C

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

پرش به: ناوبری, جستجو


A - B - C - D - E - F - G - H - I - J - K - L - M - N - O - P - Q - R - S - T - U - V - W - X - Y - Z

فهرست مندرجات

جادوگرها، ساحره ها و موجودات: C



سر کادوگان (Cadogan, Sir)

شوالیه کوچکی در نقاشی آویخته شده در راهروی طبقه هفتم در نزدیکی برج جنوبی. وی مرد احمقی‌ست که اظهار شجاعتش احساسات عمومی را تحت الشعاع قرار می دهد و به ماجراجویی ها و مبارزه طلبی ها افتخار می کند. (س.ج، ج.آ، م.ق)

پس از حمله سیریوس بلک به بانوی چاق، سر کادوگان از سالن عمومی گریفیندور نگهبانی می کرد (او تنها تابلوی شجاعی بود که این کار را قبول کرد.) وی کلمات عبور مسخره ای می ساخت و آنها را به طور روزانه عوض می کرد. سر کادوگان شمشیری بزرگ و اسب پونی چاق و کوچکی داشت (س.ج.6، س.ج.9، م.ق.12). در جنگ هاگوارتز، وی در تابلوها می دوید و مدافعان قلعه را تشویق می کرد (ی.م.31).

Cadogan = نوعی قوری چای بدون سوراخ به تقلید از ویلیام کادوگان، اولین نجیب زاده انگلیسی کادوگان (1675- 1726)، که گفته شده اولین انگلیسی صاحب این نوع قوری بود. این نام برای فردی مناسب است که از سر تا پا با زره فلزی پوشیده شده باشد. به احتمال زیاد، کادوگان از نام خانوادگی «کادواگان» (Cadwagan) مشتق شده که به معنای «افتخار در نبرد» است.


کدوالادر (Cadwallader)

هافلپاف، دوره 1990
بازیکن درشت کوییدیچ که لونا در طول بازی با گریفیندور به اشتباه گرفته بود. وی فکر می کرد که نام او باید بیبل یا باگینز باشد (ش.د.19).


کمپبل، انگوس (Campbell, Angus)

مهاجم جایگزین شده تیم تیرکمان کارفیلی. یه مهاجم لعنتی خیلی خوب، پس کی به الاسدیر مادوک نیاز داره؟ (DP3)


کمپبل، لنوکس (Campbell, Lennox)


جستجوگر تیم کلاغهای مونتروز، که اسنیچی که توسط یکی از مهاجمانش به او پرتاب شده بود را عمدا از دست داد (DP2).


کاپر، اس. (Capper, S)

دانش آموز هاگوارتز، دوره 1990
کوییدیچ در گذر زمان را از کتابخانه هاگوارتز امانت گرفته بود (ک.ز).


کارمایکل، ادی (Carmichael, Eddie)

(متولد حوالی 1979)

ریونکلاو، 1990 - 1997 (م.ق.31)
او در سال قبل از سالی که هری، رون و هرمیون س.م.ج هایشان را گرفتند، نه س.م.ج «عالی» گرفته بود. او به هری و رون اطمینان داد که اعتبار پول تنها به شربت مغز باروفیو تعلق دارد؛ اما هرمیون، قبل از اینکه پسرها بتوانند ذره ای از آن را بخرند، آن را مصادره کرد. به احتمال زیاد، با رسیدگی به کیفیت کلی گردش انگیزه های مغز در آن سال آنها را از سفری به بخش بیمارستان نجات داده است.


کارو، الکتو (Carrow, Alecto)

خواهر آمیکوس کارو. مرگ خوار و استاد هاگوارتز. (جزئیات بیشتر...)

الکتو یکی از سه فیوری اساطیر یونان است. نام وی به معنای «پایان ناپذیری در خشم» می باشد. (EM)


کارو، آمیکوس (Carrow, Amycus)

برادر الکتو کارو، خپل، جادوگری با قیافه «ناهنجار» و یک وری، با یک خنده نخودی خرخر کننده. مرگخوار و استاد هاگوارتز.(جزئیات بیشتر...)

