جادوگران (و ساحرگان) در حال انقراض!

بنا به مقالاتی که چندی پیش توسط یکی از مسئولین وزارت خانه که خواست اسمش فاش نشود به روزنامه نگار ما داده شد٬ به موضوعاتی پرداخته شده که قصد داریم در این گزارش به آن بپردازیم.

همانطور که در جریان هستید یکی از وظایف وزارت خانه انجام تحقیقاتی دوره ای برای انجام برنامه ریزی هایی در سرزمین های جادو پیشه است. در آخرین تحقیقاتی که توسط این وزارت خانه انجام شده است. اخبار حاکی از کاهش ۴۸درصدی جادوگران است.

این موضوع که جوامع جادوگری را به شدت نگران کرده است مسئولین را بر آن داشته است که اقداماتی برای جلوگیری از نابودی نسل پرافتخار جادوگران کنند.

حال باید دید که مسئولین چه برنامه ای در پیش می‌گیرند؛ عایا همچنان باید از روش‌های سنتی استفاده کرد یا سرانجام وقت آن شده است که به روش‌های نوین رو بیاوریم و جامعه جادوگران را به عرصه قدرت و هدف والای خود که همانا برتری بر نژاد کم خرد بشریت است برسانیم!

حال باید به نظاره بشینیم که مسئولین چه خواهند کرد

1- تاریخچه ی این ورد را به طور کامل بیابید ( نام مخترع و طریقه ی کشف ان طلسم حتما باید نوشته شود ). 10 امتیاز .

این ورد در سده ی ۱۳ ب.م در آمریکای مرکزی توسط سالاد اسـ ـهویـ ـترین (جد بزرگ سالاد دار. ا! نه ببخشید سالازار) در حال انجام پروسه راز و نیازهایش با بزرگ قبیله ی مایاها درست شده است.

در مورد نحوه درست شدن آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. ولی گویا وقتی که بزرگ قبیله ی مایا ها در پنت هاوس زیگورات خود در حال آموزش نحوه‌ی درست راز و نیاز بوده است٬ استاد دیگر سالادخور٬ که گفته می‌شود در آسلام و تدریس راز و نیازهای آسلامیک بی مانند بوده است٬ از راه می‌رسد و با بزرگ قبیله ی مایاها٬ بر سر تدریس سالاد خور٬ با شخص ایشان دست به خشتک می‌شوند. در این بین سالاد خور که خشتک خود را بر آب داده می‌دید٬ توانست از معده خود کمک بگیرد و این ورد را بسازند که برخلاف تصور اکثر خوانندگان ایشان به سرویس بهداشتی رجوع نکردند و این ورد با موفقیت کامل اجرا شد! ولی اگر می‌خواهید بدانید در آن هنگام آب قطع بوده است.

2-دو مورد از مواقعی رو که استفاده از طلسم سرخوردگی در اونها لازمه رو توضیح بدید.15 امتیاز

همانطور که در تاریخ ساخته شدن این ورد هم توضیح داده شد٬ یکی از موارد اصلی این ورد در وضعیتی است که شخص در حال آموزش راز و نیاز است و استاد دیگر آن شخص از راه برسد. در این شرایط به دلیل دست ندادن حالت ثریسام؛ شخص می‌تواند با استفاده از این ورد خشتک خود را خریده و جان سالم به در ببرد.

در باب مورد دوم می‌توان به موارد زیادی اشاره کرد. که ما به دلیل جو اساتیدی هاگ٬ تصمیم داریم به کاربرد آن بین اساتید اشاره کنیم.
این ورد بیشتر برای افراد پیر و پاتالی قابلیت دارد که مغزشان رو به زوالی رفته است٬ گوز دار شده اند(در هر معنایی که دوست دارید!) و نمی‌توانند اوضاع مفتضح خود را در لحظه ای خاص پنهان کنند٬ کاربرد دارد. این اشخاص می‌توانند با کمک این ورد در آن لحظه خاص خود را مخفی کنند و با کمک ورد دوم٬ مشابهی از خود را در گوشه ای از کلاس ایجاد کنند و بعد از رفع تمام اتفاقات به روال سابق برگردند.

البته این اشخاص می‌توانند از پوشک بزرگسالان ایزی لایف هم استفاده کنند ولی خب احتمالا از جهت بویی که در فضا پیچیده٬ شخص خاطی معلوم می‌شود.

3- یک ضد طلسم کشف کنید و مراحل کشفش را توضیح دهید . ( میتواند ورد ، معجون ، یک شی و ... باشد ) 5 امتیاز

مدتی بود که داشتم به نحوه درست کردن یک ضدطلسم فکر می‌کردم که خوشبختانه موفق شدم این روش رو کشف کنم:

مواد لازم:

یک کیسه پر از گالیون
یک عدد گچ
چوب دستی
شنل نامرئی کننده یا هر چیزی که توانایی نامرئی کردن را دارد. (محدودیت ندارد.)

