هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲:۳۰ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#11
تکالیف بویاکاشــــــــایی من

1.یک عکس از این گیاه به همراه مراحل زندگی تا مرگ این گیاه و شکل ظاهری ان در مراحل زندگی.(10 امتیاز)(اگه خواستید میتونید زندگی یکی از این گیاه ها رو تعریف کنید )

تصویر کوچک شده

همون طور که میبینید، تو دوره نهالیوس اوشون نمیتونن به مار تبدیل بشن! اما در دوره کرمیوس اوشون میتونن به یه مار کوچولو و فانتزی (اندازه کرم) تبدیل بشن. در دوره تینیجریوس اوشون کمی بزرگ تر میشن اما هنوز نیش ندارند و شبیه یک مار کامل نیستند. تا اینکه در نهایت اوشون به بلوغ میرسن و در دوره ادالتیوس میتونن نیش بزنن و خیلی خیلی هم بزرگ میشوند.

2.به نطر شما رفتار پروفسور با ویزلی و پاتر درست بود؟ نتیجه ی ان چیست؟(3 امتیاز)

بله! کاملا درست بود! نتیجه آن هم اینه که اینا اعتماد به نفس ـشون رو از میدن، بعد تو پیدا کردن همسر آینده خود میمونن، بعدش میترشن، بعدش جمعیت خانوار تنظیم میشه. جمعیت خانوار که تنظیم بشه، جمعیت کشور تنظیم میشه. جمعیت کشور که تنظیم بشه، مشکل گرسنگی حل میشه! هورررا! تبریک میگم استاد! شما مشکل گرسنگی جهانی رو حل کردید!

3.ایا پروفسور هنوز سینگل است؟ مِرید است؟ یا فقط در رلیشن شیپ است؟(2 امتیاز)

ما کار به مسائل شخصی استادامون نداریم! اما از اون جایی که شما استاد نیستید و پرفسور هستید، حدس میزنم که سینگل باشید

4. مراحل کاشت گیاه تا برداشت گیاه را توضیح دهید.(10 امتیاز)

کاشت گیاه اگه مایه چیله در بند و بساط ـتون باشه تنها یه مرحله داره اونم اراده کردن! اما اگه از اونایی باشین که آه در بساط ندارین، میتونه براتون بینهایت مرحله داشته باشه. ما در اینجا با توجه به بارم سوال میایم مراحل کاشت تا برداشت گیاه بدون پول رو شرح میدیم.
ابتدا ما باید ماشین زیر پایمان را بفروشیم تا از آن حالت بی پولی در بیاییم. سپس به سمت فروشگاه دانه میرویم و از فروشنده تقاضای دانه می کنیم. سپس فروشنده به ما میگوید که به دانه درخواست شده ارز مبادلاتی تعلق نمیگیرد و دانه ها را دوبل حساب می کند. مرحله بعدی این است که به بانک مراجه کرده و از آن ها طلب وام کنیم. سپس متصدی وام میگوید که باید جیب را شل کنید تا وام شما در غلطک بیفتد. در مرحله بعد شما پس از کلی رشوه دادن می روید دنبال زمین. پس از اینکه زمین خوبی یافتید و وام شما در غلطک افتاد، کلی پول در جیب معاملات ملکی خالی میکنید و زمینی را خریداری می کنید. در مرحله بعد از آن میروید و دانه خود را می کارید. سپس صدای قلبتان به شما میگوید که این گیاهان به آب نیاز دارند. به پیش شهرداری میروید و پس از شش ماه کار های اداری، بالاخره مجوز حفر چاه میگیرید و آب مورد نیاز کشاورزی را تامین می کنید. هنگامی که برای آب یاری به زمین خود میروید، میبینید که زمستان شده است و گیاهان شما که در اثر بی آبی خشک شده بودند، منجمد شده اند. بعد از شش ماه تحمل برف سرما و بدبختی و گرونی، تصمیم میگیرید گیاهان خود را به عنوان کود طبیعی، بفروشید. پس از اینکه با فروش گیاهان خود خرج برگشت به خانه را بدست آوردید، تاکسی ای میگیرید اما در راه، معاملات ملکی ای میبینید و قیمت زمین خود را جویا میشوید. در مرحله بعد، شما زمین خود را که طی یک سال قیمتش شونصد برابر شده است را میفروشید و با پول آن تمام بدهکاری هایتان را صاف میکنید و تصمیم میگیرید در آینده به کار معاملات املاک بپردازید

5.تدریس این جلسه خوب بود؟ جلسه بعد بهتره چه طور باشه؟(3 امتیاز تشویقی)

خوب بود. بهتره که درمورد گیاها توصیف و فضاسازی بیشتری بشه در آینده.

