اواتار هفته:ورونیکا اسمتلی
محل زندگی هفته:سیوروس عزییییییزم!
امضای هفته:
جمله طنز هفته:(از قدح اندیشه-خاطرات سالازار اسلیترین- مادر سالازار خطاب به پسرش)
((- قبل از خواب باید چی کار بکنی؟

سالازار بدون هیچ حرفی به لب پنجره رفت و نگاهی به آسمان انداخت و سپس سرش را پایین آورد:

- کروشیو!
- عااااااااااااااااااااااااااااااخ!
مرد مشنگ کنجکاوانه به دنبال چیزی می گشت که دردش را با آن توجیه کند و با تعجب به اطرافش نگاه می کرد. سالازار به آرامی به سمت تختش رفت و خود را در آن انداخت.))
حکیمانه ترین جمله هفته:
پست طنز هفته:ورونیکا اسمتلی- قدح اندیشه
پست جدی هفته:پست جدی؟مگه داریم؟مگه میشه؟
بیش فعال هفته:
صفرکیلومتر هفته:
بافرهنگ چت باکس هفته:خودم!
بی فرهنگ چت باکس هفته:

باسلام ودرود
اینجانب ایلین پرنسس مادر پروفسور سیوروس اسنیپ،لیلی ایوانز رو به دوئل غیر دوستانه دعوت میکنم!
اهای لیلی ایوانز گریفی!**********تسترالی یا که هیپو گریفی؟
بیا جلو اگه خیلی شجاعی*********یاکه فکر میکنی منو حریفی!
این دوئل سخت من وخودت رو*********اگه که رد کنی خیلی ضعیفی!

منتظر پاسخ هستم...

لحظه مرگ سیریوس بلک!

لرد ولدمورت!
کودکی،جوانی،میانسالی
شخصیت کاملا متناسبی داشتند تنها دو نقطه ضعف درباره لرد ولدمورت وجود داشت که اون هم چشمان مشکی اون در دوران جوانی و چشمان قرمز دارای مردمک عمودی در دوران میانسالی که در هیچ کجا رعایت نشده بود.
دوم بلاتریکس لسترنج که به خوبی به تصویر کشیده شد.
و همینطور سیوروس اسنیپ!کاملا عالی ومتناسب بود.

با درود
درواقع از نظر من جالب ترین صحنه در واقع صحنه ملاقات ارباب ولدمورت جوان با اسلاگهورن و توضیح هورکراکس در قسمت ششم فیلم بود که همیشه به خاطر بازی زیبای بازیگر خوش قیافه نقش تام ریدل و اون فضای اهریمنی ونور سبز مرموز که به طرز ماهرانه ای فضارو جادویی و مرموز نشون میده منو به شدت تحت تاثیر قرار میده.
و صحنه بعدی قسمت مراسم جشن سه جادوگره.
در اخر هم من صحنه مرگ سیوروس اسنیپ رو انتخاب کردم.اگرچه واقعا تلخ بود اما منو به شدت تحت تاثیر قرار داد و لحظه ای تمام خاطراتش رو به تصویر میکشن.واقعا...حتی فکرشم چشمامو اشک الود کرد

فقط و فقط وفقط تام ریدل های جوان (به خصوص در قسمت ششم)!
و...بلاتریکس لسترنج.

clavum clipper به فارسی:کلوم کلیپر
این ورد مخصوص شکنجه است.
با این ورد میتوانید با کندن ناخن های قربانی هایتان انها را به خوبی شکنجه کنید.

ـ سلام شنیدی چی میگن تازگیا؟
ـ نه چی میگن؟
ـ نشنیدی؟؟؟
ـ نه!
ـ جان من نشنیدی؟؟؟
ـ میگم نه!
ـ اخه چجوری نشنیدی؟؟؟؟
ـ
ـ خیلی خوب میگم.
ـ ای بگو دیگههههههههه!!!!!!!!!!
ـ دامبلدور واسه خودش جشن تولد گرفته!
ـ نههههههه!چی میگی!حالا باکی گرفته؟
ـ با کل محفل وبچه های گریفیندور!
ـ کلاه بوقی هم گذاشته؟
ـ اونشو نمیدونم ولی مثل اینکه به دلیل تعداد بیش از حد شمع کل هوای کشور رو دود گرفته،سازمان حمایت از محیط زیست اومده به خاطر افزایش الاینده های مصنوعی موجود در هوا کره اعتراض کرده!
ـ جدی؟خو حق داشت خدا وکیلی!خوب بعدش؟
ـ هیچی دیگه بعدشم به خاطر خفگی چند تا از ویزلی ها و مینروا مک گونگال به خاطر دود مراسم رو کنسلش کردن!
ـ مگه چقد دود بود مگهههههههه؟؟؟
ـ نمیدونم ولی میگن چشم چشمو نمیدید.
ـ چرا زود تر نگفتی؟
ـ خو فکر میکردم خودت میدونی!
ـ اخه از کجا باید میدونستم؟
ـ عکس سلفی گرفتن گذاشتن اینیستا گرام زیرشم نوشتن:تولد دامبلی،همین الان یهویی! همه ملت دیدن اونوقت تو ندیدی؟
ـ نه خب...

جهان ارای تا اراست این عرض
به بعضی داد این نیروی بی مرز
***
که افسون نام این قدرت نهادند
بشر نتوان به رویش ایستادن
***
هر انکس تا که افسارش بگیرش
کند مهّار و بر کارش بگیرد
***
مسخّر میکند هرشیئ وهر خلق
پس از پروردگار صاحب خلق
***
که افسونگر ورا نامی نهادند
به فرقش،برسرش تاجی نهادند
***
تواند طی کند او چرخ دوران
به قرن پیش از ان یا که پس از ان
***
سخن ها گوید او با جن و با دد
مشنگان اند کور زانچه ببیند
***
ز توتیای بصری بر عیونش
کشیده تا که بیند مرز وبومش
***
به چوبی ورد و افسون را بخواند
هر ان فردی که علم سحر داند

خدا در کتاب هری پاتر درواقع همون قدرت عشق هست.که رولینگ هم در مصاحباتش این رو اعلام کرده