خب مراحل کار به این ترتیبه:

- البته از اونجا که چوب دستی به عنوان یک واسطه و برای تشدید قدرت ورد استفاده می‌شه و من به چنین چیزی نه علاقه دارم و نه نیاز دارم٬ همونطور که می‌دونید چیزی که یه روز به عنوان وسیله کمکی کاربرد داره٬ در شرایطی هم برعکس عمل میکنه.

در ابتدا با استفاده از گچ٬‌ تعدادی تله ترسیم می‌کنید که شخصی که وارد آن می‌شود توانایی خارج شدن نداشته باشد. سپس کیسه‌ی پر از گالیون رو در وسط این تله قرار می‌دهید.
خب قطعا همچین تله ای در چشم خواهد بود. در نتیجه با ورد هیدننوت آن را مخفی ‌می‌کنیم.

سپس باید منتظر بایستیم که شخصی که نامرئی شده بیاید و در تله اسیر شود.

در این هنگام با استفاده از وسایل نامرئی کننده ای که از پیش در اختیار دارید. شخص را می‌توانید مرئی کنید. همان طور که می‌دانید منفی در منفی می‌شود مثبت! در نتیجه با یک طلسم نامرئی کننده٬ می‌توانید یک ورد/طلسم/معجون مخفی کننده را خنثی کنید.

مطالبی که شاید لازم شود بدانید:

لایت= کم وزن(صفت) هوی=سنگین (صفت)
پنت هاوس= طبقه آخر ساختمان که دارای امکاناتی خاص است.
زیگورات= مقبره ی بزرگان مایا که بسیار شبیه اهرام ثلاثه است.
ثریسام = سه نفره٬ بازی سه نفره

.+ استاد عزیز؛

من از روی متنتون متوجه مواردی شدم که قصد دارم بهتون بگم.
اول از همه گویا شما علاقه ای به شرلوک بازی دارید که می‌خواید بر اساس شواهد به مطالبی اشاره کنید. واقعا هم کارتون تحسین برانگیز بود ازتون راضی بودیم٬ اما!
شما فقط شواهد ظاهری محدود رو در نظر گرفتید.

استدلال بر اساس دانسته های محدود استنباط محدود رو هم به دنبال خودش در پی داره.
برای مثال کسی که توی پست چهاردهمش همچین پستی زده بودم شامل این استنباطه؟! یا کسی که در پست بیست و پنجمش می‌تونه این پست رو بنویسه شامل استدلال های شما می‌شه؟!

و در جواب این مطلب استاد:


ما همیشه تحت هر شرایطی لباس های تمیز و اتو کرده می‌پوشیم و کلا علاقه داریم که با دستکاری ظاهر خود٬ عامه ی مردم رو به اشتباه بندازیم. در ضمن از لحاظ ظاهر و نحوه استفاده از علائم نگارشی٬ من هم همچین حس متقابلی به پست شما دارم.

و شرلوک هم سلام می‌رسونه

- این متن تماما جواب لحن حرفتون بود٬‌ اگه آزرده خاطر شدید به خاطر اینکه منم آزرده خاطر شدم.

1) چرا گل های باغچه پژمرده شده بودند؟ ( با توجه به درس و جانور جدید، جواب داده شود ) ( توضیح کامل، 5 نمره )

بعله! سوال رو عشقه! سوالتون یه چیز تو مایه های وولک مرد بود یا زنه

عاقاو این کاملا واضحه! حالا اینکه استاد نمی‌خوان به روی خودشون بیارن بحث دیگه ایه.
خب این گیاهان گرامی در طی این مدت که پروفسور به کلبه مراجعت می‌کرده عاشق پروفسور شدن. ولی چون با عظمت و ابهت گولاخی ـه بی مانندی بهشون محل سگ نذاشته٬ این موجودات قلبشون به درد اومده و به اهم رفته وضعیتشون.

البته ممکنه بعضیا بگن که این به دلیل حمله ی این مارها یا آب ندادن به این گیاهان باشه که از بیخ کذب محضه! شوما به من گوش بده. بیلیو می استاد!

2) رنگ های جانور شما به چه شکل بوده است؟( توضیح کامل،به همراه تصویری از دو یا سه رنگ از مار شما، 15 نمره )

استادا٬ پروفوسورا!
من فقط به خاطر شما نشستم نقاشی کشیدما!
ما برای برادرمون٬ عشق نداشتمون٬ حتی برای استادای دانشگاهمونم از اینـ کارا نمیکنیم!
توجه شما را جلب میکنم به اثر خفنز خودم:

پیکچر خفنز!

