هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

[index]

Voldemort

Revision as of ۲۲:۰۴, ۹ مه ۲۰۱۶; Xo.semetra (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی | نسخهٔ جدیدتر← (تفاوت)

index | تغییرات اخیر | ویرایش این صفحه | تاریخچهٔ صفحه | تعویض به حالت مدیا ویکی

نسخهٔ قابل چاپ | تکذیب‌نامه‌ها | سیاست حفظ اسرار | نسخهٔ فعلی
رده‌های صفحه: Wizard people | V

فهرست مندرجات

لرد ولدمورت

تولد و مرگ

نام کامل: تام ماروولو ریدل. در زمان مدرسه، ریدل حروف نام کاملش را جابجا کرد و نام جدیدی را برای خودش ساخت (Tom Marvolo Riddle  I am Lord Voldemort). «من لرد ولدمورت هستم... اسمی که می دونستم یه روزی وقتی بزرگترین جادوگر دنیا شدم پشت همه جادوگرها رو به لرزه میندازه!» (ح.ا.17)

تاریخ تولد: 31 دسامبر (ش.د.13).

متولد 1926 (فرمول: وقایع سال 1943، در سال 1992 به «پنجاه سال قبل» نسبت داده شده بود.)

تاریخ مرگ: ماه می 1998 (ی.م.36).

منشاء نام: مادر تام همین قدر زنده ماند که او را به یاد پدرش «تام»، و به یاد پدربزرگش «ماروولو» بنامد. (ح.ا.13)

نام های دیگر: «لرد ولدمورت»، «همان که می دانی»، «آنکه نباید نامش برده شود»، «لرد سیاه»، «ت.م.ریدل» (در دفتر خاطرات)، «تام». دامبلدور می گوید تام استفاده از نام «لرد ولدمورت» را چند سال پس از ورود به هاگوارتز شروع کرد. (ش.د.13)

ولدمورت در زبان فرانسوی به معنی «فرار از مرگ» است.

تلفظ نام: VOL-duh-more (به گفته رولینگ t آخر خوانده نمی شود).

تلفط در فیلم: VOL-de-mort

آنکه نباید نامش برده شود: رولینگ این فکر را از دو گانگستر دهه 1950 در لندن بنام دوقلوهای کِری الهام گرفته است. «داستان می گوید که مردم نام کری را به زبان نمی آوردند. اصلا به آن اشاره نمی کردند. درباره آنها حرف نمی زدند، چون کیفر آن وحشیانه و خونین بود. به نظر من این یک نمایش شگفت آور از قدرت است که بتوانی کسی را قانع کنی از اسمت استفاده نکند. شگفت آور از این نظر که نشان می دهد ترسی که برانگیخته اید چقدر قوی ست. این چیز قابل تحسینی نیست.» بلافاصله بعد از اینکه در سال 1997 ولدمورت کنترل وزارتخانه را به دست گرفت، این ترس را بوسیله ممنوع کردن به کار بردن اسمش تقویت کرد. هرکس که آنقدر شجاع بود که بگوید «ولدمورت»، موقعیتش فوراً برای «قاپ زن ها» یا جوخه های مخصوص دستگیری این افراد آشکار می شد. (ی.م)

خانواده

تبار: دورگه (ح.ا.13)؛ نواده سالازار اسلیترین (ح.ا.17).

مادر: مروپ گونت (ش.د.10)، که یک ساعت پس از به دنیا آوردن تام مرد. (ج.آ.33 و ش.د.13)؛ او نواده سالازار اسلیترین بود (ح.ا.17).

پدر: تام ریدل، یک مشنگ از دهکده لیتل هنگلتون که مروپ را ترک کرد چون فهمید که او یک ساحره است (ح.ا.13، ح.ا.17، ج.آ.33)؛ متنفر از جادو، پولدار، پرافاده و گستاخ (ج.آ.1).