6.خوبین؟ خانواده خوبن؟ (توضیح کامل 3 امتیاز تشویقی)

بعــــــــــــــله! اینقد خوبن! اونم نه خوب! عالی!
چیه؟ نکنه فک کردی من مث اونام که بیام اصطلاحات خز ماگلی که تو سریال های خز ماگلی استفاده شدن رو استفاده کنم؟ چی فک کردی در مورد من واقن؟



Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲:۲۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#12
تکالیف بویاکاشــــــــایی من

1) چرا گل های باغچه پژمرده شده بودند؟ ( با توجه به درس و جانور جدید، جواب داده شود ) ( توضیح کامل، 5 نمره )

به خاطر اینکه رنگمار هنگام حرکت، ردی از خود بر جا میگزارد که حاوی الانتویین و ترشحاتی است که باعث شفافیت و درخشندگی پوست میشود آهنگین است و تمام گیاهانی از آن عبور کرده است را پژمرده و خشک می کند.

2) رنگ های جانور شما به چه شکل بوده است؟( توضیح کامل،به همراه تصویری از دو یا سه رنگ از مار شما، 15 نمره )

عرض ـم به حضورتون که این رنگماری که به من دادید چینی بود! لامصــب هر ثانیه رنگ عوض می کرد! واسه همین من رفتم رنگمار دافنه رو کش رفتم، با رنگمار خودم عوض ـش کردم
هوش رو کیف کردید؟ نمیخواین یه دو سه نمره تشویقی واسه این حرکت هوشمندانه ی من بدین؟:zogh:

تصویر کوچک شده

استاد! رنگمار رو وقتی از دافنه گرفتم آبی بود! من گذاشتمش تو گونی، منتظر یه فرصت مناسب بودم ببرمش تو تالار خودمون. واسه همین یه چیزی حدود بیست و چهار ساعت رنگش رو مشاهده نکردم
خلاصه، وقتی که وارد فضای گرم و صمیمی تالار ما شد، قرمز شد! اونم نه قرمز! قرمز مایل به بنفش! بعد از اینکه یکم آب و دونش دادم سبز شد. بعد نه که هم گروهی های من کمی با سبز و اینا موشکل دارن، زدن له و لوردش کردن. در این مرحله ایشون کمی رنگش پرید و سرد شد. اما نمیدونم چرا از اون موقع تا حالا دیگه رنگ عوض نکرده! فک کنم رنگمار دافنه هم چینی بوده!

3) زهر رنگمار برای چه بیماری مناسب است؟ کامل شرح دهید و درباره ی نوع آن بیماری توضیحی دهید. ( 10 نمره )

برای بیماری چترک! شوما میتونید با تزریق اندکی زهر رنگمار، این بیماری رو درمان کنید. این بیماری توسط شبه قارچ هایی بوجود می آیند که میتوانند با بخش کردن هاگ های سمی خود، بیماری را از طریق هوا منتقل کنند. این بیماری از طریق مجرای تنفسی وارد بدن و در شش ها وارد خون میشه. زهر رنگمار هنگامی که وارد خون میشود، مانند پادتن گلبول های سفید عمل کرده و باعث از بین رفتن بیماری میشه.

