هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۵:۱۸ دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴
#11
نقل قول:
ممکنه سرعتتون پایین باشه و همینطور اشکال از مرورگرتونه.مرورگرو عوض کنید.بعضی وقتا این اتفاقا میافته ولی در نهایت چت باکس سالمه دلیلی نداره که بهش دسترسی نداشته باشید.

مروگر هم عوض کردم نشد فکر نکنم تقصیر سرعت اینترنت باشه مینویسه نام یا رمز اشتباه است.



پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴
#12
سلام

سعی میکنم بیشتر رول بزنم.دکتر نمیخاید همراه دکتر غودااا کمکی خوبی میتونم باشم.


مادام عزیز.

شما هنوز سطح رول نویسیتون پایینه و فعالیت زیادی تو ایفا ندارید، عجله نکنید، اول توی سوژه ها رول بزنید و درخواست نفد بدید تا سطحتون بره بالا بعد اگر خواستید میتونید برگردید و دوباره درخواست بدید.

پ.ن: فرم هم پر کنید.

تایید نشد!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۴/۹/۳۰ ۱۲:۱۴:۳۹


پاسخ به: قوی ترین ساحره
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴
#13
خب بلاتریکس به فامیل خودشونم رحم نکرد بعد اون مالی ویزلی تو دوئل بلاتریکس و شکست داد البته با یکم چاشنی شانس آخه از شب تا صبح داشت میجنگید این خانم.



پاسخ به: بزرگترين دليل قهرمان بودن هري چيه؟
پیام زده شده در: ۱۵:۰۱ دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴
#14
1.به ندای درونش گوش میداد
2.دوستای خیلی خوبی داشت
3.مغرور نبود
4.از تجربه های قدیمیش استفاده میکرد
5.آدمایی که دوستشون داشت خیلی براش مهم بودن و حاظر بود خطرناک ترین کار ها رو به خاطرشون انجام بده.
6.نقل قول:
هری واقعا با اراده بود



پاسخ به: دفترچه خاطرات هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۳:۵۴ یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۴
#15
تنها در راهرو های سردر گم کننده هاگوارتز پیش میرفت به دنبال چه چیزی؟
هیچی همین جور الکی به دنبال هیجان میگشت تنها ترسش پیدا شدن سروکله بوق بی محل پیوز است.چند ماه بود که این کار را هر شب تکرار میکرد تقریبا همه جاهای قلعه را بلد بود دیروز سر کلاس معجون ها پ.اسنیپ از او به دلیل دیر رسیدن به کلاس5نمره از ریون کم کرده بود و گفته بود که هیچ کس قلعه هاگوارتز را به طور کامل نمیشناسد.
اما امشب احوال پاپی زیاد خوب نبود مسابقه کوییدیچ با اسلی ها کلی انرژی از او گرفته ودلش خفن خواب میخاست که........
به دری خورد که قبلا آنرا ندیده بود خیلی آؤام در باز کرد
غیژژژژژژژژژژ غیژژژژژژژژ
زهر مار خفه شو در باز کرد در ابتدا در داخل اطاق چیزی قابل تشخیص نبود اما بعد چند لحظه چشمان پاپی به آینه ای افتاد رفت جلو آن چیزی وجود نداشت بالای آینه نوشته بود
(((برای دیدن دنیای آینده موازی)))
چشمانتان را ببندید

پاپی چشمانش را بست و دوباره باز کرد
بلاور نکردنی بود دنیای مشنگ ها را نشان میداد همه جا از آسیا گرفته تا آفریقا و آمریکا و اروپا غرق در عشق و آزادی برابری بود همان آرزوی مردان بزرگ تاریخ مشنگیت همه با هم برابر بودن هیچ جا اسلحه وجود نداشت خونی ریخته نمیشد
پاپی غرق این دنیا شده بود که تصاویر کم کم نا پدید شدن و پاپی بدون هیچ حرکت اضافه ای همان جا به خواب رفت تا فردا با اردنگی فیلچ از خواب بلند شود اما ارزش امتحان کردن را داشت.



