هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: اتاق تسترالها
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴
کراب با خود فکر کرد. او به تسترال قول داده بود که شجاع باشد. کراب لشکری از لوازم آرایشی اش را داشت. کراب شاید یک اسلیترینی مکار بود، شاید جدیدا بر طبق قولی که به تسترال داده بود کمی از رگه های گریفندوری بودن در او دیده می شد، اما کراب هر چه بود راونی نبود و نمی فهمید که اگر بگوید پیشگویی کار تسترال هاست دیگر خودش پیشگوی اعظم نمی شد.
- تسترال!
- چی؟
- به جون هک فحش ندادم ارباب. تسترال ها پیشگویی کردن. :zogh:
- کراب! احتملا رنگ موی جدیدت رو مغزت تاثیر گذاشته. تسترال ها حرف نمی زنن.
- جون هک حرف می زنن ارباب. پیشگویی کردن هر کی این معجون هکتور رو بخوره مثل کلاغ غارغار میکنه. :zogh:
کلاغ ها هرگز غارغار نمی کردند. کلاغ ها قارقار می کردند. ولی خب قارقار کلاغ ها هرگز زیرنویس نداشت. پس شاید اصلا غارقار می کردند. کلاغ ها کلا موجودات بدبختی بودند. کلاغ ها هرگز به خانه خود نمی رسیدند. ای مادر بگرید برای کلاغ ها
شاید بقیه هکتور را قبول نداشتند. اما هکتور خودش می دانست که بهترین معجون ساز قرن است و نمی گذاشت یک تسترال بوقی، تنها شانسش برای خوراندن این معجون به لرد ولدمورت را از او بگیرد.
- ارباب! به این نماد خالص آرایش توجه نکنید. ارباب شما که می دونید معجون های من بهترینن.
- ما هیچوقت به تو اعتماد نداشتیم هکتور. این معجون تار صوتی صاف کنت رو هم بده کراب بخوره بلکه اثر رنگ موی جدیدش از بین بره.
- ارباب! من که آرایش می کنم برات. خودمو خوشگل می کنم برات. ارباب... :worry:
اما دیگر دیر شده بود؛ و هکتور با افکت به کراب نزدیک می شد.
چند دقیقه بعد به جای کراب غرق در لوازم ارایش، یک غار بود که به طرز عجیبی قارقار می کرد.


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۵۰ جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴
نام: دای لوولین
لقب: دای خطرناک
سن: 130
گروه: راونکلاو
چوب: چوب درخت یاس کبود، 20 سانت، موی تک شاخ نر.
سپر مدافع: گرگ
ویژگی های ظاهری: موهای قهوه ای کوتاه و چشم های قهوه ای، بدنی ورزیده دارد ودارای قدی بلند است.بیشتر اوقات اخم کوچکی هم بر چهره دارد. همچون دیگر خون آشامان اثری از زخم های مختلف بر بدن او دیده نمیشود چون معمولا آن ها را با جادو از بین می برد.بر خلاف لباس هایش که همیشه مثل ماگل ها است بر کمربندش دو سلاح اصلی او همیشه دیده می شود: چوبدستی و شمشیرش. که ناهماهنگی جالبی را ایجاد می کند.
ویژگی های اخلاقی: معمولا بی حوصله است. زیاد به مردم عادی اهمیتی نمی دهد. روی قبیله اش (قبیله خون آشام ها) خیلی حساس است و هیچ شوخی و توهینی را در این مورد قبول نمیکند.
جارو: جارو دای اکنون در سالن افتخارات تیم « تیرکمان کارفیلی» نگاه داری می شود.
معرفی کوتاه: دای در یک خانواده اصیل به دنیا آمد. مادرش راونکلاوی و پدرش اسلیترینی بود. در 11 سالگی مثل دیگر کودکان جادوگران به هاگوارتز رفت و کلاه گروهبندی او را به راونکلاو فرستاد. او در سال دومش به عنوان مدافع به تیم کوییدیچ روانکلاو پیوست. در سن 16 سالگی پدرش توسط یک شبح واره به قتل رسید و او برای انتقام گرفتن یک خون آشام شد. و دیگر هرگز به هاگوارتز برنگشت. پس از 3 سال زندگی در دنیای خون اشامان دوباره به دنیای جادوگران بازگشت. و یک بازیکن کوییدیچ حرفه ای شد. دو سال بعد به طور رسمی به تیم « تیرکمان کارفیلی» پیوست. او در طی این سال افتخارات زیادی برای تیمش به ارمغان اورد. دای با استفاده از قدرت های خون اشامی اش تبدیل به سریعترین و جسور ترین مدافع قرن شد، و لقب دای خطرناک را گرفت. 10 سال بعد از بازگشتش به دنیای جادوگران او وانمود کرد که در میکونوس یونان طعمه یک شیمر شده است و دوباره به دنیای خون آشامان بازگشت و انتقام پدرش را گرفت. او اکنون یکی از ژنرال های خون آشامان است.
هر ساله در طی لیگ کوییدیچ به بازیکنی که خطرناک ترین و جسورانه ترین حرکات را به نمایش بگذارد لقب دای خطرناک اعطا می شود.

