هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۵:۱۹ جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸
#11
سلام سایه عزیزم
من چندروزی به نت دسترسی نداشتم تاپیک رو ندیدم، در هر حال امیدوارم پیاممو ببینی و فکر نکنی بی تفاوت بودم.

دوست خیلی خوبی بودی برام توی سایت و امیدوارم بتونم دوباره پیامای قشنگتو ببینم، اگرم نشه... حسابی دلتنگت میشم...

ولی بذار یه نصیحت دوستانه بکن بهت. برای اینکه برام مهمی.
اینکه لرد یا بلاتریکس نقدی رو روی انجام میدن به درخواست خودت بودن، نمیشه توقع داشت نقدا همیشه مثبت باشه، ولی نقدا همیشه در راستای بهتر شدن نوشته هاتن. و اینکه به یه عضو تازه وارد واسه مرگخوار یا محفلی شدن، یا عضو یه گروه شدن یا هرچیز دیگه ای سخت میگیرن دلیلی داره، اونم محکم شدن پایه خودته، بذار یه مثال ساده بزنم برات:

یه بچه ی کلاس اولی رو در نظر بگیر، معلم تلاش میکنه به بچه درس یاد بده اگه معلم بهش بگه داری "الف" رو اشتباه مینویسی، نباید بزنه زیر گریه، اینکه معلم میگه داری "الف" رو اشتباه مینویسی و "ب" رو بهت یاد نمیده دلیلش این نیست که دلش نمی خواد این دانش اموز پیشرفت کنه، بلکه دلیلش اینه که می خواد این دانش اموز پیشرفت کنه!

بلاتریکس، لرد، یا دامبلدور دقیقا حکم همین معلم رو دارن، حرفاشون ناراحتت نکنه، خوشحال باش که واسه خوشحال کردنت دروغ نمیگن، که به جای اینکه با تک ماده قبولت نمیکنن، مجبورت میکنن دوباره کلاس اول رو بخونی، به خاطر اینکه تا موقعی که چیزی برات خوب جا نیفتاده نباید بری مرحله ی بعد.
اگرم بری یا جایی ضربه ی بدی میبینی.

در هر حال امیدوارم منظورمو درست رسونده باشم و نارحتت نکرده باشم سایه جونی.
اگرم به کسی توهین کردم ببخشید ناخوداگاه بوده.

ویرایش: کریس! بدون حسابی دل تنگ خودتو شخصیتت میشم، اگرم جای ناراحتت کردم ببخش.


ویرایش شده توسط ابیگل نیکولا در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۲ ۱۵:۳۰:۴۳

BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: دفتر رئیس فدراسیون کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۱:۰۳ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸
#12
نقل قول:
آقا روم نمیشه دیگه ولی... تمدید!


ارنی هم تایید کرده

نقل قول:
جاگسن جون هاگرید اگه بذارم تو حساب کنی.
اقا یه روز تمدید به حساب من.
تامی هم موفقت کرده.


کنار بیاید با هم!
تمام بازی ها تا آخر شب 17 شهریور تمدید میشه.


ویرایش شده توسط ابیگل نیکولا در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۴ ۱۱:۰۷:۳۷

BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: ماجراهای مرموز مدرسه هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۳:۵۷ جمعه ۸ شهریور ۱۳۹۸
#13
اما لرد فکر همه چیز رو می کرد همیشه!
برای همین ابیگل رو داخل خونه نزدیک در قرار داده بود که اگه ترکید سریع بره بیرون و زیر بنا و رو بنای خونه ی ریدلو داغون نکنه!
لرد حرکتی مناسب با اقتدارش فریاد بلند بالا از طبقه ی دوم روونه ی طبقه ی اول خونه ی ریدل کرد!
- ابیگییییییل!
-ارباب اخرین بار که ابیگل رو دیدم با زاویه سی و پنج درجه کنار در خونه وایساده بود و گردبادی با سرعت صد و بیست و پنج کیلومتر در ساعت درست میکرد! بنابرین اگه صداتونو دو دسیبل بالاتر ببرین ابیگل میشنوه!
- به جای اینکه واسه ما خرخونی کنی برو پایین جغدو بیار!
- ارباب اگه من الان برم پایین حدود دو دیقه طول میکشه که یعنی حدود سی و سه کالری میسوزونم، وقتیم کالری بسوزونم به غذای بیشتری نیاز دارم که یعنی هزینه های بیشتر برای خونه ی ریدل!
- ما از خودامونه بسوزی تام! غذا ام خودمون کنترلت میکنیم زیاد نخوری!
- ولی ارباب اگه شما صداتونو ببیرید بالا انرژی کمتری میسوزونه ها!
- تا خودمون نسوزوندیمت برو پایین به ابیگیییییل بگو نامه مونو بدون اینکه اسیبی بهش بزنه بیاره!
-ارباب پایین رفتن من از پله ها حدود دو دیقه و سی و سه ثانی...
- گفتیم برو پایین بگو نامه مونو بیارن.:


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۱:۳۱ چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸
#14
بانو مروپ یه دسته سبزی از روی سفره ی پراز سبزی روی پاش بر میداره.
- حالا چجوری دهن جادوگرا رو صاف کنیم!؟
- میتونیم روشون پنجول بکشیم! میو!

