- گفتم اینجا دارید چیکار میکنید ؟!
- شما رو نیگا نیگا میکنیم ؟!
- زیبا بود . پتریفیکوس توتالوس !
- ای بانوی کمترین رنج این چنین که بنمودی ما را بر آن داشتی که چوب دستی های خویش بیرون کشیده گِرد شما حلقه شویم و در برابر شما قد افراشته کنیم تا از آرمان های خویش ..
تـــــــــــــــــقققق
وینکی ماهیتابه ای که ظاهر کرده بود و بر فرق سر لادیسلاو کوبیده بود رو به کناری انداخت. و رو به بقیه گفت:
- این عامل شورشی علیه هورکراکسهای ارباب با مرگخوار وفادار ارباب زیاد صحبت کرد. وینکی صدای اعتراضش رو خفه کرد. وینکی جن ِ صداخفهکُنِ خوب؟
آریانا در حمایت از لادیسلاو چوبدستی خودش رو بیرون کشید :
- اکسپلیارموس !
طلسم اشتباهی به اسنیپ برخورد کرد و موهای چربش نورانی شدن:
- اخه چرا این از حافظه اش هیچ جوری پاک نمیشه ؟؟!!
کنت الاف پاچه های شلوارش رو از بالای قوزک پاهاش بالاتر کشید و شنلش رو توی کمربند شلوارش فرو کرد و خودش رو اسنیپ انداخت و گوشه شنلش رو توی دهن اسنیپ فرو کرد. رز دورخیز کرد و به سمت ریگولوس حمله کرد و دور گردنش حلقه زد و با جیغ گوش راستش رو کر کرد. قصد داشت برای گوش چپ هم وارد عمل بشه که گاومیش باروفیو به دنبال گیاهی که اونورتر بود از کنار باروفیو حرکت کرد و از بین مرگخوارها گذشت و در اشتیاقِ رسیدن به گیاه ، پاش به اندام خشک شده هکتور که نزدیک درخت افتاده بود برخورد کرد و روی هکتور افتاد و شاخش در محل ترک خورده فرو رفت. ناگهان ریشه های درخت از اطراف تنه درخت از زیر خاک بیرون اومدن و صدای جیغ عجیبی که از محل ترک خورده زمین به گوش میرسید بقیه رو ساکت کرد. ترک هی عمیق تر میشه. خاک کنار رفت و دود غلیظی از سوراخی که ایجاد شده بود بیرون زد و به اولین چیزی که نزدیکش بود وارد شد : سوراخ دماغ ِ گاومیشِ باروفیو !
روح سیاه به محض اینکه وارد گاومیش شد، موهای گاومیش ریخت و دماغش از بین رفت.
مرگخوارهای گروه اول و دوم :