هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

[index]

Harry

(تغییر مسیر از هری پاتر)

index | تغییرات اخیر | ویرایش این صفحه | تاریخچهٔ صفحه | تعویض به حالت مدیا ویکی

نسخهٔ قابل چاپ | تکذیب‌نامه‌ها | سیاست حفظ اسرار
رده‌های صفحه: Wizard people | H

A - B - C - D - E - F - G - H - I - J - K - L - M - N - O - P - Q - R - S - T - U - V - W - X - Y - Z

هری جیمز پاتر: خلاصه حقایق

فهرست مندرجات

سایر صفحات فرهنگ نامه درباره هری انشا های لکسیکن درباره هری:

تاریخ تولد و معنی اسم

نام کامل: هری جیمز پاتر

معنی اسم: جی کی رولینگ گفته است که: «من نام پاتر را از یک خانواده که در همسایگی من پایین جاده در وینتربورن زندگی میکردند، گرفتم.(...) از فامیل اونا خوشم اومد و به کار بردمش» (ITV) جی کی رولینگ در وب سایتش هم نوشته است که کسی به نام هری پاتر در قرن 19 وجود داشته که یک ساعت ساز بوده است. (JKR).

نام میانی: جیمز، با توجه به نام پدرش

نام های دیگر: «پسری که زنده ماند»؛ «پاتر مقدس، دوست گند زاده ها» ( دراکو - ح.ا.12)؛ «فرد برگزیده» ش.د.3 «هری پاتر، پسر برگزیده» (هوریس اسلاگهورن - ش.د.22).

تاریخ تولد: 31 جولای 1980، روز و ماه تولدش با رولینگ یکی است.

استناد ها در مراجع: نام هری پاتر در کتاب تاریخچه نوین جادو، ظهور و سقوط جادو های سیاه و عظیمترین رویداد های جادوگری قرن بیستم ذکر شده است(س.ج.6).

در اکتبر 2007 به عنوان جادوگر ماه توسط رولینگ معرفی شد: «هری پاتر ( 1980- ) پسر همیشه زنده، تنها انسان شناخته شده که از نفرین آواداکدورا جان به در برد و فاتح لرد ولدمورت، که به نام دیگر تام ریدل نیز شناخته میشود. هری پاتر در سن هفده سالگی به بخش کاراگاهان که زیر نظر کینگزلی شکلبولت تجدید سازمان داده شده بود، پیوست، و مدارج ترقی را پیمود تا اینکه در سال 2007 به عنوان ریاست بخش فوق الذکر رسید.» ( جی کی رولینگ)

خانواده و دوستان

تبار: دورگه.

مادر: لی‌لی (اونز) پاتر؛ در تاریخ 31 اکتبر 1981 بدست لرد ولدمورت در گودریکز هالو به قتل رسید.

پدر: جیمز پاتر؛ در تاریخ 31 اکتبر 1981 بدست لرد ولدمورت در گودریکز هالو به قتل رسید.

نیاکان: ؟

خویشاوندان: پتونیا درسلی، ورنون درسلی.

فرزندان خویشاوندان: دادلی درسلی.

خواهر و برادر: ندارد.

دوران کودکی: توسط درسلی ها بزرگ شده است، خواهر ماگل مادرش پتونیا و شوهر او ورنون.

مکان خانه دوران کودکی: سوری، لیتل وینینگ،شماره چهار پریوت درایو

پدر خوانده: سیریوس بلک؛ دارای مادر خوانده نیست ( EBF2004 ).

حیوان خانگی: هدویگ جغد. به علاوه کج منقار هم در مالکیت اوست.( بعدا نامش به بال چروکیده تغییر کرد)، ولی هیپوگریف؟ توسط هاگرید نگهداری میشد.

جن خانگی: کریچر، که از سیریوس بلک به او به ارث رسید. ( ش.د.3).

