خوب ، منتظرین عزیز لطفا دوباره صبر کنید و منتظر بمونید تا عضو جدید از راه برسه هیچ نگران نباشید
- هی نویل ، خودتو خسته نکن الان یه ، یه ساعتی هست بچه ها خوابیدن ... به نظرت عضو جدید کی میرسه
- یه لحظه صبر کن ...
وبعد نویل شروع به خواندن کرد :
عضو جدید فرا خواهد رسید عضو جدید میاد رسید
نویل ادم خوشبختی بود چون اگر دیگران بیدار بودند تا الان حالش را جا میاوردند
هی بچه ها بلند شین یه صدا هایی میاد...
بیرون در اتاق ضروریات و من از همه چیز بی خبر
- هی شنیدی چه اتفاقاتی داره میفته؟
- نه ، چه اتفاقی؟؟
- منم نمیدونم!! تو میدونی؟؟
- چی!!
- چی ، چی ؟؟
- چی ، چی یعنی چی ؟؟
- ها
- چی ها؟؟
- اهان
- اَه دیگه بسه آملیا حالا ولم کن برو بزار راحت باشم ... اَه
از دست آمیلا عصبانی بودم برای همین راه افتادم و رفتم رفتمو رفتمو رفتمو رفتمو رفتمو رفتم تا اینکه خسته شدم و به یه دیوار تکیه دادم و نشستم .
احساس میکردم کمرم میخاره و اون موقع بود که به یکی احتیاج داشتم تا کمرمو بخارونه ولی ناگهان
- وایی ... هوی ... اون ورتره ، آره آره خودشه
دیوار داشت کمرمو میخاروند !!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟ ولی ناگهان پشتم خالی شد و من با مغز خوردم زمین
- اخخخخ .... سرم
سکوت بدی بود انگار همه مرده بودن و مدرسه خالی بود... ولی بمب صدا ناگهان منفجر شد
- هورااااااااااا یه عضو جدید ، یه عضو جدیییددد
- سلام همیشه به جمع ما خوش اومدی این رمز توعه برای این که یادت نره توی این پاکت ثبت شده به غیر از خودت کسه دیگه ای نمیتونه توشو ببینه پس نگران نباش
نامه رو باز کردم و داخل نامه نوشتهشده بود :
«وایی ... هوی ... اون ورتره ، آره آره خودشه»
- چی ... چیشده ؟؟ اینجا کجاست؟!!!!!!!؟؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!؟!
=====
خب خب خب... عصبانی؟ از من؟
مورد خاصی برای اشاره نداشت، جز اینکه خیلی سریع پیش رفته بودی. روند ماجرا خیلی سریع بود. و اینکه به علائم نگارشیت بیشتر دقت کن. مثلا:
نقل قول:دیوار داشت کمرمو میخاروند !!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟
تکرار علامت، معنیش تشدید احساسات نیست.
و... خب... با توجه به اینکه هدف از عضویتتون پیشرفته...
تایید شد!
خوش اومدین.