هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۸:۵۳ دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶
#11
کی!؟...
ولدی تکنو...



تصویر کوچک شده


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۰:۲۲ شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶
#12
با کی!؟...
پروفسور دامبلدور...




تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۲ جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
#13
نام : مایکل کرنر
گروه : ریونکلاو
نژاد : نیمه خالص (دورگه)
سن : ۱۵
قد : ۱۷۰
چوب دستی : چوب گردو ، پر ققنوس ، سی سانتی متر و مناسب برای دوئل های سنگین
جارو : نیمبوس 2000
پاترونوس : سنجاب
ویژگی های ظاهری : موی بلند و سیاه ، چشمان قهوه ای مایل به مشکی ، قد متناسب و پوست سفید
ویژگی اخلاقی : باهوش ، شوخ ، همیشه سرحال و کنجکاو...
عضویت در : محفل ققنوس
زندگی نامه :
مایکل کرنر همزمان با هری پاتر وارد هاگوارتز شد و کلاه گروهبندی بخواطر هوش سرشارش او را به ریونکلاو فرستاد ، او در هاگوارتز دوستان زیادی پیدا کرد ولی بهترین دوستای او تری بوت و آنتونی گلدشتاین بودند ، او در سال پنجم تحصیلی خود به ارتش دامبلدور پیوست ، او در سال پنجم با جینی ویزلی و چو چانگ آشنا شد ، او در سال هفتم یکی از بهترین اعضای ارتش دامبلدور شد ، مایکل در درس های دفاع در برابر جادوی سیاه و معجون سازی استعداد خاصی داشت ، مایکل در بچگی کتاب های زیادی مینوشت و به کوئیدیچ علاقه مند بود


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۱ ۲۲:۱۲:۴۳

تصویر کوچک شده


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۳:۴۲ یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
#14
سلام...
من بعضی وقتا که میخوام ارسال تاپیکو بزنم میگه باید لاگین کنین...
یا رو کلمه ارسال دوباره کلیک کنین...
من همینکارو انجام میده ولی دوباره همینو میگه...
باز هم همی کارو میکنم ولی بازم همون جوابو میده...
لطفا رسیدگی کنین...




تصویر کوچک شده


پاسخ به: جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها - فیلمی جدید از رولینگ
پیام زده شده در: ۱۳:۲۷ یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
#15
وااااای امتحانا تموم شد و تعطیلات شروع شد... 😄
اهههه وااا ببخشید سلامم یادم رفت... 😅
نمیدونین چقد میخواستم امتحان ها تموم بشه و دوباره برگردم... 😁

.....................
یه چیزی هست که باید بدونین...
حتما اسم نیوت یا نیوتون اسکمندر رو شنیدین...
باید بگم نیوت یا نیوتون اسکمندر پدربزرگ رولف اسکمندر هست...
رولف اسکمندر همسر لونا لاوگود و پدر لورکان و لیسندر اسکمندر هست...
نیوت اسکمندر تو گروه سختکوشان و مهربانان هافلپاف قرار داره...
لورکان و لیسندر هم گروهشون هنوز معلوم نیست...
اما به احتمال زیاد تو گروه باهوشان ریونکلا قرار دارن...
اگه مخالفین به ویکی پدیا نگاه بندازین...
خوش بگذره...



تصویر کوچک شده


پاسخ به: ..:تولد١٢سالگي جادوگران:..
پیام زده شده در: ۱۷:۴۷ جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴
#16
بعضی از بچه ها هنوز امتحاناتشون تموم نشده...
وقتی امتحانای همه تموم شد جشن گرفته بشه بهتره...
تا همه با خوشحالی از جشن لذت ببرن...