4) چرا رز ویزلی در نزدیک ترین مکان به ویلبرت اسلینکرد نشست؟ ( 5 نمره )

عاخه این سواله؟ نه خدایی این سواله؟ مگه میشه آدم با همچین فرد تحصیل کرده و با شخصیتی روبرو بشه و نخواد که کنارش بشینه؟ اصن من خودم میخواستم نزدیک به شما بشینم! دافنه گلوپا انداخت لامصب


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲:۲۰ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#13
تکالیف بویاکاشــــــــایی من

1- این موضوع در جلسه ی بعدی نیز تدریس شود؟ ( چون جواب این سوال مهمه و مربوط به درسه، براش نمره در نظر گرفته میشه و این نمره به همه ی کسایی که نظر بدن، تعلق میگیره) ( 2 امتیاز)

حالا چه فرقی میکنه؟ چه من بگم یا نگم، شوما میری حرف خانوم ـتو گوش میکنی! ولی حالا که اینقدر اصرار میکنی، من میگم نه! به اندازه کافی از حق این ساحره ها دفاع میشه

2- متن نامه ای که بیل ویزلی دریافت کرد چه بود؟ ( 7 امتیاز) و از چه کسی بود؟ ( 3 امتیاز) ( لازم به ذکره من این متن رو از الان نوشتم و در یک لحظه روی همین تاپیک قرار خواهم داد و بعد از عس انداختن، پاکش خواهم کرد، در هنگام اعلام نمرات عکس نیز قرار خواهد گرفت؛ متنی که بیشترین شباهت را داشته باشد، بیشترین امتیاز را خواهد داشت!)

از طرف کی میتونه باشه خب؟ خانومت دیگه! خانوم مودیر بیس بیس!

متن نامه:
خوبی بیل جونم؟ چطول مطولی؟
حالت چطوره عسیسم؟ الموز چقدل دووسم داری؟ امشب بلات فسنجون از رستولانت میگیلم عجقم! یه سولپیلیز هم بلات دالم عجقم! فقط یادت نله وقتی میای پیشم حسابی به خودت بلسی عجقم! شب میبینمت!بوش بوش!:kiss:

3- به نظر شما در طول تاریخ، به ساحرگان بیشتر ظلم شده یا جادوگران؟ مقاله ای در این مورد بنویسید و با دلیل و مدرک اثبات کنید، این مقاله باید بیشتر از 12 خط زوپسی (ینی خط معمولی هنگام نمایش تاپیک) باشد! ( 12 امتیاز)

خوب معلومه دیه! جادوگران! از همون ابتدای خلقت جادوگران، تا جادوگره به ساحره ـه گفت: "قاطینگا با تودینگا"، ساحره ـه قهر کرد رفت خونه ننه ـش! حالا این جادوگره هرچقدر رفت خونه ننه ـه(این واژه هایی که آخرش "ه" داره، چجوری باید "ه" بهش اضافه کرد؟!) گفت:"غلطینگا با تودینگا" این ساحره ـه مگه کوتا اومد؟ آخرش یه شب که بغل خونه زنه داشت منت کشی میکرد، یه ماموت اومد خوردش. آخرش ساحره ها همه به جادوگر موندن و نسل ـشون منقرض شد
حالا اگه زوپس نبود و یه جون اضافه به این جادوگره نمیداد، الان نه من بودم، نه شما! حالا خدا رو شکر ساحره های دوره ی بعد یکم مهربون تر بودن! البته دلیل ـش هم این بود که زوپس تو اون دوره هوش ـشون رو
تقویت کررده بود. ساحره های باهوش اون دوره قدر عاقاشون رو میدونستن و رو حرف شوورشون حرف نمیزدن. حتی دیده شده بود که ساحره هایی که هوششون بیشتر از بقیه بوده از شوهراشون خواهش میکردن که هرروز کتک ـشون بزنه! اما زوپس دید که دیگه زیادی همه چی بر وقف مراده و دنیای جادوگری داره با سرعت خیلی خیلی زیادی پیشرفت میکنه، کمی از هوش ساحره ها کم کرد و نتیجه ـش این شد که میبینید! برا خودشون سازمان درست کردن! خیلی نامردی زوپس! خعلی

4- نحوه ی رفتار یک جادوگر هنگام برخورد با یک ساحره را در طول تاریخ بنویسید! (اعم از نحوه ی برخورد و کلماتی که به کار میبرد تا نحوه ی ایستادن و ...) (3 امتیاز)

ابتدای خلقت با ملایمت عرض میکردن که:
-قاطینگا خوبینگا چیمبتلینگا!
ساحره هام در جواب میگفتن:
-جیمکاثا! گوشینتا سیلینتا!
بعد از مدتی که بلد شدن حرف بزنن میگفتن که:
-درود بر تو بانو!
بانوان هم درجواب میگفتن:
-درود بر تو پهلوان
بعدش که آسلام وارد سایت شد، جادوگرا سرشونو پایین مینداختن و میگفتن:
-سام علیک همشیره!
ساحره هام اگه از طرف خوششون میومد میگفتن:
-سلام برادر!
اگرم از طرف خوششون نمیومد، میرفتن پهلو کسی که ازش خوششون میومد و میگفتن داره منو اذیت میکنه!

