هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۱ جمعه ۱۲ تیر ۱۳۹۴
#21
تدریس جلسه اول

بعد از ظهر جمعه بود و دانش آموزان خوشحال و خندان از اینکه امروز آخرین روز تدریس جلسه اول کلاس هاست به سمت دریاچه، جایی که قرار بود از این به بعد محل برگزاری کلاس مراقبت از موجودات جایی باشد، رهسپار بودند.

هوا آفتابی و دلپذیر بود. کنار دریاچه نسیم خنکی می وزید. تلالو نور خورشید بر سطح آب منظره دل پذیری را ایجاد کرده بود. هنگامی که دانش آموزان به آنجا رسیدند، سیریوس را دیدند که زیر درخت راش قدیمی نشسته و محو طبیعت رو به روی خود است.

سیریوس با شنیدن صدای پای دانش آموزان از جای خود برخواست. با لبخندی بر لب تک تک آنهارا از نظر گذراند. او ردایی سبز رنگ به تن کرده بود و زیر آن لباسی مشکلی پوشیده بود.

دانش آموزان در فاصله ای ده متری رو به روی دریاچه ایستادند. سمت راست آنها محوطه ای با حصار هایی چوبی محصور شده بود. ولی چیزی داخل آن نبود.

سیریوس به سمت آنها آمد و شروع به صحبت کرد:
- سلام خدمت همه شما دانش آموزان عزیز. ارشد ها و تازه وارد ها. از همه میخوام که بشینین روی زمین و فعلا به توضیحاتم گوش بدید.

دانش آموزان کیف هایشان را از روی کولشان برداشتند و بر روی چمن های خوشرنگ سبز و پرپشت نشستند.

- خب... من استاد بلک هستم. این ترم مراقبت از موجودات جادویی رو تدریس می کنم. امیدوارم که ترم خوبی رو داشته باشیم و بهمون خوش بگذره. مدرسه صرفا تکلیف و درس نیست.

نیش دانش آموزان باز شد:

سیریوس کماکان شیطنت های درونی اش را داشت. ادامه داد:
- مدیریت مدرسه خیلی اصرار داره که تدابیر امنیتی باید رعایت بشه! یه سری کتاب هایی هم پیشنهاد دادن. مثلا یکیش هست جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها! خب این کتاب خوبیه. مطالب خوبی هم داره و ما هم در جلساتمون از مطالبش استفاده می کنیم. اما من میگم شما باید با موجودات جادویی رو به رو بشین. لمسشون کنین. و بذارین اونها هم شمارو ارزیابی کنن! اما اول نیازه که به جواب این سوال برسیم که جانور چیست؟

پسری دستش را بالا برد (نکته: پسرا و دخترا پخش هستن، تفکیک صورت نگرفته. نکته مهمی هم نیست، هدف نشون دادن صمیمیت و جنبه بالای دانش آموزاست ) .

- بله؟ شما بگو.
- استاد، جانور یعنی موجودات گنده پشمالو با پاهای زیاد!
- آه... شما احیانا از خاندان ویزلی نیستین؟
- بله استاد، نتیجه رون ویزلی هستیم.
- مشخصه بچه ها منظور ایشون عنکبوت های بزرگ مانند آکرومانتیولا هست.

سیریوس ادامه داد:
- جالبه بدونین وزارت سحر و جادو به هیچ تعریف واحدی از جانور نرسیده. هر تعریفی که گذاشتن، یه دردسری براشون درست شد. یه بار سانتور ها اعتراض کردن، یه بار مردم دریایی اعتراض کردن. خلاصه هر بار یه مشکلی پیش اومد. تکلیف اول شما برای جلسه بعد، همینجا معلوم میشه:

1- تعریف شما از جانور چیست؟ (5 نمره)

مثلا یه بار گفتن هر موجودی که بتونه روی دو پا راه بره جانوره... از همه موجودات عجیب و غریبی که اومده بودن بگذریم، از اون غول غار نشین های 5 متری و مردم دریایی با صدای گوش خراش نمی تونیم بگذریم!