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفترچه خاطرات هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۶:۵۵ جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴
#17
ساعت ده صبح بود،برج ریونکلا شلوغ شلوغ بود،مایکل کرنر با ترس و وحشت مانند گاو رم کرده وارد برج ریونکلا می شود،همه با تعجب به مایل خیره می شوند،پس از چند دقیقه لونا لاوگود جوان با کمبرد پدرص وارد سال عمومی ریونکلا می شود و با عصبانیت به مایکل کرنر خیره می شود.
.
- اون مایکل کرنر رو بگیرید تا سیاه و کبودش کنم!
.
اورلا کوییرک،با شنیدن نام مایکل کرنر با کفگیر داغ وارد سالن عمومی می شود.
.
- مایکل کرنر رو بگیرید تا سرخش کنم.
.
همه تعجب کرده بودند،ناگهان پروفسور فلیت ویک از دفترش بیرون می آید.
.
- اینجا چه خبره؟ چی شده؟
.
اورلا کوییرک و لونا لاوگود پیش پروفسور فلیت ویک می روند و مایکل کرنر سعی می کند تا از جمع خارج شود.
.
- دیروز موقع ناهار مایکل کرنر توغذای من معجون عشق اورلا و تو غذای اورلا معجون عشق من رو ریخت و آبرومون جلوی همه رفت.
.
پروفسور فلیت ویک مایکل کرنر را صدا می کند.
.
- راست میگن؟ چرا اینکارو کردی؟
.
مایکل کرنر با ترس پیش پروفسور فلیت ویک می آید.
.
- نمیدونم! :|
.
همه با تعجب به مایکل کرنر خیره می شوند.
.
- نمیدونی؟ یعنی چه؟
.
مایکل با ناراحتی از جمع فاصله می گیرد،پروفسور فلیت ویک به لونا لاوگود و اورلا کوییرک نگاهی می کند.
.
- ناراحت نباشین،خودم باهاش حرف میزنم و به خانوادش نامه میدم.
.
مایکل کرنر با ناراحتی از برج ریونکلا خارج می شود.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: کلاه گروه بندی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۵ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴
#18
شب بود،سال اولی ها از قطار پیاده شدند،هاگرید به ملاقات سال اولی ها آمد،سال اولی ها به همراه هاگرید وارد قایق ها شدند،هاگوارتز به راحتی قابل مشاهده بود،مایکل کرنر جز سال اولی ها بود و از دیدن هاگوارتز حیرت زده شده بود،آرزوی مایکل ممتاز شدن در هاگوارتز بود،سال اولی ها بعد از نیم ساعت به هاگوارتز رسیدند،هاگرید سال اولی ها را با فضای مدرسه آشنا کرد و آنها را تا سرسرا همراهی کرد.
.
- خوب سال اولی ها من باید برم و الان پروفسور مک گونگال به دیدارتون میاد.
.
هاگرید به داخل سرسرا رفت و پروفسور مک گونگال به دیدار سال اولی ها آمد.
.
- به مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز خوش اومدین!
.
پروفسور مک گونگال درباره گروه های گریفیندور،اسلیترین،هافلپاف و ریونکلا صحبت کرد و توضیحاتی درباره هاگوارتز داد و بعد از چند دقیقه سال اولی ها پشت سر پروفسور مک گونگال وارد سرسرا شدند،مایکل کرنر در همان موقع با خوشحالی به دانش آموزان گروه ریونکلا نگاه می کرد و بعد نگاهی به کلاه گروهبندی کرد و ایستاد،پروفسور مک گونگال لیست اسامی دانش آموزان را در آورد.
.
- وقتی اسمتون رو خوندم بیان روی صندلی بشینین تا کلاه گروهبندی رو رو سرتون بزارم!
.
اولین نفری که اسمش صدا شد مایکل کرنر بود،مایکل بدون هیچ ترسی بر روی صندلی نشست و پروفسور مک گونگال کلاه گروهبندی را روی سر مایکل گذاشت.
.
- ذهنت دیقه به دیقه کار میکنه،شجاعتت به اندازه جرئتت نیست،مهربونی و غروری نداری،فک کنم گروه مورد علاقت هم ریونکلا باشه،ریونکلا گروه خوبیه برات و تو رو توش روشن میبینم.
.
همه به کلاه و مایکل نگاه می کردند و و همه جا ساکت بود.
.
- ریونـكلا
.
سکوت شکست و مایکل با خوشحالی و حسی عجیب به نیمکت ریونکلا رفت.


ویرایش شده توسط مایکل کرنر در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۲۴ ۱۷:۴۴:۴۸

تصویر کوچک شده


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۲:۰۳ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴
#19
کِی ؟
.
وقتی عمه بدعنقش سکته کرد


تصویر کوچک شده


پاسخ به: چگونه با سایت جادوگران آشنا شدید؟
پیام زده شده در: ۱۱:۴۸ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴
#20
یکی از دوستام منو به اینجا دعوت کرد...
اما هر چی میگردم پیداش نمیکنم تو گروه ریونکلا هم بود...


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.