هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: مدال مرلين
پیام زده شده در: ۲۰:۰۶ چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۷
سام علیکم خدمت همگی.

فعاليت بالا و با كيفيت، جادوگر ماه: هوریس اسلاگهورن
بنظرم به خاطر زحمات این ترم و برقرار کردن یه هاگ با کیفیت، سوژه های عالی اسلاگ و همچنین نقدهای خوبی که برای خود من انجام دادن لیاقت این رنک رو دارن. هم فعالیت بالا محسوب میشه هم باکیفیت.

بهترین نویسنده، بهترین ناظر: فنریر گری بک
در عنوان دومی که شکی نیست. فنر یکی از دلایل مسلم قهرمانی گریف و انگیزه دادن به من و بقیه دوستام بوده و همیشه راهنمای خوبی برامون بوده. نویسندگیش هم، سریال جدیدشون عالیه و بقیه ی پستاش هم من میخونم و میخندم.

بهترین تازه وارد: رون ویزلی
تلاش رون توی هاگ و کویی و همچنین فعالیتش توی محفل واقعا خوب بوده و به نظر من بهترین تازه وارده.





بپیچم؟


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۰ چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۷
نام: ملانی استانفورد

گروه: گریفیندور

سن: ۱۹
پاترونوس: یوزپلنگ
چوبدستی: چوب آلوچه جنگلی، هسته ریسه قلب اژدها، کاملا انعطاف پذیر

محل زندگی: کالیفرنیا، سانتاکلارا

رنگ مو: متغیر با احساساتش، او دگرگون نما است.

خواهردوقلو: ملیندا بوبین استانفورد که دودقیقه از او بزرگتر است.

پدر و مادر: دیوید استانفورد نگوونپرس وزارت جادوگری، کلارا نایت مدل مجله ی ساحره.

شخصیت: رک، سرزنده، کمی مغرور و دمدمی مزاج و غیرقابل پیش بینی، عاشق هیجان و بسیار کنجکاو، اعتقاد کمی به قوانین و چیزهای دست و پاگیر دارد.

علایق: خواهر دوقلویش ملیندا، وسایل شوخی
جارو: نیمبوس 2000

زندگینامه:
ملانی از کودکی در میان لباسهای رنگارنگ مادرش و مهمانی های شلوغ او بزرگ شد.
آسان گیری ها و لوس کردن های مادرش باعث شده بود که او تابع هیچ قانونی نباشد و ریسک کردن را هیجان بداند‌. درگذر زمان موهای او هم از همین رویه پیروی کردند و باعث دردسر ملانی شدند. به طوری که با هر تغییر احساسی موهایش تغییر رنگ می داد، وقتی میترسید سفید و وقتی ذوق زده می شد موهایش به رنگ یاسی در می آمدند. به همین خاطر او هیچوقت نمی توانست بدون کلاه در دنیای ماگل ها راه برود.

در هفده سالگیِ او، مادرش با جهانگرد جوان و پولداری آشنا شد و با او ازدواج کرد. اما دخترش که از محدودیت مادرش عصبانی بود او را ترک کرد. قبل از ترک خانه مادرش راز وجود خواهر دوقلویش را به او گفت و ملانی با تمام سرعت به سمت پاریس پرواز کرد. پس از پیدا کردن و دیدن خواهر بزرگترش با لباسهای مشکی و موهای قرمز و اخلاق های جدی ای که با رگه هایی از مهربانی همراه بود، برای همیشه همراهش شد. ملانی از پدرش خوشش نیامد و او هم تا ملانی را دید رویش را برگرداند، شاید چون خیلی شبیه مادرش بود.

اما او و خواهرش با همه تفاوت هایشان بسیار صمیمی شدند و به مدت یک سال در سراسر جهان سفر کردند و در آخر به انگلستان و دهکده ی هاگزمید برگشتند. ملیندا با استعدادی که در کارهای جدی و وزارتی داشت در دایره جاسوسی وزارت استخدام شد اما ملانی هر روز به یک شغل مشغول بود. گاهی رنگ آمیزی منازل، آشپزی هندی و مکزیکی، گوشمالی دادن کسی، دیجی بودن در مجالس و غیره... خلاصه زندگی جادویی و پر ماجرای این دوخواهر از خانه ی دایره ای شکلی در هاگزمید، شروع شد.

شناسه ی قبلی

تایید شد!


ویرایش شده توسط Melan در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۲۱ ۲۰:۵۴:۳۵
ویرایش شده توسط Melan در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۲۱ ۲۰:۵۷:۱۱
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۲۱ ۲۳:۳۴:۰۶

بپیچم؟






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.