توضیحات پیکچر مربوطه:

اینجا یکسری مار (همونایی که استاد فرمودند) رو میبینیم که دارن توی هم میلولن و به دلیل جو مخ زنی حاضر در جمعشون هی رنگ عوض میکنن. ما این شکار صحنات رو ->فقط<- به خاطر روی گل استاد انجام داده ایم و بس! (لی جردن بشم اگه دروغ بگم )

خب حالا مسئله دوم اینکه چرا اینا انقد تیزن؟! خب معلومه دیگه! اینا توی صحرا بودن. به خاطر همین عین مارمولک جهنمی٬ همچین حالتی پیدا کردن! وگرنه اگه بزاریدشون توی خونه خعلی خوشگل و باقلوا شکل می‌شن!

3) زهر رنگمار برای چه بیماری مناسب است؟ کامل شرح دهید و درباره ی نوع آن بیماری توضیحی دهید. ( 10 نمره )

برای بیماریه وولک! (وولدو مُرد؟ ولدو مرد؟ ولدو زن؟ همزن؟)
بعله این مار خوف! برای درمان یک نوع بیماریه خاص که در خاندان ما میراثیه استفاده میشه! همونطور که وولدومرد(مرده شورش رو ببرن با این اسمش!) نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی.. (ششصد و هفتاد و هشت نوه بعد) .. نوه ی نوه ی منه!
و در حال حاضر تنها گورومساخ از نوادگان من است که کلش رو به باد نداده (الهی فدای جدش بشه بچم) و ایشان هنوز به این بیماری مبتلی نشدن. این بیماری همچون آبله مرغان عمل نموده و فقط یک بار به سراغ آدم می‌آید و در همان یک بار به گونه ای شما را زمین میزند که روایت است آدم٬ هوا را زمین زد! (هوووو! منحرف! گفتم هوا نه گفتم که حوا! برو خودت رو اصلاح کن! برو خجالت بکش!)

این بیماری به شدت بیماری گرخناکیست و در طول تاریخ بعضی از نوادگان گورومساخ من نتوانستند از این بیماری جان سالم به در ببرند. برای مثال میناستریس سوم که می‌گفتن مگس رفته توی دماغش! در حالی که این تنها توصیفی بوده است وقیح! زیرا این بیماری راههای تنفسی رو انسداد میکند(البته اینجا باید بگم مسدود ولی من از انسداد بیشتر خوشم میاد پس لطفا گیر ندید!)

این بیماری به طور قطع یک بیماری بس خطرناک است که توصیفش در مغز نمی‌گنجد شما هم بیخیال شید همین چیزایی که گفتم قبول کنید.

4) چرا رز ویزلی در نزدیک ترین مکان به ویلبرت اسلینکرد نشست؟ ( 5 نمره )

هوی بوقی!
فک کردی پروفوسور شدی خبریه؟! من یه عمر پروفسور بودم! ریاضی محض درس میدادم اصلا پروفسور جیمز موریارتی شهره عام و خاصه!
بوقی! بوق نزن! بوق نکن! بوق بخور! ولی بوق نده! (بوق های متن رو با کلمات مناسب پر کنید ‌ )
در کل یه نصیحت همکاری می‌کنم انقد تابلو سوال نپرس! ستونهای آسلام به لرزه میفتن و آنگاه وا مصیبتا!

از همه اینا که بگذریم استاد تابلو ـه داره سرشماری می‌کنه! (کلمه ای جدید است که به جای آمار دادن مورد استفاده قرار می‌گیرد )
فرض کنید وقتی جاذبتون با گیاها اون کارا رو که ذکر شده میکنه با دل یه دختر عاشق پیشه ی ویزلی چه می‌کنه!

در کل استاد خودت رو بپا که یهو دیدی دامنت از دست برقت یا شلوار یا ردا ـت!
از من گفتن بود

باشد که آسلام و آسلام مداران پاینده باشند

1.از بین این تصاویر یک تصویر را انتخاب کرده و تشریح کنید!"تخیـل..."(15)

پروفسورا! گولاخا! استادا!

همانا خلاقیتتان در آئورت + بطن چپ و راستمان! ما کف بر شدیم از این خلاقیــت شمـا به کف رفتیم اصلا!

بعله میفرمودیم ما انتخاب میکنیم تصویر اول را!

این عکس کلا مشهوده چیه ولی خب یکم توضیح میدم این عکس ماه عسل من و عشق ابدیم ماریا ـست!
آه ماریاااا اگر بدانی این دل صاب مرده ی بدبخت کپک لهیده در نبودت چه گیربکس ها نترکانیده است.
استاد چرا احساسات ما را به بازی می‌گیرید. شما که نمی‌دونید من چه زجری کشیدم تا فراموشش کردم
البته همونطور که توی تصویر مشاهده می‌کنید٬ من اون موقع کچل بودم(سمت راستیه منم) که با پیشرفت علم مو کاشتم البته اون بقلیه منم کسی نیست جز ماریا! عشق داف کش منم! که در حال مراسم رقصه و داره همینجوری دور خودش میچرخه. با اون بیکینی پسر کشش ( عاقا اونجوری نگاه نکن٬ دختر آدم و هواست دعا کنید که همینا رو کردم تنش حقایق تاریخی رو بیان نکردم! والا به قرعان!)
بعله می فرمودیم همونطور که حضرتشان در حال رقص بودند و قر و قمیش و اینا میومدن به دلیل سرگیجه از مسیر منحرف شد رفت وسط لاین سرعت توی جنگل یه ماموت با سرعت ۳۰ دایناسور گشنه بر درخت چنار(چیه برادر من؟! اونموقع که این چیزا اختراع نشده بود!) اومد و لواشکش کرد! ماریا عشقم! هعی زندگی