شکل ظاهری

رنگ چشم: سبز روشن، مانند چشمان مادرش؛ چشمان سبزش تنها اختلاف در شکل ظاهری او با پدرش است. (م.ق.3)

رنگ مو: سیاه؛ همیشه نامرتب، در پشت سیخ شده است مثل پدرش.

سایر خصوصیتهای ظاهری: عینک گرد؛ در یازده سالگی کوتاه قد و لاغر بود، با زانو های برامده. زخم به شکل صاعقه روی پیشانی

از درون کتاب ها: «هری همیشه نسبت به سنش استخوانی و کوچک بود. ... هری صورتی لاغر، زانوهای برامده، موهای سیاه، و چشمان سبز روشن داشت. عینک گردی میزد که مقدار زیادی وصله داشت... تنها چیزی که هری در ظاهرش دوست داشت زخمی بسیار باریک روی پیشانیش بود که شکلش شبیه صاعقه بود ( س.ج.2)

خالکوبی؟ ندارد. وقتی هری سال ششم بود، شایع شد که یک خالکوبی به شکل هیپوگریف روی سینه اش دارد. جینی این قضیه را با گفتن اینکه خال کوبی هیپوگریف نیست بلکه یه شاخ دم مجارستانی است، به صورت خنده دار دراورد.( ش.د.25)

زخم ها

«هیچوقت فک نکردی که این زخم روی پیشونیت از کجا اومده؟ این یه بریدگی معمولی نیست. این چیزی که تو داری با یه نفرین شیطانی و پر قدرت که بهت خورده به وجود اومده -- البته به بابا مامانتم خورده و خونتونم داغون کرده -- ولی روی تو درست عمل نکرده، به این خاطره که تو معروفی، هری» ( س.ج.4)


دامبلدور لحظه ای بسیار مشتاقانه به هری نگاه کرد، و سپس گفت: «من یه نظریه دارم، که بیشتر از اون چیزی نمیتونم بگم... معتقدم که زخم تو در دو صورت درد میگیره، یکی وقتی ولدمورت نزدیکته و یکی دیگه وقتی امواج قدرتمند نفرت رو در خودش حس میکنه»

«ولی... چرا؟»

دامبلدور گفت:«چون تو و اون با نفرینی که نا موفق عمل کرده به هم متصل شدی. این یه زخم معمولی نیست» ( ج.آ.30)

زخم جدید: از سال پنجم به بعد، هری زخمی را که خودش ایجاد کننده آن بوده با خود داشته است. «من نباید دروغ بگم» الان به صورت دایمی پشت دست راستش برجسته شده است. (ش.د.16).

هاگوارتز

سال اول: (1991 - (Y11

گروه: گریفیندور

قرار در جشن یول بال: پراواتی پتیل.

پاس کردن 7 مورد در امتحان سطح مقدماتی جادوگری جغد(از 9 مورد): ستاره شناسی قابل قبول؛ مراقبت از جانوارن جادویی فراتر از حد انتظار؛ افسون ها فراتر از حد انتظار؛ دفاع در برابر جادوی سیاه برجسته؛ پیشگویی ضعیف؛ گیاه شناسی فراتر از حد انتظار؛ تاریخچه جادو وحشتناک؛ معجون ها فراتر از حد انتظار؛ تغییر شکل فراتر از حد انتظار. ( ش.د.5). با این نمرات هری شرایط لازم برای گرفتن شغل کاراگاهی را دارا است.

کوییدیچ: جستجو گر گروه گریفیندور بین سال های 1991 - 1997 (Y11 - Y17) (جوانترین بازیکن در تیم یک گروه در صد سال اخیر). کاپیتان تیم در سال ششمش ( ش.د.6).

جوایز و غیره: جام کویدیچ؛ جایزه مخصوص خدمت به مدرسه (ح.ا.18)؛ قهرمان مسابقات سه جادوگر.