تایید شد.
به ایفای نقش خوش اومدید.


ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۲۲ ۱۷:۳۲:۳۱

این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: حد و مرز جادو!
پیام زده شده در: ۱۵:۲۵ پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۴
حد و مرز جادو، شاید در نگاه اول هیچ حد و مرزی وجود نداشته باشه و به نظر بیاد که جادو حلالی برای همه مشکلات، ولی خب هیچ چیزی بی حد و مرز نیست و همیشه یک پایان یا به نوعی یک سد وجود داشته. مثلا موردی که خیلی هم تو کتاب بهش اشاره شده که زنده کردن مردگان هست.
ولی خب حد و مرز ها همیشه شکسته شدن و انسان ها پا به دنیای فراتر از اون مرز گذاشتند پس شاید روزی برسه که جادوی واقعی اشکار بشه.


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۸:۴۲ پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴
کِی؟
وقتی من عضو شدم


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بدترين فيلم هري پاتر
پیام زده شده در: ۱۳:۵۱ پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴
فیلم 3 و فیلم 6 به نظرم بدترین هاش هستن، هیچ هم خوانی با کتاب وجود نداشت. اصن انگار کارگردان گفته بود بزار برا خودم یه فیلمی بسازم حالا یکمم به هری پاتر ربطش میدم.


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: سئوالی که دوست داشتید در پایان کتاب 7 پاسخ داده شود ولی نشد چه بود؟
پیام زده شده در: ۱۳:۴۶ پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴
خب من انتظار داشتم که دراکو مالفوی بعد از اون ماموریت نقش خیلی خیلی بیشتری تو کتاب هفت داشته باشه. چون ماموریتشو کامل انجام نداده بود و من فکر میکردم که دارک لرد هرگز نبخشش و مثلا بپیونده به هری و تو پیدا کردن هوراکسس ها کمکش کنه. ولی نشد


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بهترین و بدترین سکانس های فیلم های هری پاتر از نظر شما
پیام زده شده در: ۱۳:۳۹ پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴
بهترین صحنه به نظر من صحنه مبارزه دارک لرد و دامبلدور بود. و خب بدترین هم که واقعا تا دلت بخواد هست مثلا کل صحنه های فیلم 6


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: صحنه محبوب کتاب 7 که میخواین توی فیلم ببینین؟
پیام زده شده در: ۱۳:۳۵ پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴
مبارزه هری و ولدمورت کلاملا بی سر و ته بود. خاطرات اسنیپ هم میتونست خیلی بهتر باشه.


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: چه چیزی بدتر از مرگ وجود داره؟
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹ پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴
چه چیزی بدتر از مرگ وجود داره؟
جواب اینه: زندگی.


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كدوم كاراكتر تو فيلم به شخصيت در كتاب بيشتر نرديك بود؟
پیام زده شده در: ۲۰:۵۸ چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴
تام ریدل جوان، لونا لاوگود و نویل لانگ باتم مک گوناگل هم تا حدی شبیه بود.


این بدترین شکنجه دنیاس، اینکه صبر کنی و بدونی هیچ کاری از دستت ساخته نیست.

the hunger game | 2012 | Gary Ross


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.