2.تصویری که پروفسور در کلاس نمایش داد را تشریح کنید!(15)"بازم تخــیل..."

تخیل؟! استاد؟! عایا این علم بدیع و مشت و گولاخ تخیل بردار است؟!

بگذریم خب می‌رسیم به تصویر

این تصویر کلا یه تفسیر داره که از اونجایی که توی سن ملت نمی گنجه ما بیانش نمکنیم!
می رسیم به تفسیر دوم:
اینم مشکل داره بیخیالش شید
میریم سراغ تفسیر سوم:
خیلی دلم میخواد بگم این جدمه ولی از اونجا که خدا خودش منو ساخت! پس این خودمم.
بعله من یک سری حقایق آسلامیک رو بیان نکردم و استاد ما رو مجبور کردند که اینجا مطرحشون کنیم.

استادا ما را خجل کردید با این درس های زندگیتان باشد که در صف خشتک دریدگان شوهرتان قرار بگیریم و اینا.

این جوونیه منه وقتی که موریانه بودم. نخند عاقا! برو به نژاد خودت بخند من رو این موضوع هستم!
بعله اون موقع که هنوز زمین به وجود نیومده بود ما به جا درخت کمربند راه شیری میجوییدیم! این عکس رو هم خود خدا به عنوان عکس یادوگارا از من گرفته! هی میگم عکسای آرشیوم نیست! الان فهمیدم قضیه از کجا اب میخوره بگذریم

حالا ممکنه سوال پیش بیاد که چرا موریانه هه رنگیه؟ نخیر اشتباهه روشن فکر نبودم! لامپ مهتابی هم به خودم وصل نکردم.
من فرشته بودم ولی از اونجایی که به مورچه ها و صدالبته به سوسک ها تعظیم نکردم و من رو انداختن بیرون کردن انسان یا جادوگر یا هر چی که شما میگید.
برای همینه هی مینویسم بسمه شر ٬ به نام خدا بندگان خر و این چیزا

با تشکر از استاد
جیم . موریارتی

1- این موضوع در جلسه ی بعدی نیز تدریس شود؟ ( چون جواب این سوال مهمه و مربوط به درسه، براش نمره در نظر گرفته میشه و این نمره به همه ی کسایی که نظر بدن، تعلق میگیره) ( 2 امتیاز)

: استاد در هنگام این درس!

نکن برادر من٬ نکن این کارای منادی آسلام رو اینجا! دهه.

2- متن نامه ای که بیل ویزلی دریافت کرد چه بود؟ ( 7 امتیاز) و از چه کسی بود؟ ( 3 امتیاز) ( لازم به ذکره من این متن رو از الان نوشتم و در یک لحظه روی همین تاپیک قرار خواهم داد و بعد از عس انداختن، پاکش خواهم کرد، در هنگام اعلام نمرات عکس نیز قرار خواهد گرفت؛ متنی که بیشترین شباهت را داشته باشد، بیشترین امتیاز را خواهد داشت!)

از سمت دامبولی

متن نامه:

هوی بیل؛ بوقی!
این خزعبلات چیه درس میدی؟
بترس از آن روز که ستون های آسلام بلرزد و گریبانت را بیگرد. بوقی. بوق نزن.



3- به نظر شما در طول تاریخ، به ساحرگان بیشتر ظلم شده یا جادوگران؟ مقاله ای در این مورد بنویسید و با دلیل و مدرک اثبات کنید، این مقاله باید بیشتر از 12 خط زوپسی (ینی خط معمولی هنگام نمایش تاپیک) باشد! ( 12 امتیاز)

من خط زوپسی از کجام بیارم آخه؟!
استاد زنتون باهاتون دعوا میکنه چرا سر ما خالی می کنید اخه.