این آخریا که تهاجم فرهنگی کار خودشو کرد، جادوگرا زل میزدن تو چشاشون و میگفتن:
-سلام خانومی!
ساحره هام اگه دیدن طرف آدم خوبیه، میگفتن:
-سلام عاقا
اگر هم میدیدن طرف آدم ناسالمیه، محل حادثه رو با سرعت ترک میکردن!
الانم که جادوگرا همه ـش تیکه میپرونن و میگن:
-سلام عزیزم! جیگرتو! نفس ـتو!
ساحره هام کلی ناز میکنن و میگن:
-ایـــــش! عوضی! برو گمشو!
عاخرش هم با توجه به وضعیت کمبود شوهر، شماره رو میگیرن و با طرف ازدواج میکنن

=====
من سوال چهار و پنج رو بهم پیوند دادم


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲:۰۸ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#14
تکالیف بویاکاشــــــــایی من

1.از بین این تصاویر یک تصویر را انتخاب کرده و تشریح کنید!"تخیـل..."(15)

من این تصویر رو انتخاب میکنم!
تصویر کوچک شده


بعـــــــــــله! درســـــته! این تصویر جدال خیر و شر با هم ـه! اگه ببینید اون دست قرمز (دست مرد عنکبوتی) با حالت شیطان پرستی، جلوی خورشید یا همون صلح و آرامش رو گرفته و همچنین روی اون دست سبز ـه. (سبز ـه سرشار از معنویات ـه)
ما از این می فهمیم که دنیا همیشه دست آدم بد و جهنمی ـیه و دامبل، انگوشت کوچیک ارباب نمیشه و خلاصه ما خیلی خوبیم و شما اصن عالــی اید و اینا

2.تصویری که پروفسور در کلاس نمایش داد را تشریح کنید!(15)"بازم تخــیل..."

این تصویر ریشه تاریحی داره! زن و شوهر دست به یکی کردن، غده هیپوتالاموس ما رو نابود کنن

سالیان پیش، حتی قبل از عله کبیر، جادوگران اولیه، به خوبی و خوشی زندگی می کردند. ذر روزی از روز ها، سیرکی به شهر جادوگران اولیه آمد. مردم آن شهر که تا به آن لحظه سیرک ندیده بودند و به اصطلاح "ندید پدید" بودند، همی رهسپار آن سیرک شدندی. در آن سیرک، افراد مختلفی کار می کردند، اما معروف ترین و بهترین و خوشتیپ ترین و گوگولی ترین و جیگیلی ترین و ایول به ولش و بع بعی به وولش، کسی نبود جز جد بزرگوار من، برگ جردن! (اون زمانا جنس اکثر شلوارا برگ بوده ) جد بزرگوار من، نمایش سوسک ها رو اجرا می کردندی که بسیار هم طرفدار همی داشتندی. در شب اجرای مراسم، جدبزرگوار من بر روی سه سوسک پشتکی زدنی که با عث تعجب همگان شد. این حرکت سه امتیازی تا جایی مورد تعجب همگان شد که شخصی خواست بگوید "یا تنبون مرلین" که یادش آمد مرلین تونبون نمی پوشد. پس از کمی تفکر و تامل بدین نتیجه رسید که بگوید "یا مرلین" که فرشته ـی زوپس، کسی که از روند حرکتی ایفای نقش ناراضی بود، زوپساییل نازل شد و در گوش آن مرد خواند:
- مردک! شناسه مرلین تو دستمون باد کرده! آخرین لاگین ـش مال ان سال پیشه! بیا و این شخصیت رو انتخاب کن، مردم یه چیزی داشته باشن واسه قسم خوردن!
مردک کمی فکر کرد. سپس رو به زوپساییل کرد و گفت:
- اما من خانواده دارم! فرزندانی که چشم به راه من هستند! کسانی را دارم که به آن ها عشق می ورزم و آن ها نیز به من عشق می ورزند!
زوپساییل با آرامش لبخندی زد و گفت:
- بیشین بینیم باو! این یوزر، اینم پسورد! تنبون راه راه فیروزه ای میپوشی، سیبیل هم میزاری!