اما بریم سراغ بحث اصلی. کی میتونه به من بگه دو مورد از تمهیدات وزارت سحر و جادو برای پنهان کردن موجودات جادویی از دید مشنگ ها چیه؟ بله دوشیزه بلک.

لاکرتیا:
- ایجاد زیست گاه های امن، و استفاده از افسون دلسردی یا همون سرخوردگی.

ریگولوس کف کلاس پخش شد:
- صرخوردگی

- بله آقای بلک؟ مشکلی پیش اومده؟

ریگولوس که به سختی جلوی خنده اش را گرفته بود:
- نه استاد... ادامه بدین.

- بله می گفتم. افسون سرخوردگی یا دلسردی، افسونیه که شما چوبدستی رو روی هر جایی از اون چیزی که میخواین از دید عموم مخفیش کنین میذارین و وردش رو به زبون میارین. اون وسیله یا شی یا هر چیزی که هست کم کم شروع به ناپدید شدن می کنه. اما حواستون باشه تاثیر این طلسم کمه و معمولا بین 2 تا 3 ساعت هست. و اما موجود جادویی امروز مورد بحث ما، ابوالهول هست. این جانور در طبقه بندی وزارت سحر و جادو جزء موجودات خطرناک به حساب میاد. اونها میگن که فقط متخصصین ورزیده می تونن بر ابوالهول غلبه کنن. اما من نظرم اینه که شما هم می تونین. ابوالهول ها موجودات منطقی هستن. سرشون مانند آدمیزاد ولی بدن شیر رو دارن. وظیفه شون نگهبانی از وسایل و اشیا و به طور کلی هر چیزی هست که مراقبت از اون بهشون محول شده. تا وقتی کسی قصد اذیت و آزار و دزدین اون وسیله مورد نگهبانی و به طور کلی تعدی به حریمی که واسشون تعریف شده رو نداشته باشه، با کسی کاری ندارن. بسیار هم باهوش هستن.

همان طور که سیریوس در حال توضیح بود، در محوطه ای که دورش حصار کشیده شده بود. پیکر هایی عجیب اندک اندک نمایان شدند. پس از چند لحظه که دیگر کاملا قابل مشاهده بودند، دانش آموزی فریاد زد:
- ابوالهوووووووووووووووووووووووووووووول!

ناگهان همگی از جای خود پریدند و شروع به جیغ زدن و دویدن به این طرف و آن طرف کردند. سیریوس که خنده اش گرفته بود به درخت راش تکیه داد و مشغول تماشای آنها شد.

ابولهول ها:

دانش آموزان:

ابوالهول1: مگم کا... اینا چرا عی طوری ان؟
ابوالهول2: ها عبول راس میگی! بعد به ما میگن هول! آقای استاد! عی بچه هات که از ما هول ترن که!

سیریوس که از خنده ریسه می رفت فریاد زد:
- برگردید! بیاید بابا! اینا اصلا به شما کاری ندارن که! هر کسی نیاد سر جاش نشینه 5 امتیاز از گروهش کم میشه!

با این حرف، همگی ساکت شدند و رو به روی سیریوس روی زمین نشستند.

- منکه بهتون گفتم اینا موجودات منطقی هستن. به کسی هم کاری ندارن تا وقتی اون چیزایی رو که گفتم رعایت کنین. و اما دومین تکلیفی که واستون در نظر دارم:

2- نفری یدونه از این ابوالهول هارو بر میدارین، روشون افسون سرخوردگی اجرا می کنین و می برین در شهر لندن پای پیاده دور دور می کنین. با توجه به جثه بزرگشون و اخلاقای خاص دیگه شون که با خلاقیت خودتون اونها رو اضافه می کنید، در رولی شرح بدید که چه اتفاقاتی در این بین رخ میده. ممکنه یکیشون یه دفعه یه چیزی ببینه که شبیه یکی از اشیایی باشه که قراره ازش حفاظت کنه، هر اتفاقی ممکنه بیفته. با توجه به اینکه با افسون دلسردی نامرئی هستن، مراقب باشید گمشون نکنید! (25 نمره)

-----

استفاده لهجه خاص صرفا جهت شوخی بود. امیدوارم به کسی بر نخوره.