عرضم به حضورتون از اونجایی که من از زمان ادم و هوا(حوا؟!) بر روی زمین حضور داشتم شاهد رنج ها و مشقاتی بودم که این جنس خود داف پندار بر مردان مظلوم و قلب چوچیه روا میداشتند.
اولین حرکت سیب خوردن هوا بود! ای کارد به بخوره به اون شکم. اگه کوفت نکرده بود آلان ما ۷میلیارد ماگل داشتیم؟! نه نداشتیم! حالا ممکنه سوال پیش بیاد که حوا چه ربطی داره به ساحره ها٬‌همین دیگه! نمیدونید که وضعتون همینه٬ این زنیکه ی سلیته ی خیار صفت ساحره بود. الهی جز جیگر بگیره٬ الهی به خاک سیاه بیفته.
این که هیچ حالا دخترشم جادوگر بود٬ بس هم که خوشگل بود ما رو خر گاز گرفت رفت رفتیم باهاش مزدوج شدیم. آقا خدا بیامرز تا ته عمرش دهن ما رو صاف کرد. لامصب مگه می‌مرد؟! مجبور شدم کمک بکنم بهش. بس که عاشقش بودم
حالا این فقط ۲مورد بود شما تا تهش برو خودت. اون موقع که مغزشون اندازه نخود بودن اونجوری بودن الآن که اندازه هویج شده که نگو!

+احتمالا بعد خوندن این داستان یکی من رو سر به نیست کنه. بدونید که من به خاطر بیان حقایق شهید راه هغ شدم!

4- نحوه ی رفتار یک جادوگر هنگام برخورد با یک ساحره را در طول تاریخ بنویسید! (اعم از نحوه ی برخورد و کلماتی که به کار میبرد تا نحوه ی ایستادن و ...) (3 امتیاز)

از اول هستی تا الآن:
چشم خانوم
حتما خانوم
به روی چشم خانوم
کف گیرتون توی حلقم خانوم
باشه باشه ولم کن جون مادرت!

5- نحوه ی رفتار یک ساحره هنگام برخورد با یک جادوگر را در طول تاریخ بنویسید! (اعم از نحوه ی برخورد و کلماتی که به کار میبرد تا نحوه ی ایستادن و ...) (3 امتیاز)

عزیزم؟! فدات شم من میشه فلان کار رو کنی؟‍!
هانی میشه بهمان کارو کنی؟!
عشقممممممممم بیا بوست کنم. میای بریم فلان رستوران
تو که خوش سلیقه ای به نظرت این خوشگله؟ اره؟! برام میگیریش؟!

+ ناز و عشوش رو خودتون شبیه سازی کنید.

تکلیف اضافی:

یک رول بنویسید و در آن حمله ی ساحرگان به دامین سایت جادوگران و موفقیت یا عدم موفقیت آنها در تغییر آن به ساحرگان دات او آر جی را به تصویر بکشید! ( 12 نمره)

اگه موفق بشن دکمه پاور رو بدون دردسر بزنن خودش خیلیه!
حالا اچ تی ام ال و زوپس و سی اس اس و دیفیس و حمله مرحله به مرحله به دامین پیشکش

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

تاریخچه داوری کوییدیج به زمان حضرت ایبراهیم برمی‌گردد
حضرت ایشان بود که این بازی را به همراهی بنده پایه گذاری نمود ولی عاقا از همون اولشم نامرد بازی در میاورد. بوق بر او. بوق بر او.
بعله میفرمودم این عاقا از همون اول نامردی رو آورد اون وسط٬ به همین دلیله که کوییدیچ کلا داورای نامردی داره٬ همشون به جدشون ایبراهیم رفتن
البته اگه داور درست کار باشه از نسل منه که الان سوال میشه که چطوری از نسل من میشه که به دلیل چیز دار بودن قضیه از تعریفش عاجزیم٬ شما هم فک کن نشنیدی
البته من یه داستان در مورد داوری کوییدیچ نوشتم ولی نمیدونم چرا این ماگل ـا از روش فیلم game of throne رو ساختن


2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

افتخارات:
۱-دست کشیدن به سیبیل دامبلدور (۲بار)
۲-خاک زمین خوردن(چیه؟! فک کردید این افتخار نیست؟! برو عامو برووووو)
۳-دیدار با بتمن
۴-خوابیدن بر دسته جارو در حین مسابقه

داستان این تیم از اونجایی شروع میشه که یه مشت بچه جادوگر بعد از دیدن فیلم بتمن جو گرفتشون٬ گفته میشود که آنها فعالیت های خود را از آسمان خاکی/طوفانی شروع کردند٬ در ۶قرن اول تیم آن ها با موفقیتی روبه رو نشد اما در ۶ قرن بعدی هم باز با موفقیتی روبه رو نشد٬ این تیم هنوز با پررویی تمام در حال ادامه دادن فعالیت های خود می‌باشد ولی در کل عمرا ازشون آبی گرم شه!