دوران کودکی: 1926-1938، در یک یتیم خانه مشنگی واقع در لندن (ح.ا.13، ج.آ.33، ش.د.13). یتیم خانه تمیز ولی ناخوشایند بود: یک حیاط خالی و ساختمان مربع شکل دلگیر که با نرده های بلند احاطه شده بود (ش.د.13). سرپرستار آنجا خانم کول بود. خانم کول بیاد می آورد که او بچه عجیبی بود... به ندرت گریه می کرد، و وقتی بزرگتر شد اتفاقات بدی برای بچه های دیگر یا حیوانات دست آموز درون یتیم خانه به وجود می آورد. چیزهایی را هم دزدیده بود: یک یویو، یک انگشتانه و یک ساز دهنی.

پدربزرگ پدری: آقای ریدل، ساکن لیتل هنگلتون.

پدربزرگ مادری: ماروولو گونت، نواده سالازار اسلیترین (ش.د.10).

خواهر یا برادر: ندارد.

فرزند: ندارد.

حیوان دست آموز(؟): یک مار بزرگ به نام ناجینی (ج.آ.1).

وسواس تام نسبت به اصل و نسبش باعث می شود پدرش را بکشد: در هاگوارتز، تام نسبت به تبارش وسواس پیدا می کند. گرچه از سال اول می داند که وارث اسلیترین است، ولی تا زمان پیدا کردن دایی اش، مورفین گونت در تابستان 1943، به کل ماجرا پی نمی برد. مورفین به او می گوید که پدرش یک مشنگ بوده و مادرش نواده اسلیترین. تام مورفین را بیهوش می کند و به خانه ریدل می رود تا پدر و والدین پدرش را بکشد. قبل از ترک لیتل هنگلتون، به کلبه گونت بر می گردد و انگشتر طلای پاورل را می دزدد. حافظه مورفین را تغییر می دهد تا به قتل اعتراف کند. مورفین به جرم قتل گناهکار شناخته می شود و به حبس ابد در آزکابان محکوم می گردد (ش.د.17).

لولوخرخره: «مرگ، مرگ خفت بار... او خودش را که مرده است می بیند.» رولینگ

بزرگترین آرزو: در مقابل آینه نفاق انگیز، ولدمورت «خودش را می بیند که قدرتمند و جاودان است. این چیزی ست که او می خواهد.» رولینگ

شکل ظاهري

تام ریدل 16 ساله: «موهای کاملا سیاه» (ح.ا.13)؛ «پسری با موهای سیاه و قد بلند» (ح.ا.17)؛ «خوش قیافه» (ح.ا.18)؛ «چشمان تیره» (ش.د)

خصوصیات بارز: انگشتان بلند؛ خنده تیز و سرد (ح.ا.17).

ولدمورت در اواخر دهه سوم زندگی: وقتی ولدمورت 10 سال بعد از ترک هاگوارتز به دیدار دامبلدور آمد دیگر خوش قیافه نبود. صورت رنگ پریده اش موم مانند و از ریخت افتاده شده بود، و سفیدی چشم هایش به رنگ خون درآمده بود.» (ش.د.20)

قبل از معجون تجدید حیات دم باریک (شکل نوزاد): «در نظر اول شبیه به یک نوزاد قوزکرده بود اما هری بلافاصله متوجه شد که ذره ای به نوزاد انسان شباهت ندارد. بدن بی مویش مثل گوشت خام، قرمز تیره بود و فلس دار بنظر می رسید. دست و پایش باریک و شکننده بود، و صورتش... هیچ نوزاد زنده ای چنین صورتی نداشت... مثل صورت مار پهن بود و چشم های قرمزش برق می زد.» (ج.آ.32)

بعد از معجون تجدید حیات دم باریک: «مردی لاغر و استخوانی. با صورتی سفیدتر از اسکلت، چشمان گشاد و سرخ، و بینی پهنی که مثل مار به جای سوراخ دو شکاف داشت.» (ج.آ.32)

«ولدمورت از هری چشم برداشت و به معاینه بدن خود پرداخت. دست هایش مثل عنکبوت بزرگ و رنگ پریده بود؛ انگشت های باریک و درازش را به قفسه سینه، بازوها و صورتش کشید؛ چشم های قرمزش که مثل گربه مردمک عمودی داشت در تاریکی شب می درخشید.» (ج.آ.33)

«انگشتان دراز غیرطبیعی» (ج.آ.33)

در نبرد سازمان اسرار: «پیکر باریک و بلندی با شنل کلاه دار سیاه، صورت مارمانند رنگ پریده و لاغر، چشم های قرمز با مردمک های عمودی.» (م.ق.36)

