در خانه مرلین:
لودو بالبخند ضایعی که معلوم بود ساختگی است روی صندلی نشست
مرلین با پیژامه خالخالی اش روی صندلی نشست و با لحنی کنجکاوانه پرسید :
(شما کجا اینجا کجا؟)
لودو با لحن مرموزی که معلوم بود دروغ است جواب داد:
(اومدم تورو ببینم)
لودو با خودش گفت :سریع باش لودو ازش بپرس بپرس
لودو چایی اش را با چوبدستی بلند کرد اما بخاطر استرسی که داشت آن را روی پایش ریخت
مرلین شلوارش را تا بالای شکمش بالا کشید و با وردی ساده شلوار لودو را خشک کرد
لودو که موقعیت را مناسب میدید چوبدستی اش را به سمت مرلین گرفت و گفت :کش تنبونت کجاست؟
مرلین با تعجب به او نگاه کرد و صدا های عجیبی در آورد بعد با تمسخر گفت :تو به کش تنبون من چیکار داری؟
مورگانا با خنده وارد در شد و بدون توجه به این که لودو اینجاست به مرلین گفت :جان پیچ لرد را از پایت در بیار لرد به آن نیاز دارد
لودو به سرعت تصمیم گرفت : جان پیچ لرد باید به ویولت تحویل داده میشد پس با حرکتی سریع شلوار مرلین را چسپید و ...