هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۳:۵۸ شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳
#21
آلبوس، نقد لطفاً!

(یه چند روزیه که یه حس خود گولاخ پنداری عجیبی بهم دست داده، ول کن هم نیست... توی این نقد چنان بزن تخریب شخصیتی کن که تا 100 سال دیگه از این حس ها بهمون دست نده! )


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: جبهه ی سفید در تاریخ
پیام زده شده در: ۳:۴۸ شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳
#22
جادوگر پیر در حالی که کلاه شنلش را بر سرش میکشید، از پایگاه محفل ققنوس خارج شد. او وظیفه نداشت که مستقیماً با بودلر ارشد مقابله کند...وظیفه ی او، راهنمایی تدی و بقیه به سمت ویولت بودلر و محافظت از آنها بود!

گلرت تقریباً از جای ویولت مطمئن بود؛ چرا که میدانست مأمن یک جادوگر سیاه که با دنیا و مردمانش وداع گفته، جاییست که مشکلاتش از آنجا شروع شده! برای ویولت بودلر... روستای بلک مور!

تمام مشکلات بودلر ارشد از مرگ والدینش شروع شده بود؛ این زخم کهنه، حالا با مرگ برادر کوچکترش او را از پای در آورده و به درجه ای پست تر از حیوانیت رسانده بود... او حالا تجسمی از نفرت و انتقام بود!

گلرت داستان زندگی ویولت را از آلبوس شنیده بود؛ دختری که در خردسالی با پدر و مادرش از دست مرگخواران به غاری پناه برده بود... هوا سرد بود و فضای نمناک غار سرما را دو چندان مینمود... ویولت که از سرما به خود میلرزید، در حالی که به سمت ورودی غار میرفت، کبریتی را در دستان خود نگه داشته بود؛ کودک پنج-شش ساله، قدری خرده چوب را که از درون غار جمع آوری کرده بود، آتش زده و مشغول گرم کردن خود شد.

مرگخواران در روستای کوچک بلک مور، ناامید از یافتن خانواده ی بودلر، در حال آماده شدن برای بازگشت بودند که نوری در تاریکی کوه های اطراف پدیدار شد. ایوان روزیه، سر دسته ی مرگخواران حاظر در بلک مور، با تمام سرعت خود را به آن مکان رسانده و در آنجا دختر بچه ای آوازه خوان در برابر آتش یافت!

- بچه جون اینجا چکار میکنی؟! اینجا خطرناکه!
- ...
- من دنبال یکی از دوستام میگردم.. تو کسی رو اینجاها ندیدی؟!
- ...
- اسم من ایوانه، اسم تو چیه؟!
- ...
- کی اونجاست؟! ویولت... آتیش روشن کردی؟! اونجا داری با کی صحبت میکـ...

با مشاهده ی دو جین مرگخوار در ورودی غار، صدا در گلوی آقای بودلر خفه شد!

آقای بودلر مردی 35 ساله با ظاهری آراسته و پوستی روشن بود؛ بدنی نسبتاً ورزیده داشت و در صورت تراشیده ی او به جز چند زخم سطحی که به نظر می آمد در نتیجه ی نبردهای پیاپی به وجود آمده باشند، تنها نبوغی آشکار به چشم میخورد!

ایوان مخوف در حالی که لبخند کثیفی بر لب داشت، رو به مرد درون غار گفت:"به به.. جناب بودلر... شما کجا؟! اینجا کجا؟!"

بودلر 35 ساله در حالی که نگاه عاقل اندر صفیهش را نثار گروه مرگخواران کرده بود، چشمان نافظش را به در چشمان ایوان دوخت. با تمام این اوصاف ویولت ترس عمیقی را در وجود پدرش احساس میکرد... تا به حال پدرش را تا این حد وحشت زده ندیده بود... نه... او اشتباه میکرد؛ پدر او هرگز نمیترسید... پدر او مرد شجاعی بود... پدر او یک قهرمان بود!

ایوان در حالی که مراقب حرکات مرد درون غار بود، به سمت ویولت رفت. با یک دستانش گونه ی ویولت را لمس کرده و با طعنه رو به مرد 35 ساله گفت:"دختر قشنگی داری... حیفم میاد که به سرنوشت تو دچار بشه... راستش... به نظرم شاید بشه که... آخخخخخخخخ!"

ویولت بودلر میتوانست صدای استخوان های دست ایوان روزیه ی مخوف را از میان دندان های خود بشنود! دخترک در حالی که دست مرگخوار را به نیش کشیده بود، به صدای فیش فیشی که آتش با چکیدن هر قطره ی خون از دست ایوان سر میداد، گوش فرا داد!

مرد 35 ساله با سرعتی که تا کنون از خود سراغ نداشت، چوب دستی اش را در آورده، ایوان روزیه را که از درد به خود میپیچید، با طلسمی بیهوش کرده و سپس با ویولت که به سمت او می دوید، از دید مرگخواران غافلگیر شده به درون تاریکی غار عقب نشینی نمود.