آمیکوس پسر پوزئیدون و ملیا، پری دریایی، بود. وی پادشاه بیبرس ها (مردمی افسانه ای در بیتینا) بود و بسیار در مشت زنی مهارت داشت (EM). به طرز عجیبی"Amicus" (به تفاوت املا توجه کنید) کلمه لاتین به معنای «دوست» است.


کچلاو، گرتا (Catchlove, Greta)

 

(متولد 1960)

نویسنده پنیر خود را طلسم کنید (ح.س.3، کارت‌های جادوگران مشهور)

در وب سایت رولینگ، تبلیغی در صفحه شایعات هست که در آن اسم نویسنده کتاب گرتا کورد آورده شده است. ظاهرا این نویسنده از نام مستعاری استفاده می کند که بیشتر به پنیر شباهت دارد (JKR).

کلمه Curd به معنای «کشک، شیر دلمه بسته» است.


خانواده کاترمول (Cattermole Family)

  • کاترمول، آلفرد (Cattermole, Alfred)

پسر رجینالد و مری کاترمول (ی.م.13).

  • کاترمول، اِلی (Cattermole, Ellie)

دختر رجینالد و مری کاترمول (ی.م.13).

  • کاترمول، میسی (Cattermole, Maisie)

دختر رجینالد و مری کاترمول (ی.م.13).

  • کاترمول، مری الیزابت (Cattermole, Mary Elizabeth)

به دلیل مشکول به ماگل‌زاده بودن، قبل از کمیته ثبت نام ماگل زادگان برای بازپرسی آورده شده بود چرا که والدینش سبزی‌فروش بودند. به کمک هری پاتر، رون ویزلی و هرمیون گرنجر از وزارتخانه فرار کرد (همه با معجون مرکب تغییر شکل داده بودند). وی همسر رجینالد «رِگ» کاترمول از سازمان حفاظت جادویی و مادر سه فرزند: آلفرد، اِلی و میِسی است (ی.م.13). مری زن زن ریزنقشی با موهای تیره‌ی بسته شده‌‌ی مدل گوجه ای می باشد.

  • کاترمول، رجینالد (Cattermole, Reginald)

کارمند سازمان حفاظت جادویی وزارت سحر و جادو و شناخته شده به نام «رِگ». همسر مری کاترمول و پدر سه فرزند: آلفرد، اِلی و میسی. کسی که او فکر می کرد مافلدا هاپکرک است، با آب نبات تهوع آور با او مواجه شد. پس از تلاش همسرش برای آزادی از کمیته ثبت نام ماگل زادگان، قبول کرد که باید به همراه خانواده اش پنهان شود (ی.م.14). رگ مرد ریزنقشی شبیه به موش خرماست.


کادول، اوون (Cauldwell, Owen)

(متولد حوالی 1983)

هافلپاف، 1994- 2001 (ج.آ.12).


چمبرز (Chambers)

ریونکلاو، دوره 1990
مهاجم ریونکلاوی که تلاشش برای گل زدن در مسابقه فینال کوییدیچ توسط رون دفع شد (م.ق.31).


چانگ، چو (Chang, Cho)

(متولد حوالی 1979)

ریونکلاو، 19901997
جستجوگر کوییدیچ از 1993، اما در ابتدا کمی صدمه دیده بود.

بسیار زیبا با موهای بلند سیاه، یک سر کوتاه تر از هری در سال سومش، و بسیار محبوب. هری شیفته او شده بود و آنها در سال سوم هری برای مدتی با هم بیرون می رفتند، اما این کار نتیجه نبخشید (ز.آ.13، ج.آ، م.ق). (جزئیات بیشتر...)


چیتاک، گلندا (Chittock, Glenda)

(متولد 1964)

ارائه کننده محبوب برنامه ساعت ساحری شبکه بی سیم جادوگری (W.W.N) (کارتهای جادوگران مشهور شماره 89). گلندا به عنوان جادوگر ماه اکتبر 2004، در JKRowling.com ظاهر شد (JKR).


