Neville

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

در حال تکمیل توسط تد ریموس لوپین

نویل لانگ باتم

«فکر می کنم نویل طی تعطیلات با مادر بزرگش به ملاقات (والدینش) میره ولی اون رو نمیشناسن...» -- آلبوس دامبلدور

« من 12 برابر تو می ارزوم، مالفوی!» -- نویل لانگ باتم

« اون دنها نید! اون منو داله!» -- نویل لانگ باتم

دیگر صفحات مربوط به نویل:

• جملاتی درباره نویل
• خانواده لانگ باتم اهل کجا هستند؟
• صحبتهای جو درباره نویل (نقل قولهای آکسیو!)

معانی اسم:

نام هنگام تولد: نویل لانگ باتم

معنای نام؟ نویل واژه ای فرانسوی به معنای «سرزمین، شهر یا کشتزار جدید» است. اسمی قدیمی.

معنای نام خانوادگی؟ لانگ باتم واژه ای طنز است اما می تواند به فردی که «دگمه» دارد نیز اشاره کند که اصطلاحی قدیمی برای حفظ قدرت است. در ارباب حلقه های تالکین، «برگ لانگ باتم» نوعی تنباکوی مرغوب است.

آیا نام خانوادگیش در ابتدا «پاپ» بوده است؟ در سال 2001 طی مصاحبه ای با BBC ، رولینگ دفترچه ای را نشان داد که حاوی یادداشت هایی درباره دانش آموزان هاگوارتس همسال با هری بوده و نام خانوادگی نویل در آن «پاپ» بود که بعدا" به «لانگ باتم» تغییر کرد.

تاریخ تولد: 30 جولای 1980، «چند ساعت» قبل از تولد هری(YL).

اطلاعات بیشتر: والدینش توسط بلاتریکس لسترانج و چند مرگخوار دیگر که دنبال محل ولده مورت بودند (ج.آ.30) تا حد جنون شکنجه شدند؛ بر اساس حرفهای دامبلدور، لانگ باتم ها از محبوبیت زیادی برخوردار بودند (ج.آ.30).

خانواده:

وضعیت: خون خالص

والدین:

مادر: آلیس لانگ باتم، کاراگاه سابق، در حال حاضر بستری در بیمارستان حوادث و سوانح جادویی سنت مانگو. نام میانی آلیس مشخص نیست.

پدر: فرانک لانگ باتم، کاراگاه سابق، در حال حاضر بستری در بیمارستان حوادث و سوانح جادویی سنت مانگو.

اجداد: آگوستا لانگ باتم ( اما نویل به او «مامان بزرگ» می گوید). پدر بزرگ او فوت کرده است. نویل شاهد مرگ او بود اما در مورد نحوه‌ی مرگ او اطلاعی نداریم (م.ق.21).

عمو، عمه: عموی بزرگ، آلجی و عمه بزرگ انید (س.ج.7).

خواهر، برادر: خیر.

کودکی: بعد از جنون والدین، توسط مادربزرگ خود بزرگ شد. تقریبا" همه اقوام او سالخورده بودند و به همین دلیل فراموش کرده بودند جوانی به چه معناست و بهمین دلیل هیچوقت نویل مطابق استاندارد های آنها نبود (YL).

همسر: هانا آبوت از شبانه روزی هافلپاف، مالک دیگ سوراخ.

حیوان خانگی: وزغی به نام تره ور. در کتاب اول، تره ور مدام فرار می کند؛ نخست در قطار (که هاگرید بعد از عبور با قایق به سوی هاگوارتس آن را می یابد)(س.ج.6)، هم چنین در انتهای کتاب که از مسیر طلسم فلج شدنی که هرمیون فرستاد پریده و تا چند روز بعد پیدا نمیشود تا اینکه نویل موقع رفتن آن را «پنهان در گوشه ای توالت ها» پیدا می کند.به هیچ فرار دیگری در کتابهای 2-7 اشاره نمی شود. تروه ور هدیه ای از طرف عموی بزرگ آلجی به مناسبت نشان دادن اولین جرقه های جادویی در نویل بود (س.ج.7).

ظاهر:

رنگ چشم: نا معلوم.

