هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۱
1. سابقه ی عضویت در گروه مرگخواران؟

دیرفهمیدم که چقدر به ارباب ارادت دارم...

2. سابقه ی عضویت در محفل؟

ارباب خجالت میدید مارو، من حتی از دوکیلومتری محفل هم رد نشدم تاحالا.

3. مهم ترین تفاوت بین دو جبهه ی سیاه و سفید؟

یکی حقه، یک ناحقه

4. نظر شما درباره کچلی و جادوگران کچل؟

کچلی بهترین شکل مدل موا، و شماهم استحقاق بهترین ها رو دارین و هیچ دغدغه ای برای شونه کردن یا ژل و کتیرا ندارید.

5. بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

فقط اسم شما براشون کافیه، چه برسه به بقیه چیزا...

6. در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

رفتاری کاملا محترمانه

7. به نظر شما چه بلایی سر موها و دماغ لرد سیاه آمده است؟

هیچ بینی و مویی لیاقت چهره ی زیبای شمارو نداره.

8. یک نمونه از کارهای بی رحمانه و سنگدلانه و سیاهانه خود را شرح دهید.

حمله به یک محفلی با نفرین سکتوم سمپرا...

9. نظر خود را بصورت کاملا خلاصه درباره این واژه ها بیان کنید:

ریش : زیاد دوست ندارم.

طلسم های ممنوعه: عاشقشونم

الف.دال: خاله بازی بچه های الاف هاگوارتز

به امید مرگخوارهای بیشتر!!!



پنه لوپه عزیز

تجربه شما برای مرگخوار شدن خیلی کمه.

تایید نشد.




ویرایش شده توسط لردولدمورت در تاریخ ۱۳۹۱/۷/۲۷ ۱:۰۷:۵۰

ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: جادوی هری پاتر : صفحه کتاب یا پرده سینما ؟
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۱
فیلم هاش یه گالیون هم ارزش نداره، آدم هیچی ازش نمیفهمه و مطلب رو خیلی خلاصه میکنه.
ولی کتاب هاش خیلی خیلی عالیه


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: خبرگزاري سياه
پیام زده شده در: ۱۵:۰۱ چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۱
جدیدترین خبرها

آیا محفلی ها دست به دامان مشنگ ها شده اند؟؟؟

عجیب است،
این هم مکالمه ای در این مورد بین یک زوج جوان پرسی ویزلی(یکی از بهترین و وظیفه شناس ترین کارکنان وزارتخانه) و همسرش پنه لوپه کلیر واتر

- نه من شنیدم چندتا مشنگو عضوه محفل کرده!
- تو مطمینی؟ آخه چطور ممکنه؟
- نمیدونم ولی همه جا شایعه شده حتی از آرتور هم پرسیدم ولی جواب درستی بهم نداد...
- اوه عجیبه ولی فکر نکنم اعضای محفل اجازه ی همچین کاری بهش بدن مشنگا چطور میتونن درمقابل ارباب جبهه تشکیل بدن؟
- منم از همین تعجب کردم..
- پرسی، به نظرت ارباب خبر داره؟
- خبر داشته باشه، مگه مشنگا چیکار میتونن در مقابلش بکنن؟
- اینم حرفیه ولی این موضوع کمی مشکوکه؛ شاید نقشه محفله؟
- نمیدونم ولی تا مطمین نشم دربارش نمیتونم چیزی بگم.


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: شبیه بودن 80% کتاب هری پاتر با ارباب حلقه ها
پیام زده شده در: ۱۶:۰۵ سه شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۱
البته شبیه هم نیستن ولی اهداف این فیلم هایی که درش از جادو و جادوگری حکایت میکنه یکیه و هری پاتر از این نظر پروژه قوی تریه.


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: کافه تفريحات سياه!
پیام زده شده در: ۱۵:۲۴ سه شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۱
هری همون جوری که نشسته بود داشت میگفت آکسیو ولدمورت، آکسیو دامبلدور!!!!!

یهو رون بهش گفت داری چیکار میکنی؟

- دارم ولدمورت و دامبلدورو میارم، من که نتونستم لرد سیاه و بکشم میخوام ببینم دامبلدور چیکار میکنه!!!

-اگه دامبلدور می تونست که نمیسپردش به تو؟

آکسیو ولدمورت، آکسیو دامبل...

و ناگهان ولدمورت ظاهر شد ولی اثری از دامبلدور نبود.

رون گفت: بدبخت شدیم رفت هری این از کجا پیداش شد؟

ولدمورت گفت: پاتر اومدم که آواداکدا...

و ناگهان هری بر زمین افتاد ولی نمرد چرا؟

ارباب گفت: لیاقت نداری بکشمت که همون بست بود...


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: درخواست نظارت
پیام زده شده در: ۲۲:۵۴ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۱
باسلام

درخواست نظارت بر کوچه دیاگون رو دارم.

با تشکر فراوان


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۰۰ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۱
سلام

از تمامی مسیولین متشکرم.


