1. آیا تغییر شکل در زندگی ما نقشی دارد ؟ نقش آن و کاربردهایش را شرح دهید
-بله نقش دارد.مثلا ما برای ترساندن دوستان یا برای اذیت کردن معلم ها میتوانیم تغیر شکل بدهیم
2.نظرتون راجع به ضریب12چیه ؟(3)

0+12=12
11+1=12
10+2=12
9+3=12
8+4=12
7+5=12
6+6=12
5+7=12
4+8=12
3+9=12
2+10=12
1+11=12
12+0=
من میفهمم که همشون میشن12
3. به نظر شما تغییر شکل چگونه درسی است ؟(6)
به نظر من درس باحالیه!من عاشق این درسم
4.نظرتون راجع به معلم و سن و سال ایشان چیست ؟
خیلی سنش بالاس.من خوشم نمیاد
5معلم چگونه می تواند کلاس خشک تغییر شکل را جذاب کند ؟(4
به نظر من خودشو بکشه هم نمیتونه کلاس رو تغییر بده

با عروسک میخوابی؟ چه عروسکی؟نه نمیخوام.قبلا میخوابیدم

ظاهرتو توصیف کن؟قدم متوسط،صورتم بیزی شکل،موهام مشکی،هیکلمم رو فرمه خوبه

کتاب خونی؟آره چه جورم

در هر حال کتابایی که تا حالا خوندیو بگو.هری پاتر فقط و کتابای دلتورا و...

نظرتو در مورد این افراد بگو.

فلور دلاکورا:خیلی باحاله

دافنه گرین گراس:خیلی جدیه

تری بوت:لوسه

لرد ولدمورت:باجذبس

سوروس اسنیپ:یه معلم با صدای کلفت و موهای چرب!
:
پنه لوپه کلیرواتر:خیلی دختر خوبیه

مری تاوت:خیلی سخت گیره

لینی وارنر:-
لونا لاوگود:خنگ و کودن

زنوفیلیوس لاوگود:خنک و کودن

دامبلدور:ریش

آنتونیون:ترسناک

ایوان روزیه:بداخلاق

جرج ویزلی:عاااااااااااالی

عله:نظری ندارم

الفیاس:خیلی خوب

بانو ویولت:خیلی خوب

سالازار :خوب

آرسینوس
:خییییییییییییلی خوب
تکه کلامت چیه؟گم شو

پایین ترین نمره ای که گرفتی؟9

اگه می رفتی هاگوارتز تو کدوم گروه میفتادی؟اسلیترین حالا اینجا چون جینی شدم افتادم گریف

آهنگای مورد علاقت.پاپ

برنامه ی روز شنبتو بگو. ( دلیل داره)همش در حال چرتم!چون خانوم معلممون شنبه ها خیلی حرف میزنه.یا در حال چرتم یا دارم زیر میز نقاشی میکنم و یا دارم با دوست بغل دستیم به خانوممون تیکه میندازیم و مسخرش میکنیم

-نظرتون در مورد ذهن خوانی و چفت شدگی چیست ؟ (15 امتیاز)
خیلی حال مدیه.میتونی بفهمی بغل دستیت تو امتحان چی میگه تقلب کنی
- ذهن خوانی خلاف قوانین هست ؟ (15 امتیاز)
نه نیست.به نظر من که نیست.خیلی هم خوفه!

سلام من سه تا پستم رو تو:
نوزده سال بعد
خانه دوازده گریمولد
و کافه ی محفل
زدم.
البته تو خانه ی دوازده گریمولد یکی به عنوان سوژه زدم
اشکال نداره؟



خیلی هم خوب، اتفاقا سوژه دادن کاری بس پسندیده و نیکوکارانه است!
ولی ای کاش لینک هم میدادی!
تایید میشه.

