخت. فلورین هر نیم ساعت یک بار بستنی و مغز گردوی مجانی برایش می آورد و در مقاله اش که مربوط به جادوگری قرون وسطی بود، به او کمک می کرد (ز.آ.4). فورتسکیو یکی از قربانیان مرگخواران در جنگ دوم جادوگری بود (اواخر ژوئن یا اوایل جولای 1996). وی از مغازه اش بیرون کشیده شده و کشته شد. رولینگ اشاره کرده است که درباره وی چیزهای بیشتری از حرف های گفته شده در کتاب وجود دارد (ش.د.6 ، PC/JKR2).

فریدوولفا (Fridwulfa)

رجوع کنید به اسامی بدون نام خانوادگی.

فروبیشتر، ویکتوریا (ویکی) (Frobisher, Victoria (Vicky))

گریفیندور، اوایل دهه 1990.

در بسیاری از فعالیت های مدرسه ای، بخصوص کلوب افسونگری شرکت داشت، در پاییز 1995 برای جستجوگری گریفیندور امتحان گزینش داد و بهتر از رون ویزلی پرواز کرد؛ با این وجود، او رد شد زیرا گفته بود که در صورت تداخل برنامه ها، کلوب افسونگری اولویت بالاتری بر کوییدیچ برای وی دارد (م.ق.13).

فاج، کورنلیوس (Fudge, Cornelius)

وزیر سحر و جادو در سال 1990-1996. تقریبا ده روز بعد از نبرد سازمان اسرار، «اخراج شد» (ش.د.1). جای وی را روفوس اسکریمجیور گرفت. (جزئیات بیشتر...)

«فاج» در انگلیسی به معنای تقلب کردن یا با صداقت رفتار نکردن؛ موفق نشدن در انجام یک عهد یا وظیفه است.

فالبرت ترسو (Fulbert the Fearful)

(1014-1097)

به حدی ترسو بود که هیچ گاه از خانه اش بیرون نمی رفت. وی هنگامی که سقفش در اثر پس زدن یک طلسم دفاعی فرو ریخت، فوت کرد (fw).

فورماژ، دیمفنا (Furmage, Dymphna)

(1612-1698)

پس از واقعه ناگواری که در تعطیلاتش در کورنوِال برایش اتفاق افتاد، از پری ها وحشت داشت (fw).

منبع: Wizards F