خلاصه، آن مردک مرلین شد و مردم به تنبون و ریش ایشان همی قسم می خوردند که ناگهان روزی افتاد و مرد. مردمان آن شهر که به تنبان و سیبیل ایشان علاقه زیادی داشتند، تصمیم گرفتند که ایشان را بدون تنبون و ریش دفن کنند و ریش و سیبیل ایشان را در موزه لوور پاریس نگهداری کنند. مردمان، ریش و تنبان بدست به محل موزه لوور پاریس حرکت کردند که ناگهان دریافتند که موزه لوور پاریس هنوز ساخته نشده است. پس تصمیم گرفتند که یک عدد موزه لوور پاریس بسازند. پس از چندین سال که ساخت آن پایان یافت، به دلیل پیمانکار بازی پیمانکار، طلسمات حفاظتی موزه چینی از آب در آمد و موزه توسط یک مشنگ که دستش را در دماغش همی می چرخاند یافت شد. جادوگران و ساحرگان که دیدند موزه کشف شده و از طرفی ریش آن حضرت در شرف تجزیه است، تصمیم گرفتند کهریش را به اصطلاح "فیریز" کنند و برای آیندگان نگاه دارند.
تنبان مرلین را نیز به دست تگهبانی تعلیم دیده، که حاظر بود تا پای جان از آن تنبان نگهداری کنند سپردند. آن بزرگوار کسی نبود جز استفنی مرقساق که ما به تازگی ایشان را به نام بزرگوار استوراخچی میشناسیم. افشا شدن هویت بزرگوار باعث شد وزارت سحر و جادو وی را فرا بخواند و تنبون ایشان را با تنبون مرلین تقلبی عوض بنماید. که این امر منجر به کشته شدن دوازده نفر و عقیم شدن سی و سه نفر از کارمندان وزارت سحر و جادو شد. وزارت سحر و جادو همی دنبال راهی برای حفاظت از تنبون و ریش مرلین بود که ناگهان خبر رسید که ایالات متحده آمریکا در حال جایگزینی شاتل با فضاپیما های جدید و کم هزینه تر است. پس از به وزارت رسیدن مورفین، وزیر آزادگی و پرواژ، تصمیم بر این شد که در راستای پیشروی برنامه های پرواژ دولت، فضاپیما هایی از امریکا خریداری و توسط چیز مجهز شود. مورفین که برای نگهداری چیز، به فضای بیشتری نیاز داشت، تمام محتویات انبار وزارت را در فضا پیما خود خالی کرد و به فضا ارسال کرد. اما به دلیل اینکه چیز درون موتور های فضاپیما گیر کرده بود، فضاپیما در خارج از اتمسفر زمین منهدم شد و تمامی محتویات آن، از جمله ریش و تنبون مرلین در فضا پخش شد. از آن جا که تنبون و ریش مرلین دارای قداست خاصی بود، نابود نشد و تنها کنی غلظت قداست آن کاهش یافت و در فضا پراکنده شد. همین طور که در تصویر میبینید، تنبون مرلین کمی رنگ خود را از دست داده است اما هنوز راه راه های مقدس ـش قابل مشاهده است و همچنین ریش مرلین، به صورت ذرات کوچول موچول همچنان به تنبون مرلین وفادار است و در اطراف آن حرکت می کند.

==========
یه چیز دیگه! شوما عکسا رو با اکانت بیل آپ کردی! از این همه عشق و عاشقی حالم بهم خورد


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲:۰۳ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#15
تکالیف بویاکاشــــــــایی من

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

داورا اصولا خیلی بدبختن! در مسابقات جادویی هم که دیگه بدتر! با توجه به حضور بانوان در ورزشگاه کوییدیچ، مردم خجالت میکشن فحش بدن. واسه همین میان فحش جادویی با چوبدستی روانه داور میکنن. یه بار یه نفر فحش خیلی خیلی بد داد، داور گرخید، مرد
یه بار دیگه ـم جارو شو دستکاری کردن، بدبخت رو منتقل کردن به بیابون! اصن یه وعضـــی!
داور باید کلی دقت داشته باشه و رو همه تسلط داشته باشه، در ایران دو تا سازمان وجود دارن که به صورت سنگ کاغذ قیچی، نوبتی داور تعیین میکنن اما تو انگلستان یه سازمان واحد به نام سازمان ورزش و بازی های جادویی وجود داره که کلی تست از این بدبختا میگیرن تا بهشون حق داوری بدن!