غار بن بست بود و آنها راه فراری نداشتند؛ با این حال بودلرِ پدر به این راحتی ها تسلیم نمیشد! حال وقت آن بود که تمام نبوغ خود را به کار گیرد؛نقشه ای باید میریخت... ترکیبی باید میزد... برای یک ترکیب دو اصل لازم بود؛ اول، دادن یک قربانی؛ دوم، مجبور کردن دشمن به قبول کردن آن قربانی!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۲:۵۲ چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳
#23
کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه رو خواستاریم؛ روزهای پیشنهادیمون هم پنجشنبه و جمعه هستن.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بنیاد مورخان
پیام زده شده در: ۲:۰۹ جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳
#24
نتایج بیست و هشتمین دوره ترین های تالار خصوصی ریونکلاو (مرداد، شهریور و مهر 93)

بهترین نویسنده: لودو بگمن

فعال ترین عضو:
گلرت گریندل والد

بهترین عضو تازه وارد:
ــــــــــــــ


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۱۲ ۱۱:۲۸:۲۹
دلیل ویرایش: اضافه کردن شماره دوره

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۹:۳۲ پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳
#25


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: جبهه ی سفید در تاریخ
پیام زده شده در: ۱۹:۲۵ پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳
#26
- آلبوس، اطلاعاتی که به من دادی کافی نیست.. اصلاً هم کافی نیست!

- راستش.. من خودم یه حدس هایی میزنم ولی میخوام نظر تو رو هم بدونم...

- واقعیت همیشه اون چیزی نیست که به نظر میاد و این دو همیشه با هم هماهنگی ندارند، آلبوس!

- خوب با این اطلاعات کمی که بهت دادم، چه چیزهایی به نظرت میرسه؟!

پس از گفتن این جمله، پروفسور دامبلدور پشت میزش نشسته و منتظر پاسخ دوست قدیمیش ماند. گریندلوالد پیر، دستی در موهایش فرو برد و در حالی که طول اتاق کار آلبوس دامبلدور را پیوسته طی میکرد، افکارش را آزاد کرده و به دنبال کوچکترین سرنخی میگشت.

"با توجه به توانایی استفاده از جادو بدون چوب دستی.. "پروفسور دامبلدور سعی کرد با گفتن این جمله به دوستش در فکر کردن کمک کند. گلرت مانند همیشه معترضانه پاسخ داد: "اوه آلبوس، ما هنوز در مورد این مطمئن نیستیم!"

- گلرت، ولی...

- خیلی اوقات آدم ها نمیدونند که چی دیدند، آلبوس! ممکنه تاریک بوده باشه و چوبدستی رو ندیده باشند؛ یا حتی ممکنه که چوبدستی رو زیر اون باند پیچی ها پنهان کرده باشه..

- اگر فرض رو بر این بذاریم که داشته بدون چوب طلسم میکرده، اون وقت.. ؟

گلرت با حالتی ناراضی پاسخ داد: "خب.. طلسم کردن بدون چوب جادو.. اونم با قدرت جادویی بالا.. همون طور که میدونی چند راه داره.. " گلرت گویی از قدم زدن خسته شده باشد، بر یک صندلی رو به میز آلبوس دامبلدور نشست و ادامه داد: " عروسک های نفرین شده.. تبدیل شدن به یک خون آشام.. نفرینِ آینه ی شکسته.. و.. معجون اهریمن!"

چهره ی آلبوس از شنیدن آخرین گفته ی گلرت کمی در هم فرو رفت. جادوگر ارشد نفس سنگینی کشید و رو به دوست پیرش گفت:" حدس میزنی کدام از اینها باشه؟" سپس اضافه کرد:"...با فرض توانایی جادو کردن بدون چوب دستی؟"

- با اینکه به نظرم احمقانه ترین کار بین اینهاست ولی معجون اهریمن محتمل ترین فرضه!

- میتونی براش کاری انجام بدی؟

- من تا خودم نبینم قولی نمیدم!

- گلرت.. دوست من...

- تمام تلاشم رو میکنم ولی همون طور که گفتم قولی نمیدم.

- پس عجله کن گلرت، تدی و بقیه آماده ی رفتن هستن!

- من با بچه ها جایی نمیرم آلبوس! هدف من پیدا کردن سوراخِ موشه نه خودش!

- پس تو راه خودت رو برو و اونها هم راه خودشون رو... پنج روز برات کافیه؟

گلرت در حالی که از اتاق خارج میشد، پاسخ داد: "سه روز، آلبوس! سه روز!" وآرام در را پشت سرش بست.

بزرگترین جادوگر سیاه سابق، حال وظیفه داشت محل زندگی ویولت بودلر را پیدا کرده و راز پشت ماجرا را کشف کند!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: دعوت به همکاری با سایت
پیام زده شده در: ۲:۳۴ شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۳
#27
لودو، تو فیزبوت (Phase boot ) یا همون فیسبوک شما، ما همواره فعّالیم؛ البته مثل اینکه بچه های دیگه هم زیاد هستن؛ در هر صورت اگه کمکی لازم داشتین، میتونید روی من و داکسی هم حساب کنید


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: ناظر ماه
پیام زده شده در: ۵:۱۴ سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۳
#28
رأی من به دابی برای تلاش هاش هست.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بهترین عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۵:۱۱ سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۳
#29
راستش بین هکتور دگورث گرنجر برای ایفای نقش جالبش و فلورانسو به خاطر رول های زیباش گیر کرده ام ولی در نهایت رأیمو میدم به...

فلورانسو!



هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بهترین نویسنده ایفای نقش
پیام زده شده در: ۵:۰۲ سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۳
#30
ما رایمون رو به لودو بگمن میدیم چون نوشته هاش خعلی کار درستن!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.