مدرسه های دیگر: هری قبل از آمدن به هاگوارتز، به مدرسه استونوال های، یک مدرسه دولتی در محل زندگیش میرفته است. ( س.ج.3). بعدا درسلی ها غیبت هری را در خلال دوران رفتن به هاگوارتز به مردم اینطور توضیح میدادند که او به مدرسه سنت بروتوس، مرکز امنی برای پسران خطاکار غیر قابل معالجه میرود، «موسسه درجه یکی برای افرادی که از اونا قطع امید شده» (ز.آ.2 ، ج.آ.1).

مهارت ها، وسایل جادویی و غیره

چوب جادو: از چوب راج و پر ققنوس، یازده اینچ، خوش دست و انعطاف پذیر؛ یک ترکیب غیر معمول. «برادر» چوب جادوی لرد ولدمورت است (ز.آ.5)، هر دو دارای هسته ای از یک پر ققنوس دامبلدور فاوکس هستند ( ج.آ.36). این چوب جادو در هنگام فرار از خانه باتیلدا بگشات شکست، و هری بدون چوب جادو ماند تا زمانی که رون همراه با یک چوب جادوی درخت آلوچه که از قاپ زن ها گرفته بود برگشت. چوب جادوی درخت آلوچه خام و فاقد قدرت کافی بود. هری با خوش شانسی چوب جادو های دراکو، بلاتریکس و دم باریک را در حین فرار از عمارت مالفوی ها برنده شد. از بین این سه چوب جادوی دراکو ( ساخته شده از چوب درخت زالزالک و موی تک شاخ، ده اینچ، به طور محسوس قابل ارتجاع) از همه خوش دست تر بود (ی.م24) در نتیجه هری از آن استفاده کرد تا زمانی که توانست چوب جادوی اولی خودش را که از درخت راج بود تعمیر کند (ی.م.36).

جارو های پرواز: نیمبوس 2000 (1991-3)، گلوله آتش (1994-1997).

سایر وسایل: شنل نامریی، نقشه غارتگر، دشمن یاب جیبی، آینه دو طرفه (ز.آ)، تکه شکسته آینه دو طرفه (ی.م)، شمشیر گریفیندور، سنگ رستاخیز، چوب جادوی ارشد (ی.م). همچنین برای اطلاع از سایر وسایلی که هری مالکیت آنها را دارد جدول هدایای کریسمس را در زیر ببینید.

جوراب ها: جوراب هایی که درونشان عنکبوت بود (س.ج.2)؛ دابی برای کریسمس جوراب هایی لنگه به لنگه که یک لنگه قرمز با نقش جاروی پرواز و یکی سبز با نقش اسنیچ به هری هدیه داد ( ج.آ.23).

هدیه هایی که هری گرفته است

همچنین مقاله هدیه های هری نوشته شده توسط موراگ ترینور را ببینید (2004).

هدیه های تولد هدیه های کریسمس سایر هدیه ها
از طرف درسلی ها 10 سالگی: یک جا رختی و یک جفت از جوراب های کهنه عمو ورنون (س.ج.3)

12 سالگی: نادیده گرفته شد (ح.ا.1)

13 سالگی: نادیده گرفته شد (ز.آ.1)

14 سالگی: نادیده گرفته شد (ج.آ.2)

کتاب 1: یک سکه پنجاه پنسی (س.ج.12)

کتاب 2: یک خلال دندان (ح.ا.12)

کتاب 3: و یک تکه پارچه (ج.آ.23)

از طرف عمه مارج یک جعبه بیسکویت سگ وقتی در حدود 7 یا 8 سال داشت (ز.آ.2)
از طرف هاگرید 11 سالگی: یک کیک شکلاتی بزرگ و چسبناک که «هری تولدت مبارک» با خامه سبز رنگ روی آن نوشته شده بود (س.ج.4)، و هدویگ جغد (س.ج.5)

13 سالگی: کتاب هیولای هیولاها (ز.آ.1)

14 سالگی: کیک (ج.آ.2)

کتاب 1: یک فلوت دست ساز از چوب (س.ج.12)