2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

این تیم مشهور ترین تیم ایرلند شمالی ـه و تا حالا بیست و هفت بار برنده جام باشگاهی کوییدیچ شده. بازیکناش هم طرفدار رضا صادقی بوده و ردای مشکی برتن میکنند. شگونه معروف این تیم "بارنی، خفاش میوه خوار" بوده و شهرت فراوانی دارد. سرود ملی این تیم باشگاهی آهنگ مشکی رنگ عشقه ی رضا صادقی است که تماشاگران با اون تیکه ای که میگه "چرا خیلیا مشکی رو رنگ غم میدونن، مگه..." خیلی حال میکنند

3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

1.پیکان اپل پای
2.خفاش بالی کسل
3.تیرکمان کارفیلی
4.چادلی کنونز
5.باز فال ماوت
6. هارپی هالی هد
7.شاهین کن میر
8.کلاغ مونتروز
9.افتخار پرتری
10. اتحاد پادلمیر


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: شیون آوارگان (ساختمان مخوف هاگزمید )
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
#16

سپس بلا که می ترسید بدنش با کروشیو های ارباب نوازش شود، نامه ی اصلی را پیدا کرد و شروع به خواندن کرد:
-ع.م لرد ولدمورت؛ سلام علیکم
احتراما به استحظار می رسانم که گور بابای اوباما فاوکس. اورانیوم سر نجینی، پنجشنبه، مصادف با سی مرداد، به مناسبت روز جهانی مساجد پریزاد ها، در محل نیروگاه هسته ای نطنز استخر موج های جادویی، غنی بریده خواهد شد.
و من الله توفیق
ح. فری دامبلدور


لرد با خشم گفت:
-این مرتیکه زورش به فلوبر خاکی نمیرسه، اونوقت چجوری دلش میاد مار عزیز منو سر ببره؟

بلا سر خود را بالا گرفت. رو به لرد کرد و با صدایی لرزان گفت:
-ارباب! این که کلی خط خوردگی داره.به نظرتون یه جای قضیه بو دار نیست؟

لرد دماغ نداشته خود را بالا کشید و گفت:
- ارباب فکر می کنه که این قضیه بودارـه. اما جون نجینی عزیز من از همه چیز مهم تره. همه میریم جشن پریزاد ها

آنتونین که نیشش تا بناگوش باز شده بود، گفت:
-ارباب! استخر پارتیه! تازه سانس بانوان هم هست. فقط پریزاد ها رو هم راه میدن! نه که ما زیادی خوشگل هستیم، بعید بدونم راه بدن ما رو. حسودن خیلی

لرد، نیمچه تبسمی بر گوشه ی لبان مبارکش نشاند و گفت:
- فلور رو بیارید .

لرد مرگخواران را به دنبال فلور فرستاد و فرصتی برای رز باقی نگذاشت که به لرد کارت عروسی فلور و بیل را نشان دهد. (حالا فوقش فرصت هم باقی میگذاشت. رز فقط یه گلابی بود)

در همان هنگام، محفل ققنوس
-از اون بالا داره میاد یه دسته حوری، همشون سیفیت میفیت گوگولی مگولی