هاگوارتز

تاریخ حضور: 1938-1945؛ هزینه ها از صندوق ذخیره هاگوارتز پرداخت شد (ش.د.13)

گروه: اسلیترین

تام قبل از ورود به هاگوارتز چه می دانست؟ ریدل از اصل و نسبش خبر نداشت، ولی قدرت هایش را کشف کرده بود: «می تونم بدون دست زدن به چیزها اونا رو تکون بدم. می تونم بدون تربیت حیوانات، اونا رو وادار به انجام کاری بکنم که می خوام. می تونم کاری بکنم که اتفاق های بدی برای کسانیکه اذیتم می کنند بیافته.» تام همچنین کشف کرده بود که یک مار زبان است. بعد از اینکه دامبلدور به او گفت یک جادوگر است، تام حدس زد که مادرش یک مشنگ بوده است و او جادو را از پدرش به ارث برده است (ش.د.13)

تام چه زمانی فهمید وارث اسلیترین است؟ تام درون دفتر خاطرات (تام در پایان سال پنجم تحصیلش در هاگوارتز) به هری گفت «حتی خودم هم تعجب کردم که نقشه ام مو به مو اجرا شد. فکر می کردم بالاخره یکی بفهمه که امکان نداره هاگرید وارث اسلیترین باشه. پنج سال تموم طول کشید تا من هرچی رو که می تونستم درباره حفره اسرار به دست بیارم و در مخفی ورودیشو پیدا کنم.» (ح.ا.17). تام باید وارث بودنش و وجود حفره اسرار را مدت کمی پس ورود به هاگوارتز کشف کرده باشد.

کارهای دست: دفتر خاطرات؛ درست شده در سال 1943 در شروع سال ششم (ح.ا و ش.د). دامبلدور متوجه شد که تام به جمع کردن غنائم علاقه دارد. چیزهایی که او از قربانیانش می گرفت و یا می دزدید (ش.د.13). انگشتر پاورل، قاب آویز اسلیترین و فنجان هافلپاف (ش.د.20).

امتیازات در مدرسه: ارشد (1942)؛ مدال برای شایستگی جادویی؛ جایزه «خدمات ویژه به هاگوارتز» که در تالار مدال ها نگهداری می شود. سرپرست پسران (1994).

سرآمد در درس ها: به گفته دامبلدور «او یکی از باهوشترین دانش آموزانی بود که هاگوارتز به خود دیده بود.» (ح.ا.18)


پس از هاگوارتز

بعد از ترک هاگوارتز در سال 1945، ریدل در مغازه بورگین و برکز در کوچه ناکترن مشغول به کار شد. کارش پیدا کردن اشیاء گرانقیمت و خریدن آنها به کمترین قیمت ممکن بود. بعد ناگهان شغلش را رها کرد و بعد از کشتن هپزیبا اسمیت و برداشتن یک قاب آویز طلایی متعلق به اسلیترین و یک فنجان طلایی متعلق به هافلپاف ناپدید شد. (ش.د.20)


چوبدستی، نیروها، غیره

چوبدستی: از چوب سرخدار و پر ققنوس (فاوکس)، 35 سانتیمتر (س.ج.5)

مهارت ها: مار زبان (ح.ا)، ذهن جو (م.ق.24)

لولوخرخره: مرگ، که آن را شرم آور می دانست.

اقدامات جادویی پیشرفته:

جان پیچ ها را ساخت تا روحش را تقسیم کند.

• ساختن معجون تجدید حیات که خود نوعی جادوی سیاه بود (خون تک شاخ، زهر ناجینی، استخوان پدرش، گوشت دم باریک، و خون هری) (ج.آ.32، ج.آ.33). ولدمورت مخصوصاً از خون هری استفاده کرد زیرا می خواست «مصونیت بوجود آمده» از فداکاری لیلی در خون او نیز جریان یابد (ج.آ.33).


زیردستان ولدمورت

ولدمورت گروه مرگ خواران (که در ابتدا شوالیه های ولپورگیس نام داشتند) را ده سال پس از ترک هاگوارتز تأسیس کرد. اولین اعضای آن (1956) عبارت بودند از: آنتونین دالاهوف، مالسیبر، نات و روزیه.

