Granger

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

هرمیون جین گرنجر

«که شما مشنگ هستین! باید یه نوشیدنی با هم بخوریم! اون چیه که توی دستتونه؟ اوه، دارید پول مشنگیتون رو تبدیل می کنید. مالی، نگاه کن!» آرتو ویزلی در زمان ملاقات گرنجرها در گرینگوتز ( ح.ا.4)

«در حالیکه جادویی نیست که هرمیون از پسش برنیاد.» روبیوس هاگرید ( ح.ا.7)

معاني اسم

نام کامل: هرمیون جین گرنجر

هرمیون: رولینگ نام هرمیون را از یکی از شخصیت های نمایشنامه «داستان یک زمستان» شکسپیر گرفته است. هرچند که می گوید شخصیت آنها متفاوت است. او فکر می کند برای یک زوج دندان پزشک منطقی ست که نام تنها دخترشان را چنین چیزی بگذراند تا باهوش بودنشان را ثابت کنند. ولی می گوید این اسم غیرمعمول را به این دلیل انتخاب کرده است که اگر در جایی یک بچه باهوش وجود داشته باشد که دندان های جلویش از اندازه عادی بزرگتر باشد و همین اسم را هم داشته باشد، ممکن است ناراحت شود. هرمیون همچنین نام دو بازیگر انگلیسی بود که نقش ساحره ها را بازی می کردند. «هرمیون بدلی» که نقش اِلسپث را در سریال تلویزیونی «جادو شده» بازی می کرد و «هرمیون گینگالد» که در فیلم «کتاب زنگوله دار و شمع» بازی می کرد. رولینگ با تلفظ های ترکیبی که مردم از اسم هرمیون درست کرده اند تفریح می کند.

جین: در سال 2004 رولینگ به ما گفت که اسم دوم هرمیون Jane است ولی در کتاب 7 آن را به Jean تغییر داد. احتمالاً به این دلیل که اسم دوم هرمیون و آمبریج یکی نباشد. Jean اسم دوم دختر رولینگ، مکنزی نیز هست.

گرنجر: Grange به معنی انبار غله یا مزرعه ای است که ساختمان ذخیره حبوبات دارد، پس Granger یک اسم فاعل است برای نگهبان انبار غله.

خانواده گرنجر

تاریخ تولد: 19 سپتامبر 1979. نکته: هرچند جداول زمانی دی وی دی بوسیله رولینگ تنظیم شده است ولی با دیگر گفته های او همخوانی ندارد. بر طبق سایت رولینگ، هرمیون قبل از هری و رون متولد شده است پس باید در 1979 به دنیا آمده باشد، نه 1980 که در دی وی دی گفته شده.

تبار: مشنگ زاده

مادر: مشنگ بی نام (دندان پزشک). هرمیون با آینده نگری از والدینش در برابر مرگ خوارها محافظت کرد. به این ترتیب که حافظه آنها را تغییر داد، نام های جدیدی به آنها داد (وندل و مونیکا ویلکینز)، خاطره داشتن یک دختر را در ذهن آنها پاک کرد و آنها را به استرالیا فرستاد (ی.م.6). وقتی ولده مورت و نیروهایش از بین رفتند، او دوباره آنها را پیدا کرد و طلسم را باطل کرد.

پدر: مشنگ بی نام (دندان پزشک).

خواهر یا برادر: زمانی قرار بود هرمیون یک خواهر کوچکتر داشته باشد. ولی رولینگ بعداً تصمیم گرفت آن شخصیت را اضافه نکند، پس هرمیون تنها فرزند است.

همسر: رون ویزلی

فرزند: یک دختر به نام رز (متولد سال 2006) و یک پسر به نام هوگو.

دوران کودکی: گرنجرها در عین حال که دنیای جادوگری و جایگاه دخترشان در آن را قبول کرده اند، با استفاده از جادو برای تعمیرات سریع موافق نیستند. برای مثال اصرار دارند که دندان های جلوی بیش از حد بزرگ هرمیون با روش معمول یعنی سیم کشی درست شود. آنها بوسیله جغد برای هرمیون خوراکی های سالم می فرستادند و در ماه آگوست با او به کوچه دیاگون می آمدند تا در خرید وسایلش به او کمک کنند. اینکه آنها در مورد دخترشان و مدرسه او به فامیل و دوستان چه گفته اند خودتان باید حدس بزنید. ولی مطمئناً به او افتخار می کردند.

مکان خانه دوران کودکی: ؟

حیوان دست آموز: کج پا (دورگه گربه/نیزل).

شکل ظاهري

رنگ چشم: قهوه ای

رنگ مو: قهوه ای و بوته مانند.

