هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: قوانین مسابقات و عضویت کوییدیچ
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ سه شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱
#11
اصلاحیه و اطلاعیه‌ی تکمیلی لیگ کوییدیچ 1401


1- هر تیم تنها می‌تواند 3 یا 4 بازیکن حقیقی داشته باشد! به تیم‌هایی که تعدادی بیشتر از این دارند پیشنهاد می‌شود تا با استفاده از بازیکن‌های خواهان بازی اما بدون تیم استفاده کرده و به دو تیم تقسیم شوند.
2- داوران این دوره ملانی استانفورد، تام جاگسن و سدریک دیگوری خواهد بود.


ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۱۵ ۲۳:۴۰:۱۶

آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: تالار رمزتازها
پیام زده شده در: ۱۶:۱۸ پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱
#12
تنها راه دستیابی به علمی جدید، آزمایش است!
ریونی متفکر خوب این اصل را می‌دانست. به هر حال ریونی بود و متفکر. به همین منظور، به دور از هیاهوی دور و برش، آرام به نزدیکی قورباغه رفت.
چند ثانیه‌ای به او زل زده بود و تلاش می‌کرد شباهت‌هایش با اربابش را پیدا کند.
- خب. مو که نداری، دماغ هم همینطور، چشمات هم که قرمزه...

تقریباً تمامی مشخصات ظاهری قورباغه شبیه به لرد ولدمورت بود. ریونی مجهول متفکر مرحله‌ی اول آزمایشش با موفقیت به پایان رسیده بود و حالا زمان بخش دومش بود.

ریونی خوب مراحل مدنظرش را در ذهن مرور کرد. باید در شرایطی آزمایش را انجام می‌داد که بتواند به نتیجه‌ای قاطع نسبت به ارباب بودن یا نبودن قورباغه برسد.
- هووم... مثلاً، روشنایی آزمایش خوبیه. با این شروع کنم.

ریونی چوبدستی‌اش را به نزدیکی چشم قورباغه برد و «لوموس» بر آن خواند. قورباغه به سرعت از او فاصله گرفت.
- از روشنایی هم خوشش نمیاد، این مرحله رو هم با موفقیت می‌گذرونه.

رفته رفته شک‌ او نسبت به ولدمورت بودن قورباغه بیشتر می‌شد.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: انبار وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۵:۳۸ پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱
#13
اما در سویی دیگر از دنیا، بسیار دورتر از محل اختفای ایوا و باکتری‌ها، مردم سراسیمه شده بودند. درست در لحظه‌ای که انتظار سخنرانی وزیرشان را می‌کشیدند، او غیب شده بود.

- وزیر حلقه رو پوشیده الان ارباب حلقه‌ها میاد همه‌مون رو اورک می‌کنه!
- نه داداش اون مال یه دنیای دیگه‌ست اشتباه زدی.

اضطراب زیاد از حد کارکرد مغز را مختل می‌کند.

- آرکو!

صدایی از او نیامد. تام چندباری به فریاد زدن نام آرکو ادامه داد، اما همچنان جوابی دریافت نمی‌کرد.
- این باز وقت نیاز بهش شد غیبش زد.

تام مسیرِ سالن را چندبار متر کرده بود و همچنان هم در حال قدم زدن بود. فکر مشوشی داشت، تلاش می‌کرد تکه‌های پازل را کنار یکدیگر قرار دهد. موز، پوست، ایوا، غیب شدن؛ کلمات در ذهنش بالا و پایین می‌شدند و ارتباطی میان آن‌ها یافته نمی‌شد.

ایوا نیز در سویی دیگر هر لحظه منتظر پای سرنوشت بود که در کله‌ی بختش فرو برود.
صدای پای ارباب می‌آمد.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: پشت پرده وزارت
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱
#14
وجدان عمیقاً به حرف خود باور داشت. شاید این‌طور تصور کنید که چون وجدانِ بی‌وجدانی بود، هرچه دلش می‌خواست می‌گفت و یک نگاهِ عاقل اندر سفیهی هم می‌انداخت و فکر می‌کرد سوژه خر است؛ اما نه! نکته اینجاست که وجدان به طور شرکتی آپشنِ بی‌وجدانی رویش نصب نشده بود. یعنی خب، اصلاً قابلیتش را نداشت بنده‌ی مرلین. اما امان از هم‌نشین بد!

"فلش‌بک، مدتی قبل"

گلاب به روی مبارک‌تان، در دنیای درون سوژه بلبشویی برپا بود. اسید معده از یک‌طرف دنبالِ تکه‌های غذای هضم نشده گذاشته بود و غذا، چنان گورخری شیر دیده می‌دوید. وجدان که خدمات و وظایفش به این بخش به‌خصوص از دنیای درون مربوط نمی‌شد، گوشه‌ای نشسته بود و اینستاگرامش را چک می‌کرد.
- عـــــه دکتر مَموشه پست گذاشته!

