هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۰:۲۵ دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳
#11
من یکم گیج شدم... شما این دوتا رو گفتید:

نقل قول:
1.گروه های خصوصی جزئی از ایفای نقش حساب نمیشن.


نقل قول:
2.همچنین هر فردی که بیشتر از یک ماه در انجمن ایفای نقش پست ارسال نکند از ایفای نقش اخراج خواهد شد.

بر طبق یک و دو، اگر گروه های خصوصی جزیی از ایفای نقش محسوب نمیشن، میشه بپرسم چرا برای عضو شدن توی گروه خصوصی ریونکلاو، عضویت در ایفای نقش لازمه؟! و بر طبق دومی شما گفتید که از ایفای نقش اخراج خواهد شد؛ ولی شما دسترسیش به تالار خصوصی که طبق گفته ی شما از ایفای نقش جداست رو هم ازش گرفتید!


نقل قول:
3.اگر هم میشدن ، پست ایفای نقشی ازشون دیده نشده.


بر طبق 2، باید شخص پست ارسال کرده باشد و حرفی از پست ایفای نقشی یا غیر ایفای نقشی به چشم نمیخوره؛ ولی توی 3، شما واژه ی پست رو به پست های ایفای نقشی مانند رول و امثالهم محدود کردید که توی منطقی که ما میخونیم، به این میگین سفسطه! (البته عذر میخوام ولی ما هرجا که مثل اینجا Ǝx (جزء) رو برابر x (کُل) قرار بدن، به این کار سفسطه میگیم)

با تمام این حرف ها،

a. اگر تالار خصوصی ریونکلاو جزو ایفای نقش حساب میشه، پس با توجه به پست دیروز دومینیک ویزلی، دسترسی ایشون نباید گرفته میشده.

b. اگر تالار خصوصی ریونکلاو جزو ایفای نقش محسوب نمیشه، با توجه به 2 و اینکه تنها قراره از ایفای نقش اخراج بشه، پس نباید دسترسیش از تالار خصوصی ریونکلاو گرفته بشه!

ارادتمند شما،
گلرت گریندل والد


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۵۶ یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۳
#12
میشه بپرسم چرا شناسه ی دومینیک ویزلی به شخص تازه ای داده شد؟!

دومینیک ویزلی آخرین پستش همین دیروز بوده...


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: .:: جشن تولد 11 سالگی سایت جادوگران ::.
پیام زده شده در: ۹:۲۶ شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳
#13
اول از همه باید از همه ی کسانی که بانی و مسبب این تولد بودند تشکر کنم؛ از سوروس عزیز هم به خاطر کیک خوش مزه ای که تهیه کرده بودند تشکر میکنم.

از ساعت دوازده و نیم در صادقیه قدم میزدم و با یکی از دوستانم در حال گشتن مغازه ها بودیم که بجز چند کتاب، چیز بدرد بخور دیگری در آنجا نیافتیم. حدود ساعت 1:40 مرلین پیام داد که پشت ساختمان مذکور در حال مذاکره با چند حوری به سر میبرد؛ من نیز تسترال وار در عرض 15 دقیقه، خود را از فلکه ی صادقیه، به مکان مورد نظر رساندم!

وقتی به آنجا رسیدم، با مرلین تماس گرفتم که با همراهانش روبه روی بوف بیاید؛ از ساعت 1:55 جلوی در بوف داشتم نگهبانی میدادم که حدود ساعت 2:05 دقیقه مردی بیسیم به دست، برای اولین بار به من گیر داد؛ از ساختمون خارج شدم.

حدود ساعت 2:15 مرلین به همراه هگرید و آرسینوس جیگر وارد ساختمان شدند و من از ته دل بر مرلین لعنت فرستادم! (آخه هگرید رو چه به حوری؟! )

با امید به برتری تعدادیمان، دوباره جلوی بوف بساط کرده و مرد بیسیم به دست یاد شده را به مبارزه طلبیدیم؛ در این مبارزه، تلاشهای گلرت گریندلوالد و مرلین، قدرت بدنی(؟!) هگرید و جیگر بودن آرسینوس، نتوانستند تغییری در نتیجه ی مبارزه به وجود آورند؛ پس اتحاد گلرت و تیم مرلینگاه سازی برادران ظفرپور به جز توحید (مرلین، آرسینوس جیگر و روبیوس هگرید)، با شکست رو به رو شد!

