قوی ترین مرگخوار
بلاتریکس(به خاطر این که تبحرش در جادو به هیچ کس پوشیده نیست)
اسنیپ(چند جادو اختراع کرد و ذهن جویی قوی بود)
وفا دار ترین
کراوچ و لسترنج ها

به نظر من پیتر پتی گرو ولاکهارت(البته طلسم فراموشی خوب اجرا می کرد)

من کلا از خیلی از حیوو نا می ترسم ولی فکر کنم یه دسته سگ وگربه باشند گه پارس میکنند
وقتی که مسخره شون میکنم می شن دمپایی عروسکی
حالا بقیه شخصیت ها
مکی( ولدمورت با گل و شیرینی اومده خواستگاریش)
بلا تریکس(ولدمورت دوسش نداره رفته خواستگاری مکی)

سلام من شجاعت زیادی ندارم و زیاد سخت کوشم نیسنم
اگه کلاهو رو سرم میذاشتم بهم میگفت .هوش زیادی داری مغرور وجاه طلبم وخصوصیت اسلیترین وریون کلاو را داری
هستی اما بهترین گروه واسه تو
ریون کلاو

سپر مدافع من جون به مطالعه هلاقه دارم و فرد باهوشیم <تعریف از خود نباشه> و بعضی وقتا خیلی عصبی میشم و خیلی مهربونم
میتونه یه چهار پا باشه یه تک شاخ .
پس سپر مدافع من تک شاخه یه تک شاخ کوچیک وظریف وای چه ناز.

سلام.
به نظر شما قوی ترین ساحره کیه.

با سلام ودرود من قبلا باشناسه مادام پامفری عضو سایت بودم اینم لینکش
http://www.jadoogaran.org/userinfo.php?uid=33099
رمز ورود قبلی هم فراموش کردم
اما حالا می خوام
*پروفسور ویریدیان (نویسنده کتاب طلسم ها و ضد افسون ها) رو بگیرم
در مورد این شخصیتاطلاعات زیادی در دست نیست.به همین دلیل میتونم درمورد اون هر چیزی که می خوام بنویسم؟
اینا زیری هارو ار خودم نوشتم
گروه ریون کلاو
چوبدستی از جنس چوب صندل هندی ومغز ریسه فلب اژدها ی سبز ولزی
توضیح
او یک اصیل زاده بود که مادرش تبار هندی داشت.
وپدربزرگ پدریش شکارچی اژدهای مشهوری بود.
در 11سالگی به هاگوارتز رفت.
او ارشد ریون کلاو بود اوپس از فارغ التحصیلی
با پدر بزرگش به شکار اژدها به کشور های مختلف رفت وطلسم های گوناگونی اموخت
در سن 27 سالگی مقاله ای با عنوان اجرای جادو های شرقی به روش غربی بود که باعث شهرت وی شد
او در 30سالگی کتاب 7جلدی بربی آموزش جادو های ملل دیگر نوشت که برنده ی جایزه شد
اثر مشهور وی کتاب طلسم ها و ضد افسون ها که در13 جلد منتشر شد کتاب سال اروپا شناخته شد
اوصاحب آثار دیگری مانند دفاع عملی (2ج) وشکار موجودات جادویی(3ج)ورقص مرگ ( کتابی
در مورد نفرین ها ی کشنده)
وی درسن 132سالگی دیده از جهان فروبست
وی 2بار ازدواج کرد و صاحب 12پسر2 دخنرو 54نوه شد
درسال2001در کنفرانسی50سال بعد از فوت از او تقدیر به عمل آورد

آتش - جارو - جن - طلسم - پری - ردا - بانک - سرعت - شب - آب
<شب> قبل ازتولدش که یک شب طوفانی بود.
در اتاقش به صدا در امد.با صدای بلند گفت بیا تو
برخلاف انتظارش پدرش وارد شد وگفت سلام
سلام گلم من همین الان واسه کادوی تولدت فکری به ذهنم رسید....
xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
روز بعد هوا هنوز ابری بود و او زود تر از همیشه بلند شده بود.
بعد از صرف صبحانه به <سرعت>به
بانک رفتند.
هنگامی که از<آتش> بخاری <بانک>بیرون آمدند صحنه جالبی دیدند هنوز افراد زیادی دربانک نبودندو<جارو>ها
خودسرانه کف بانک را تمیز می کردند
مادرش <ردای> ش را تکاند.
وبه سمت یک جن مو فرفری رفت.
او به جن گفت که میخواهد حساب جدیدی در بانک باز کند <جن> مدارک رابرسی کرد و گفت
1000گالیون میشه مادر کیسه بزرگی روی میز گذاشت جن پس از طلا ها آنها را بایک<طلسم>
غیب کرد
وبا یک واگن به یک دخمه ی خالی رفت
جن گفت 950تاش مال بانکه و
50تای بعدیش به حسابت اضافه میشه با یک طلسم 50گالیون کف زمین ریخت
نور اطراف سکه ها مثل نور دم <پری.بود وقتی به خانه برگشت
<آب>خورد وکمی قبل از مراسم تولدش خوابید


از علائم نگارشی کم استفاده شده بود و خواندن جمله ها رو سخت میکرد. در نوشته هاتون علایم رو به جا استفاده کنید.

تایید شد‏!‏