رنگ مو: بلوند (NPR)

ویژگیهای دیگر: پسری با صورت گرد (س.ج.6)؛ قد کوتاه و چاق.

در وبسایت رولینگ: نقاشی خود رولینگ از پنج دانش آموز گریفیندور ( فصل 7، دوئل با دراکو)، نویل را به صورت کوتاه ترین و چاق ترین عضو گروه نشان می دهد. موهای او به نظر روشن می رسد و پیژامه ای با طرح عروسک های خرسی پوشیده است.

هاگوارتس:

سال اول: 1991

شبانه روزی: گریفیندور، هر چند کلاه در ابتدا می خواست او را به هافلپاف بفرستد (PC122).

نتایج سمج: «قابل قبول» در تغییر شکل(ش.د.7)، «عالی» در گیاه شناسی، «فراتر از انتظار» در دفاع در برابر جادوی سیاه، «فراتر از انتظار» در افسون ها.

نکات: طی هفتمین سال تحثیلی خود در هاگوراتس، جینی و لونا سعی کردند شمشیر گریفیندور را از دفتر مدیریت اسنیپ بدزدند؛ به عنوان تنبیه مجبور شدند به همراه هاگرید کاری را در جنگل ممنوع انجام دهند (ش.د.15).

تدریس: استاد گیاه شناسی ( زمان نامعلوم) (ی.م./م.)

مهارت ها و غیره

چوبدستی: ابتدا از چوبدستی پدرش استفاده می کرد ولی در نبرد سازمان اسرار، شکسته شد. چوبدستی جدید از جنس چوب آلبالو با هسته موی تک شاخ است، احتمالا" آخرین چوبدستی که اولیوندر پیش از ناپدید شدن آن را فروخت.(ش.د.7)

لوازم دیگر: به یاد آورنده (س.ج.)، میمبولوس میبلوتونیا (گیاه، م.ق.10)، شمشیر گریفیندور (ی.م.36).

سازمان ها و هم پیمانان: ارتش دامبلدور

شغل: پس از جنگ، در وزارتخانه برای کینگزلی شکلبولت کار می کرد (PC/JKR1)، سپس معلم گیاهشناسی در هاگوارتس شد (ی.م./م.).

مهارت ها: در ابتدا خانواده اش نگران بودند که او یک فشفشه باشد؛ گیاهشناسی؛ طلسم های دفاعی(م.ق.21)؛ قدرت مشاهده تسترال ها؛ شجاعت بی حد و حصر.

لولو خورخوره: سوروس اسنیپ (ز.آ.)

پیش گوئیها: کسی که قادر به نابود کردن لرد سیاه است، پدیدار می شود... از والدینی که سه بار از او جان سالم بدر برده اند... با پایان ماه هفتم متولد می شود... و لرد سیاه او را به عنوان هم طراز خود بر می گزیند، اما او قدرتی خواهد داشت که لرد سیاه فاقد آن است... و یکی به دست دیگری کشته خواهد شد چون تا یکی زنده است دیگری قادر به زندگی نیست (م.ق.37). بر اساس گفته های دامبلدور، این پیش گویی می توانست به نویل اشاره کند تا زمانی که ولده مورت روی هری «نشانه» گذاشت.

خصوصیات نویل لانگ باتم

نویل پسر آلیس و فرانک لانگ باتم است؛ کارآگاهان مشهور و محبوبی که توسط بلاترکیس لسترانج مرگخوار، تا آستانه جنون شکنجه شدند. خاندان لانگ باتم از معدود خانواده های اصیل در دنیای جادوگری هستند. نویل از دوستان وفادار هری پاتر و یک گریفیندوری حقیقی است.

یک گریفیندوری است، اما در ابتدا شجاعت او با شجاعت هری متفاوت است. این از آن دست شجاعتی است که برخی کودکان با وجود شکست های پی در پی، به تلاش خود ادامه می دهند. از آن نوع که یک کودک غیر محبوب تحت فشار زیاد حتی از سوی دوستان،هرگز تسلیم نمی شود.و از نوع شجاعت اشخاصی که هرگز تراژدی های شخصی خود را بازگو نمی کنند، حتی وقتی که سبب آسان شدن زندگی آنها می شود. حتی طی بزرگترین اشتباهاتش، نویل شخصیت خود را حفظ کرد که در نهایت از او رهبری کارآمد ساخت.