در این نبرد نابرابر، هگرید حجم زیادی از چربی ها و عضلات خود را از دست داده و تنها حدود بیست کیلو گرم از آن هیبت، از دستان مرد بیسیم به دست، در امان ماند!

ما که متوجه شده بودیم که اگر همه ی بچه های جادوگران هم دور هم جمع بشویم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم، ساعت 2:25 دمُهایمان را بر دوش گرفته و به داخل بوف نقل مکان کردیم.

در داخل رستوران، مجمع المیز نچندان طویلی متشکل از چهار میز که بین دو ستون محبوس شده بودند، دیدیم و مشغول نظریه پردازی در مورد چگونگی جا دادن آن همه عضو بر سر این چهار میز بودیم که هوش ریونکلاوی ناظر ریونکلاو، راهی را پیش پایمان قرار داد؛ آرایش 'بعلاوه' !!!

حدود پنج دقیقه گذشته بود و کم کم ضعف های آرایش 'بعلاوه' در حال نمایان شدن بودند که یکی از کارکنان رستوران به سمت ما آمده و از ما درخواست اسم شب نمود! جادوگران، مشکوک (مورد شوک قرار گرفته ) به یکدیگر مینگریستند و صندلی هگرید از حجم استرس، شروع به لرزیدن کرد!

در این هنگام با هوش ریونی خود مشغول مذاکره با رستورانی (کارگر رستوران) شده و به او یادآور شدم که هنوز ظهر است و نیازی به اسم شب نیست! کارگر رستوران که گویی با مفهوم 'شب' بیگانه بود، در سوال خود اصرار ورزیده و ما پس از چند حدس اشتباه اعم از "برتی باتز؟! قورباغه ی شکلاتی؟! و..." با گفتن "جادوگران" از شر ‘Wrong Password’ راحت شده و ‘Password Accepted’ به رنگ سبز را بر روی صفحه ی نمایش مشاهده نمودیم.

پس از برداشته شدن رمز، کم کم سروکله ی بقیه ی جادوگران پیدا شد ولی جلسه تا ساعت چهار و ربع، زمان ورود عله، به خود شکلی نگرفته بود. پس از ورود عله، به شکل شگفت انگیزناکی کیک و سفارشات ناهار را با هم آوردند که این خود باعث تشویش اذهان عمومی شد!

کیک یک لایه ی حدوداً یک یا دو سانتی متری از شکلات را بر بالای خود داشته و اگر اشتباه نکنم، خود کیک مزه ی نسکافه یا چیزی شبیه به آن را داشت که بسیار خوشمزه بود!

در آخر، مامورانِ پرنس جان، راه را بر جادوگران نگون بخت بستند و از ایشان مالیات کیک را طلب کردند! شایع شده که پول مالیات میان مستمندان و کسانی که با لباس مادرشان به هاگوارتز میرفته اند تقسیم شده ولی هنوز شواهدی دال بر این قضیه ارائه نشده است.

پس از اتمام خراج گیری، جادوگران با پای پیاده به سمت خانه هاشان به راه افتادند و گلرت گریندل والد، تنها، با آدرسی که از سوروس اسنیپ گرفته بود، پس از ساعتها پیاده روی به مقصدش رسید! برخی منابع آگاه بیان کرده اند که زاغی، کلاغ سوروس اسنیپ، در میانه ی راه گم شده و هنوز که هنوز است، به خانه اش نرسیده!

از سوروس اسنیپ به خاطر کیک خوشمزه ای که تدارک دیدند، و همین طور به خاطر آدرس سرراستی که دادند، تشکر میکنم!


جیم،
من به شخصه فقط نگاهم به کیک و سفارشم بود؛ اگه مادرم هم سفارشم رو میاورد، باز هم نمیشناختمش!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۲:۴۸ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳
#14
خیلی ممنون.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۶:۵۸ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳
#15
سلام، راستش وقتی داشتم یکی از تاپیک های تالار خصوصی ریونکلاو رو بررسی میکردم، متوجه شدم که تمام پست های من به طور عرضی از کادر خارج شدن... خواستم اگر میشه این مشکل برطرف بشه لطفاً!

برای پست گابریل دلاکور توی خطخطی های عقاب هم یه همچین مشکلی پیش اومده.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: .:: جشن تولد 11 سالگی سایت جادوگران ::.
پیام زده شده در: ۱:۵۸ یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۳
#16
من هم با اینا موافقم و از این حرفا


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: **همانند يك سفيد اصيل بنويسيد**
پیام زده شده در: ۷:۱۹ یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳
#17
داستان شکست گلرت گریندل والد از آلبوس دامبلدور!