3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

ساواک ( سازمان آشغال و ایکبیریه کوییدیچ

جادوگران ( جاوید است دورگه ها و گردکشان رهرو ارباب نیشدار)

سپید ( سیستم پدافند یگان دمپاییـ ـپوشان)

کوییدیچ ( کو سوییچ؟! )

عجل ( عصا جردهندگان لال)

یافت آباد ( تخصصشون یافتن توپه)

کیمیا ( کوییدیچ یعنی معنی ایده آل آرامش)

کوتوپ ( کو توپ؟! )

ااادر ( این است آرمان های دامبولی راحل؟ )

هرم ( هوی! رو مخی(!)‌ )

1- چرا مواد خوراکی یکی از مواردی است که مجاز به ایجاد آن نیستید؟(10 امتیاز)

به دلیل خطر خورده شدن!
کم چیزی که نیست! مثلا شما فک کن هرمیون تبدیل شه به کیک عسلی بعد هری میومد عین این ندید بدیدا لیس میزد کیک رو بوسش می‌کرد٬ گاز میکرد باهاش حال می‌کرد٬ در چنین شرایطی پایه های چیز به لرزه در میومد!
حالا فرض کنیم که هری اینکار رو نمیکرد و هرمیون رو نه ببخشید کیک رو یه راست قورت میداد! بعد توی شکم هری برمیگشت به حالت طبیعیش اونوقت هری عین مریم باکره حامله می‌شد و خر بیار و باقالی بار کن!
در کل نکنید این کار رو. این همه چیز! چرا خوردنی؟

3- موجودات زنده و مواد غذایی دو مورد از پنج موردی هستند که طبق قانون مجاز به ایجاد آنها نمی باشید. درباره ی سه مورد دیگر تحقیق کنید. (10 امتیاز)

استادا! پروفسورا! بعد دو٬ سه هستش
گویا عده ای می‌گن پول نمیشه درست کرد٬ بوق کردن. آدم باید پول درست کنه٬‌اصلا جادو یعنی پول. ببخشید برمی‌گردیم به سوال
یکی از مواردی که نمی‌شه درست کرد دختر خوبه زیرا خود خدا نیز از اینکار عاجز بوده است
مورد دوم٬ شعوره! عاقا تولید این یکی از بالایی هم سخت‌تره ولی اگه می‌شد به آرامش می‌رسیدم٬ هعـــــــــــی
مورد سوم٬ نمره است!
این یکی اصلا نمیشه! حالا بر فرض محال شما دو تای بالایی رو یه کاری کردید٬ این یکی رو توی خواب ببینید٬‌ این یه مورد از روش‌های کمک درسی حل می‌شه‌

3- چند ورد کاربردی دیگر بیابید و درباره ی آنها توضیح دهید(10 امتیاز)

آگوستوس آپیرو:
اگه به توضیحات شناسه من مراجعه کنید٬ من خودم خدا رو دیدم٬ این یکی از ورد های مورد علاقش بود٬ ولی هر کار کردم نگفت چیکار میکنه٬ شما هم سعی نکن نمیفهمی

گولاخیا:
این ورد رو باید در شرایط خاص اجرا کنید که شرایطش اینه:
پنجمین پگاه بعد از اعتدال زمستانی
در خلوت
دمای هوا باید شصت و شش ممیز شش درجه باشه
آفتاب باید پشت ماه باشه
اگه این ورد اجرا بشه یه آدم گولاخ می‌شید ولی برای اجراش باید یه سنی به اندازه من داشته باشید٬ یا خر شانس باشید که به همچین شرایطی برسید

دو ره می فا سه لا سی:
این ورد رو بخونید موزیسین حرفه ای می‌شید. من بارها بتهوون و باخ رو دیدم که از این ورد استفاده می‌کردن


همینا دیه
سایه پروفسور مستدام
جیم موریارتی

بسمه شر!

1- معجون سرخوشی چیست؟6 نمره

عاقا این اسمش روشه٬ این یک معجون توپیه که بیا و ببین!
عایا دوست ۲خترتون ولتون کرده؟
عایا گروهتون آخر شده؟
عایا دپرسید و هر چی خودکشی میکنید از شانس بد ما نمیمیرید؟
عایا از استاد می‌ترسید؟
در یک کلام! شادی را با معجون سرخوشی تجربه کنید.

2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره

گویا بین ملت شگرا(جمع گولاخانه ی شادگردانه!) شایعاتی وجود داره که پرفسور از این معجونا خورده! عده ای هم کردن تو حلق استاد این معجون رو! آمّا! استاد سالگردن خودشون٬ عایا فکر کرده ایند استاد گول می‌خورد؟! غلط کرده اید!
استاد آدمیست نه ببخشید ساحریست به شدت گولاخ! ایشان اگر نبودند دنیای جادوگری نبود! کجایند یاران بی ادعا! کیست استاد را یاری کند! کور شن اونایی که نمیتونن خنده استاد رو ببینن!
این حرکت قطعا اقدامی خردمندانه از سوی پروفسور با مغز پر فسفرشون بوده!

و من الاستاده توفیق واینا!