چاب، آگاتا (Chubb, Agatha)

کارشناس اشیای باستانی جادوگری، که دوازده بلاجر از بلاجرهای اولیه از اوایل قرن شانزدهم را در مواد لجنزارها و باتلاق ها کشف کرد (ک.ز.6).


سیرس (Circe)

ساحره مشهور یونان باستان که در کارت های قورباغه شکلاتی پدیدار می شود (س.ج.6). سیرس درجزیره ایئیا زندگی می کرد و به خاطر تغییر شکل دادن ملوانان گمشده به خوک، مشهور بود (کارت های جادوگران مشهور شماره 3). سیرس در افسانه یونانی ادیسه ایفای نقش می کند؛ وی مردان ادیسوس را به خوک تبدیل کرد. ادیسوس با کمک هرمس، خدای یونانی، از این سرنوشت دوری کرد و چنان بر سیرس تاثیر گذاشت که وی عاشق او شد.

در انگلیسی به صورت "SEER-see" تلفظ می شود.


کلاگ، الفریدا (Clagg, Elfrida)

(1612- 1687*) (کارت های جادوگران مشهور شماره 42؛ JKR)

رئیس انجمن وارلاک (سایت رولینگ). کلاگ مرغ زرین را گونه ای حفاظت شده نمود و موسسه حفاظت از مرغ زرین مادستی ربنات را در سامرست برپا کرد (ک.ز.4). کلاگ در سایت رولینگ، جادوگر ماه ژوئن 2005 بود (JKR).

فریدا نام یکی از مادربزرگ های رولینگ بود.

*تاریخ های داده شده در کارت قورباغه شکلاتی کلاگ با اطلاعات ک.ز.4، که وی را در اواسط دوره 1300، «رئیس انجمن وارلاک» نامیده، تناقض دارد.


کلیرواتر، پنه لوپه (Clearwater, Penelope)

(متولد حوالی 1976)

ریونکلاو، 1987- 1994، ارشد در 1992- 1994
پنه لوپه در زمانی که پرسی ویزلی در هاگوارتز بود، دوست دختر وی بود. او موهای فرفری بلند داشت (ح.ا.12).

پنه لوپه در 8 مه 1993 توسط باسیلیسک اسلیترین سنگ شد و در 30 مه توسط معجون مهرگیا بهبود یافت (ح.ا.14).

به نظر می رسد که او آذرخش را به عنوان یک جاروی درجه یک قبول دارد و به اندازه کافی در مورد کوییدیچ جدی بود که با پرسی، سر مسابقه گریفیندور-ریونکلاو در 1993- 1994، ده گالیون شرط ببندد (ز.آ.13)

توجه: اصلاحات رسمی (2004) پنه لوپه را همسال پرسی قرار داده اند:

  • نسخه قدیمی: مادام پامفری بالای سر یک دختر سال پنجمی با موهای بلند فرفری خم شده بود.
  • نسخه اصلاح شده: مادام پامفری بالای سر یک دختر سال ششمی با موهای بلند فرفری خم شده بود.

در ادیسه، پنه لوپه همسر ادیسوس بود که با زیرکی موفق شد که از ازدواج اجباری دوباره در غیاب بلند مدت او دوری کند. در نتیجه، احساس شاعرانه از این نام، زنی باهوش و باوفا و به خصوص یک همسر، و زنی است که بدون هیچ سرسپردگی، با خواستگارها موافقت دارد.


کلیودنا (Cliodna)

کاهن مشهور ایرلندی که در کارت های شکلات قورباغه ای پدیدار می شود (س.ج.6؛ کارت های جادوگران مشهور شماره 6). کلیودنا سه پرنده جادویی داشت که از آواز برای شفای بیمار استفاده می کردند. وی جانورنمایی بود که می توانست شکل یک پرنده را بگیرد (CF). کلیودنا خاصیت شبنم ماه را کشف کرد (کارت های جادوگران مشهور شماره 6).