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


پاسخ به: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۱
هرکی بتونه جواب بده جام سه جادوگرو میدیم بهش
1. نام و نام خانوادگی
2. محل تحصیل
3. سابقه شغلی؟
4. نام و نام خانوادگی خودت؟
5. پاترونوس؟
6. رنگ دوست داشتنیت؟
7. رنگ دوست داشتنیم؟
8. نظر راجب پرسی ویزلی؟
9. چند درصد به اسنیپ اعتماد داری؟
10. دامبلدور چه جوری مرد؟
11. فرد شبیه جورج بود یا جورج شبیه فرد؟
12. من چقدر به پرسی علاقه دارم؟
13 نظر راجب کلمات زیر:
ولدمورت
هری پاتر
دراکو مالفوی
سدریک دیگوری
؟؟؟؟؟ کیه؟
مادربزرگ چوچانگ
همسر دامبلدور
14. من کیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
15. وفادارترین فرد در داستان های هری پاتر
16. بیل و فلور چندتا بچه دارن؟
17. بیل خوشگلتره یا رون؟
18. دوست داری عضو محفل باشی یا مرگخوار؟
19. سخت ترین سوال ممکن: شکلک اویل چجوری گذاشته میشه؟؟؟؟
20. از سوالای بالا چه نتایجی میگیریم؟؟؟


ما تشنگان قدرتیم نه شیفتگان خدمت


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۴۲ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۱
نام: پنه لوپه
نام خانوادگی: کلیر واتر
جنسیت: زن
سن: 21
گروه: راونکلاو
پاترونوس: گوزن تک شاخ
نژاد: مشنگ زاده (شاید هم دورگه)
دوست دختر پرسی ویزلی بودم.
در سال پنجم ارشد گروه خودم راونکلاو شدم.
در سالی که تالار اسرار باز شد، توسط باسیلیسک خشک شدم.
ویژگی های ظاهری: دختری زیبا، با قد متوسط، موهای بلند طلایی، خوشتیپ و دوست داشتنی هستم.
من هنوز هم به پرسی ویزلی علاقه دارم.
اسنیپ رو خیلی دوست دارم.
از خانواده ویزلی ها بدم میاد البته به استثنای پرسی و فرد و جورج.
به فرد و جورج در پر رونق تر شدن مغازه شوخی کمک می کردم.
با پیشنهاد پرسی ویزلی شغلی رو که آرزوی اسنیپ بود، معلم دفاع در برابر جادوی سیاه رو در پیش گرفتم.
در غیاب پرسی به کارهای وزارتخانه رسیدگی میکنم.
از پاتر و دامبلدور هم متنفرم.
من تا ابد به اربابم لرد سیاه وفادار خواهم ماند.

----
تایید شد !


ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۱/۷/۱۵ ۲۲:۵۱:۲۰


Re: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۳ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۱
هرمیون، حالت خوبه؟
این جمله را زمانی که رون هیچ نشانی از امید در چهره اش دیده نمیشد، به هرمیون گفت.
-تو چی؟ فکر میکنی حالم خوبه؟؟؟
-فکر نکنم، چون منم گرسنمه!
-رون، دارم جدی باهات حرف میزنم، تو الآن به فکر گرسنگیتی؟
-خوب میخوای به فکر چی باشم؟
-به یه راهی که از اینجا فرار کنیم.
-اوه، هرمیون فکر میکردی داشتم تا الآن چیکار میکردم؟
-رون بس کن. ما باید تو این موقعیت به فکر یه راهی باشیم.
-راه که خیلی زیاده ولی ما باید منتظر بشیم تا یکی بیاد و ما رو از دست این گرگینه مرگخوار نجات بده.
-پس ما چیکار کنیم؟
-صبر، ولی اگه میشد ازمون پذیرایی کنه خیلی خوب بود مگه نه؟
-تو از یه مرگخوار انتظار داری که ازمون پذیرایی کنه؟
رون، رون حواست کجاست؟؟؟
-چند لحظه چیزی نگو دارم میگردم تا ببینم چیزی برای خوردن پیدا میشه یانه...
-اوه، باشه منم یه راهی واسه خلاص شدن از دست این گرگینه پیدا میکنم.
-اوخ
هرمیون با نگرانی از رون پرسید: چی شد؟
-اوه، هیچی میخواستم غذای سگ رو بردارم یهو گازم گرفت اوخ
-نمیدونستم غذای سگم میخوری!
-تو بعضی مواقع گرسنگی آدمو به هرکاری وامیداره.
-واقعا که رون
چند دقیقه به سکوت گذشت و بعد هرمیون متفکرانه گفت:
-رون بیا سعی کنیم طناب رو از خودمون جدا کنیم بعدشم یه فکری به حال اون سگه میکنیم.
-چطوری؟
-من وقتی که تو به فکر غذا بودی داشتم یه قسمت از طناب رو پاره میکردم. اگه یه کم دیگه تلاش کنیم حتما موفق میشم.
-میدونستی خیلی آدم بافکری هستی؟
-رون حوصله بحث ندارم، هی رون موفق شدم
-چی شد؟
-باهوش طناب رو پاره کردم، ما آزاد شدیم.
-با چی؟
-نمیدونم، یه چیزی رو زمین بود، حسش کردم و برداشتمش دیدم تیزه، باهاش طناب رو پاره کردم.
-خوب این یارو مرگخواره رو چیکار کنیم؟
-میزاریم خوابش ببره؛ ها! چطوره؟
-فکر بدی نیست...


تایید شد !


ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۱/۷/۱۵ ۱۴:۳۹:۵۷






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.