بعد از اینکه والدینش در دوران کودکی او بستری شدند، تربیت نویل را مادر بزرگش آگوستا بر عهده گرفت. او و دیگر اعضای مسن خانواده نگران بودند که نویل یک فشفشه باشد (یک کودک فاقد استعداد جادو در خانواده ای جادوگر) چون استعداد خیلی ناچیزی از خود نشان میداد. در هاگوارتس نیز این مسئله به پیشرفت سریعی نداشت. نویل اکثرا" فراموشکار بود و در اجرای جادو مشکلات عدیده ای داشت؛ حرکات بیرحمانه اسنیپ که او را از کل کلاس برای تمسخر انتخاب می کرد نیز کمکی نکرد.خوشبختانه، در حالی که پرواز و معجون سازی برای او دردسر بودند، در گیاهشناسی عالی بود.

نقطه تحول برای نویل، عضویت در ارتش دامبلدور در پنجمین سال تحصیلی خود بود. تحت سرپرستی صبورانه هری، نویل اعتماد به نفس کسب کرد و در چندین ورد دفاع در برابر جادوی سیاه، مهارت به دست آورد. تنها چند ماه بعد، نویل به همراه لونا، جینی، هرموین، رون و هری در نبرد سازمان اسرار مقابل گروهی از مرگخواران از جمله الهه انتقام او، بلاتریکس لسترانج شرکت کرد. با وجود جراحت، در نهایت فقط نویل بود که تا انتها در کنار هری توانست مقاومت کند. هم چنین یک سال بعد وقتی هاگوارتس در چنگ مرگخواران و وابستگان آنها بود، او شجاعانه جنگید.

طبیعتا" این نویل بود که وقتی هری، رون و هرمیون به دنبال جان پیچ ها بودند، از افراد ضعیف محافظت کرد و جبهه مقاومت در هاگوارتس را رهبری نمود. او به یاد داشت که چطور شجاعت سرسختانه هری به دیگران امید می بخشید و او همان کار را بین دانش آموزان گرفتار انجام داد. در نبرد نهایی هاگوارتس، این نویل است که کاملا" ولده مورت را به مبارزه طلبید («به خواب ببینی که من به گروه تو ملحق بشم»)، شمشیر را از کلاه گروه بندی بیرون کشید و ناجینی – آخرین جانپیچ را کشت.

بعد از جنگ، نویل به هری و رون ملحق شد تا در دولت پیشروی کینگزلی شکلبولت، به عنوان کارآگاه فعالیت کنند و اداره را پاکسازی نمایند و یکبار برای همیشه، قدرت رو به زوال مرگخواران را از بین ببرند (PC/JKR1) . بعد از آن، معلم محبوب گیاهشناسی در هاگوارتس گردید (ی.م./م.). احتمالا" طی دوران تدریس بود که با هم کلاسی هافلپافی سابق خود یعنی هانا ابوت، که در نهایت مالک دیگ سوراخ گردید ازدواج کرد (OBT/CH). نویل هنوز هم سکه افسون شده زمان ارتش دامبلدور خود را دارد (BLC).

نویل در فیلم ها

نقش نویل را ماتیو لوئیس ایفا می کند.

جملات منتخب از مصاحبه سایت ماگل نت با ماتیو لوئیس:

« فکر می کنم خیلی جالبه که شخصیت نویل در حقیقت از آن تصویر قدیمی دور می شود ( تا حدی). خیلی خوبه که میبینیم بر خلاف گذشته که همیشه کار خراب کن بود، الان کمک می کند، من انتظار فیلم پنجم را می کشم که تقریبا" نقشی متفاوت را خواهم داشت.»

ابتدا چطور کتابها را خواند:«دوستم کتاب اول را به من قرض داد و به دام افتادم! تا قبل از تست بازیگری، چهار کتاب اول را خوانده بودم و هرگز تصور نمی کردم در فیلم ظاهر شوم. اینکه می دانستم قرار بود فیلمی ساخته شود برای من کافی بود. اهمیتی نداشت کدام شخصیت را به من می دادند، فقط می خواستم بخشی از آن باشم.»