به شکل "CLEEV-nah" تلفظ می شود؛ همچنین به شکل Cliodne نیز نوشته می شود.


کلاگ، ادگار (Clogg,Edgar)

شبحی که از زمانی که کسی به یاد می آورد، اطراف زمین کوییدیچ هاگوارتز پرسه می زند. ادگار حتما بازیکن بسیار خوبی در زمان خودش بوده است (بازی کامپیوتری جام جهانی کوییدیچ).


کام‌استاک، مگنتا (Comstock, Magenta)

(1895- 1991)

هنرمند تجربی که چشمان تابلوهایش نه تنها بیننده را در اطراف اتاق دنبال می کرد، بلکه تا خانه نیز آنها را تعقیب می کرد. جادوگر ماه رولینگ برای آوریل 2007 (JKR).

ریشه نام: مگنتا سایه ای از رنگ بنفش-صورتی است. ممکن است کام‌استاک به قانون آمریکایی «نجابت» کام‌استاک در 1873 اشاره کند.


کنلی (Connolly)

مدافع تیم ملی کوییدیچ ایرلند (ج.آ.8).


کوپر، باکلی (Cooper, Buckley)

برای گرفتن توصیه ای قانونی در مورد دشمنی‌ی که بین او و برادرش در جریان بود، نامه ای به پیام امروز نوشت. وی فکر می کند که آیا اگر او فرزندان برادرش را بدزد و آنها را به راسوهای خونخوار تبدیل کند، وزارتخانه از این کار «چشم پوشی» خواهد کرد؟ در جواب او، دمپستر ویگل‌ورت از سازمان اجرای قوانین جادویی به شدت خلاف این کار را به او توصیه کرد (DP3).


کوپی، هاولند (Coopey, Howland)

برای گرفتن توصیه پزشکی، نامه ای به صفحه مشکلات پیام امروز نوشت. وی علائم بیماری اش را شرح داد؛ – جوش های سبز و بنفش لای انگشتان پایش و جرقه هایی از سوراخهای بینی اش هنگام عطسه – و می خواست بداند که آیا چیز نگران کننده ای در این باره هست؟ پروفسور اسپلین جواب داد که این شکل ساده ای از آبله اژدهایی است (DP3).


کوت، ریچی (Coote, Ritchie)

گریفیندوری دوره 1990؛ مدافع تیم کوییدیچ در 7-1996
کوت فرد هرزه شکلی است؛ ولی «خوب عمل می کند». هری او را به همراه پیکس در جای مدافع تیم گذاشت (ش.د.11).


کرنر، مایکل (Corner, Michael)

(متولدحوالی 1980)

ریونکلاو، 1991-1998
مایکل پسر تیره مویی است که جینی ویزلی را در یول بال ملاقات کرد و بیرون رفتن با او را در پایان سال تحصیلی 1994-1995 شروع کرد. مایکل و دوستانش از طریق جینی به الف دال پیوستند (م.ق.16). پس از پیروزی گریفیندور بر ریونکلاو در 1996، مایکل آنقدر قهر کرد که جینی او را ترک نمود. او پس از آن چو چانگ را برگزید (م.ق.38).

مایکل کرنر در فهرست رولینگ برای دانش آموزان هم‌سال هری (HMP) پدیدار شد، ولی در آنجا به عنوان یک هافلپافی ذکر شده بود. این فهرست در چندین جا با کتاب ها تناقض دارد و نمی تواند یک مرجع رسمی شمرده شود.