کتاب 2: یک سطل بزرگ شکلات مایع (ح.ا.12)

کتاب 4: یک جعبه شکلات شامل تمام چیز هایی که هری دوست داشت: آب نبات های همه جور مزه برتی باتز، شکلات غورباقه ای، آدامس باد کننده دروبل، و ویزبی های فش فش کننده (ج.آ.23)

کتاب 5: یک کیف پول خزدار که دندان داشت (م.ق.23)

کتاب 1: آلبوم جادوگری از عکس های والدینش (س.ج.17)

کتاب 3: یک سبد از گل های گوش خیزک که مثل کلم زرد به نظر میرسید (ز.آ.10)

کتاب 4: کیک های سنگی (ج.آ.3)

از طرف هرمیون 13 سالگی: کارت تبریک، نامه و یک جعبه وسایل تعمیر دسته جارو ( یک شیشه جلا دهنده فلیت وود، یک جفت براق کننده نقره ای نوک جارو، یک قطب نمای برنجی کوچک برای نصب روی دسته جارو در مسافرت های طولانی، و راهنمای «تعمیر کار دسته جاروی خود باشید» (ز.آ.1)

14 سالگی: کیک و کارت تبریک (ج.آ.2)

15 سالگی: کارت تبریک، یک جعبه شکلات هانی داکز ( هری بدون باز کردن آن را دور انداخت و بعدا پشیمان شد) (ز.آ.1)

کتاب 1: یک جعبه بزرگ شکلات قورباغه ای (س.ج.12)

کتاب 2: یک قلم پر تزیینی با پر عقاب (ح.ا.12)

کتاب 4: کتاب تیم های کویدیچ بریتانیا و ایرلند (ج.آ.23)

کتاب 5: یک تقویم روزانه سخنگو (م.ق.23)

کتاب 4: اسنک های بدون قند (ج.آ.3)
از طرف رون 13 سالگی: اولین کارت تبریک در طول زندگیش، یک نامه، و یک دشمن یاب جیبی (ز.آ.1)

14 سالگی: کیک، کار تبریک (ج.آ.2)

15 سالگی: یک جعبه شکلات هانی داکز ( هری بدون باز کردن آن را دور انداخت و بعدا پشیمان شد) (ز.آ.1)

کتاب 2: کتاب پرواز با استوانه ها (ح.ا.12)

کتاب 4: یک کیف قلمبه پر از کود حیوانی (ج.آ.23)

کتاب 5: جعبه بسیار بزرگی از آب نبات های همه جور مزه (م.ق.23)

از طرف جینی کتاب 2: آواز روز والنتاین (ح.ا.13، TLC)

کتاب 3: کارت تبریکی که خودش دستی ساخته بود، کارت با صدای جیغ مانند آواز میخواند تا اینکه هری مجبور شد با فرو کردن آن زیر ظرف میوه ساکتش کند (ز.آ.10)

از طرف مک گونگال کتاب 1: نیمبوس 2000 (س.ج.9)
از طرف خانم ویزلی 16 سالگی: کیک تولد همراه با جشن در بارو (با خبر بد حمله دیوانه ساز ها تحت الشعاع قرار گرفت) (ش.د.6) کتاب 1: تیشرت سبز زمردی و یک جعبه بزرگ شکلات

کتاب 2: تیشرت و یک کیک بزرگ آلو (ح.ا.12)

کتاب 3: یک تیشرت قرمز که رویش شیر گریفیندور کشیده شده بود، مقداری کلوچه، تعدادی کیک کریسمس، و یک جعبه آجیل مشکل گشا (ز.آ11)

کتاب 4: یک تیشرت سبز رنگ با تصویری از یک اژدها و مقدار زیادی کلوچه (ج.آ.23)

کتاب 5: یک تیشرت و مقداری کلوچه (ز.آ.23)

کتاب 6: یک تیشرت با تصویر یک اسنیچ طلایی بزرگ (ش.د.16)