حیاط قلعه ی نورمنگارد

گلرت گریندل والد امپراتور قدرتمند دنیای جادوگری، امروز میزبان نماینده ی جامعه ی جادوگری بریتانیا، آلبوس دامبلدور، دوست و همراه سابقش بود؛ آلبوس دامبلدور جادوگر میانسالی با ردایی صورتی بود که از مو و ریشهای بلند خرمایی رنگی که تا زیر کمربندش مرسید، به راحتی قابل شناسایی بود.

دو جادوگر در حال قدم زدن در حیاط قلعه ی نورمنگارد بودند و به جز صدای مردم گرسنه ای که از پشت درهای قلعه ی نورمنگارد، همانند بز به میز پر از غذا های رنگارنگ خیره شده بودند، صدایی شنیده نمیشد! آلبوس دامبلدور در حالی که لیوان آب پرتقالی در دست داشت، مشغول گفت و گو با امپراتور گریندل والد بزرگ بود. چهره ی امپراتور برافروخته بود ولی میشد آرامش و اطمینان را در چهره ی آلبوس دامبلدور مشاهده کرد.

گلرت گریندل والد در حالی که چوبدستی اش را در مشت های گره کرده اش میفشرد، رو به آلبوس دامبلدور گفت: "من با ملکه ی انگلستان صحبت کردم و بهش قول دادم که اگر خودش و مردمش رو بهم تسلیم کنه، تا جایی که ممکنه کسی رو نمیکشم؛ میدونی چی جوابم رو داد؟!"

آلبوس دامبلدور با لبخندی بر لب و نی آب میوه در دهان، در حالی که نگاهش را به مردم گرسنه ای که نگاهشان به دهانش دوخته بودند، دوخته بود، قدری آبمیوه را هورت کشیده و خطاب به گلرت گفت: "نه... چی جواب داد؟!"

گلرت نفس عمیقی کشید و قدری از خشمش را فرو خورد؛ سپس ادامه داد: "... جواب داده حاظره تمام انگلستان، بجز پسر بچه های انگلیسی رو تسلیم کنه!"

آلبوس دامبلدور به سختی جلوی خنده اش را گرفت؛ دستی در جیبش کرده و رو به گلرت گریندل والد گفت: "غصه نخور رفیق... برتی باتز بخور!"

امپراتور میان سال، دست آلبوس را کنار زده و به او تشر زد: "همش تقصیر توئه! اونا میفهمن که من و تو یه زمانی با هم دوست بودیم، رفیق بودیم؛ فکر میکنن من هم ... "

- بهت میگم غصه نخور... بیا برتی باتز بخور!

- هی بهت میگم هر شب جمعه این شاگردها ور ندار ببر بیرون مدرسه... این پسر فنچه... تام ریدل رو هر شب جمعه ور میداری میبری شکار هورکراکس، با لباس های پاره و خیس برش میگردونی... آخه این چه وضعشه؟!

- برتی باتز بخور!

- آلبوس، بهم قول بده که دیگه شاگردها رو نصفه شب از مدرسه خارج نمیکنی!

- برتی باتز؟!

- آلبوس؟!

- ؟!

گلرت گریندل والد که از سرسختی آلبوس دامبلدور به تنگ آمده بود، رو به جادوگر بزرگ گفت: "چندتا از اون برتی باتز هات رو بده من ولی دیگه اینجوری منو نگاه نکن!"

آلبوس دامبلدور یک مشت پر از برتی باتز را در دستان گلرت قرار داده و گریندل والد، تمام آن ها را در دهان گذاشت.

پنج دقیقه پس از قورت دادن برتی باتزها!

گلرت گریندل والد متوجه شد که چیزی درست نیست... فشارهایی را از درون احساس میکرد که تا مدتی پیش وجود خارجی نداشتند... او جادوگر قدرتمندی بود و هرگونه فشاری را میتوانست تحمل کند؛ او قوی ترین بود؛ هیچ چیز نمیتوانست بر اراده ی او پیروز شود؛ هیچ چیز!

گلرت چوب دستی اش را به سمت آلبوس گرفت تا به او نشان دهد که در افتادن با بزرگترین جادوگر سیاه چه پیشامد هایی را میتواند به دنبال داشته باشد ولی پس از درک این که وضعیت قهوه ای است، دوئل را فراموش کرد؛ یک نگاه به چپ انداخت... یک نگاه به راست... رو به آلبوس کرده و با لهجه ی وطنی خود گفت: "کا، دمت گرم یه لحظه وایسا، زود بر میگردم!"

