در اتاق باز شد و کسی پشت در منتظرش نبود جز آملیا وتلسکوپش!هر جا میرفت آن را با خود می برد.آملیا با لبخندی بزرگ روبه رویش ایستاد و با لحن شادی گفت:
-ستاره ها میگن ...امروز بهمون خوش میگذره البته اگه اون دورا خرابش نکنه!
-اوهوم... حالا بریم؟
آملیا سرش را به نشانه موافقت تکان داد و دست جسیکا را گرفت .باهم از پشت چمن های عمارت ترینگ رد شدند و در پشت خیابان با کمک کتاب افسون های جسیکا به دنیای مشنگی آپارات کردند.
در طول راه آملیا مدام درباره دورا و میزان نفرتش از او صحبت می کرد. جسیکا هم که علاقه ایی به موضوع نداشت، بدون توجه به بدگویی های ستاره ها و خود آملیا پشت سر دورا، با گوشی مشنگی اش ور میرفت سعی در دانلود آهنگ جدیدی از ماگل نت داشت.
تقریبا به محل مورد نظر رسیده بودند که زمین شروع به لرزش کرده و جهان رو به نابودی رفت.
-اِه ستاره ها چیزی بهم نگفته بودن... چ..چ مگه اینجا ژاپنه؟
-هوم؟...نه اینجا آمریکاس شایدم ژاپ...
حرف جسیکا نصفه ماند چون فردی که عامل این همه زلزله بود دستش را روی شانه ی آن دو گذاشت و هردویشان را غافلگیر کرد.
-سلام!اومدم من...موندین منتظرم چه قدر وقت؟اومده دورا؟
-پوووووف فکر کردیم سونامی چیزیه.
-آره راس میگه!نه بابا زیاد منتظر نموندیم اون بنفش پوش جلف هم نیومده. چه بهتر!
رز با لبخد گنده ایی کمی از میزان لرزشش کم کرد. بعد از آمدن دورا وارد کافه ایی نیمه تاریک شدند.افرادی که نشسته بودند با چشمانی گرد و متعجب به آنها نگاه می کردند.لباس های دورا بی نهایت پر زرق و برق و روی اعصاب بود و خب تلسکوپ آملیا به زور کنارشان جا گرفته بود.رز بی وقفه می لرزید و لرزیدنش باعث ایجاد صدا در تمام کافه شده بود.
-هیس..هیس ..میگما برید بخوابید! دیره
-ای بابا بیخیال.
همه آرام حرف می زدند و سعی میکردند تا از چوبدستی هایشان استفاده نکنند. اما خب به هر حال آنها ساحرگان هافلپافی بوده و لحظه ایی بدون چوبدستی دوام نمی آوردند.
-پیست!پیست میگم چوبدستی تونو نا محسوس استفاده کنید.نفهمن!
-ستاره ها میگن..جسیکا.ستاره ها میگن وای خدا الان میان!
-چی؟ چی میگی؟واااااای جون مرلییییین؟ جدی؟
تمام مردم درون کافه با نگاه های متعجب ابتدا به جسیکا و سپس به در کافه که تکان میخورد نگاه کردند.بله و باز هم بله... بالاخره حرف های ستارگان درست از آب در آمده بود و ستارگان مشهور هالیوود و گروگان گیران هافلپاف با هم در یک کافه بودند.
جسیکا:
لئوناردو دیکاپریو:
جانی دپ:
رز:
آملیا:
دورا:
روح رودولف:
بقیه مردم:
در کسری از ثانیه جنگی در کافه به راه افتاد و ملت غیور هافلپافی با چابکی بسیار بازیگران معروف را برای جسیکا گروگان گرفته و همگی به خوابگاه هافلپاف آپارات کردند، تلفن های مشنگیشان را برداشتند و به پرزیدنت ترامپ اس ام اس دادند.
نقل قول:
درود بر قناری پر طلا...اهم پرزیدنت ترامپ. ما حال و حوصله طولانی نوشتن رو نداریم یا پولاتو بیار بازیگراتو ببر یا پولاتو بیار و بازیگراتو نبر...
همین...
ممنون !
از طرف جسیکا ،دورا ،آملیا ،رز ،روح رودولف و کلا همه...
جسیکا با هیجان و بعد از گرفتن سلفی، طناب دور دهان بازیگران هالیوود را باز کرد و با قیافه ی پوکری منتظر جواب پرزیدنت رو به روی آنها نشست.