3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره

سوال بسیار خوبیست!
من در راستای اهداف گروهک نیمچه تروریستی راونکاو٬ یک سری تحقیقات بس عظیم نمودم که هیچگونه نتیجه ای در بر نداشت متاسفانه
به همین دلیل رفتم کتابخونه! عاقا بگو چی شد! باورتون نمیشه! من کتاب بچگیای استاد رو یافتم!
از اونجایی که دستورات پروفسور خیلی گولاخانه بود و ما قصد افشاش رو نداریم با زبون رمز خود استاد توی دفترچه می‌نویسیم که خودشون فقط بتونه بخونه. اگه نتونه بخونه متوجه میشیم این استاده فیکه

مراود مرود یانز:
رپ وق ۸۴ لیمی رگم
برترا یرتیم ۳ آت
بنزا غمر ۳ رتم

ترکیبات رو به میزان سه دقیقه میجوشانیم٬ سپس یک پس گردنی به نزدیکترین فرد می‌زنیم٬ سپس در معجون تف می‌کنیم نیمی از معجون را قورت میدهیم سپس انگشت را در حلق مبارکمان کرده و بالا میاوریم! معجون آماده است.

4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره

به من چه؟
به تو چه؟
مگه ما فضولیم؟ هر چی که بوده قطعا صلاح بوده. من غلط کنم بخوام دخالت کنم! سایه ی استاد مستدام باشه اصلا دیر بیاد٬‌ اصلا نیاد! ما کشته مرده راه استادمانیم! ما برای استادمان می‌میریم! فک کردید ما به استادمون خیانت می‌کنیم؟! نچ نمی‌کنیم!

5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6نمره

عاقا عارضه چیه؟!
شما دیگه چرا اینو می‌گی! شما بیا من یه گرم از این معجون بهت بدم مشتری می‌شی! اصلا برو بپرس جیمی ساغی معروفه. شما بیا امتحان کن اگه عارضه داشت با من.
شما بیا بخر بکش بپر. شرکت فضاپیمایی جیم و شرکا

1- یک پیشگویی ساده انجام دهید و بگویید چگونه شرایط را به نفع خودتان بر میگردانید(10 امتیاز)

به نام استاد!
با آچار پیچگوشتی
خب من پیشگویی می‌کنم که رون ویزلی وزیر وزارت خونه بشه٬ و در همین راستا به یه ملت عظیمی رشوه و از این چیزای خیلی خاک بر سری می‌دم تا رون وزیر بشه٬ اینجوری هم به نمره ام می‌رسم هم یه دوست خعلی قدرتمند توی وزارت خونه پیدا می‌کنم و اینا٬ البته هر چی استاد بگن همون کار رو میکنیم.

2- یک پیشگویی درباره ی لرد سیاه انجام دهید و بگویید چگونه جرئت دارید تا شرایطو تغییر دهید(بنویسید که چگونه تغییر دادید!)(10 امتیاز)

به نام شر
در این مورد یه گروه انتحاری تشکیل می‌دیم بیفتن به جونش تا می‌خوره بزننش تا هم شرایط تغییر کنه و هم دکوراسیون صورت لرد
البته می‌تونیم با سه چهار تا همستر هم لرد رو خر کنیم تا خودش شرایط رو عوض کنه
یا می‌تونیم به دختر پروفسور پول بدیم بیاد از پروفسور جواب سوال رو بپرسه و اینا
در آخر بازم هر چی استاد بگن!

3- چرا پروفسور کلاسو تغییر داد؟(5 امتیاز)

بس که ایشون باهوشن!
بس که خفنن! بس که گولاخن! بس که بسن! بس که رونه!
البته احتمالا به خاطر تغییر شرایط هم بوده٬ که اصلا مهم نیستش فقط استاد مهمه!

4- عاقبت هر کس که به رون بگوید رونالد چه میشود؟(5امتیاز)

آسفالتی٬ پکیدازوسیون٬ می‌دنش دست آلبوس تا شرایط آسلام رو براش همچین خوشگل تشریح کنه! میدنش دست هرمیون دم گوشش یه بند فک بزنه(البته بچگیاش نه ایال استاد :SOT3: ) در آخر می‌توان اشاره کرد که خونش مباهه! هر کار عشقتونه باهاش بکنید

تکالیف پیشرفته:
یک پیشگویی درباره ی 25 سال دیگه انجام بدید و با توجه به این که ممکن است مرده باشید چگونه شرایطو تغییر میدید؟(10 امتیاز)

خب همان گونه که مرسوم است من یه چند تا بمب چند جا کار میزارم که ۲۵سال دیگه بپکن!
بعد نوه و نتیجه هام رو با توجه به اصول خاندان موریارتی توجیه میکنم! که بیان از این خر تو خر استفاده کنن قدرت رو توی دستشون بگیرن و همه چی رو بندازن گردن قدرت مدرای اون موقع! بعد خودشون بیان بمب‌ها رو کشف کنن و بشن قهرمان ملی
ولی از اونجایی که کار باید کامل باشه از الآن چند تا گروه درست می‌کنم که در کل طرفدار موریارتی ها باشن هر چی اینا گفتن٬ اونا بگن چشم
البته از اونجایی که خاندان ویزلی خیلی خوفن اونا رو میکنم رییس ما میشیم معاون!
(پاچه خوار خودتونید٬ اگه چیزی بشه ما میتونیم همه چی رو بندازیم گردن رییس و همچنان بر مسند قدرت بشینیم! یک فازی میده که نگو و نپرس!)

