K

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

پرش به: ناوبری, جستجو


A - B - C - D - E - F - G - H - I - J - K - L - M - N - O - P - Q - R - S - T - U - V - W - X - Y - Z

فهرست مندرجات

جادوگرها، ساحره ها و موجودات: K



کارکاروف، ایگور (Karkaroff, Igor)

مرگ خوار

(1996-؟)

مرگ خوار سابق که پس از دستگیر شدن توسط وزارتخانه، برای خلاص شدن از حبس ابد در آزکابان اسامی دوستان مرگ خوارش را به ویزنگاموت داد. او بعداً مدیر مدرسه دورمشترانگ شد و در یک دهه بعد اعتبار خوبی به هم زد. کارکاروف رفتار شادمانه ای داشت ولی لبخندش واقعی نبود. در ژوئن 1995 وقتی علامت شوم روی دستش شروع به سوختن کرد و نشان داد که ولده مورت در حال برگشتن است، از ترس جانش فرار کرد (ج.آ.35). ولی جسد او، که به احتمال زیاد توسط مرگ خوارها کشته شده بود، در اولین هفته های جنگ دوم جادوگری (اواخر ژوئن یا اوایل ژولای 1996) پیدا شد (ش.د.6).




کدل، گرتی (Keddle, Gertie)

گریفیندور کوییدیچ

(قرن 11)

ساحره ای که در حاشیه باتلاق کوییردیچ زندگی می کرد.
در دفترچه خاطراتش درباره همسایگانی که یک شکل ابتدایی از کوییدیچ را بازی می کردند نوشته بود (ک.ز.3)؛ همچنین درباره جمع کردن گزنه از باتلاق و دعوت کردن دوستش گویناگ به یک فنجان چای گزنه.


کگ، رولاند (Kegg, Roland)

کارت شکلات قورباغه ای

(1903- تاکنون)

رئیس تیم تیله سنگی انگلستان (fw).


کیچ، رندولف (Keitch, Randolph)

کوییدیچ 

بازیکن سابق تیم باز فالماوت که به همراه دوستش بازل هورتون در سال 1929 شرکت تجاری ستاره دنباله دار را تأسیس کرد. این دو نفر همچنین ابداع کننده افسون ترمز هورتون-کیچ هستند (ک.ز.9).


کتریج، الادورا (Ketteridge, Elladora)

گیاهشناسی کارت شکلات قورباغه ای

(1729-1656)

ساحره ای که به طور اتفاقی کاربرد علف آبشش زا را کشف کرد. او پس از خوردن علف آبشش زا داشت خفه می شد که سرش را در یک سطل آب فرو کرد و نجات یافت (fw). هیچ رابطه ای بین الادورا کتریج و خاله الادورای سیریوس (1931-1850) وجود ندارد.


کتلبرن، پروفسور (Kettleburn, Professor)

کادر هاگوارتز موجودات جادویی  

معلم مراقبت از موجودات جادویی تا سپتامبر 1993. از آن زمان بازنشسته شد تا بقیه عمرش را با «اعضای باقی مانده بدنش» بگذارند و هاگرید جانشین او شد (ز.آ.6).


کوین و مادر کوین (Kevin and Kevin's mother)

رجوع شود به اسامی بدون نام خانوادگی.


کیلی، آیدان (Kiely, Aidan)

کوییدیچ

جستجوگر تیم شاهین کن میر (پ.ا).
نام این بازیکن تجلیلی از آین کیلی است.



کینگ، ر.ج.ه (.King, R. J. H)

گریفیندور کوییدیچ فیلم

نامعتبر: رجوع شود به فیلم س.ج.


کرک، اندرو (Kirke, Andrew)

گریفیندور کوییدیچ

گریفیندور، اواسط دهه 1990؛ ضربه زن تیم کوییدیچ، 96-1995.
کرک در فصل 96-1995، حداقل در کلاس دوم بود، پس باید هاگوارتز را بعد از 1989 و قبل از 1994 شروع کرده باشد.

نام آندرو کرک ترکیبی از نام جادوگر (اندرو کترلی) و خواهرزاده اش (دیگوری کرک) در داستان خواهرزاده جادوگر نوشته سی.اس لوییس است.


نین، گودوین (Kneen, Goodwin)

نویسنده کوییدیچ

(قرن 12)

جادوگری از یورکشایر که در قرن دوازدهم در نامه ای به پسر خاله اش اولاف در نروژ، درباره یک «بازی حسابی کوییدیچ در یکشنبه شب گذشته» نوشته بود. او از یک بازیکن در پست گیرنده و یک توپ به اسم خون ریز صحبت کرده است. گودوین با زنی به نام گانیلدا ازدواج کرده بود (ک.ز.3).


نین، گانیلدا (Kneen, Gunhilda)

پزشکی کوییدیچ

(قرن 12)

همسر گودوین نین که قرار بود در بازی با تیم ایلکلی در پست گیرنده بازی کند، ولی بخاطر مبتلا شدن به آبله اژدهایی مجبور شد در خانه بماند. وقتی شوهرش بخاطر جشن گرفتن بُرد تیمشان دیر به خانه آمد، او عصبانی شد و طلسم های خطرناکی را به طرف گودوین نشانه رفت. از جمله طلسمی که باعث شد انگشت های گودوین بطور موقت کنده شود (ک.ز.3).


نایتلی، مونتاگ (Knightley, Montague)

کارت شکلات قورباغه ای

(1588- 1506)

قهرمان شطرنج جادوگری (fw).
knight (اسب) یکی از مهره شطرنج است.


کرام، آقا (.Krum, Mr)

پدر ویکتور کرام که مثل پسرش بینی عقابی دارد. آقا و خانم کرام در سال 1995 برای دیدن سومین و آخرین مرحله مسابقات سه جادوگر از بلغارستان به هاگوارتز سفر کردند (ج.آ.31).


کرام، خانم (.Krum, Mrs)

مادر ویکتور کرام؛ زنی «با موهای سیاه». آقا و خانم کرام در سال 1995 برای دیدن سومین و آخرین مرحله مسابقات سه جادوگر از بلغارستان به هاگوارتز سفر کردند (ج.آ.31).


کرام، ویکتور (Krum, Viktor)

کوییدیچ

(1977- تاکنون)

جستجوگر بلغاری در جام جهانی کوییدیچ در آگوست 1994.
کرام قهرمان مدرسه دورمشترانگ در مسابقات سه جادوگر بود؛ در آن زمان دانش آموز سال آخر، و دانش آموز مورد علاقه مدیر مدرسه، ایگور کارکاروف بود. به هرمیون علاقه مند شد و او را به جشن کریسمس دعوت کرد. هرمیون در مرحله دوم نیز نقش گروگان او را بازی کرد (ج.آ.26). ویکتور در یک سال آینده نیز با هرمیون در ارتباط بود، ولی هرمیون دعوت او به بلغارستان در تابستان 1995 را نپذیرفت تا با ویزلی ها در گریمولد پلیس بماند.


منبع: Wizards K