کتاب 4: کیک میوه ای و کلوچه های گوشت (ج.آ.3)
از طرف دامبلدور کتاب 1: شنل نامریی جیمز (س.ج.12)
از طرف دابی کتاب 4: یک جفت جوراب دست بافت ( لنگه چپ قرمز روشن با تصویر چوب جارو، لنگه راست سبز با طرحی از اسنیچ)(ج.آ.23)

کتاب 5: یک پرتره نقاشی «وحشتناک» از هری (م.ق.23)

از طرف فرد و جرج کتاب 3: نقشه غارتگر (ز.آ.11)، یک هدیه کریسمس عتیقه

کتاب 6: بسته بزرگی از محصولات مغازه نفس جادویی ویزلی ها (ش.د.16)

کتاب 1: صندلی توالت ( توسط مادام پامفری توقیف شد) (س.ج.17)

کتاب 6: تله انفجاری (ش.د.6)

از طرف سیریوس 13 سالگی: یک دسته جاروی گلوله آتش (ز.آ.11)؛ «لطفا اونو به عنوان هدیه روز تولد از طرف پدر خوندت قبول کن» (ز.آ.22)

14 سالگی: کیک (ج.آ.3)

کتاب 4: یک چاقوی همه کاره همراه با ملحقات برای باز کردن هر نوع قفل و گره (ج.آ.23)

کتاب 5: کتاب جادوهای تدافعی کاربردی و استفاده آنها علیه جادو های سیاه (از طرف سیریوس و لوپین) (م.ق.23)

کتاب 5: آینه دو سره (م.ق.38)

کتاب 6: هر چیزی که مال او بود ( ثروت و تمام دارایی های شخصی سیریوس) (ش.د.3)

از طرف تانکس کتاب 5: یک مدل کوچک و متحرک از گلوله آتش (م.ق.23)
از طرف فلیت ویک کتاب 5: یک جعبه موش شکری جیغ جیغو (م.ق.26)
از طرف رومیلدا وین کتاب 6: شکلات پاتیلی حاوی ویسکی آتشی که با معجون عشق آغشته شده بود (ش.د.15)
از طرف کریچر کتاب 6: یک جعبه کرم حشره (ش.د.16)
شوخی کریسمس در هاگوارتز بادکنک های شب رنگ و غیر قابل ترکیدن، وسایل کار زگیل خود را بزرگ کنید، و یک جعبه شطرنج جادوگری (س.ج.12)
دوستان و ستایشگران بدون نام کتاب 1: «نیمی از یک شیرینی»(س.ج.17)

هدیه هایی که هری به دیگران داده است:

  • به هرمیون: چشم درونی (ج.آ.7) و کتاب تئوری جدید مبحث اعداد (م.ق.23)
  • به رون: شیرینی در قطار (س.ج)، چشم درونی (ج.آ.7)، یک دست ردای جدید مجلسی ( به اسم دو قلو ها) (ج.آ ، م.ق.9)، دست کش های دروازه بانی (؟؟)، و -- به طور غیر عمدی-- شکلات های مسموم رومیلدا واین ( بالا را ببینید). برای کریسمس، هری سکه پنجاه پنسی درسلی ها را به رون داد (س.ج.12)، یک قطب نمای دسته جارو (م.ق.23)، و یک کلاه از تیم کویدیچ چادلی کننوز (ج.آ.23).
  • به دابی: برای کریسمس، یک جفت جوراب خردلی «گلوله شده» دایی ورنون (ج.آ.23).
  • به فرد و جرج: جایزه دریافتی 1000 گالیونی از مسابقات سه جادوگر (ج.آ.36).
  • به جینی: مجموعه کتاب های لاکهارت (ح.ا.4)

سازمان ها و گروه های عضو: جستجوگر و کاپیتان تیم کویدیچ گریفیندور؛ ارتش دامبلدور؛ کلوب اسلاگ.