پاسخ به: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۳:۳۴ یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۴
#16
بابا بده کشتی ما رو از بس اخبار نگاه کردی
پدر گرامی: ساکت باش دختر اخبار اخبار میفهمی وقت برای کارتون نگاه کردن زیاد
پاپی:آره تو گفتی ومنم باور کردم فقط نگاه میکنی هیچی سرت نمیشه
و دخترک قصه ما با ناراحتی از خانه بیرون میرود و هی غرغر میکند
پدر:زن رفت بیرون بپر یه چایی دم کن الان که سریال شروع بشه
.
.
.
.
دیدی بابا این فیلم و الکی نخریدم نگاه کن یاد بگیرید
بلند شو بلند شو دخترک بی همه چیز بلند شو مدرسه داری برو بخواب.

(((((((تقدیم به پدر مادرایی که آزادی عمل به فرزنداشون میدن قصد توهین نداشتم)))))))



پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۱:۵۷ شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴
#17
سلام ببخشید من چت باکسم مشکل داره هیج جوری نمیشه ازش استفاده کرد.



پاسخ به: خبرگزاري سياه
پیام زده شده در: ۱۱:۴۶ شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴
#18

سلام بییندگان شبکه بوق طبق آخرین خبر ها ویروسی که مادام پامفری معروف به پاپی ساخته است به شدت واگیر است این ویروس حتی از طریق نگاه کردن هم منتقل میشود از خانه هایتان بیرون نیامده
کات کات
چی شده یکی دیگه گرفتار شده
کی؟ گربه فلیچ (و باران شروع به باریدن میکند)
شوخی میکنی؟
نه به ریش پشمک دروغم کجا بود هی صبر کن از دماغت داره خون میاد این فقط یه معنی داره تو هم ویروس تو وجودته
این یعنی پس منم گرفتم.
رفیقم مرگ سر راه همه قرار داره چه زود چه دیر.
خفه بابا بوقی من برم پاپی و قبل از مرگ ازش تشکر کنم باورت میشه دارم از دست زنم راحت میشم.
اما خبرنگار ناراحت غمگین دز میان بارش باران تنها به راهش ادامه میدهد و برای خود آواز میخاوند چون هر لحظه مرگش نزدیک تر میشود.
آروم رد میشم
بابابرون تر میشم
هر چی دورتر میشم
خود داغون تر میشم
میابرتش بی شک
هر روز و شب بی شک.
.
.
.
اولین پستم خودم میدونم زیاد خوب نبود بهتر میشه قول میدم این قولو پاپی میده شوخی نیستش که



پاسخ به: دامبلدور قوی تره یا ولدمورت؟
پیام زده شده در: ۱۱:۱۲ شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴
#19
خب معلومه تام قوی تر بود فقط یکم خودخواه بود یکم که نه زیاد مغرور بود برای همین هیچ دوستی نداشت و همین کار دستش داد.



پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۱۳:۴۷ دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴
#20
اسم و نام فامیل: ( در صورت تمایل):
شما منو درسا صدا کنین فامیلیم بمونه دیگه...

جنسیت ( در صورت تمایل ):
آخه سوال داره ولی اشکال نداره میگم که بی جواب نمونین_دختر_

سن( درصورت تمایل) :
17


شهر محل تولد ( در صورت تمایل):
L.A


محل زندگی ( در صورت تمایل):
L.A

شغل ( در صورت تمایل ):
هیچی به خدا بیخ ریش بابام نشستم این چند وقت درگیر درس خوندن هستم.

فعالیت های جنبی ( در صورت داشتن و تمایل):
شرکت کردن تو خیریه شهر و مجله مدرسه یه جورایی گزارش جمع میکنم.ول گشتن توی دهکده جهانی هم فعالیت جانبیه دیگه....

نحوه آشنایی با هری پاتر و میزان علاقه( ضروری):
خب راستش از اولش که کتاب های هری پاتر معرف شد دوستشون نداشتم یا اینکه به دلیل بی سواد بودن وسن کم اینجوری بودم ولی دوستام منو معتاد دنیای هری کردن(امان از دست این جور دوست ها)

علاقه های شخصی خودتون ( در صورت تمایل):
آهنگ دیگه تو جهان کدوم جوان دختر و پسر میشناسید که گوش ندن.










هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.