پس از گفتن این جمله گلرت گریندل والد قدرتمند با سرعتی مثال زدنی راه مستراح را در پیش گرفت؛ اما آلبوس دامبلدور زیرک تر از این حرف ها بود که بگذارد این موقعیت طلایی از دست برود؛ چوب جادویش را به سمت گلرت نشانه رفته و جادوگر هراسان را خلع سلاح نمود!

اینجا بود که آلبوس دامبلدور با تکیه بر تجربه و هوش سرشار خود، و به کمک برتی باتزهای اِسهال آور سپتیموس ویزلی، بزرگترین جادوگر سیاه قرن را شکست داده و دنیای جادوگری را از شر یک جادوگر پلید نجات داد!

پ.ن: ااز دید ناظران عینیِ گرسنه، به دلیل وجود غذاهای لذیذ و خوشمزه در بک گراند این واقعه ی بزرگ تاریخی، این مصاف، 'دیدنی ترین مصاف دو جادوگر در تاریخ' لقب گرفت!


ویرایش شده توسط گلرت گریندل والد در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۲۳ ۲۱:۳۸:۳۴

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر فرماندهی کاراگاهان
پیام زده شده در: ۳:۲۰ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳
#18
نام: گلرت گریندل والد

شهرت: خاکستری بزرگ، ارزشی خواب آلود، امپراتور گریندل والد، گِلی (بچه ها میگن!)

سابقه ی کار در دولت (های) قبلی:
راستش ما حدود 70-80 سال
پیش تو دولت نورمنگارد، کارمون امپراتور بودن و حکومت مستبدانه و ظالمانه کردن بود!

هدف از عضویت: همینجوری تبلیغتون رو دیدم، جو گیر شدم؛ گفتم بیام اینجا اسم نویسی کنم.

سوگند نامه: اینجانب گلرت گریندل والد، به ریش آلبوس قسم (مرلین کیه بابا! تو کوییدیچ دوبار لاییش دادم ولی نگفتم که ریا نشه! ) سوگند میخورم که به آرمانهای امام پایبند باشم و در راستای تعالی دولت خاکستری، به انجام فرامین وفادار باشم.
----------------------------------------------------------
پ.ن: یعنی مدیونید اگه فکر کنید اولین بار که اسم دولت خاکستری رو شنیدم، فکر کردم میخوان دو دستی دولت رو بدن دست من!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲:۵۹ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳
#19
آلبوس، این پست من رو هم نقد کن لطفاً!

راستش هر کار کردم، حس شکلک گذاشتن رو توش پیدا نکردم و به نظرم اگه فقط یکی دوتا شکلک داشت، جالب نمیشد... واسه همین کلاً بدون شکلک نوشتمش.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: ویلای بزرگ آباء و اجدادی بلک !
پیام زده شده در: ۲:۵۰ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳
#20
شب قبل در ویلای بزرگ آبا و اجدادی بلک! (دژ فاحش)

دژ فاحش در تاریکی شب فرو رفته بود و تنها حقیقتی که وجود آن را اثبات میکرد، لامپ های کم مصرف رنگارنگی بودند که تاریکی شب را شکافته و نور زیبایی را نثار سنگ فرش خیابانها میکردند. در زیر روشنایی لامپ ها، تابلویی به چشم میخورد:

نقل قول:
دژ نظامی-تفریحی فاحش (مدیریت جدید!)
سفارش های خلاف خود را به ما بسپارید!
با بیش از 30 سال سابقه ی تجاوز و جنایت!


مردی با دشداشه ای سیاه رنگ بر چهارپایه ای نشسته بود؛ بازتاب نور ماه در کله ی کچل این شخص تصویری روحانی به او می بخشید و این را میشد به عنوان یکی از دلایلی دانست که پیروانش او را تا حد پرستش بالا برده بودند.

در باز شد و جوانکی با ریشهای نیمه سبز شده، وارد شد.

- قربان، همون طور که گفتید، تابلوی ویلای بلک رو با طلسم وینگاردیوم لویوسا مقابل خونه ی همسایه مستقر کرده و جوری که به نظر برسه کار اونا بوده، از دور با طلسم ریداکتو نابودش کردیم! ... البته در زمان انجام عملیات، فرد مو قرمزی به صورت ناگهانی در برابر تابلو ظاهر شد؛ ولی چون در پیشرفت مأموریت خللی ایجاد نکرد، اون رو به حال خودش گذاشتیم.