لطفا در تکالیف از این شوخی ها پرهیز کنید. تا حد کمش اشکالی نداره. شورش در بیاد نمره کم می کنم!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۳:۳۹ جمعه ۱۲ تیر ۱۳۹۴
#22
نقل قول:

مرلین کبیر نوشته:
سلام!

یه مسئله ای رو میخواستم مطرح کنم، الان دیگه همه ی کلاس ها، جلسه اولشون تدریس شده، بعد اونوقت الان که نه، چون اون قسمت بالایی سایت شلوغ میشه، ولی اگه شورای الهی - آسمانی زوپس صلاح دونستن، بعد از اینکه بنر ها و اطلاعیه های این کاندیدا ها رو کشیدین پایین و زیر چتر خلوت شد، لیست کلاس ها رو با لینک به پست استاد بذارید اونجا، اینطوری ملت راحت تر میتونن برن و دیگه دنبالش نمیگردن و از یادشون نمیره. البته پیشنهاد بود و صلاح مملکت خویش، شورای زوپس داند


سلام

باشه به دلو میگم


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "فلورانسو"
پیام زده شده در: ۲۰:۳۰ چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴
#23
مدت زمان وزارت، شش ماه تا یک سال هست. غالبا شش ماه.

این ایده های شما نهایتا بتونه سه ماه رو پر کنه.

بقیه اش چی؟ هر چه پیش آید خوش آید؟


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "فلورانسو"
پیام زده شده در: ۱۵:۵۵ چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴
#24
نامزد فلورانسو

من صفحات قبل رو هم خوندم، ولی برنامه منسجمی ندیدم از طرف شما.

یه بار هم با عینک شما نگاه کردم باز هم چیزی ندیدم


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "رودولف لسترنج"
پیام زده شده در: ۱۴:۳۹ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#25
نقل قول:
من بهشون تیکه میندازم درست...ولی بیشتر انتقادم به حمایت کننده هاشونه که هیچ برنامه ای ازشون ندیدن...نه اینکه اونا برنامه ای نداده باشن...این حامیاشون اصلا دنبال برنامه نرفتن...دیدن یارو گریفیه،صرفا به خاطر گریفی بودن طرفدارش...یارو اسلیترینه صرفا به خاطر اسلیترین بودن طرفدارشن...مرگخواره،صرفا سر مرگخوار بودن طرفدارشن...محفلیه،سر محفلی بودن طرفدارشن...دختره،پسره،صرفا به خاطر جنسیتش ازش حمایت میکنن...از اون بدتر...رفیقشون به دلیلی طرفدار یکیه،به خاطر رفیقشون طرفدار اون میشن!




تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "روبیوس هاگرید"
پیام زده شده در: ۱۳:۵۲ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#26
سلام هاگرید

اول یه سوال اساسی! تو چند سالته؟ با تام ریدل همکلاس بودی! هم سن اونی؟

غنی سازی پودر کاکائو رو تا چند درصد قصد داری ادامه بدی؟

آیا اصلا این درسته، که کسانی مثل شما با زحمت کیک درست کنن، و عده ای دیگر خیلی راحت از پودر کیک استفاده کنن؟!

اخلاق نیک و چهره همیشه متبسم و آرام شما، یکی از ویژگی هایی هست که من خیلی دوست دارم. این آرامش در برخورد با منتقدین از کجا میاد؟

و سوال آخر، قصد ندارین برنامه هاتون رو به صورت جدی ارائه بدین؟


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "رودولف لسترنج"
پیام زده شده در: ۹:۲۱ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#27
نقل قول:
قسمت عمده ای از انتقاداتم هم سر مدیرت ایفا بود و نه وزارت...این رو یادت باشه!


منم بیشتر منظورم به مدیریت ایفا بود.

نقل قول:
فکر کنم یکی از ضعف های دولت و مدیرت شما اطلاع رسانی ضعیف بوده...برای همین من و خیلی ها اطلاع نداشتم از خیلی چیزا....علم غیب که نداشتم...قضاوت هم کردم و باید هم قضاوت میکردم...غیر اینه؟!آخرش همه مون قضاوت میشیم!