مرگ خواران و دیگر دنباله روها: رجوع شود به صفحه مرگ خواران.

مرگ خوار مورد علاقه ولدمورت کدام بود؟ ولدمورت دیگران را می فرستاد تا دستوراتش را انجام دهند، ولی کارهای مهم را به تنهایی انجام می داد. به گفته دامبلدور: «از خیلی مرگ خوارها ممکنه بشنوی که اونا مورد اعتمادش هستند و فقط خودشون به اون نزدیکند و حتی فقط خودشون قادر به درکش هستن. اونا فریب خوردن. لرد ولدمورت هرگز دوستی نداشته و من فکر نمی کنم تمایلی هم به داشتن دوست داشته باشه.» (ش.د.13)

از طرف دیگر، بنظر می رسید ولدمورت یک «حلقه داخلی» از افراد وفادار دارد که اعضای آن را در قبرستان لیتل هنگلتون احضار کرد (ج.آ.32): لوسیوس مالفوی، پیتر پتی گرو، اَوری، مکنر، کراب، گویل، نات، بلاتریکس، رودلفوس لسترنج و بارتی کراوچ پسر (ج.آ.32). سیوروس اسنیپ هم از اعضای حلقه مورد اعتماد او بود (ش.د.2).


قربانی های شناخته شده

میرتل گریان (غیر مستقیم به وسیله باسیلیسک)، پدر، پدربزرگ و مادربزرگ خودش، هپزیبا اسمیت، فرانک برایس، پدربزرگ و مادربزرگ سوزان بونز، دورکاس میدوز، لی لی و جیمز پاتر، برتا جورکینز (دم باریک بوسیله چوبدستی والده مورت با دستور او)، سدریک دیگوری (باریک بوسیله چوبدستی والده مورت با دستور او)، چریتی باربیج، چریتی باربیج، مودی چشم باباقوری، گرگورویچ، گلرت گریندل والد، سیوروس اسنیپ.

نکته: ولدمورت کوییرل را نکشت- این اتفاق فقط در فیلم افتاد.


قربانی های احتمالی

آملیا بونز (به عقیده کرنلیوس فاج در ش.د.1).


او چه می خواست؟

هدف تام چه بود؟ رولینگ می گوید ولدمورت در آینه نفاق انگیر «خودش را می بیند که قدرتمند و جاودان است.»

پیشگویی ها

«امشب اتفاق می افتد. لرد سیاه تنها و بی یاور است. پیروانش او را ترک کرده اند. در این دوازده سال خادمش را به زنجیر کشیده بودند. امشب، پیش از نیمه شب خادمش خود را آزاد می کند و به اربابش می پیوندد. لرد سیاه به کمک خادمش دوباره برمی خیزد... قدرتمندتر و وحشتناکتر از قبل. امشب...قبل از نیمه شب...آن خادم به اربابش می پیوندد...» (سیبل تریلانی ز.آ.16)

«کسیکه قدرت نابود کردن لرد سیاه رو داره در راهه... از کسانی زاده میشه که سه بار با او مقابله کردن و وقتی هفتمین ماه می میره به دنیا میاد... و لرد سیاه اونو به عنوان رقیب خودش نشون می کنه، ولی اون قدرتی داره که لرد سیاه ازش بی بهره ست...و یکی از اونا باید به دست دیگری کشته بشه چون یکی شون باید بمیره تا دیگری زنده بمونه.» (سیبل تریلانی م.ق.37)

شرح حال کامل لرد ولدمورت

رجوع شود به شرح حال لرد ولدمورت



اخلاقیات و عادت ها

رجوع شود به: اخلاق و عادات لرد ولدمورت




ولده مورت در فیلم

هری پاتر و سنگ جادو: در صحنه فلش بک به گذشته ریچارد برمر؛ در صحنه آینه نفاق انگیز یان هارت.

هری پاتر و حفره اسرار: نقش تام ریدل توسط کریستین کولسان.

هری پاتر و جام آتش ، هری پاتر و محفل ققنوس: نقش ولده مورت توسط رالف فینیس.


منبع: Voldemort


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.