کرن‌فوت، استفن (Cornfoot, Stephen)

ریونکلاو، 1991-

نام استفن در پیش نویس فهرست کلاسی دانش آموزان همسال هری، که رولینگ در مصاحبه تلویزیونی «هری پاتر و من» نشان داد، نمایان است (HMP). طبق این لیست او خون خالص است. استفن هرگز در مراجع رسمی پدیدار نشد، اما نام او در اینجا آورده شده است، چرا که ظاهرا او در نقشه های اولیه برای کتاب ها حضور داشته است. [انشا در مورد فهرست کلاسی]


کاتن، گرگوری (Cotton, Gregory)

جستجوگر تیم پیکان اپل‌بای که موفق شد از یک درگیری با جستجوگر تیم افتخار پورتری، با اسنیچ در دستش بیرون بیاید؛ تنها با سری که توسط رقیب خشمگینش به کلم تبدیل شده بود. هیچ چیز مثل یک مسابقه خوب سالم نیست، نه؟ (DP3)


کراب، ایرما (Crabbe, Irma)

همسر پولاکس بلک، و مادربزرگ سیریوس و ریگولوس بلک و همچنین بلاتریکس لسترنج، اندرومدا تانکس، و نارسیسا مالفوی (شجره نامه خانوادگی بلک).

Crabbe = واژه آلمانی سطح پایین "Krabben" به معنای «خراشیدن، چنگ زدن» است. "To Be Crabby" به معنای تندخویی یا جنگ طلبی، یا غرولند کردن با خشم است (OED).


آقای کراب (Crabbe, Mr)

مرگخوار، پدر وینسنت کراب. آقای کراب همچون پسرش فردی درشت – یکی از دو درشت ترین مرگخوارانی که در «مهمانی تولد دوباره» ولدمورت حضور داشتند – و اندکی نیز مبهم است (ج.آ.33، م.ق.26).

Crabbe = واژه آلمانی سطح پایین "Krabben" به معنای «خراشیدن، چنگ زدن» است. "To Be Crabby" به معنای تندخویی یا جنگ طلبی، یا غرولند کردن با خشم است (OED).


کراب، وینسنت (Crabbe, Vincent)

(متولد حوالی 1980- یک مه 1998)

اسلیترین، 1991- 1998 (س.ج.7مدافع تیم کوییدیچ از 1995- 1998
دوست گردن‌کلفت دراکو مالفوی (جزئیات بیشتر...)

Crabbe = واژه آلمانی سطح پایین "Krabben" به معنای «خراشیدن، چنگ زدن» است. "To Be Crabby" به معنای تندخویی یا جنگ طلبی، یا غرولند کردن با خشم است (OED).


کراگ، الفریدا (Cragg, Elfrida)

کسی که تابلوی او در سنت مانگو آویزان است. پس از زخمی شدن آرتور ویزلی، اِورارد برای اینکه بفهمد چه بلایی بر سر او آمد، به تابلوی الفریدا رفت.

احتمالا این یک اشتباه چاپی از نام الفریدا کلاگ، رئیس مشهور انجمن جادوگران در دوره 1600، می باشد (م.ق.22).

فریدا نام یکی از مادربزرگ های رولینگ بود.


کریوی، کالین (Creevey, Colin)

(حوالی 1981- دوم مه 1998) (ی.م.32)

گریفیندور، 1992- 1998
کالین کریوی پسر کوتاه‌قد بسیار هیجان‌پذیری با موهای قهوه ای موشی است که هنگامی که جادوگر بودن خود را کشف کرد و در مورد هاگوارتز فهمید، تا دم مرگ خندید (پدر او شیرفروش است، بنابراین کالین یک ماگل زاده است). کالین از شناختن هری پاتر مشهور بسیار هیجان زده شده بود و در سال اولش عکس های بسیاری از این فرد مورد علاقه اش گرفت. او حتی از هری خواست که یکی از آنها را امضا کند، ولی هری قبول نکرد (ح.ا.5، ح.ا.6). هر بار که کالین هری را می دید او را دنبال می کرد و یا فقط برای اینکه جواب هری را بشنود، از او می پرسید «خوبی، هری؟» و به این دلیل شناخته شده بود. قلب کالین مطمئنا در طرف راستی قرار دارد، اما گاه گاه دچار انحراف می شود. او در نوامبر اولین سال تحصیلش توسط باسیلیسک سنگ شد و تا آخر ماه مه بهبود پیدا نکرد (ح.ا). کالین و برادر کوچکش دنیس، هر دو در اکتبر 1995 به ارتش دامبلدور پیوستند و جادوی دفاعی و کمی جادوی تهاجمی را از هری یاد گرفتند (م.ق.16).