توصیف در کتاب: «صدایی رئیس مأبانه، بوته ای از موهای قهوه ای، و دندان های جلوی بزرگ.» (س.ج.6).

هرمیون در هاگوارتز

تاریخ ورود: 1991

گروه: گریفیندور. گرچه کلاه گروه بندی در ابتدا تصمیم گرفته بود او را به گروه ریونکلا بفرستد. (م.ق.19)

11 سمج کسب شده در سطح مقدماتی جادوگری: او 10 نمره «عالی» در درس های مراقبت از موجودات جادویی، تغییر شکل، معجون ها، وردهای جادویی، گیاه شناسی، نجوم، تاریخ جادوگری، ریاضیات جادویی، رموز باستانی و یک درس ناشناخته، و یک نمره «فراتر از حد انتظار» در درس دفاع در برابر جادوی سیاه گرفت. (ش.د.5)

سطح عالی جادوگری: هرمیون هفتمین سال تحصیل در هاگوارتز را از دست داد، پس اگر بعداً اقدامات خاصی انجام نگرفته باشد، هرمیون سطح عالی جادوگری را نگذرانده است.

امتیازات در مدرسه: ارشد گریفیندور در سال پنجم و ششم.

تشکیلات و وابستگی ها: ارتش دامبلدور؛ ت.ه.و.ع.

بوی عشقینه (معجون عشق): بوی چمنی که تازه کوتاه شده، کاغذ پوستی نو و (موی رون) (ش.د.9)

مهارت ها،وسایل، غیره

چوبدستی: چوب تاک (JKR) با مغز ریسه دل اژدها (JKR) تا اینکه بوسیله گری بک و قاپ زن هایش گرفته شد. بعد از فرار از عمارت مالفوی هرمیون از چوبدستی بلاتریکس استفاده می کرد: چوب گردو و ریسه دل اژدها، 30 سانتیمتر، سرکش (ی.م.24).

وسایل: آشکار کننده (ح.ا.13)، در طول سال تحصیلی 1993-1994 از یک زمان برگردان استفاده کرد تا کلاس های اضافی بگیرد (ز.آ.21)، کیف منجوق دوزی شده (ی.م.8).

جوراب: برای جن های خانگی جوراب می بافت.

شغل: بعد از اینکه ولده مورت کشته شد، در سازمان سازماندهی و نظارت بر امور موجودات جادویی شروع بکار کرد تا کیفیت زندگی جن های خانگی و دیگر موجودات محروم از حقوق اجتماعی را بالا ببرد. بعداً به سازمان اجرای احکام جادوی رفت و به تصویب قوانینی که به نفع اصیل زاده ها بودند خاتمه داد.

مهارت ها: بستن لوازم برای سفرهای طولانی مدت، منطق (س.ج.16)؛ ریاضیات جادویی؛ آتش ضد آب و قابل حمل (ح.1)؛ جسم یابی (غیب و ظاهر شدن)؛ کتاب تاریخچه هاگوارتز را بطور کامل خوانده است. می تواند یک سپر مدافع کامل درست کند و با استفاده از افسون تغییر پذیری سکه های جادو شده برای اعضای ارتش دامبدور درست کرد. رولینگ می گوید هرمیون گاهی اوقات برایش حرف می زند.

طلسم پشتیبان: سمور آبی (م.ق.27).

شکل لولوخرخره: مک گوناگال که به او می گوید در همه درس ها رد شده است. (ز.آ.16).

دست خط: «مرتب و خوانا» (ح.ا.2).

شرح حال

خوش فکر، پایبند به اصول و بااستعداد. هرمیون مطمئناً باهوشترین ساحره نسل خودش است. او و رون ویزلی نزدیکترین دوستان هری پاتر هستند. او یک مشنگ زاده است (والدینش دندان پزشک هستند - س.ج.12)، و یک نمونه زنده و روشن از اعتقاد نادرست به برتری جادوگران اصیل زاده.

هرمیون ولع زیادی برای مطالعه دارد و درس های ملموس و قابل اثبات مثل رموز باستانی و تاریخ را به درس های غیر دقیقی مثل پیشگویی ترجیح می دهد. وقتی یک دانش آموز جدید بود به دلیل نگرانی از جایگاه متزلزلی که داشت به چیزهایی مثل قوانین و کسب اطلاعات از راه کتاب پناه می برد ولی وقتی در جادو اعتماد بنفس پیدا کرد و در دنیای جادوگری جا افتاد، آرامش بیشتری پیدا کرد.