شغل: از زمان مدرسه، هری تصمیم داشت یک کاراگاه شود (م.ق)، و آرزویش به حقیقت پیوست. بعد از کشته شدن ولدمورت، وزیر جدید سحر و جادو کینگزلی شکلبولت از هری خواست تا کاراگاه شود. هری تحولی بنیادین در بخش کاراگاهان ایجاد کرد و در سال 2007 رییس آن بخش شد.(جی کی رولینگ)

مهارت ها: یک بازیکن کویدیچ «مادر زاد»؛ مار زبان از سال 1998؛ میتواند ورد ها را بدون چوب دستی اجرا کند؛ حضور دیگران را حس میکند؛ رویاهای صادقه؛ مهارت ویژه در درس دفاع در برابر جادوی سیاه؛ در برابر نفرین فرمان و پریزادها مقاوم به نظر میرسد. در فهم درس انسداد ذهن مشکل داشت، ولی سرانجام در سال 1998 بر ای مساله فایق آمد.

سپر مدافع: گوزن نر، به وضوح بر گرفته از شکل جانور نمای پدرش.

وحشتناک ترین خاطره/ترس: وقتی دیوانه ساز ها به هری نزدیک میشدند صحنه مرگ والدینش در او جان میگرفت.

لولوخورخوره: یک دیوانه ساز.

بوی آمورتنشا ( معجون عشق): «تارت قند، بوی دسته چوبی یک دسته جارو، و چیزی خوش بو مانند گل که فکر میکرد احتمالا در بارو به مشامش رسیده است» (ش.د.9).

پیش گویی ها

«امشب رخ خواهد داد»

«لرد سیاه بی کس و بدون دوست مانده، پیروانش او را رها کرده اند. خدمتکارش در این دوازده سال در بند بوده است. امشب، پیش از نیمه شب... خدمتکار آزاد میشود و سفرش را آغاز میکند تا به اربابش ملحق شود. لرد سیاه با کمک خدمتکارش دوباره اوج میگیرد، عظیمتر و بسیار وحشتناکتر از هر زمان دیگر. امشب...پیش از نیمه شب... خدمتکار سفرش را آغاز میکند تا به اربابش ملحق شود...» (-- تریلانی، ز.آ.16)

هری «تا کهنسالی زندگی خواهد کرد، وزیر سحر جادو میشود و دوازده بچه خواهد داشت» (--تریلانی، م.ق.26)

«کسی با قدرتی برای غلبه بر لرد سیاه خواهد آمد... از آنها که سه بار او را به مبارز طلبیدند زاده خواهد شد، در پایان ماه هفتم زاده خواهد شد... و لرد سیاه او را همانند خود خواهد شناخت، ولی او قدرتی دارد که لرد سیاه از آن خبر ندارد... و یکی باید به دست دیگری کشته شود چرا که هیچ کدام تا وقتی دیگری زنده است نمیتواند زندگی کند» (-- تریلانی، م.ق.37)

[ اطلاعات بیشتر در مورد سیبل تریلانی ] [ جی کی رولینگ در پیشگویی ها (فهرست مادام اسکوپ) ] [ فهرست تمام پیشگویی های شناخته شده تریلانی ]

رویاهای هری

[ مطالب بیشتر درباره رویاهای هری... ]