هنگامی که وقت دفاع از قلعه در نبرد هاگوارتز فرا رسیده بود، کالین با وجود این که سال ششمی و زیر سن قانونی بود، تلاش کرد تا در قلعه بماند. مک گونگال او را وادار به ترک کرد، اما او دزدانه بازگشت و در نبرد شرکت کرد. کالین در چمن های مقابل در جلویی قلعه کشته شد. نویل و الیور وود بدن او را هنگام فرصت در جنگ به سرسرای بزرگ حمل کردند (ی.م.34).

به نظر می رسد که کریوی ها خانواده ای صمیمی باشند. کالین در اولین سال تحصیلش عکس های زیادی گرفت؛ چرا که آنها را به خانه و برای پدرش می فرستاد تا به او نشان دهد که جادو چطور است (ح.ا.5، ح.ا.6). همین که دنیس به هاگوارتز رسید، به جای اینکه کالین با دنیس به عنوان یک مزاحم دو سال کوچکتر رفتار کند، دو برادر بسیار کارها را با هم انجام می دادند (ج.آ.12).

Creeve = «منفجر شدن»، اشاره به تحریک پذیری برادران کریوی


کریوی، دنیس (Creevey, Dennis)

(متولد حوالی 1983)

گریفیندور، 1994- 2001
برادر کوچکتر کالین است و مانند او موهای قهوه ای موشی دارد و ماگل‌زاده است. دنیس در سالی که به هاگوارتز وارد شد، ریزنقش ترین بچه در سال خودش و احتمالا ریزنقش ترین بچه هاگوارتز بود. وی برای این که جام آتش را خوب ببیند، باید روی صندلی اش در سرسرای بزرگ می ایستاد، و همچنان فقط می توانست تا سطح دید بقیه را ببیند (ج.آ.12، ج.آ.16). در هر حال، دنیس نمونه دیگری از حرف دوقلو های ویزلی است که می گفتند «اندازه نشان قدرت نیست» (م.ق.6)؛ چرا که دنیس ترسی نمی شناسد.

دنیس در سفرش در دریاچه طوفانی در سال اول تحصیلش، در دریاچه افتاد و توسط ماهی مرکب غول پیکر نجات داده شد؛ به نظر می رسید همه این ها برای او تفریح خیلی خوبی بوده باشد (ج.آ.12). دنیس و کالین تلاش کردند تا توده ای از نشان های جادویی از سدریک دیگوری حمایت کنید / پاتر بوگندوست را به از هری پاتر حمایت کنید! تغییر دهند، ولی تنها کاری که موفق به انجامش شده بودند، وادار کردن نشان ها به گفتن «پاتر واقعا بوگندوست» بود (ج.آ.19). در اکتبر 1995، دنیس به همراه برادرش در ارتش دامبلدور عضو شد و انجام جادوی دفاعی و کمی جادوی تهاجمی را از هری یاد گرفت (م.ق.16).

در سال تحصیلی 1995- 1996 دنیس سال دومی بود، اما به شکلی موفق شده بود به هاگزمید وارد شده و در اولین جلسه ارتش دامبلدور در هاگزهد حضور داشته باشد. تا وقتی که او سال سومی نشده بود، اجازه نداشت وارد هاگزمید شود؛ مگر اینکه آنها قوانین را به شکلی تغییر داده باشند. یا شاید والدین کریوی، که باید افراد باتجربه ای باشند، فکر کرده اند که شاید بتوانند با امضای اجازه نامه های دو برادر به طور همزمان، اندکی از احساس اضطرابشان را کاهش دهند.