دیانا اینو میه و با خشونت بیشتری مشغول سوهان کشیدن ناخوناش به جهت تیز شدن میشه.

- میتونیم بریم کنارشون بترکیم!
- ابیگل همه مون قابلیت ترکیدن نداریم! جودی؟
- میتونم به بابام بگم از جهنم هفتم بترکوندشون!
- نمیشه که!... بابات مذکره! ماتیلدا!؟
-میتونیم بریم جدالدو به خاطر اینکه به اندازه ی کافی به من ابراز محبت نمیکنه بزنیم! اینطوری اقتدارمونم نشون میدیم!
- فکر خوبیه ولی بعد از صاف کردن دهن جادوگرآ.

گابریل تو دفترچه برنامه های سازمان، زیر "صاف کردن دهن جادوگرا "" کتک زدن جرالد" رو یاداشت میکنه.

- خب برگردیم سر صاف کردن دهن جادوگرا.
- می تونیم رو کله ی بابام دستشویی کردن بشیم!
- می تونیم کاتانا رو بکنیم تو حلقشون!
- می تونیم فسشون کنیم!

گابریل هردوتا دستشو به نشونه ی سکوت بالا میاره.
-دونه دونه پیشناهاداتونو بگید، اینجوری نمی فهمم!


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: مهاجرت: نسخه جدید سایت جادوگران
پیام زده شده در: ۱۰:۱۷ دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۸
#15
اینقدر راحت نزنید روی گزینه ی بله و از تاپیک بیاید بیرون...
نظرات بقیه رم بخونید، من خودم هنوز رای ندادم واسه همین نمیدونم از چه قراره درصد آرا.
ولی حیفه این همه تاریخچه نابود شه.
وقتی میری تاپیک قورباغه ی شکلاتی یا تاپیک موزه و تاپیکای مشابهو می بینی حسرت می خوری چرا اون موقع نبودی، چرا زودتر عضو نشدی.
با مهاجرت رسما کل این تاریخچه رو دو دستی میریزیم تو سطل زباله و تمام! حتی اگه یه لینک به اون تاپیک داشته باشی...

از نظر دیگه ام اگه مهاجرت کنیم اعضای تازه واردمون کم میشه، نصف اعضا دنبال فن فیکشن و چیزای مشابه وارد سایت میشن، که خب مشخصا تو سایت جدید نیستن دیگه.
فعالیت ایفا ام کم میشه کسی حوصله نداره از این سایت به اون سایت بره تا یه پست بزنه.


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: اعلام جرم
پیام زده شده در: ۱۳:۲۰ شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۸
#16
من بازم شکایت دارم!
بنده از این ملعون شکایت دارم!
ایشون معتقدن ساحره ها نرم و لطیفن! ساحره ستیزه! با جادوگرا یه جور رفتار میکنه با ساحره ها یجور! کی گفته همه ساحره ها لطیفن!؟

پ.ن: یه پیشنهاد واسه تاپیک! چرا شکایات رو به شکل رول درنمی یارین!؟


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: آژانس مسافر بری
پیام زده شده در: ۸:۴۶ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸
#17
بعد لرد نگاهش به ابیگل که با احتیاط یه گوشه وایساد بود و تقریبا هیچی از اطرافش پخش نمی شد!
- ابیگیل! تو برو!
- ارباب اخه اگه من برم، بعد تنها تو این سیاره ی غریب بترکم کی میاد منو جمع و جور کنه بچسبونه بره!؟
- یه جوری میگه انگار خیلی بی سر وصدا میترکه! صدای ترکیدنت تا نپتون میره! دل و رودتم تا زحل! میایم جمعت میکنیم!
- ارباب اگه اتیش بگیریم چی!؟
- نمی گیری ابیگیل! بهونه نیار!
- اگه یخ بزنم چی!؟
- فرمودیم بهونه نیار!
- ارباب اخه من برم کی الکتریسیته ساتع کنه موهای اریانا رو بهم بریزه!؟
- ما خودمون مو نداریم، پس هرچی موست برای ما اهمیت نداره! ابیگیل فرمودیم بهونه نیار! برو مرگخوارانمونو جمع کن بیار!
- اخه!...
- اخه و اگر دیگه ای بشنویم ازت میفرستیمت اون دنیا! زودتر برو مرگخوارانمونو جمع کن بیا!

