جیمز:بچه ها،بیاین.من یه جایی رو بلدم.
سیریوس:از کی تا حالا تنها تنها مکان های مخفی رو کشف میکنی؟
جیمز:خوب حالا توام....یه بار که داشتم با شنل نامرئیم...
سیریوس:چــــــــــــــــی؟!با شنل نامرئی؟خیلی بی معرفتی!
ریموس:بچه ها،ساکت.شما که تصمیم ندارین کل قلعه رو بیدار کنید.فکر کنم رسیدیم.جیمز این جاست؟
جیمز:اره، خودشه.
سیریوس زودتر از همه پرید و پشت میز نشست.
جیمز:هی!کی گفت تو رییسی؟!
سیریوس:مگه الان رییسم؟
جیمز:وقتی پشت میز می شینی یعنی رییسی دیگه!
پیتر:بهتر نیست کارمون رو شروع کنیم؟
ریموس:آفرین پیتر، یه بار تو عمرت حرف درست زدی.
سیریوس:جیمز،اون جوهر مخصوصه رو بده.
جیمز:من کار دارم.
سیریوس:مثلا چی کار؟
جیمز:دارم رو اسم نقشه فکر میکنم.
سیریوس:زحمت نکش!من قبلا انتخاب کردم.
جیمز:تو غلط......حالا چی هست؟
سیریوس:«نقشه غارتگر»
پیتر:مگه ما راهزنیم؟
سیریوس:نه،از یه منظر دیگه باید بهش نگاه کنی.
پیتر:از چه منظری؟
سیریوس:اصلا ولش کن.بچه ها،زود باشید اون مخ آکبندتونو به کار بندازید،راه های مخفی و غیر مخفی رو بگین بکشم.
هرکس شروع به گفتن راه هایی کرد که یادش بود؛فقط پیتر ساکت بود.
جیمز:میگم چطوره یه کاری کنیم که اسنیپ رو زرزروس نشون بده؟
ریموس فهمید که دوباره بحث سر اسنیپه و حالاحالاها تموم شدنی نیست پس فورا گفت:
نه،اونوقت میفهمن این نقشه ماله ماست،چون بیش تر ما از اون لقب استفاده می کنیم.
جیمز با این که ناراضی بود گفت:
واسه باز و بسته شدنش چی کار کنیم؟
ریموس:مگه قراره چی کار کنیم؟
سیریوس:منظورش اینه که یه رمزی بزاریم واسه باز و بسته شدنش که به دست هرکسی نیفته.من یکی که نمیخوام اینو تو دست زرزروس ببینم.
پیتر:باز شو،بسته شو چطوره؟
ریموس:نه،این بیش از حد سادست.به نظرم این خوبه «من قسم میخورم کار بدی انجام بدم»و«شیطنت انجام شد»
جیمز از خوشحال جیغی کشید و ریموس را بغل کرد که باعث شد ظرف مرکب روی نقشه بریزد.همه خشکشان زد.ریموس در بغل جیمز سعی کرد چیزی بگه:
اِ.........
اما فریاد سیریوس مانع به گوش رسیدن صدای او شد:
جــــــــــــــــــــــــیمز میــــــــــــــــــــــــــــــــکشــــــــــــــــــــــــمتــــــــــــــــــ
من توی بازی با کلمات چند بار در مورد علائم نگارشی و فاصله گذاشتن بعد از هر علامت توضیح دادم؟!
به هر حال در مقایسه با اونجا کمی پیشرفت داشتی ولی کافی نیست.
از طرفی کل پست دیالوگ بود. اگه می خوای از دیالوگ های زیاد استفاده کنی باید یه کم توی نحوه ی نوشتن دیالوگ ها خلاقیت به خرج بدی. این شیوه ی
اسم: دیالوگ.
اسم:دیالوگ.
اسم: دیالوگ.
پست رو به شدت یکنواخت می کنه.
به این مثال ویرایش شده توجه کن:
قبل از ویرایش:
سیریوس زودتر از همه پرید و پشت میز نشست.
جیمز:هی!کی گفت تو رییسی؟!
سیریوس:مگه الان رییسم؟
جیمز:وقتی پشت میز می شینی یعنی رییسی دیگه!
پیتر:بهتر نیست کارمون رو شروع کنیم؟
ریموس:آفرین پیتر، یه بار تو عمرت حرف درست زدی.
بعد از ویرایش:
سیریوس زودتر از همه دوید و پشت میز نشست. جیمز که نفس نفس زنان خودش را به او می رساند گفت: «
هی سیریوس!کی گفت تو رییسی؟!»
سیریوس جواب داد: «مگه الان رییسم؟»
جیمز غرغر کنان گفت: «وقتی پشت میز می شینی یعنی رییسی دیگه!»
پیتر که از این وضع کلافه شده بود وسط بحث پرید: « بهتر نیست کارمون رو شروع کنیم؟»
ریموس به نشانه ی تأیید سرش را تکان داد.
لطفاً یه پست دیگه بنویس که به جز دیالوگ، توصیف و فضا سازی هم داشته باشه.
تأیید نشد.
موفق باشی.