با رفتن رون، اعضای محفل که دیگر مجبور نبودند از ققنوس نگهداری کنند، بلوایی به پا کرده بودند. پرسی همزمان هم شعر می خواند، هم توجیه می کرد. هری از پشت سروری که در آن قایم شده بود در آمده بود. جیمز با یویو هایی که از پدرش به عنوان حق سکوت گرفته بود، بازی می کرد. خلاصه، همه شاد و خرم بودند.
ناگهان صدایی آمد. جغدی سیاه مث تسترال کوهی از میان حاظرین رد شد. با سرعت به سمت اتاق دامبلدور حرکت کرد. اعضای محفل دست از شادی و پایکوبی برداشته بودند و جغد را نظاره می کردند. جغد به پرسی خیره شد. پرسی به جغد خیره شد. چقدر سیفیت بود. چقدر میفیت بود. جغد و پرسی داشتند با هم نگاهای عاشقانه رد و بدل می کردند که ناگهان جغد محکم به در اتاق دامبلدور خورد و دل بقیه اعضای محفل (غیر از پرسی) را خنک کرد.
دامبلدور در را باز کرد و از اتاق خود خارج شد. در هین خارج شدن پایش را بر روی جغد گذاشت و ابتدا چشم، و سپس دل و روده ی آن جغد خدابیامرز پخش زمین شد. دامبلدور از بین محتویات روده (که در آن چند ملخ و سوسک یافت میشد) و کیسه ی مثانه که اکنون ترکیده بود و باعث کاهش غلظت محتویات روده شده بود، نامه ای را پیدا کرد. شیره گوارشی را از روی آن پاک کرد و شروع به خواندن کرد.


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۹:۵۷ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
#17
اهــــه! هروقت می خوام بپستم، یکی قبلش میپسته همه محتوای پستم می پره!

حالا به هر حال، قرار بود درخواست عضویت طنزی باشه! منم هستم


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: شهرداری هاگزمید(تعامل با ناظران)
پیام زده شده در: ۹:۵۴ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
#18
بـه بـه بـه! ناظرای جدید!

قبلی رو که فرستادیم کما، بلکه شما رو به آسمون هفتم نائل کنیم

با توجه به اومدن وزیر جدید، آزادی باید فراخ گسترانیده بشه و افرادی مث من بتونن تایپیک هایی که تو دلشون مونده رو ایجاد کنن. بعــــله! می خوام دوباره استخر هاگزمید رو راه اندازی کنم. تایید کن که اگه نکنی به وزیرم میگم بیاد اوخت کنه

و یه چیز دیگه! الان دفتر کاراگاهان باز شده. هر وقت کاراگاهانی بوده، اوباشی هم بوده بالطبع. من میگم بیاید اوباش رو راه اندازی کنیم. خوب میشه واقعا!

همین دیگه... مدیونی اگه رسیدگی نکنی!
بویاکاشـــــا


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: خوشگل ترین بازیگر هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۵:۴۳ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲
#19
ای اوستاد زبان اینگیلیسی! ما دو تا واژه برا توصیف خوشکلی داریم! یکی خوش قیافه(هندسام)، یکی زیبا(بیوتیفول)! خوش قیافه مخصوص پسراست، زیبا یا همون خوشگل هم مخصوص دختراست. اینجا فقط مخصوص دختراست.

البته دست خانوم رولینگ درد نکنه که واقع گرا بودن و تعداد پسرای خوش قیافه رو بیشتر از دخترا گزاشته ـن. ما هم در بین معدود بازیگران خوشمل داریم انتخاب میکنیم. شما هم اگر گزینه ای مد نظرتون دارین اعلام کنین.

بویا کاشـــــــــا


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



خوشگل ترین بازیگر هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۴:۵۴ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲
#20
به به به!

خوبید؟ خوشید؟ سلامتید؟

همونطور که از اسم تایپیک معلومه، می خوایم خوشگل ترین بازیگر سری فیلم های هری پاتر رو انتخاب کنیم. هرچقدر تو آرشیو گشتم چیزی تو این مایه ها پیدا نکردم من. شما هام نگردید. از قدیم گفتن؛ گشتم نبود، نگرد نیست
از ساحره های محترم تمنا دارم، بدون هیچگونه حسادتی، شخص برتر رو انتخاب کنند. از جادوگرای محترم هم خواهشمندم، خوشگل ترین رو انتخاب کنند، نه جذاب ترین! مثلا تیلور سویفت خوشگل تر از جنیفر لوپز ـه، اما اگه بهت حق انتخاب بدن که یه کدوم رو... اصن ولش کن. توضیح خواستید خصوصی بدید، در خدمتم
هرگونه تبادل نظر و تبلیغ برای شخص مورد علاقه تون رو میتونید همینجا انجام بدید. پس بدون فرت وقت انتخاب کنید.

بویاکاشـــــــــــا


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.