ابیگل هر چی گشت و گشت بهونه ی بهتری گیر نمی اورد... لرد به چوب دستی متوسل شد! چاره ای جز رفتن نداشت!


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: آژانس مسافر بری
پیام زده شده در: ۱۱:۳۲ یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸
#18
مرگخوارا که به چوپان دروغگو بودن چوپان پی نبرده بودن دوباره از او پیشنهاد می خواستن!
- اقا چوپون، لطف کردن میکنین که یه پیشنهاد دیگه دادن کردن کنین!؟
-بله پیشنهادم میدیم! بشینین روشون بعد پس گردنی بزنید!

لرد نگاهی به ابیگل انداخت که یه گوشه بی سر و صدا وایساده بود و الکتریسیته اش موهای اریانا رو تحت تاثیر قرار داده بود و مدل انیشتنی بالا اورده بود!
- ابیگیل! تو برو!
- ابیگل بودما ارباب!
- ما دلمون می خواد بگیم ابیگیل! عادت کن بهش!
- چشم ارباب!

ابیگل به خری نزدیک شد و سعی کرد به روش کودکستان که از رو سر و کول ملت خرک میزد رو کول خربپره! ولی ابیگل دستشو که رو خر گذاشت خر رم کرد! رو کمر خرام دو جای سوختگی به شکل دست ابیگل بود! شاید انتخاب ابیگل واسه کنترل یه خر مناسب نبود! باید کس دیگه ای رو انتخاب می کردن!


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: آژانس مسافر بری
پیام زده شده در: ۱۲:۳۱ شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸
#19
- یادم نمی یاد گفته باشم برین!
- این یعنی میشه بمونم!؟
- بعله قاعدتا!
- چه خوب !

سو اینو گفتو از کوپه ی بازجویی خارج شد.

- کجا میری خانم! مگه نمی خواستی بمونی!
- در خدمت بودیم حالا!
- پستونک!

اما دیر شده بود سو به کوپه ی لرد میرفت تا بمونه!
مرد سفید پوش یه دونه تو سر خودش زد که چرا باید این قطار همچین مسافرای خل و چلی داشته باشه!
- اشکال نداره خب! میریم سراغ نفر بعد!

مرد سفید پوش رفت سراغ هوریسکه فقط حضور مادی داشت! حضور معنویش تو یه دنیای دیگه بود!
- عرق سگی... گوشت!... ساحره های مستعد...!
- هوریس تو کدوم دنیایی! مام ببر!

حضور مادی هوریس دستی تو ردا برد و یه بطری عرق کره ای سگی دست رودولف داد!
رودولف ام که آماده ی دریابی ساحره ها بود بطری رو سر کشید و به هوریس پیوست!
حالا مرد سفید پوش مونده بود با دو نفر در فضا، یه بچه ی پستونک خواه و یه گرگینه ی گشنه که کم کم مشغول جوییدن دیوارای قطار شده بود!


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز


پاسخ به: آژانس مسافر بری
پیام زده شده در: ۱۰:۱۷ جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۸
#20
همه مرگخوارا به جز فنر که زیر دست و پا می لهید، عین تسترال به سمت قطار می دوییدن تا کوپه ی بهتر گیرشون بیاد.

- بهترین کوپه مال ماست!

بعد از اینکه مرگخوارا از روی فنر رد شدن، فنر بلاخره از زیر دست و پا بلند شد، فنر گرگینه ی سختی بود واسه همین وارد نزدیک ترین کوپه به در شد که کوپه ی زیاد خوبیم نبود!

- خوبه بهت گفتیم بهترین کوپه مال ماست! از کوپه ما برو بیرون فنر!
- چشم. ارباب!

فنر مثل گوشت کوبیده. بلند شد و رفت تو کوپه ی هم گروهیاش نشست.

در حالی که قطار حرکت
- مادر ما گرسنه ایم! مطمئنیم یارانمونم به جز فنر گرسنه ان.
- چشم نازنین فرزند مامان!
- این فنر ام ببر تو آشپزخونه هر چی کار سخته بده بهش! اصلا خسته نیست! بعدم می تونی ازش به عنوان پیشخدمت استفاده کنی!

درون آشپزخانه!

بانو مروپ ملاقه ی اهنی رو با تمام زور به دست فنر کوبید.
- وقتی داری اشپزی می کنی چنچنه نکن! بچه ی بی تربیت!
- منم گشنمه خب!
- قر قر نکن! بشین فلفل دلمه ها رو نگینی خورد کن ببینم!


BOOM!

No! I'll not smile, but I'll show you my teeth.

شناسه قبلی:اشلی ساندرز






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.