فاحشی بزرگ پس از شنیدن سخنان جوانک با استعداد، بسیار خرسند گشت و قول یک زمین 50 متری و هفت-هشت حوری آخرین سیستم در آخرت را به جوان داد. جوانک که از شنیدن جایزه ی اخروی که در انتظارش بود، از شدت خوشحالی در دل بریک دانس میزد، ناگهان علامت شوم B2-8 بر بالای سرش مشاهده نمود و بر شانس بدش لعنت فرستاد!

فاحشی بزرگ پس از تشخیص حرکات موزون زیر پوستی و صدای موسیقی لهو و لعبی که جوانک به آن فکر می کرد، علامت شوم B2-8 را بر روی سر جوان گمنام احظار کرده قولش در مورد زمین 50 متری و حوری ها را پس گرفت؛ سپس با کمک برادران جوراب بر سر، جوان منحرف را کت بسته راهی صفحه ی پیوندها نمود!

چند دقیقه پس از خروج جوانک نگون بخت، در اتاق یک بار دیگر باز شد و جوانک دیگری پا به درون گذاشت؛ تعظیم بلند و بالایی کرد، دست فاحشی بزرگ را بوسیده و پس از یک ساعت گفتن مدح و ثنا، نامه ای را به دست مدیریت جدید فاحش داد.

نقل قول:
فاحش دوم، مدیریت جدید گروهک فاحش، سلامٌ علیکم!

باید به احترام شخص شخیصتان برسانم که اعزای حزب ارزشی های دوستدار ماهی مرکب چندیست به سرفرماندهی سیریوس بلک، مالک قدیمی دژ فاحش که در زمان مالکیت او به ویلای بلک معروف بوده، در برابر ویلای همسایه چادر زده اند و پس از خوردن قدری کنگر پیش از خواب، در آنجا لنگر اندازی نموده اند!

منتظر دستورات شما هستیم،
حسن مصطفی مهاجم سابق تیم ترنسیلوانیا!


زمان حال، پایگاه ارزشی های دوستدار ماهی مرکب!

در سرسرای پایگاه ارزشی ها، به جز یک موجود آبی رنگ، هیچ گونه ی حیاتی مشاهده نمی شد؛ اما در حیاط پایگاه، پیرمردی مشاهده می شد که پس از خوابی 24 ساعته، تازه چشمانش را گشوده بود. پیرمرد خواست از جایش برخیزد که صدایی از عرش بر آمد: "ای انسان! گمان میکنی چه مقدار خوابیده ای؟"

پیرمرد در حالی که از تعجب چشمانش گشاد شده بود، صدا را مخاطب قرار داده و گفت: "کا، کی؟! مو؟!" فرشته ی وحی شگفت زده از پاسخ دریافتی، پس از چک کردن مجدد شماره، به گلرت گریندل والدی که از شدت شگفتی در آستانه ی شاخ دار شدن بود، گفت:"حاجی معذرت؛ مثل اینکه خط رو خط شده... بیخیال... برو بخواب! هنوز 100 سال نشده..." سپس روی سخنش را به تلفن چی ملکوت کرد و با لحنی پرخاشگر گفت: "من گفتم 2320، تو چرا 2023 رو گرفتی؟! اصلاً کی تو رو مسئول اینجا کرده؟! تا عزیر نفهمیده 100 سال خوابش برده، شمارش رو بگیر تا سورپرایزش کنیم؛ اگه دیر کنی، میدم حقوق صد سال آیندتو قطع کنن!" سپس ارتباط قطع شد!

گلرت که هنوز ناباوری در نگاهش موج میزد، چشمانش را از عرش بر گرفت و به فرش زیر پایش دوخت؛ کمی در شوک ماند و پس از سلام و احوال پرسی با مجری برنامه، از شوک خارج شده و توجهش را به دنیای اطرافش معطوف کرد. هرچه گوشهایش را تیز کرد، صدایی نشنید. با توجه به شواهد می توانست استنباط کند که حتی یک ممد هم در آن حوالی پر نمیزد!

گریندل والد پیر به یاد داشت که محل ماموریت، ویلای خانوادگی بلک است؛ اما سوال این بود که ویلای مذکور دقیقاً کجاست؟!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.