  • یک موتور سیکلت در حال پرواز(س.ج.2)
  • هری دستار کوییریل را سرش گذاشته بود که به او میگفت او باید به اسلیترین فرستاده شود زیرا این سرنوشتش است. مالفوی، اسنیپ و همینطور نور سبز رنگ(س.ج.7پ)
  • در نمایشی در باغ وحش، به نام «جادوگر زیر سن قانونی». وقتی از رویا بیدار شد دید رون آن طرف پنجره در ماشین فورد آنجلیا است (ح.ا.2)
  • رویایی در مورد کویدیچ که در آن دیر به بازی رسیده بود و اسلیترین ها سوار بر اژدها آمده بودند. او داشت با بالاترین سرعت خود پرواز میکرد که فهمید چوب جاروی گلوله آتشش را فراموش کرده و در میان هوا سقوط کرد. (ز.آ.15)
  • پری دریایی داخل حمام هری را با چوب جاروی خودش شکنجه میکرد (سپس دابی او را از خواب بیدار کرد). (ج.آ.26)
  • سوار بر یک جغد عقابی به سمت خانه ریدل و یک اتاق پرواز کرد که در آن دو مرد که مشغول صحبت بودند و یک مار وجود داشت. مکالمه میان لرد ولدمورت و دم باریک را استراق سمع میکرد که درباره کشته شدن یک نفر برای پوشاندن اشتباه دم باریک بود. (ج.آ.29)
  • «موجودی با تعداد زیادی پا» با گلوله های توپ به جای سر هایش در راه پله خانه ویزلی ها بالا و پایین میرفت. هاگرید به او گفت آنها در این نیم سال تحصیلی سلاح ها را آموزش میبینند. (م.ق.6)
  • رویاهایی در مورد راهرو موجود در بخش راز های وزارت سحر و جادو از آگوست آغاز شد وقتی که او در خانه شماره 12 گریمولد بود. (م.ق.6؛ بعد از آن در کتاب با عبارت «رویای راهرو» به آن اشاره میشد)
  • خانم ویزلی بالای جسد کریچر گریه میکرد و رون و هرمیون او را نگاه میکردند، که روی سرشان تاج داشتند (سپس دوباره رویای راهرو).(م.ق.10)
  • «او نمیخواست رویاهایش را با کسی در میان بگذارد. او کاملا میدانست کابوس های هر شبه اش درباره یک قبرستان چه معنی دارند» (م.ق.12)
  • هری خواب میدید به اتاق نیازمندی برگشته است. چو به او تهمت میزد که او را با امید های واهی فریفته است؛ چو گفت او قول دادهد بوده اگر او سر قرار حاضر شود صد و پنجاه کار شکلات غورباقه ای را به او بدهد. سپس رویا تغییر کرد و در آن هری ناجینی بود و «شاهد» حمله واقعی به آرتور ویزلی شد. (م.ق.21)
  • نویل و پروفسور اسپروات دور اتاق نیازمندی والس میرقصیدند و پروفسور مک گونگال نی‌لبک میزد. سپس صحنه به رویای راهرو تغییر کرد. (م.ق)

هری در فیلم ها

نقش هری را در فیلم دنیل ردکلیف بازی میکند.

رادکلیف در مورد بازی در نقش هری در فیلم محفل ققنوس: «من به اندازه کافی خوش شانس بودم که تونستم حدود یه ساعتو با جی کی رولینگ [نویسنده هری پاتر] در باره این فیلم تنها صحبت کنم، و اون به من گفت، «اگه مردم گفتن «از این عصبی بودن هری در این کتاب خوشم نمیاد» خب اونا کتابو خوب و به دقت نخوندن» اگه به وضعیتی که هری درش بود درست نگاه کنی، بیشتر مردم اگه تو اون وضعیت قرار میگرفتن خیلی بیشتر از هری عصبانی میشدن، و خیلی بیشتر در اون وضعیت از جا در میرفتن. هری واقعا خوب با اون حالت کنار اومد، در برابر اون همه بلایی که سرش اومده بود. این زود رنجی نیست.»

-- از هری پاتر و گفتگوی رک و بی پرده برای رسیدن به نتیجه نیوزویک، 24 اکتبر 2006

سایر صفحات فرهنگ نامه درباره هری


منبع: harry

برگرفته از «https://www.jadoogaran.org/modules/mediawiki/index.php/Harry»

این صفحه ۱۲٬۰۲۹ بار دیده شده است. این صفحه آخرین بار در ۱۷:۳۱, ۴ ژانویه ۲۰۰۸ تغییر کرده است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ جادوگران® در دسترس است.


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.