سوروس:مهم نیست حالا کیا بهتون گفتن؟
آلبوس:اونا..نه...خودت!
-خودم؟
استر و ریموس زیر لبی خندیدند
آلبوس لگدی ب پای هر دوشون زد ریموس که از درد روی زمین افتاد استر هم که یک دفعه بهش شوک وارد شده بود چک محکمی به سوروس زد
سوروس هم چکی به استر زد و با این حال دعوا شروع شد.
هی استر میزد سوروس دنبالش(12345باز)
آلبوس جوگیر شده بود و با هیجان میگفت:بزن بزن تو میتونی سوروس بزن!بزن!بزن!بزن!
ریموس از روی زمین بلند شد و وقتی دید آلبوس دارد جو میده اونم شروع کرد:بدو بدو بدو استر تو میتونی!
آلبوس از بس هیجان زده شده بود یک چک محکم به ریموس زد و ریموس هم ریش آلبوس را کشید.
دعوای آلبوس و ریموس هم شروع شد تا اونا شروع کردند استر و سوروس تمام کردند و در حالی که قدم قدم از ان ها دور میشدند سوروس یک دفعه چنان دادی زد که استر پرید دو متر بالا تر.
سوروس فریاد میزد:بزن آلبوس بزن!تو میتونی بزن!
استر از ترس داد زد:یا مرلین!
سوروس تو گوشی محکمی به استر زد و گفت:ساکت شو!
ادامه دارد...

سوژه ی جدید:جشن عروسی جینی و دراکو
جینی و دراکو دست به دست هم دیگر داشتند به جمع دوستان میپیوستند.
لوسیوس مالفوی جلو آمد و گفت:سلام بر پسر گلم که دوباره داماد شده!
آرتور ویزلی جلو آمد و نگاه موزیانه ای به لوسیوس مالفوی کرد و گفت:سلام بر دختر گلم که دوباره عروس شده!
جینی لبخندی زد و گفت:ممنون پدر و آقای مالفوی.
دراکو:ممنون پدر و آقای ویزلی!
جینی دست دراکو را رها کرد و گفت:من یک دقیقه برم پیش مادرم و مادرت.
دراکو:باشه عزیزم.
جینی به سمت مالی و نارسیسا که پیش هم نشسته بودند و به هم دیگر نگاه نمیکردند رفت و گفت:سلام مامان!سلام خانم مالفوی!
نارسیسا که یک دفعه یخش وا شد دستانش را باز کرد و بلند شد و گفت:سلام عروس گلم خوبی؟
نارسیسا جینی را در آغوش خود میفشرد و جینی در حالی که داشت له میشد گفت:ممنونم خانم مالفوی!
نارسیسا جینی را رها کرد و فریاد زد:دراکو!دراکو بیا پسرم!
دراکو به سمت نارسیسا دوید و گفت:سلام خانم ویزلی!بله مامان؟
-عزیزم عروسیت مبارک!
نارسیسا دوباره با بیحالی چشمانش را نیم باز گذاشت و نشست!
دراکو و جینی نگاهی به هم کردند و عقب عقبکی سعی کردند از دو تا مادر دور شوند.
رون و بیل و پرسی و فرد و جرج پشت جینی و دراکو دست به سینه ماندند،جینی و دراکو که به عقب حرکت میکردند ناگهان با برادران ویزلی مواجه شدند.
رون دست جینی را گرفت و گفت:بله بله بله خواهر عزیزم!
پرسی هم یقه ی دراکو را گرفت و برد رو به فرد و جرج
جینی:چی شده؟
رون:هیچی فقط از ادواجت با مالفوی ناراحتیم!
دراکو از کوره در رفت و گفت:پسره ی مو قرمز تو دیگه ساکت شو!
شما ادامه بدید...

ببخشید بعد از چند روز فکر فهمیدم که:
1-ساعت هرمیون
2-اون پف کوتوله ی جینی را
3-شنل نامرئی

ببخشید بعد از چند روز فکر فهمیدم که:
1-ساعت هرمیون
2-اون پف کوتوله ی جینی را
3-شنل نامرئی

ببخشید بعد از چند روز فکر فهمیدم که:
1-ساعت هرمیون
2-اون پف کوتوله ی جینی را
3-شنل نامرئی

من دوست دارم چوبدستی و ردای دراکو مالفوی را داشتم