هرمیون ذهن درخشانی دارد. وردهای زیادی را از حفظ دارد و می تواند با منطق از موقعیت های مشکلی که دیگران در آنها گیر می کنند عبور کند. در سال پنجم می توانست افسون تغییر پذیری را که در سطح عالی جادوگری ست اجرا کند (م.ق.19). درست کردن آتش ضدآب قابل حمل از تخصص های اوست. در سال سوم دوبرابر بقیه کلاس برداشت و از زمان برگردان استفاده کرد تا در یک زمان در دو جا باشد، ولی این کار را خسته کنند یافت و به آن ادامه نداد. هرمیون در بیشتر درس ها از بقیه پیش بود و اغلب اوقات در کلاس های معجون سازی به نویل لانگ باتم کمک می کرد. بیشتر معلم ها او را یک دانش آموز درخشان می دانستند، ولی سیوروس اسنیپ کارهای او را خودنمایی نسبت می داد.

در سال چهارم هاگوارتز، خود را مورد توجه و علاقه ویکتور کرام، یک بازیکن معروف کوییدیچ بلغاری که به همراه دانش آموزان مدرسه دورمشترانگ به هاگوارتز آمده بود یافت. تا حدی احساسات او را جواب داد، ولی از همان ابتدای آشنایی با رون ویزلی علاقه یک طرفه ای را نسبت به رون احساس می کرد. رون سال ها نسبت به این موضوع بی توجه بود ولی بالاخره عاقل شد.

هرمیون از همان ابتدا از وجدان اجتماعی بالایی برخوردار بود و بطور خستگی ناپذیری برای کسانیکه می دید مورد ظلم و ستم واقع می شوند فعالیت می کرد. در سومین سال هاگوارتز، کج پا را از یک فروشگاه موجودات جادویی خرید زیرا هیچ کس او را نمی خواست، و ساعت ها وقت صرف درست کردن یک دفاعیه برای کج منقار، یک هیپوگریف به اشتباه متهم شده، کرد. در سال چهارم، آنقدر از بردگی جن های خانگی منزجر شد که ت.ه.و.ع (تشکلات هواداری و عمرانی جن های خانگی) را تشکیل داد و با اشتیاق فراوان شروع به بافتن کلاه و جوراب برای کمک به آزادی آنها از بردگی کرد.

هری و رون موفقیت جستجوی جان پیچ ها را مدیون سهم بزرگ هرمیون در برنامه ریزی و تحقیق هستند. بدون هرمیون لباس، کتاب، چادر، کیسه خواب، گوش های گسترش پذیر، شنل نامرئی، و اطلاعاتی در زمینه نابود کردن جان پیچ ها وجود نداشت. هری و رون تنها کسانی نبودند که هرمیون به فکر آنها بود. او آنقدر نگران امنیت پدر و مادرش بود که حافظه آنها را تغییر داد تا بخاطر نیاورند که یک دختر دارند و آنها را به استرالیا فرستاد. (بعد از مرگ ولده مورت، هرمیون والدینش را پیدا کرد و طلسم حافظه را باطل کرد.)

رون بالاخره در نبرد نهایی ولده مورت با طرح برنامه فرستادن جن های خانگی به بیرون از هاگوارتز، استحقاق اولین بوسه هرمیون را پیدا کرد. در فاصله زمانی بین کشته شدن ولده مورت و نوزده سال بعد، رون و هرمیون با هم ازدواج کردند و صاحب دو فرزند به نام های رز و هوگو شدند. هرمیون در سازمان سازماندهی و نظارت بر موجودات جادویی وزارت سحر و جادو استخدام شد تا نقش مهمی را در بهبود زندگی جن های خانگی و دیگر موجودات مورد ظلم واقع شده ایفا کند. بعد از آن، به سازمان اجرای احکام جادویی منتقل شد و به قوانین تبعیض نژادی که در جامعه جادوگری رسوخ کرده بود پایان دهد.

هرمیون در فیلم

نقش هرمیون را در فیلم، اِما واتسون ایفا می کند.

وقتی از اِما پرسیده شد در مورد شخصیت هرمیون چه فکر می کند، او بعضی از خصوصیات بارز هرمیون را بیان کرد و گفت «او به پسرها دستور می دهد» و نشان می دهد «داشتن مغز فقط جنبه خوب ندارد». هرمیون با اینکه «در روابط اجتماعی زیاد موفق نیست» ولی «از چیزی که هست خجالت نمی کشد». اِما می گوید ناراحت کننده ترین چیز برای یک دختر اینست که بخاطر یک پسر ارزش خودش را پایین بیاورد. هرمیون اینکار را نمی کند، هیچ کس دیگری هم نباید اینکار را بکند.

-- از سخنرانی در Oxford University ، در 12 نوامبر 2006.

منبع: Granger