این کاملا غلطه برادره من! این منطق رو اصلا قبول ندارم که چون اطلاع نداشتی باید قضاوت می کردی!

حالا شما قضاوت می کنی، توی چت باکس با هم بحث می کنیم، جوابتم میدم، بازم قانع نمیشی! باز میگی مدیریت به فکر نیست و از این وصله ها می چسبونی به ما! هنوز هاگ شروع نشده، هنوز زمانش نرسیده شما از این دست انتقادات استفاده می کنی بدون اینکه بدونی ما داریم چیکار می کنیم. اینا چیزایی نیست که بیام بگم آی ملت بند اول هاگ رو نوشتیم، بند دوم رو نوشتیم!

یه کلام میگم ما کار خودمونو بلدیم، شما باز ادامه میدی، باز مسخره می کنی، باز حرف خودتو می زنی! بسه دیگه!

من نمی دونم شما تجربه مدیریتی داشتی جایی یا نه، ولی مدیریت، وضعیت خاص خودشو داره. توضیحش هم فایده نداره، باید مدیر بشی تجربه کنی تا بفهمی من چی میگم.

در هر صورت، ملت خودشون بحث های مارو توی چت باکس دیدن، هم حرف های منو خوندن هم حرفای شما، خودشون قضاوت می کنن.

ضمن موفقیت برای شما در انتخابات پیش رو، نظر شخصی من، اینه که با توجه به وضعیت جدیدی که در انتخابات امسال داریم و دسترسی ها ارتقا پیدا کرده، رودولف لسترنج مناسب این منسب، نیست.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "رودولف لسترنج"
پیام زده شده در: ۲:۴۱ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#28
نقل قول:


در ضمن من ترجیح میدم روی هوا حرف نزنم...من طبیعتا خیلی از شرایط رو نمیدونم تا توی اون فضا قرار نگیرم نمیتون درک کنم موقعیت رو!
پس تا وقتی به منصب وزارت و اون فضا و موقعیت قرار نگرفته باشم،طبیعتا خیلی از چیزا رو درک نمیکنم و نمیتونم پیش بینی هم بکنم...این طرحایی که میدم رو اطمینان بالای 75% دارم از قابلیت اجرایی شدنش...و خیلی چیزا رو هم اطمینان 50% درصدی ندارم...نمیتونم یه قول بدم بعد که وزیر شد بگم اخ!ببخشید...شرایطش فراهم نیست و من نمیدونستم وضع اینطوره...گرفتی چی میگم؟!



بله... جالبه که شما دم از این می زنی که تا توی موقعیت قرار نگیری نمی تونی چیزی رو پیش بینی کنی، و مسلما نمی تونی قضاوت کنی. ولی شخص شما بار ها و بار ها با اینکه از خیلی مسائل اطلاعات و آگاهی نداشتی مارو ماخذه و در واقع قضاوت کردی!



تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "رودولف لسترنج"
پیام زده شده در: ۲:۲۴ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#29
تا دیروز می گفتن طرح های ما از پیش شکست خورده است، الان به جای اینکه خلاقیت به خرج بدن میان همونارو پیگیری می کنن!

خوبه والا!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "فلورانسو"
پیام زده شده در: ۰:۴۰ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴
#30
حیف یک حق رای دارم. وگرنه به هر سه شما رای میدادم.

واقعا هر سه نفر توانایی های خیلی خوبی دارین.

شما هم ذهنت خیلی واسه طنز نویسی کار می کنه. برای طنز، نیازه که آدم اون نکات رو بگیره و سریع و بجا ازش استفاده کنه. از کل کل هایی که با هم داشتیم توی چت باکس مشخصه که این ویژگی رو داری.

چراغ بیناموسی روزی روشن میشه. هر چقدر هم که نظارت شدید باشه، بالاخره و در نهایت روزی روشن میشه.

بیناموسی، بیناموسیه، به قول یکی، سگ سگه! بابا، ننه، توله، قلمی، جیبی، کتابی، هر چی باشه بازم سگه!

بیناموسی هم همینه.

امیدوارم اگر انتخاب شدی بتونی زیر فشار هایی که صد در صد به دولتت اعمال خواهند کرد مقاوت کنی.


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.