خانواده کرس‌ول (Cresswell family)

  • کرس‌ول، دیرک (Cresswell, Dirk)

ماگل‌زاده. کرس‌ول که در هاگوارتز دانش آموز با استعدادی بود، رئیس اداره روابط گابلین ها شد (ش.د.4). کرس‌ول توسط کمیته ثبت نام ماگل زادگان به آزکابان فرستاده شد، ولی در نیمه راه زندان با گیج کردن کارآگاه داولیش فرار کرد. کرس‌ول با گابلین ها، گریپهوک و گرناک، و سپس با تد تانکس و دین توماس ملاقات کرد که آنها نیز در اختفا بودند (ی.م.15). تصور می شود که مرگخواران، سرانجام کرس‌ول را به همراه تد تانکس و گرناک دستگیر کرده و به قتل رسانیدند.

  • خانم کرس‌ول (Cresswell, Mrs)

همسر دیرک کرس‌ول، یک بار رئیس اداره روابط گابلین ها بود (ی.م.13). به دلیل کشته شدن همسرش در زمان اختفا از مرگ خواران و وزارت سحر و جادو، بیوه شد (ی.م.22).

  • پسران کرس‌ول (Cresswell Sons)

پسران دیرک و خانم کرس‌ول (ی.م.13).


کروکر (Croaker)

آرتور ویزلی این جادوگر را به عنوان نگو و نپرس شناسایی کرده بود؛ کسی که برای سازمان اسرار کار می کند (ج.آ.7).

Croaker = کسی که از روی عادت، بدی و شر را پیش بینی می کند؛ به این معنی است زیرا Croaking صدایی است که توسط کلاغ ها و زاغ ها تولید می شود، که واقعا نشانه های مرگ هستند، چرا که مردارخوارند.


کراک‌فورد، دوریس (Crockford, Doris)

ساحره ای در لیکی کالدرون که در 31 جولای 1991، که چنان از دیدن هری پاتر محظوظ گشته بود که چندین بار برای فشردن دست او بازگشت (س.ج.5).


کرانک، کریسپین (Cronk, Crispin)

(1795 - 1872)

به دلیل نگه داری ابوالهول در حیاط پشتی اش با وجود هشدارهای وزارت سحر و جادو، مشهور شد. وزارت خانه به پیروزی رسید، زیرا در نهایت تسلیم شد و کرانک را به آزکابان فرستاد. وی در کارت های جادوگران مشهور نمایان است (کارت های جادوگران مشهور شماره 60)

Cronk = اصطلاح عامیانه استرالیایی برای «حیله گر»، به خصوص در صحبت درباره راندن اسب های مسابقه (NSOED).


کروک، گلیندا (Crook, Glinda)

برای «مبارزه برای آزادی برتر جادوگران» کار می کند. در پیام امروز نامش به خاطر رسوا کردن کارهای وزارت سحر و جادو برای سلطنت بر کارهای نژاد جادوگر در هالووین، ذکر شده بود (DP4).


خانواده کراوچ (Crouch Family)

  • کراوچ، بارتمیوس (پدر) (Crouch, Bartemius (Sr.)

(مرگ در ژوئن 1995) (جزئیات بیشتر...)

  • کراوچ، بارتمیوس (پسر) (Crouch, Bartemius (Jr.)

(جزئیات بیشتر...)

  • کراوچ، کسپر (Crouch, Caspar)

با چَریس بلک ازدواج کرد و یک پسر و دو دختر داشت (شجره نامه خانوادگی بلک).

  • خانم کراوچ (همسر) (Crouch, Mrs. (wife)

(جزئیات بیشتر...)


کرامب، گیدیون (Crumb, Gideon)

(متولد 1975)

در گروه محبوب جادویی خواهران عجیب نی انبان می نوازد (کارت های جادوگران مشهور).


کاف، بارناباس (Cuffe, Barnabas)

ویراستار پیام امروز (ش.د.4).


کورد، گرتا (Curd, Gerta)

نویسنده پنیر خود را طلسم کنید. (احتمالا اسم مستعار است، زیرا نام نویسنده در کارت های جادوگران مشهور گرتا کچلاو می باشد) (JKR).


منبع: Wizards C