بدون توجه به شکستن آیینه، شروع به قدم زدن در اتاقش کرد.این دیگر چه اتفاقی بود؟تا کی باید در اتاقش حبس میماند؟
با عصبانیت نگاهی به بقایای جسد آرسینوس انداخت که گوشه اتاق افتاده بود.
-به محض اینکه به شکل زیبای خودمون برگردیم دستور خواهیم داد که کلیه معجون سازا از گروهمون خارجشن.حتی کسایی که توی هاگوارتز معجون سازیو بالای 10 گرفتن هم باید برن. تردد معجون سازا رو پر محدوده 5 کیلومتری خودمون قدغن خواهیم کرد.
با باز شدن در لرد نتوانست به غرغرهایش ادامه دهد.
ایرما پینس،مانند لاشخور گردن دراز استرالیایی،گردنش را از لای در وارد اتاق کرد.
-اینجایی وینکی؟!جن تنبل و بد!خجالت نمیکشی رفتی روی تخت لرد ؟زود تر بیا باهات کار دارم.
-مواظب رفتارت باش ایرما،ما اربابیم!
-توی کتاب <بحران های روانی نسل جوان> نوشته بود که بیکاری زیاد موجب ایجاد توهم و مالیخولیا میشه.و برای درمانش باید چیکار کرد؟
باید کار کرد وینکی،کار!
ایرما با گفتن این حرف وارد اتاق لرد شد تا شخصا وینکی را از گوش گرفته و سر کار ببرد.
لرد دست به چوبدستی شد.
-آوداکداورا!
با دیدن نتیجه طلسم که یک پروانه سبز بود دریافت که در حالت جنی توانایی جادو کردن ندارد.
-در کتاب<افسردگی،بیماری قرن>نوشته بود که در حالت پیشرفته فرد خودشو جای شخص دیگری
میذاره و با اون همزاد پنداری میکنه.
این در مورد تو صدق میکنه وینکی!
و بدون توجه به داد و قال های وینکی،اورا از گوش گرفت و زیر بغل زد و به سمت کتابخانه رفت.