وجدان به سرعت صفحه‌ی دکتر را باز کرد و به آخرین پستش رفت.
در شرح حال دکتر مموشه چنان می‌توان نوشت که مردی بود با قد و قواره‌ای که به سختی سینک ظرفشویی را لمس می‌کرد، عینکی داشت فلزی و همواره حالات چهره‌اش چنان بود که گویا درون او نیز بلبشویی برپاست. با تمام این‌ها، دکتر خود را روانشناسی ماهر می‌دانست و آن را آموزش هم می‌داد.
- عزیزانم! هیــــــچ چیز توی دنیا نیست که با قدرت ذهن شما حل نشه. همین مرگ! می‌بینید چقدر برای خودش اسم در کرده؟ کافیه به ذهن‌تون مسلط بشید و به مغزتون فرمان بدید که نمی‌خوام بمیرم. دیگه حله!

پست دکتر مانند همیشه با تصاویر سیاه و سفید به انضمام صوتی که گویا تبلیغ سس و لبنیات و این‌ها بود به پایان رسید.
وجدان به خوبی از آن درس گرفته بود.

"زمان حال"

- خب سوژه جونم... برسیم به حل مشکل تو.

برای وجدان‌ها نیروی گرانش معنا نشده بود و دوست داشت که برعکس آویزان باشد.


ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۴۰۱/۴/۹ ۱۲:۳۵:۵۶

آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: بهترین نویسنده
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵ شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۰
#15
با توجه به برابری مجدد آراء، الکساندروا ایوانوا و سدریک دیگوری مشترکاً رنک بهترین نویسنده را دریافت می‌کنند.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: بهترین نویسنده
پیام زده شده در: ۱۶:۰۸ پنجشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۰
#16
نتایج:
الکساندروا ایوانوا: 3 رای
سدریک دیگوری: 3 رای
لرد ولدمورت: 1 رای
تام جاگسن: 1 رای

در نتیجه، نظرسنجی بین الکساندروا ایوانوا و سدریک دیگوری تا تاریخ 27ام اسفندماه در همین تاپیک انجام می‌شود.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: فعال‌ترین عضو
پیام زده شده در: ۱۸:۰۵ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰
#17
سلام.

فعال‌ترین عضو خیلی رنک کمی‌ای هست و به نظرم می‌شه حتی بدون رای‌گیری هم داده بشه.
ولی از اون‌جایی که تقریباً همیشه من این اسم رو روی بلاک ایفا دیدم، کتی بل رای منه.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: بهترین نویسنده
پیام زده شده در: ۱۸:۰۱ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰
#18
سلام.

این فصل، فصل واقعاً جذابی بود. من از تازه وارد ها هم پست‌هایی خوندم که ایده‌های جذابی داشتن و واقعاً به خنده انداختنم.
ولی اگه قرار باشه بر اساس کیفیت پست‌ها و بامزگی‌شون (از اونجایی که اکثریت قریب به کل پست‌ها طنز بودن) انتخاب کنم، رای من به الکساندرا ایوانوا می‌رسه.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: بهترین تازه‌وارد
پیام زده شده در: ۱۷:۵۹ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰
#19
سلام.

رای من برای بهترین تازه وارد به نارلک می‌رسه. تازه واردیه که به‌نظرم خیلی خوب تونسته خودش رو جا کنه توی ایفای نقش و کیفیت مناسبی دارن پستاش در کنار اینکه فعالیت نسبتا خوبی هم داشته.


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: اعلام جرم
پیام زده شده در: ۱۹:۱۰ سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۰
#20
به نام دولت کج و کوله-ملت گوشت و دنبه


در دادگاه کیفری امروز، به پرونده‌ی دو متهم رسیدگی می‌شود.
الف) سرکار خانم مورگانا لی فای، به دلیل کیفرخواست سوزانا هسلدن، شما موظفید تا 72 ساعت آینده توضیحات خود را به دادگاه وزارت اعلام دارید تا درباره‌ی پرونده‌ی شما تصمیم گیری صورت بگیرد. گفتنی است، عدم دفاع شما به مثابه‌ی تایید خطا قلمداد میشود.

ب) جناب آقای نیکلاس فلامل، نظر به شکایت وارده توسط جیانا ماری، شما جهت پاره‌ای از توضیحات وظیفه دارید تا 72 ساعت آتی به تاپیک آیا من مجرم هستم؟ مراجعه کرده و اظهارات خود را تسلیم دادگاه کنید.

با احترام،
تام جاگسن.

تصویر کوچک شده


آروم آقا! دست و پام ریخت!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.