دمبلادرو پرت میشود گوشه ای اما مثل فنر از جاش بلند میشه و به تام میگه:هرکاری کنی آخرش تو شکست میخوری تام مطمئن باش نمیتونی بیشتر از من عمر کنی.
لرد سیاه:ساکت باش بابا پشمک همین امشب ریشتو میزنم.
دامبلدور: :vay: هیچ وقت جلو من به ریش به سبیل به ته ریش بد نگو اکسپل...
اما دامبلدور زود تر از اونچه که فکر میکرد طلسمش شکسته شد.تو همین احوال یه دفعه هری پاتر که همه این دعوا ها سر اونه پیدا میشه
هری
:عه پروفسوردارین دعوا میکنین با تام
دامبلدور:پ ن پ دارم خودمو برای پیژامه پارتی آماده میکنم اصلا چرا اومدی اینجا برگرد میزنه نفله ات میکنه.
هری:اممم خب باشه پروفسور روحتون شاد
ششششششششششششش و هری پاتر رفته وبد
دامبلدور:نهههنهنههنهه کجا برگرد بابا بوقی خواستم احساسی کار کنم.
تام که از خنده مرده بود به خودش اومدو گفت:تموم شد پشمک اینم از کمک پسری که زنده موند.
دمبلدور:ممممممم تام میدونی چیه من همیشه تو رو دوست داشتم باور کن
تام:عه راست میگی
دامبلدور یواشکی :دیگه تو بیار ماست بگیر
تام: چیزی گفتی پشمک
دامبلدور:نه باب...
تام فریاد زنان:چوب دستیتو بنداز آواداکداورا
اما مجسمه سانتوری دامبلدور طلسمش کرده بود خود را وسط می اندازد وتبدیل به مشتی خاک میشود
تام: بوقی شانس آوردی آواد....
اما قبل از اینکه طلسم مرگ را کامل بگوید برای بار دوم صدای بلند آپارات سرسرای وزارت خانه را میلرزاند اما این بار فوج و بقیه اعضای وزارت خانه می آیند و همه افراد تازه وارد دامبلدور و لرد سیاه را میبینند که روبه روی هم ایستاده بودند و صدای بلند سکوت همه جا را میگیرد اما تام خود را ناپدید میکند.
فوج:کینگزلی برو کنک دامبلدور
دامبلدور:ولم کن هری رو پیدا کن بیارش پیشم
کینگزلی:نگران نباش جناب مدیر حالش خوبه
دامبلدور:ساکت بابا این پسره تعارف سرش نمیشه
اما فوج درگیر موضوع دیگری بود تام ریدل برگشته بود.
هوم خب من چند نمونه از مشکلات پستو یادآورد بشم.اول اینکه بین بندها و دیالوگ هاتون سعی کنید به اندازه دو تا اینتر فاصله بذارید.دوم بعد از اتمام جمله ها حتما از علایم نگارشی مثل نقطه و ویرگول و اینا استفاده کنید.وقتی از این شکلک ها استفاده نمیکنید جمله تون ناقص به نظر میاد و انگار هنوز ادامه داره.قبل از ارسال پست همیشه یه دور بخونیدش تا غلط های نگارشی احتمالیش برطرف بشن.
تایید شد.
گروهبندی و معرفی شخصیت.