سوال امتیازی:
چند مورد از وجنات پروفسور ویزلی را بگویید!(5 امتیاز)

پروفسور ویزلی خیلی پروفسور است٬ در وصف پروفسوری ایشان تنها می‌توان گفت که بس که پروفسور است پر فسفر است! ایشان خوشجلترین٬ گولاخترین٬ خوفـ ـترین استاد عرصه ی هستیست!
شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه یه مشت هوری و پری و یه چند تا موجود خاک عالمی دیگه افتاده بودن دنبال ایشون و ایشون هم گفتن نچ!(البته شایعه است به واقعتش کار نداریم چی کار کرده)
حتی به ایشون پیشنهاد شده بیان دامبولی و وزیر بشن ولی ایشون تنها به خاطر شاگردانش گفتن نه! بس که ایشون غیوره! بس که شرف داره
مرده شور مرامتیم پروفسورا!

۱) با توجه به پست تدریس، بنظر شما جامعه جادوگری در قبال جامعه مشنگی چه موضعی باید بگیرد؟ به آن ها کمک کند؟ یا دخالتی نکند؟ یا از آن ها مانند جن خانگی استفاده کند؟ توضیح دهید. (۱۵ نمره)

به نام استاد!
خب این مبحث به شدت جای بحث داره؛ پس سعی میکنم کامل توضیح بدم.
ببینید فرض کنید در جهان هستی٬ جادوگری وجود نداشت٬ انسان ها بهترین نژاد محسوب می شدند و بعد از آن گروهی نبود جز میمون ها!
حالا که جادوگران وجود دارند٬ پس رده اون ها با یک رده کاهش به رده میمون ها می‌رسه!
ببینید استاد٬ من طرفدار ظلم نیستم. ولی اگر نژاد بشر جای ما بود با ما به تفاهم می‌رسید؟! اصلا و ابدا
شما یکم تاریخ بخون٬ چه بسا از نژاد ما رو به خاطر پیشگویی سوزوندن!
عایا جایز است که با امثال چنین مردمانی با ترحم برخورد شود؟!
من طرفدار ظلم نبوده و نیستم٬ ولی اگر بخواهیم درست ترین کار را بکنیم٬ اول باید خاطراتشان را کاملا از بین ببریم و دوباره به آموزش آن‌ها بپردازیم.

۲) جاهای خالی را با استفاده از کلمات زیر و با توجه به پست تدریس پر کنید.
کلمات: گلابی - هری - مورفین - راست - بزن - چپ - ایستاده - پهن شده - آویزان

_ الادورا بلک به کوری چشم مورفین بهترین دانش آموز کلاس است. (۳ نمره)
_ مورفین گانت بر روی چوب لباسی کلاس آویزان بود. (۳ نمره)
_ پرفسور دالاهوف، دست بزن دارد. (۳ نمره)

۳) سوالات چهار گزینه ای: ( هر سوال ۲ نمره)

۳-۱) کدام گزینه بهتر است؟
الف) گلابی
ب) مورفین
ج) ساسی مانکن
د) هیچکدام

بهترین گزینه ساسی مانکن در حال زدن مورفین گلابی است!
ولی چون نداریمش شما د رو در نظر بگیرید

۳-۲) مساله: الادورا بلک گفت که جای نوه پرفسور دالاهوف است، حال اگر الادورا 18 سال داشته باشد و دالاهوف از مجذور سن مادر الادورا بلک سه سال بیشتر داشته باشد و سن پدر الادورا بلک انتگرال سن مادر دالاهوف باشد، دالاهوف چند ساله است؟

الف) شصت
ب) ششصد
ج) شونصد
د) چونصد

به نظر من در این شرایط باید به کلاس پیشگویی مراجعه کنیم!
ما پیشگویی میکنیم که چونصد٬ مالاهوف که سنی نداره اصلا! تازه اول جوونیشه و اینا فوق فوقش ۱۵سالشه

۳-۳) تلفظ درست اسم دافنه چیست؟
الف) دافی
ب) شخص مخصی اصیل مصیل دافنه
ج) تافی
د) همه موارد(دافی شخصی مخصی اصیل دافنه تافی)

استادا! گراما!
طراحی سوالتان در آئورتمان!
از آنجایی که ما حس می‌کنیم حس شوخ طبعیتان پاشیده بیرون در نتیجه گزینه ۳ را انتخاب می‌کنیم



پاینده باشید
جیم موریارتی